eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.6هزار دنبال‌کننده
233 عکس
140 ویدیو
33 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا خلیفه الله فی ارضه من دربدر کوی ابالفضل و حسینم جمعه شده واین دل من کرده هوایت بر لب بودم بار دگر شور و نوایت مولا اباصالح(۳) جمعه شده و بار دگر دیده به راهم ای نور دل فاطمه بنما تو نگاهم مولا اباصالح جمعه شده و از غم هجر تو بسوزم بی تو گل زهرای بتول،شب شده روزم مولا اباصالح جمعه شده و دیده به راه تو نشستم من منتظر دیدن رخسار تو هستم مولا اباصالح جمعه شده و از غم هجر تو بنالم نام تو به لب دارم و در شوق وصالم مولا اباصالح جمعه شده و رفته ز جان صبر و شکیبم برگرد بیا از سفر ای یار غریبم مولا اباصالح جمعه شده و سوزم از این هجرو جدایی ای نور دل فاطمه مهدی به کجایی مولا اباصالح جمعه شده و از کرمت کن تو دعایم من ریز خور سفره ی احسان شمایم مولا اباصالح 👇👇👇
تا مرا هست خزاني و بهاري ديگر جز توام نيست حبيبي و نگاري ديگر بوده كارم زازل خوردن خون دل خود نزنم تا به ابد دست به كاري ديگر آسمان كوه غمي گردد و پشتم شكند گر كنم روي به غير از تو به ياري ديگر كعبه من همه جا دور تو ميگردم و بس گر چه پيوسته كشندم دياري ديگر سالها سوختم و ساختم و آب شدم كه زني شعله دلم را به شراري ديگر همه شب ليل و نهارم به فراق تو گذشت باز گفتم كه من و ليل و نهاري ديگر چه شود هر نفسي از كرمت يابم باز جگر سوخه و ديده زاري ديگر نيست غير از گل روي تو بهارم هرگز گر چه هر سال رسد فصل بهاري ديگر بي فروغ رخت اي يوسف زهرا مهدي بوده هر روز به چشمم شب تاري ديگر «ميثم» ار سر بسر دار نهد گويد باز نيست جز دار غم عشق تو داري ديگر
▪️به سبک سلام آقا ...▪️ سلام آقا دلم تنگه برای تو سلام آقا دلم کرده هوای تو ابا صالح ... یه عمره من یه عبد رو سیاه هستم ولی آقا میدونی بی پناه هستم ابا صالح ... پناهم باش پناه قلب زارم باش پناهم باش همیشه تو کنارم باش ابا صالح ... ببین آقا به روی گونه هام بارون ببین آقا زِ عشقِ تو شدم مجنون ابا صالح ... بازم جمعه ، گذشت آقا چه دلگیرم بدون تو ، من از این زندگی سیرم ابا صالح ... ابا صالح یه عمره منتظر هستم بیا آقا که از دوریِ تو خستم ابا صالح ... گلِ زهرا بیا دنیا بشه آروم گلِ زهرا بیا شیعه شده مظلوم ابا صالح ... گلِ نرگس قسم بر مادرت زهرا گلِ نرگس بیا ای بهترین آقا ابا صالح ... بیا آقا به قربونت عزیزالله بیا آقا به حقّ خون ثارالله ابا صالح ... گرفتارم هوای کربلا دارم گرفتارم هوا گنبد طلا دارم ابا صالح ...
دیده منتظران مانده به راه گشته ذکر لب ما شام و پگاه مهدی فاطمه برگرد، بیا کار ما بی تو شده ناله وآه **** شدم از کودکی مست ولایت همیشه شاملم لطف و عطایت الا ای مهدی زهرا ز رحمت به مسکین درت بنماعنایت **** همه دنیا فدای تار مویت که پیچیده درعالم رنگ و بویت تمام ارزوی شیعیان است فقط یک لحظه ای دیداررویت **** تمام جمعه ها چشم انتظارم زبهر دیدن تو بیقرارم به حق حق این بود ارزویم تورا بینم دمی اندر کنارم **** ای که درگاه توشد باب نجات عالم از تو شده غرق برکات مهدی فاطمه ای نور جلی برتو و آل محمد صلوات **** تویی نوری زنور حی سرمد که داری برهمه اکرام بی حد همه چشم انتظاردیدن تو بیا یا مهدی ال محمد **** شده این غمزده مهمان شما شده شرمنده ز احسان شما ازغم عشق شما بیمارم اقا درد من و دامان شما **** آمدم با این دل بشکسته ام یاد تودر محفلت بنشسته ام مهدی زهرا ، گل نرجس بیا درجهان تنها به تو دل بسته ام رضا یعقوبیان ( الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ )
همیشه داده به این ناتوان؛ توان! روضه برای من بنویس جایِ آب و نان، روضه حسین(ع) گفتم و محض شلوغیِ محشر سپرد دستِ دلم نامۂ امان؛ روضه تویی تو! حلقۂ وصل مذاهب و ادیان گرفته اند برایت مسیحیان، روضه نمازها به نماز تو میشود ملحق اگر که خوانده شود قبلِ هر اذان، روضه چه عاشقانه شهیدِ غم تو خواهم شد بگیرد از منِ عاصی اگر که جان! روضه هنوز عاشق این حسّ مشترک هستم قرارِ قلب من و صاحب الزمان(عج) روضه سلام حضرت صاحب-عزای عاشورا به اذن تو شده بر پا در آسمان روضه بیا شبی بنشین روی منبر هیئت دلم گرفته! برایم کمی بخوان روضه بیا و منتقمانه به کعبه تکیه بزن بگیر در وسطِ صحن جمکران روضه فدای شال سیاهت، فدای چشم ترَت بگیر حدّاقل زیر سایه بان روضه به یادِ آن تن افتاده بی کفن بر خاک گرفته ای سرِ یک قبر بی نشان روضه «سری به نیزه بلند است» آه یا زینب(س) تنی نشسته به خون! وای شد عیان روضه!
فتنه‌ها بر پاست برگرد ای عزیز فاطمه مادرت تنهاست برگرد ای عزیز فاطمه پشت در جمعند اصحاب سقیفه وای من شعله‌ها بر پاست برگرد ای عزیز فاطمه یک لگد بر در گرفته ثلثی از سادات را پشت در غوغاست برگرد ای عزیز فاطمه ناله‌ی حیدر بیا شد ناله‌ی فضه بیا اوج غم اینجاست برگرد ای عزیز فاطمه پشت در زهرا صدایت کرد مهدی‌جان بیا منتظر زهراست برگرد ای عزیز فاطمه مرتضی آمد عبا را روی بانویش کشید شرمسار آقاست برگرد ای عزیز فاطمه روی دیوار و در و مسمارِ بیت مرتضی رد خون پیداست برگرد ای عزیز فاطمه
ای ماهِ شبِ دیده ی بیدار کجایی دارم ز فراقت دل خونبار کجایی می گریم و می سوزم و می نالم ازین هجر ای غمزده را سید و سالار کجایی محروم منم من که ندیدم رخ ماهت ای روشنی راه شب تار کجایی گفتم عرفات است و به وصلت برسم من افسوس میسر نشد این کار ، کجایی افسوس نشد هم نفس چشم تو گردم ای چشم تو از عاطفه سرشار کجایی مگذار که نادیده رخت  بگذرم اینجا بگذار ببینم رخت ای یار کجایی در این شب آدینه دلم آینه دار است تا آن که ببیند ز تو رخسار کجایی رنجورترین عاشقم اما شود ای دوست وصل تو طبیب دل بیمار کجایی با اشک تو می رفت دلم جانب کوفه تا با تو کند گریه ی بسیار ، کجایی ریزد ز رخ حضرت مسلم غم و غربت آنجا که زده تکیه به دیوار ، کجایی افتاد تن غرقه بخونش بروی خاک بردند سرش را به سر دار  کجایی “یاسر” ز  پی ات  آمده تا نور بگیرد ای روی تو آیینه ی گلزار کجایی منتظر مانده زمین تا که زمانش برسد صبح همراه سحرخیز جوانش برسد خواندنی تر شود این قصه از این نقطه به بعد ماجرا تازه به اوج هیجانش برسد پرده ی چاردهم وا شود و ماه تمام از شبستان دو ابروی کمانش برسد لیله القدر بیاید لب آیینه ی درک سوره ی فجر به تاویل و بیانش برسد نامه داده ست ولی عادت یوسف اینست عطر او زودتر از نامه رسانش برسد شعر در عصر تو از حاشیه بیرون برود عشق در عهد تو دستش به دهانش برسد ظهر آن روز بهاری چه نمازی بشود که تو هم آمده باشی و اذانش برسد یعقوب نداری که به این هجر بسوزد حق داری که از غیبت خود باز نگردی ای یوسف گمگشته کسی منتظرت نیست با کلبه ی احزان خودت باز چه کردی میخواهم از این هجر بگویم ،نفسی نیست اینبار بگویم به چه رویی و چه دردی؟ ای حضرت خورشید که در پرده ی ابری تا کی به شب تیره تو در فکر نبردی چشمی به نبودت نرسیدست ، که تر نیست کی جمعه گذشت و به غمت گریه نکردی؟ ای درد که عمریست به زندان زمینی ای داغ قدیمی ، تو چرا تازه نگردی؟ امسال گذشت و به تماشا نرسیدیم صد حیف ، زمستان سپری شد به چه سردی ای چاه نشینی که به کنعان نرسیدی از گرگ صفت ها تو چرا شکوه نکردی؟ ای چاره ساز مشکل ما را تو چاره کن برحال عاشقان خرابت نظاره کن پرده ز رخ نمی کشی ای ماه دل، مکش حرفی بزن به جانب ما یک اشاره کن خورشید آسمان علی، ماه فاطمه شام سیاهِ بخت مرا پر ستاره کن بنگر چه آمده به سرم از فراق تو زخم دل شکستۀ ما را شماره کن ما از نفس فتاده و در راه مانده ایم ما را به روی مرکب لطفت سواره کن ای سایۀ عنایت تو بر سر همه بر سائل شکسته نگاهی دوباره کن باید عریضه ای نویسم برای تو خواهی بخوان تو نامۀ من… یا که پاره کن رسیده ام به چه جایی… کسی چه می داند رفیق گریه کجایی؟ کسی چه می داند میان مایی و با ما غریبه ای… افسوس چه غفلتی! چه بلایی! کسی چه می داند تمام روز و شبت را همیشه تنهایی «اسیر ثانیه هایی» کسی چه می داند برای مردم شهری که با تو بد کردند چگونه گرم دعایی؟ کسی چه می داند تو خود برای ظهورت مصمّمی اما نمی شود که بیایی کسی چه می داند کسی اگرچه نداند خدا که می داند فقط معطل مایی کسی چه می داند اگر صحابه نباشد فرج که زوری نیست… تو جمعه جمعه می آیی کسی چه می داند وقت است که از چهره‌ی خود پرده گشایی «تا با تو بگویم غم شب‌های جدایی» اسپندم و در تاب و تب از آتش هجران «چون عودم و از سوختنم نیست رهایی» «من در قفس بال و پر خویش اسیرم» ای کاش تو یکبار به بالین من آیی در بنده‌نوازی و بزرگی تو شک نیست من خوب نیاموختم آداب گدایی عمری‌ست که ما منتظر آمدنت، نه تو منتظر لحظه‌ی برگشتن مایی می‌خواستم از ماتم دل با تو بگویم از یاد رود ماتم و دل چون تو بیایی امشب شده‌ای زائر آن تربت پنهان؟ یا زائر دلسوخته‌ی کرب‌و‌بلایی ای پرسشِ بی‌پاسخِ هر جمعه‌ی عشّاق آقا تو کجایی؟ تو کجایی؟ تو کجایی؟
فکری برای بُغضهایِ در گلو کن آقایِ من چشمت ببند و آرزو کن این صحنِ خاکی می کشد ما را به وَالله برگرد و اوضاعِ بقیع را زیر و رو کن صحنی بساز از جنسِ زرّینِ دلِ خود حاجاتِ ما را در حرم رفع و رجوع کن سنگِ صبورِ مادرِ سادات گاهی ... با سینه زنهای مدینه گفتگو کن آئینه کاری در حریمت نیست امّا.... آئینه را با خاک صحنت روبه رو کن شفّافیِ خاکِ تو از آئینه کم نیست آئینه را با این حقیقت رو به رو کن پیشِ مزار مادرِ عبّاس حوضی... زیبا بنا کرده ...‌ وَ با آبش وضو کن ای انتظارِ هر شب و هر روزِ مادر فکری برایِ بغضهای در گلو کن http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
لیست هشتکهای گروه اشعار حسینی و آموزش مداحی http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
لیست هشتکهای گروه اشعار حسینی و آموزش مداحی http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
🏴وقتی امام عصر ما امشب عزادار است 🏴برپایی این روضه هاواجب ترین کاراست 🏴پیراهن و شال عزا مولا به تن دارد 🏴امشب تمام عرش با آقا عزادار است 💟السلام علیک یا امام حسن عسکری💟 🏴یازده بار جهان گوشه ی زندان کم نیست 🏴کنج زندان بلا گریه ی باران کم نیست 🏴سامرائی شده ام، راه گدایی بلدم 🏴لقمه نانی بده ازدست شما نان کم نیست 🏴از همان دم پسر کوچکتان باران شد 🏴تاهمین لحظه که خون گریهٔ باران کم نیست 🏴در بقیع حرمت با دل خون می گفتم 🏴که مگر داغ همان مرقد ویران کم نیست ◾️شهادت امام حسن عسکری (ع) تسلیت باد◾️