eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.7هزار دنبال‌کننده
240 عکس
152 ویدیو
36 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی آنلاین - غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد - علی فانی.mp3
2.64M
یا صاحب الزمان(عج)🌸🍃 غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد از شما دور شدن، زار شدن هم دارد هر که از چشم بیفتاد محلش ندهند عبد آلوده شدن خوار شدن هم دارد عیب از ماست که هر صبح نمی بینیمت چشم بیمار شده ، تار شدن هم دارد آنقَدَر حرف در این سینه ی ما جمع شده این همه عقده تلنبار شدن هم دارد از کریمان فقرا جود و کرم میخواهند لطف بسیار طلبکار شدن هم دارد نکند منتظر مردن مایی آقا... این بدی مانعِ دیدار شدن هم دارد ... http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
ای ماهِ شبِ دیده ی بیدار کجایی دارم ز فراقت دل خونبار کجایی می گریم و می سوزم و می نالم ازین هجر ای غمزده را سید و سالار کجایی محروم منم من که ندیدم رخ ماهت ای روشنی راه شب تار کجایی گفتم عرفات است و به وصلت برسم من افسوس میسر نشد این کار ، کجایی افسوس نشد هم نفس چشم تو گردم ای چشم تو از عاطفه سرشار کجایی مگذار که نادیده رخت  بگذرم اینجا بگذار ببینم رخت ای یار کجایی در این شب آدینه دلم آینه دار است تا آن که ببیند ز تو رخسار کجایی رنجورترین عاشقم اما شود ای دوست وصل تو طبیب دل بیمار کجایی با اشک تو می رفت دلم جانب کوفه تا با تو کند گریه ی بسیار ، کجایی ریزد ز رخ حضرت مسلم غم و غربت آنجا که زده تکیه به دیوار ، کجایی افتاد تن غرقه بخونش بروی خاک بردند سرش را به سر دار  کجایی “یاسر” ز  پی ات  آمده تا نور بگیرد ای روی تو آیینه ی گلزار کجایی منتظر مانده زمین تا که زمانش برسد صبح همراه سحرخیز جوانش برسد خواندنی تر شود این قصه از این نقطه به بعد ماجرا تازه به اوج هیجانش برسد پرده ی چاردهم وا شود و ماه تمام از شبستان دو ابروی کمانش برسد لیله القدر بیاید لب آیینه ی درک سوره ی فجر به تاویل و بیانش برسد نامه داده ست ولی عادت یوسف اینست عطر او زودتر از نامه رسانش برسد شعر در عصر تو از حاشیه بیرون برود عشق در عهد تو دستش به دهانش برسد ظهر آن روز بهاری چه نمازی بشود که تو هم آمده باشی و اذانش برسد یعقوب نداری که به این هجر بسوزد حق داری که از غیبت خود باز نگردی ای یوسف گمگشته کسی منتظرت نیست با کلبه ی احزان خودت باز چه کردی میخواهم از این هجر بگویم ،نفسی نیست اینبار بگویم به چه رویی و چه دردی؟ ای حضرت خورشید که در پرده ی ابری تا کی به شب تیره تو در فکر نبردی چشمی به نبودت نرسیدست ، که تر نیست کی جمعه گذشت و به غمت گریه نکردی؟ ای درد که عمریست به زندان زمینی ای داغ قدیمی ، تو چرا تازه نگردی؟ امسال گذشت و به تماشا نرسیدیم صد حیف ، زمستان سپری شد به چه سردی ای چاه نشینی که به کنعان نرسیدی از گرگ صفت ها تو چرا شکوه نکردی؟ ای چاره ساز مشکل ما را تو چاره کن برحال عاشقان خرابت نظاره کن پرده ز رخ نمی کشی ای ماه دل، مکش حرفی بزن به جانب ما یک اشاره کن خورشید آسمان علی، ماه فاطمه شام سیاهِ بخت مرا پر ستاره کن بنگر چه آمده به سرم از فراق تو زخم دل شکستۀ ما را شماره کن ما از نفس فتاده و در راه مانده ایم ما را به روی مرکب لطفت سواره کن ای سایۀ عنایت تو بر سر همه بر سائل شکسته نگاهی دوباره کن باید عریضه ای نویسم برای تو خواهی بخوان تو نامۀ من… یا که پاره کن رسیده ام به چه جایی… کسی چه می داند رفیق گریه کجایی؟ کسی چه می داند میان مایی و با ما غریبه ای… افسوس چه غفلتی! چه بلایی! کسی چه می داند تمام روز و شبت را همیشه تنهایی «اسیر ثانیه هایی» کسی چه می داند برای مردم شهری که با تو بد کردند چگونه گرم دعایی؟ کسی چه می داند تو خود برای ظهورت مصمّمی اما نمی شود که بیایی کسی چه می داند کسی اگرچه نداند خدا که می داند فقط معطل مایی کسی چه می داند اگر صحابه نباشد فرج که زوری نیست… تو جمعه جمعه می آیی کسی چه می داند وقت است که از چهره‌ی خود پرده گشایی «تا با تو بگویم غم شب‌های جدایی» اسپندم و در تاب و تب از آتش هجران «چون عودم و از سوختنم نیست رهایی» «من در قفس بال و پر خویش اسیرم» ای کاش تو یکبار به بالین من آیی در بنده‌نوازی و بزرگی تو شک نیست من خوب نیاموختم آداب گدایی عمری‌ست که ما منتظر آمدنت، نه تو منتظر لحظه‌ی برگشتن مایی می‌خواستم از ماتم دل با تو بگویم از یاد رود ماتم و دل چون تو بیایی امشب شده‌ای زائر آن تربت پنهان؟ یا زائر دلسوخته‌ی کرب‌و‌بلایی ای پرسشِ بی‌پاسخِ هر جمعه‌ی عشّاق آقا تو کجایی؟ تو کجایی؟ تو کجایی؟
بسیار دلنشین ویژۀ ایام ماه ، و ماه مبارک «اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصیر، أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلهَ إِلاّ هُو ، عالمُ الْغَیْبِ والشَّهادَة ، العَزیزُ الحَکیمُ ، الغَفُورُ الرَّحیمُ ، ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدیعُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ ، مِنْ جِمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی و إِسْرافی عَلی نَفْسی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ.» بالحُجة ، الهی العفو .... آمدم سر زده بی حرف و سخن عُجب ممنوع ، تَکبُر قدغن خسته ام خسته ز آلوده شدن به بزرگیت نظر کن نه به من بگذر این بار مرا چوب نزن به علی و به حسین و به حسن گره اُفتاده همه زندگی ام خرجیِ نفس شده بندگی ام نظری کن به سرافکندگی ام عذرخواهم پُرِ شرمندگی ام نبر از یاد گدا را اصلاً به علی و به حسین و به حسن وای بر دور ز قرآن شدنم وای بر بی سرو سامان شدنم از عطایِ تو گریزان شدنم معصیت بود و پریشان شدنم وسط شعله نسوزان این تن به علی و به حسین و به حسن هیچکس دورو برم نیست که نیست فکر توبه به سرم نیست که نیست اشک و حالِ سحرم نیست که نیست توشه بهر سفرم نیست که نیست من شکستم دل تو ! تو نشکن به علی و به حسین و به حسن گرچه آلوده و رسوا هستم نوکر فضه و اَسما هستم نجفی هستم و بالا هستم شیعۀ حضرت مولا هستم برسانش به سرم وقتِ کفن به علی و به حسین و به حسن درد تا هست دوا میچسبد گریه تا هست دعا میچسبد کربلا ماه خدا میچسبد با تمام رفقا میچسبد ببرم پایِ ضریحش لطفاً به علی و به حسین و به حسن سحرای حرم حال و هوایی داره سحرای حرم عجب صفایی داره سحرای حرم شور و نوایی داره سلام آقا که الان روبروتونم من ایستادم زیارتنامه میخونم شب جمعه ست به دل ها غوغاست زائر قبر شریفش زهراست باز انگار خود عاشوراست روی تل زینب کبری تنهاست قد او کاش نبیند دشمن به علی و به حسین و به حسن یوسفش در وسط گودال است ته گودال میان چال است نیزه باران شده و بی حال است در شلوغی چقدر پامال است یارب این نیزه نگیرد به دهن به علی و به حسین و به حسن شاعر : سید پوریا هاشمی
السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. بسوزم از جفای دل که گم کردم امامم را چه شد از عمر من حاصل که گم کردم امامم را اگر قبله بُود غایب چه سود از سنگ بی جانی عباداتم شود باطل که گم کردم امامم را تو هستی با من و اما منم غافل ز احوالت ز دریا بیخبر ساحل که گم کردم امامم را اگر مرگم رسد روزی که از عشقت تهی باشم یقینا مرده ام جاهل که گم کردم امامم را برایم گریه ها کردی امام و مقتدای عشق منم عاشقترین غافل که گم کردم امامم را تمام جمعه ها آیی ولی یاری نمی بینی از این خجلت بمیرد دل که گم کردم امامم را سجاد احمدیان
مگر نه فصل بهار آمده، بهار کجاست ؟ بهار ماست گل روي يار، يار کجاست ؟ دل پياده ام از پا فتاد و رفت ز دست نديدم عاقبت، آن يار تک سوار کجاست ؟ زمانه در دل شب هاي تيره حبس شده مهي که مي دمد از قلب شام تار کجاست ؟ نوشته افضل اعمال انتظار فرج زهي حديث، ولي مرد انتظار کجاست ؟ به بي قراري دل هاي بي قرار قسم قرار اين همه دل هاي بي قرار کجاست ؟ يگانه ساقي لب تشنگان جام وصال شفاي زخم جگرهاي داغدار کجاست ؟ به برگ برگ شقايق نوشته اين مصراع که باغبان گلستان روزگار کجاست ؟ مگر که چهره گذارم به پاي زائر او خداي من حرم ابن مهزيار کجاست ؟ اميد گمشدة اهل بيت، رخ بگشا بگو که مادر سادات را مزار کجاست ؟ خزان گرفته تمام وجود ميثم را گلي که عالمي از او شود بهار کجاست؟ http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
خدا کند ورق روزگار برگردد امید‌ِ مردم‌ِ چشم‌انتظار برگردد دعا‌کنیدکه‌بعدازهزارسال‌عطش دوباره آب‌ به‌این‌ شوره‌زار برگردد دعا کنید که این ابرها کنار روند دوباره ماه به‌شبهای تار برگردد سر‌ِ دوراهیِ‌سَر‌دَرگُمی‌نمی‌مانید اگر نشانه‌ی پروردگار‌ برگردد چهارفصل‌ِ زمین‌‌را بهار می‌گیرد اگر در اوّل نوروز ؛ یار برگردد چه‌قدر‌ مغرب‌ِهرجمعه‌ آرزوکردیم خوشی‌ دوباره‌به‌ دلهایِ‌زار برگردد دعا ‌کنیم برای ظهور و نگذاریم به‌ضربِ‌تیر سرِ شیرخوار برگردد دعا کنیم شبیه رباب شاید که از آن گلو نظر نیزه‌دار برگردد دعا کنیم سلامت به جانب خیمه حسین از دل گرد و غبار برگردد سوار ناقه‌ی‌عریان‌شوند‌اهل‌حرم به‌خیمه‌اسب‌اگر‌ بی‌سوار‌ برگردد http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
امسال هم گذشت تو از ما گذشت کن اوضاعمان خراب شد آقا گذشت کن هرجا شدیم بی خبر از تو حلال کن هرجا شدیم بنده ی دنیا گذشت کن از دوستان که خیر و محبت ندیده ای ماندی میان ما تک و تنها گذشت کن شرمنده ایم!شاهد ما گریه های ماست.. بدکرده ایم ما به تو اما گذشت کن اقا بحق ساقی عطشان کربلا! حرف از عموت آمده حالا گذشت کن افتاد برزمین و صدا زد حسین جان.. آبی نرفت خیمه زنها گدشت کن http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
السلام علیکَ یا ربیع الاَنام وَ نَضرة الایٰام خورده آقاجان گره بر کارِ عالم! ألعجل عیدهایمان گرفته رنگِ ماتم! ألعجل برنگشتی از سفر! تحویل شد امسال هم- بی حضورت با دلی آکنده از غم! ألعجل چشممان بر راه ماند و آه بر لب بغض کرد عمرِ بی حاصل گذشت و رفت کم کم! ألعجل روزها و هفته ها و ماه ها و سال ها... قامتِ تقویم ها شد از غمت خم! ألعجل ذکر «حوّل حالنا»مان با تو «أحسن» میشود ای بهارِ بکر! ای بارانِ نم نم! ألعجل ندبه خواندیم و میانِ گریه عرضه داشتیم دردهامان مانده بی دارو و مرهم! ألعجل حالمان آشوب شد، دربِ حرم ها بسته شد سخت اوضاعِ جهان شد نامنظّم! ألعجل کعبه خلوت کرده دورش را به عشقِ دیدنت موج برمیدارد از شوقِ تو زمزم! ألعجل آخرین فرزندِ مولانا أمیرالمؤمنین(ع) حقّ مطلق! یا ولی اللهِ الأعظم! ألعجل! http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
ناخداى كشتى بحر ولا يابن الحسن لنگر دین خدای کربلا یابن الحسن عاشقانت را بگو كى وعده ى ديدار ما ؟ كربلا يا در نجف يا سامرا يابن الحسن كي شود بر دست گيري ذوالفقار جد خود ؟ عدل را بر پا كنى چون مرتضي ياابن الحسن هر شب جمعه زيارت مى كنى با اشك چشم قبر شش گوش غريب نينوا يابن الحسن دير شد ديدار رويت ، درد هجران تا به کی ؟ بر ظهورت روز و شب دارم دعا یابن الحسن من ندارم طاقتى مانند يعقوب نبى يوسف زهرا به امدادم بیا یابن الحسن بی وفایم من گنهکارم ز تو شرمنده ام عفو کن مولا به خود کردم جفا یابن الحسن جان زهرا مادرت رحمى نما گر چه بدم لحظه ای از خود مکن ما را جدا یابن الحسن
غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد از شما دور شدن زار شدن هم دارد هر که از چشم بیفتاد محلش ندهند عبد آلوده شدن خار شدن هم دارد عیب از ماست که هر صبح نمی بینیمت چشم بیمار شده تار شدن هم دارد همه با درد به دنبال طبیبی هستیم دوری از کوی تو بیمار شدن هم دارد ای طبیب همه انگار دلت با ما نیست بد شدن حس دل آزار شدن هم دارد آنقدر حرف در این سینه ی ما جمع شده این همه عقده تلنبار شدن هم دارد از کریمان فقرا جود و کرم می خواهند لطف بسیار طلبکار شدن هم دارد نکند منتظر مردن مایی آقا ؟! این بدی مانع دیدار شدن هم دارد ما اسیریم اسیر غم دنیا هستیم عفلت از یار گرفتار شدن هم دارد *علی اکبر لطیفیان*
بدون عشق دلسردم، کمی آقا نگاهم کن سرا پا غصه و دردم، کمی آقا نگاهم کن درختی بی ثمر هستم، برایت دردسر هستم خزانم... شاخه ای زردم، کمی آقا نگاهم کن نشستم با دو چشم تر، خجالت می کشم دیگر ازین طرزِ عملکردم، کمی آقا نگاهم کن نکن قلب گدا را خون، نگو سائل برو بیرون فقیرم... از همه طردم، کمی آقا نگاهم کن ندارم بیم رسوایی، به امید تماشایی دم میخانه می گردم، کمی آقا نگاهم کن برای وصل جنت نه، وُفور ناز و نعمت نه به عشقت نوکری کردم، کمی آقا نگاهم کن ز هجرانت نمردم من، به دردت هم نخوردم من فدای غربتت گردم، کمی آقا نگاهم کن به سوز سینه ی زهرا، به آه زینب کبری صدایت می زنم هر دم، کمی آقا نگاهم کن امان از شام و ویرانه، عقیله بود و بیگانه دو جمله روضه آوردم، کمی آقا نگاهم کن به یاد غربت زینب، خرابه می روم هر شب شبیه جغد شبگردم، کمی آقا نگاهم کن¹ --------------------- ۱. امام صادق علیه السلام در مورد جغد فرمودند: آیا هیچ یک از شما او را در روز دیده اید؟ عرض شد: خیر در روز آشکار نمی شود و فقط در شب ظاهر می گردد. حضرت فرمودند: اما اینکه این حیوان پیوسته در خرابه ها مسکن گرفته و در آبادی نمی آید جهتش آن است که وقتی حضرت امام حسین علیه السلام شهید شدند این حیوان به واسطه قسم بر خود حتم نمود که ابدا در آبادی سکنا نکرده و منزلش تنها در خرابه ها باشد. پس پیوسته در روز صائم و حزین است تا شب فرا برسد و وقتی شب درآمد از ابتدای آن تا صبح بر مصیبت امام حسین علیه السلام زمزمه و نوحه سرائی و مرثیه خوانی می کند.  كامل الزيارات
يامهدي ادركني اي ماه! كه در پرده اي از نور نهاني حيف است نيايي وُ بيايد رمضاني حيف است كه با چاي غم وُ لقمه ی هِجرت ما را به سر سفره ی افطار نشاني تا چنگ فراقت، شده زنجيرِ گلويم پايين نبَرَد بغض مرا آبي وُ ناني اي وارث فرياد علياً ولي الله تو حاجت اوقات غم انگيزِ اذاني برگرد كه با دست خود از بام محبت اين سفره ی آلوده ی دل را بتكاني من عبد خطاكار وُ تو مولاي خطاپوش من نيز همان هستم وُ تو نيز هماني جانم به فداي رمضاني كه در آن ماه تو روضه بخواني ، تو مناجات بخواني امسال سر سفره ی آقاي رئوفيم اي كاش تو ما را به خراسان برساني http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
ناسپاسی ست اگر مایه ی عارش باشیم بی تفاوت به غم ایل و تبارش باشیم اُف به دنیا که نشد آینه دارش باشیم ((با کدام آبرویی روز شمارش باشیم)) ((عصرها، منتظر صبح بهارش باشیم)) هر کسی رابطه با عالم بالا دارد دل و دین در گِرُوِ حضرت مولا دارد دوست از دوست فقط دوست تمنّا دارد ((کاروان سحـرش مال هـمـه،جـا دارد)) ((تا که جا هست،چرا گرد و غبارش باشیم؟)) درد اینجاست که از بس دل ما بی درد است یازده قرن گذشته ست و بیابان گرد است این همه غم چه به روز دل او آورده ست؟ ((سالها منتظر سیصد و اَندی مرد است)) ((آن قَدَر مَرد نبودیم که یارش باشیم)) سر و کارش که به ما مردم خودخواه افتاد یوسف از جهل خودی ها به تَهِ چاه افتاد پس به زندان نه به اکراه به دلخواه افتاد ((سال ها در پی كار دل ما راه افـتاد)) ((یادمان رفت ولی در پی کارش باشیم)) گیرم از لطف به ما نیز کمالاتی داد فرصتی در پی جبران خساراتی داد موقع گریه به ما حال مناجاتی داد ((گـیرم امروز بـه ما اذن ملاقاتی داد)) ((مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم)) چه قَدَر گوش نواز است صدای قدمش! همه گویند که ((عشق است صفای قدمش)) می نویسیم پس از سجده به جای قدمش ((ما چرا؟ خوبترین ها به فدای قدمش)) ((حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم؟)) سحری هم دَرِ این خانه به ما جا بدهید مژده ی وصلِ مرا با گُلِ زهرا بدهید گرچه امروز به ما وعده ی فردا بدهید ((اگـر آمـد خـبـر رفـتـن مـا را بـدهید)) ((به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم)) تضمینی از غزل مهدوی استاد علی اکبر لطیفیان ابیات داخل پرانتز برای جناب است.
ای قبله ی نمازگزاران آسمان ای خلق عالم به سر سفره ات مهمان هجر تو کرده قامت اسلام را کمان الغوث یابن فاطمه الغوث الامان ((عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان) ای روح دین حقیقت ایمان بیا بیا ای جان جان و مصلح کل جهان بیا تنها امید عترت و قرآن بیا بیا خورشید تا به کی در پس ابرها نهان (عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان)
اي منجي رهاييِ دين خدا بيا جبران دردهاي دل هل اتا بيا اي آخرين سلاله ي مظلوم اهل بيت آقا ترا به آبروي مصطفي بيا از چاههاي كوفه چه داري خبر ؟ بگو! اي باخبر ز درد دل مرتضي بيا ام الائمه النُّجَبا منتظر تُراست اي آشناي مصحف زهرا بيا بيا از غربت غريب مدينه بگو بما اي باخبر ز سرّ دل مجتبي بيا سنگين ترين مصيبت تو داغ كربلاست اي منتقم به خامس آل کسا بيا احياگر صحيفه ي سجاديه تويي اي شرح حال واقعه ي نينوا بيا بي تو دم از وصيت باقر نمي زنيم اي ميزبان روضه ي صحن منا بيا شيخ الائمه گفت: كه خدمتگذار توست اي مقتداي صادق آل عبا بيا باب الحوائجي كه دخيل تو بسته است از چاه خواند ، يوسف زهرا ترا بيا تو نور چشم عالم آل محمدي سوگند بر پيمبر و جان رضا بيا از كودكي جواد الائمه بياد تست آقا! قسم به گريه ي ابن الرضا بيا تبعيدگاه هادي دين يك بهانه ماند ديگر تو بر نجات امام الهدي بيا حاجت به غير تو حسن عسگري نداشت اي مانده از قديم ز بابا جدا بيا سرداب سامرا ز سحر تا سحر به سوز سر داده اين صلا به صباح و مساء بيا عالم ز جور و ظلم پر است اي امير عدل اي ضامن حقيقي عهد و وفا بيا آقا قسم به درد اسيري عمه ات با ذوالفقار حضرت مولای ما بيا
اى صاحب ولایت و والاتر از همه اى چشمه ی حیات و افاضات دائمه اى ابتداى خلقت و سر حلقه ی وجود اى انتهاى سلسله ی اولیاء ،همه از جلوه ی تو، خلقت عالم شروع شد  از عمر تو، به دور زمان، حُسن خاتمه شاها به افتخار قدوم شریف تو  شد سامرا به عالم ایجاد عاصمه یابن الحسن بیا، كه شد از روز غیبتت دنیا پر اضطراب و بشر در مخاصمه از سینه هاست، نعره صلح و صفا بلند وز كینه هاست، فكر همه در مهاجمه مشكل بود، كه جمله حق بشنود كسى كز باطل است، گوش بشر پر ز همهمه قرآن، كه «لا یَمسُّه اِلاّ المُطهَّرُون» با رأى هر كسى، شده تفسیر و ترجمه تا دولتِ جهانىِ خود را به پا كنى  دادت خدا شجاعت و نیروى لازمه حكم تو عدل مطلق و فرمان داور است حاجت نباشدت به شهود و محاكمه ز آن سركشان، كه مردم دنیا به وحشتند  قلب سلیم و پاك تو را نیست واهمه با این قواى جهان گیر ظالمان تنها تویى امید بشر، یابن فاطمه اى پرچم شكوه تو بر آسمان بلند یك ره، نظر فكن به علمدار علقمه بنگر به خاك و خون، عَلَم سرنگون او گویى كه با درفش تو دارد مكالمه امشب "حسان" به یاد تو از غصّه فارغ است هر دم كند دعاى ظهور تو، زمزمه
هرکس که در مقابلتان تا نمی شود در روز حَشر نامه اش امضا نمی شود هر کس که دم زند ز شما مهزیار نیست هر قطره ای که راهی دریا نمی شود هرکس که روی ماهِ تو را دید شد خَموش این رازِ سر به مهر که افشا نمی شود اصلاً دلیلِ خلقتِ عالم وجود توست دنیای بی امام که دنیا نمی شود شکرِ خدا که سمتِ تو افتاد راه ما بهتر از این مسیر که پیدا نمی شود یوسف زیاد دیده به خود این جهان ولی "هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود" باید تو را قسم بدهم جانِ مادرت بی نام فاطمه گِرِهی وا نمی شود آقا بیا به خاطر زهرا ظهور کن این قلب های شب زده را غرق نور کن
ای قبله ی نمازگزاران آسمان ای خلق عالم به سر سفره ات مهمان هجر تو کرده قامت اسلام را کمان الغوث یابن فاطمه الغوث الامان ((عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان) ای روح دین حقیقت ایمان بیا بیا ای جان جان و مصلح کل جهان بیا تنها امید عترت و قرآن بیا بیا خورشید تا به کی در پس ابرها نهان (عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان)
با لطف تو عطش زده سیراب می شود دریای من بدون تو مرداب می شود با یاد روی تو ٬ گل زیبای فاطمی شبهای تار من همه مهتاب می شود در گرد باد زندگی و رعشه ی زمان تنها خیال توست که بیتاب می شود میخواهم از دوباره شوم خوب ٬ خوب من این آرزو بدون تو نایاب می شود در خاطرم نبود که شاعر شوم ولی وقتی غزل برای تو شد ناب می شود عاشق شدم ٬ بهانه تو بودی ٬ همین وبس آخر زمان دیدنت ارباب می شود ؟ ز - حاجیان
ذکر استغفارهایم بی اثر مانده هنوز یک نگاهی کن گدایت پشت در مانده هنوز گریه ها کردم ز دوری ات ولی آقای من بنده ی بیچاره از تو بی خبر مانده هنوز دارد آقا ماه مهمانی به پایان می رسد حسرت دیدارتان در یک سحر مانده هنوز قول دادم نوکر خوبی شوم اما نشد هی شکستم توبه و این درد سر مانده هنوز رو زدم بر غیر تو حالا زمین خوردم ببین این دل زار من آقا در خطر مانده هنوز دگر از دست خودم خسته شدم پاکم بکن تا که یک فرصت برایم مختصر مانده هنوز نکند روزیِ امسال من آقا نشود اربعین پای پیاده یک سفر مانده هنوز کرمی کن برسان نوکرتان را به حرم بوسه بر شش گوشه با چشمان تر مانده هنوز ته گودال صدا زد خواهرم گریه نکن ماجرای خیزران و تشت زر مانده هنوز روح الله پیدایی
صلی الله علیک یا اباصالح المهدی ادرکنی تا کی به پس پرده نهان چهره ی ماهت عمری ست که من منتظرم بر سر راهت بر خاک نشینِ سرِ کویت نظری کن تا آن که شوم شاد زِ یک لحظه نگاهت یک موی ترا من به دو عالم نفروشم اسرار دل سوخته ام هست گواهم دانم که گنه، سد شده تا آن که ببینم یک لحظه در این کون وُمکان آن رخ ماهت وَلَله که به زیبایی تو هیچ کسی نیست یوسف ز تماشای رخت برده وِجاهت کی واهمه دارد ز مکافات قیامت آن کس که بود در صف محشر به پناهت آگه ز دل سوخته ی منتظر هستی خواهد که شود در دو جهان جزءِ سپاهت مولا اباصالح .‌‌‌‌..‌.. مولا اباصالح ✨💚اللهم عجل لولیک الفرج 💚✨ ...........__________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
لیست هشتکهای گروه اشعار حسینی و آموزش مداحی http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
سامان قلب شیعه کجایی اِمامُنا؟ از ما چرا همیشه جدایی امامنا ؟ در آسمان سینه ی ما شب همیشگی ست صبح ِ امید، کی تو میایی امامنا ؟ قسمت نشد که ثانیه ای من ببینمت گردد ز دیده عقده گشایی امامنا آقا بیا که برده فراقت قرار ما بی تو نمانده هیچ صفایی امامنا تازه ست زخم پلک دو چشمت زِ اشک خون ابری برای خون خدایی امامنا از غُصّه ی اسیری ناموس ِ جدّ خود صاحب بکای صبح و مسایی امامنا حالا دگر خرابه ی شام است روضه ات تب دار داغ شام بلایی امامنا صاحب عزای حضرت ریحانة الحسین در شام یا که کرب وبلایی امامنا حتما کنار عمّه درون خرابه ای خونین جگر ز رأس جدایی امامنا سر را گرفته در بغل و محتضر شده او هم نخورده آب و غذایی امامنا گفتا: پدر نمانده به تو جای بوسه ای زخمی ز چوب و سنگ و عصایی امامنا دیدم لب تو چوب جفا خورد ای پدر دیدم به روی طشت طلایی امامنا بنگر که موی من شده از داغ تو سپید من را بده ز غُصّه رهایی، امامنا (عَجّل وَفاتی)است به لب مثل مادرت خواهم شوم سه ساله فدایی امامنا
لیست هشتکهای گروه اشعار حسینی و آموزش مداحی http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. اى صاحب ولایت و والاتر از همه اى چشمه ی حیات و افاضات دائمه اى ابتداى خلقت و سر حلقه ی وجود اى انتهاى سلسله ی اولیاء ،همه از جلوه ی تو، خلقت عالم شروع شد  از عمر تو، به دور زمان، حُسن خاتمه شاها به افتخار قدوم شریف تو  شد سامرا به عالم ایجاد عاصمه یابن الحسن بیا، كه شد از روز غیبتت دنیا پر اضطراب و بشر در مخاصمه از سینه هاست، نعره صلح و صفا بلند وز كینه هاست، فكر همه در مهاجمه مشكل بود، كه جمله حق بشنود كسى كز باطل است، گوش بشر پر ز همهمه قرآن، كه «لا یَمسُّه اِلاّ المُطهَّرُون» با رأى هر كسى، شده تفسیر و ترجمه تا دولتِ جهانىِ خود را به پا كنى  دادت خدا شجاعت و نیروى لازمه حكم تو عدل مطلق و فرمان داور است حاجت نباشدت به شهود و محاكمه ز آن سركشان، كه مردم دنیا به وحشتند  قلب سلیم و پاك تو را نیست واهمه با این قواى جهان گیر ظالمان تنها تویى امید بشر، یابن فاطمه اى پرچم شكوه تو بر آسمان بلند یك ره، نظر فكن به علمدار علقمه بنگر به خاك و خون، عَلَم سرنگون او گویى كه با درفش تو دارد مكالمه امشب "حسان" به یاد تو از غصّه فارغ است هر دم كند دعاى ظهور تو، زمزمه ................................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8afس گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab