✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️پاسخ امام علی (علیه السلام) برای ديدن خدايی كه ديده نمى شود چه بود؟
🔹از روايات مختلف در شرح حال #امام_علی(ع) استفاده میشود كه حضرت بارها میفرمود: «سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي»؛ (هر #مطلبى را كه میخواهید از من #سؤال كنيد پيش از آنكه از ميان شما بروم) و به اين ترتيب #آمادگى خود را براى #پاسخ به هر #سؤال - چه مربوط به #دين و چه #دنياى مردم باشد - بيان میفرمود؛ حتى بعد از آنكه ضربه هولناك #ابن_ملجم بر فرق مباركش وارد شد در ملاقاتى كه با توده هاى مردم در بستر شهادتش داشت، همين جمله را تكرار فرمود!!
🔹از جمله مواردى كه حضرت اين جمله را بيان فرمود هنگامى بود كه بر كرسى خلافت ظاهرى نشست و براى مردم خطبه اى خواند و در ضمن آن خطبه، جمله «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی» را تكرار فرمود و بر اين معنا تأكيد كرد كه مخصوصاً از تمام #آیات_قرآن و زمان و شأن نزول و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه آن با خبرم. در اين هنگام، «ذعلب يمانى» كه مردى شجاع و فصيح بود برخاست و سؤال كرد: ای #امیرمومنان آیا #پروردگارت را دیده ای؟ و #امام (عليه السلام) با زيبايى تمام به پاسخ او پرداخت؛ «أَفَاَعْبُدُ مَا لَا أَرَى؟» [۱] (آيا ممكن است كسى را كه نمى بينم #عبادت كنم؟!).
🔹به اين معنا كه #عبادت، فرع بر #معرفت است و #معرفت درجاتى دارد كه بالاترين درجه آن #درجه_شهود است و حضرت در اين سخن به #مرحلهعالىعبادت خود نظر دارد كه آن را همراه با مشاهده #ذاتپاكپروردگار میشمرد. ذعلب در فكر فرو رفت كه منظور حضرت در اينجا كدام مشاهده است؟ آيا مشاهده حسّى است كه قائلان به جسميت خداوند (مجسّمه) عقيده دارند؟ يا مشاهده #روحانى و #معنوى میباشد كه چيزى برتر از مشاهده عقلى است؟ لذا بلافاصله سؤال كرد: «وَ كَيْفَ تَرَاهُ؟» (چگونه خدا را مى بينى؟)
🔹 #امام(ع) در پاسخ او سخنى گفت و پرده از روى #حقايقى برداشت و همه #مخاطبان حتى ذعلب را تحت #تأثيرفوقالعاده قرار داد تا آنجا كه ذعلب در پايان اين سخن، مدهوش شد و بوى گلش چنانش مست كرد كه دامنش از دست برفت. حضرت چنين فرمود: «فقال: لَا تُدْرِكُهُ الْعُيُونَ بِمُشَاهَدَةِ الْعِيَانِ، وَ لكِنْ تُدْرِكُهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِيمَانِ» (#چشمها هرگز او را آشكارا نبيند، اما #قلبها با نیروی #حقايق_ایمان، وى را درك میكند). منظور از حقايق ايمان، #اصول_اعتقادى و #معارف_حقّه است.
🔹براى توضيح اين سخن بايد به اين نكته توجّه كرد كه مشاهده بر سه گونه است:
1⃣ #مشاهده_حسّى كه با چشم صورت میگیرد.
2⃣ #مشاهده_عقلى كه انسان از طريق #استدلال به آن میرسد و حقايقى را همچون آفتاب با چشم دل مى بيند؛ آنگونه ـ كه به گفته مرحوم مغنيه در «شرح نهج البلاغه» ـ كسانى مانند #نيوتون مشاهده كردند؛ از افتادن يك سيب از درخت به روى زمين، #قانون_جاذبه را كه هرگز با چشم سر ديده نمیشود مشاهده كرد و به آن پى برد.
3⃣ #شهود_باطن و درون كه يك نوع #ادراك_باطنى است؛ اما نه استدلالى. انسان با #چشم_دل واقعيت موجود را مى بيند و آن را باور میكند، بى آنكه احتياج به استدلالى داشته باشد و اين درك و ديدى است كه تا انسان به آن نرسد فهم آن مشكل است. اين موضوع، نمونه هاى فراوانى در #قرآن و #روايات_اسلامى دارد.
🔹درباره #حضرت_ابراهيم(ع) میخوانیم: خداوند #ملكوت_آسمانها و زمين را به او نشان داد: «وَ كَذَلِكَ نُرِى إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماوَاتِ وَ الْأَرْضِ». [۲] درباره #حضرت_يعقوب (ع) میخوانيم: هنگامى كه برادران #يوسف(ع)، پيراهن وى را در مصر از او گرفتند و حركت كردند، يعقوب (ع) گفت: «إِنِّى لاَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ» [۳] (من #بوى_يوسف را احساس میكنم).
🔹در تاريخ اسلام آمده كه: «#پيامبر_اكرم (ص) به هنگام حفر خندق، قبل از شروع جنگ احزاب، زمانى كه كلنگ را بر سنگى كه مانع پيشرفت كار خندق شده بود در سه نوبت فرو كوفت و جرقه هایى پريد، فرمود: من كاخ كسرى و قصر قيصر و قصرهاى صنعا در يمن را ديدم كه به روى اصحاب من گشوده میشود». [۴] #امام_علی(ع) بارها در #نهج_البلاغه از #آينده خبر میدهد و در بعضى موارد میفرماید: «فلان گروه را مى بينم كه چنين و چنان خواهند كرد».
🔹حتى بعضى از #مؤمنان_مخلص به چنين كشف و شهودى نايل میشدند. داستان جوان پاكدلى كه صبحگاهان در صف جماعت پيامبر اكرم(ص) بود معروف است كه مى گفت: «هم اكنون بهشتيان را در بهشت و دوزخيان را در جهنم مى بينم!» و #پيامبر(ص) او را تصديق كرد و فرمود: اين «جوان، بنده اى است كه خداوند، قلبش را به #نور_ايمان روشن كرده است». [۵] و موارد ديگر كه شرح آن در خور كتاب مستقلى درباره كشف و شهود است و همگى دلالت بر اين میكند كه غير از مشاهده حسّى و عقلى، نوع ديگرى از شهود وجود دارد كه برتر از اينهاست. [۶]
#مآخذدرمنبعموجوداست
منبع:وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آیا «دوزخیان» پس از مدتی به عذاب عادت می کنند؟
🔹گاه گفته شده است كه #دوزخيان بعد از ورود در آتش دوزخ به اندازه مدتى را كه در دنيا در شرك گذراندند معذّب مى شوند، اما بعد از پايان اين مدّت، #عذابهاى_دوزخ براى آنها به صورت نعمت در مى آيد! چرا كه با طبيعت آنان هماهنگ مى شود، به گونه اى كه اگر آنها را وارد بهشت كنند ناراحت مى شوند! چرا كه با طبيعت آنان سازگار نيست!
🔹آنان از آتشِ دوزخ و نيشِ مارها و عقربها چنان لذّتى مى برند كه بهشتيان از سايه درختانِ بهشتی و حور و قصور و طوبى و كوثر متلذّذ مى شوند، در اين دنيا نيز مى بينيم اگر بلبل از بوى گل مست مى شود بعضى از حشراتِ كثيف از بوى گندِ زباله ها سرمست مى گردند»! [۱]
🔹اين پندار كه نقطه مقابل پندار سابق و كاملا متضادّ با آن نيز با هيچ يك از #آيات_خلود و «جاودانگى عذاب» سازگار نيست، مخصوصاً در بعضى از آنها تصريح شده است كه هر زمان پوستهاى تنِ آنها از ميان برود خداوند آنها را به پوست های نوينى تبديل مى كند تا #عذاب_الهى را بچشند! و اصولا تهديد به #خلود در آتش، تهديد به #عذابِ_دائم است و اگر مبدّل به نعمت جاودانى گردد تهديدآميز نيست.
🔹اين گونه تفسيرها درباره #خلود دليل بر اين است كه گويندگانش بررسى دقيق و حتى بررسى اجمالى روى #آيات_قرآن نداشته اند، و اگر «آيات قرآن» را با دقّت بخوانيم تضادّ آنها با اين گونه سخنانِ زشت و زننده و بى مأخذ روشن مى شود.
🔹به علاوه بايد توجه داشت كه عادت كردنِ انسان به ناراحتى ها حدّ و مرزى دارد؛ پاره اى از ناراحتى ها ناراحتى هاى جزيى است كه انسان با گذشت زمان به آن خو مى گيرد؛ ولى مثلا هرگاه آبِ بدنِ انسان كم شود از تشنگى رنج مى برد و محال است كسى چنان عادت كند كه بدنِ او نياز به آب نداشته باشد و هرگز تشنه نشود.
پی نوشت:
[۱] اين سخن كه با كمى تلخيص در بالا آورديم در اسفار از «محی الدين عربى» در الفتوحات المكية، ابن عربى، محى الدين، دار صادر، بيروت، بی تا، ج ۲، ص ۶۴۷ نقل شده است (الحكمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعة، صدر المتألهين، دار احياء التراث، بيروت، ۱۹۸۱م، چ ۳، ج ۹، ص ۳۴۹).
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۶، ص ۴۹۸
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#دوزخ #جهنم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش اول)
🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن #تعليم و #تعلّم و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از آيات قرآن و هم از روايات اسلامى اهميّت #علم و #تعليم و #تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. شواهد اين معنى فراوان است از جمله در #آيات_قرآن، موارد زير به چشم مى خورد:
1⃣در داستان #حضرت_آدم (عليه السلام) مسأله #تعليم_اسماء بيان شده كه اشاره به علم و آگاهى بر «اسرار آفرينش تمام موجودات است» نه اينكه در علوم دينى منحصر باشد: «وَ عَلَّمَ آدَمَ الاَسْمَاءَ كُلَّهَا». [۱]
2⃣در «سوره الرّحمن» به #تعليم_بيان از سوى خداوند پرداخته، و آن را به عنوان يك «موهبت عظيم الهى» در آغاز سوره اى كه مجموعه بزرگترين نعمت ها در آن ذكر شده است معرّفى مى كند «عَلَّمَهُ الْبَيَانَ». [۲]
3⃣در «سوره يوسف» به علم #تعبير_خواب و حكايت رؤياها از حوادث آينده ـ كه گاه مى تواند در سرنوشت ملّتى همچون ملّت مصر اثر بگذارد ـ اشاره كرده، و از قول يوسف نقل مى كند: «ذلِكُمَا مِمّا عَلَّمَنِى رَبِّى». [۳]
4⃣باز در همين سوره به مسأله «تدبير امر يك كشور و آگاهى بر مديريّت بيت المال» اشاره كرده، و از قول #حضرت_يوسف (عليه السلام) خطاب به عزيز مصر مى گويد: «اِجْعَلْنِى عَلَى خَزَائِنِ الاَرْضِ اِنِّى حَفِيظٌ عَلِيمٌ» [۴] (مرا #سرپرست_خزائن اين سرزمين [مصر] بگمار كه من نگاه دارنده و آگاهم [و مديريّت آن را به خوبى مى دانم]).
5⃣باز قرآن در زمینه #مديريّت_كشور داستان #طالوت و #جالوت، هنگامى كه دليل انتخاب طالوت را از سوى پيغمبر آن زمان (اشموئيل) بيان مى كند، مى گويد: «اِنَّ اللهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَ زَادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ». [۵] (خداوند او را بر شما برگزيده است، و #علم و #قدرت_جسمانى او را وسعت بخشيده). بديهى است امتياز #طالوت بر ساير بنى اسرائيل تنها در معارف الهى نبود، بلكه #آگاهى و #مديريّت در امور نظامى و سياسى كه در نهاد اين جوان هوشيار و مدبّر وجود داشت، نيز مورد توجّه و استدلال بوده است.
6⃣در داستان #حضرت_داود (عليه السلام) نيز تعليم «صَنعَةَ لَبُوسٍ» (#علم_زرهبافى) را يكى از افتخارات بزرگ او مى شمرد، بلكه «لبوس» به گفته طبرسى در مجمع البيان هر گونه اسلحه دفاعى و تهاجمى را شامل مى شود و منحصر به زره نيست [۶] و مى فرمايد: «وَ عَلّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأسِكُمْ». [۷]
7⃣در «سوره كهف» در داستان حضرت موسى و حضرت خضر (علیهم السلام)، از #علوم و دانش هايى سخن مى گويد كه از سوى خضر (عليه السلام) به موسى (عليه السلام) آموخته شد و هيچ كدام از آنها از علوم و معارف دينى به معنى خاص نبود، بلكه از علومى بود كه جامعه انسانى را طبق #نظام_احسن اداره مى كند، مى فرمايد: «فَوَجَدَا عَبْداً مِنْ عِبادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَ عَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنّا عِلْماً» [۸] (در آنجا [موسى و دوست همسفرش يوشع] بنده اى از بندگان ما را يافتند كه او را مشمول رحمت خود ساخته و از سوى خود، #علم_فراوانى به او تعليم داده بوديم). و سپس در آيات بعد سه نمونه از اين علوم را مشروحاً بيان مى كند كه هيچ كدام از علوم و معارف دينى نيست، بلكه همه آنها مربوط به تدبير #امور_زندگى است.
8⃣در «سوره نمل» از آگاهى حضرت سلیمان (عليه السلام) نسبت به چگونگى #سخنگفتنپرندگان سخن به ميان آورده، و آن را به عنوان يكى از افتخارات سليمان كه به آن مباهات مى كرد ذكر مى كند: «وَ قالَ يا اَيُّهَا النّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ». [۹] (گفت: اى مردم #زبان_پرندگان به ما تعليم داده شده است). #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] سوره بقره، آيه ۳۱؛ [۲] سوره الرّحمن، آيه ۴؛ [۳] سوره يوسف، آيه ۳۷؛ [۴] همان، آيه ۵۵؛ [۵] سوره بقره، آيه ۲۴۷؛ [۶] مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چ ۳، ج ۷، ص ۹۲، المعنى؛ ولى قرائنى در آيه وجود دارد كه بيشتر اشاره به زره دارد. [۷] سوره انبياء، آيه ۸۰؛ [۸] سوره كهف، آيه ۶۵؛ [۹] سوره نمل، آيه ۱۶
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تعليم #تعلم #علم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش دوم)
🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن #تعليم و #تعلّم و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از آيات قرآن و هم از روايات اسلامى اهميّت #علم و #تعليم و #تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. شواهد اين معنى فراوان است از جمله در #آيات_قرآن، موارد زير به چشم مى خورد:
9⃣در اواخر «سوره كهف» در داستان #ذىالقرنين سخن از #سد_سازىِ او به عنوان يك واقعه مهم به ميان آمده، و حتى جزئياتى از چگونگى تدبير او در امر ساختن يك سد نيرومند آهنين براى جلوگيرى از هجوم قبايل فاسد و مفسد [يأجوج و مأجوج] را بيان مى كند: «آتُونِى زُبُرَ الْحَدِيدِ حَتّى اِذَا ساوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتّى اِذَا جَعَلَهُ نَاراً قَالَ آتُونِى اُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْراً». [۱] (#قطعاتبزرگآهن را برايم بياوريد [و آنها را روى هم بچينيد] تا هنگامى كه كاملا ميان دو كوه را پوشانيد، سپس گفت: [در اطراف آن آتش بيفروزيد] و در آن بدميد [آنها دميدند] تا #قطعات_آهن را سرخ و گداخته كرده، گفت اكنون مس مذاب برايم بياوريد تا بر روى آن بريزم). اين موهبت نيز به علم و #دانش_سدسازى اشاره مى كند.
🔟در «سوره لقمان» نيز در آياتى كه شرح وصاياى #لقمان به فرزندش مى باشد به يك سلسله دستورات برخورد مى كنيم كه جنبه #روانشناسى و #اجتماعى و #مردمدارى دارد كه رعايت آنها براى همگان در زندگى مهم و كارساز است؛ از جمله اينكه به پسرش دستور مى دهد: «نسبت به مردم بى اعتنايى و ترشرويى نكن، مغرورانه بر زمين راه نرو، در راه رفتن اعتدال را رعايت كن، بلند سخن نگو، فرياد نكش و صبر و شكيبايى و استقامت در كارها داشته باش». [۲] اين در حالى است كه خداوند مقام #لقمان را به خاطر برخوردارى از موهبت #علم و #حكمت و #دانش، بزرگ داشته است، تا آنجا كه سخن او را در كنار سخن خويش قرار داده است!
1⃣1⃣در «سوره سبأ» در شرح حال #سليمان (عليه السلام)، سخن از برنامه هاى گسترده #عمرانى و #هنرى به ميان آمده است، كه #پريان زير نظر سليمان (عليه السلام)، انجام مى دادند: «يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِنْ مَحَارِيبَ وَ تَماثيلَ وَ جِفانٍ كَالْجَوَابِ وَ قُدُورٍ رَاسِيَاتٍ». [۳] (آنها هر چه #سليمان مى خواست [و دستور مى داد] برايش درست مى كردند معبدها، تمثالها، ظروف بزرگ غذا همانند حوض و ديگ هاى ثابت!). و در آيه قبل از آن، به دستيابى #سليمان (عليه السلام) به «دانش ذوب فلزّات» اشاره كرده، و مى فرمايد: «وَ اَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ القِطْرِ». [۴] (ما چشمه هاى #مس [مذاب] را براى او روان ساختيم).
2⃣1⃣در «سوره بقره» درباره زمامدارى #داوود_پيامبر (عليه السلام)، مى فرمايد: «وَ قَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَ آتَاهُ اللهُ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمّا يَشَاءُ». [۵] (#داوود [جوان مؤمن نیرومندی که در سپاه طالوت بود] #جالوت را كشت و خداوند #حكومت و #حكمت و #دانش را به او بخشيد و از آنچه مى خواست به او تعليم داد). روشن است علم و حكمت در اينجا دانشى است كه براى تدبير #مُلك و #مملكت لازم است؛ و اگر معنى وسيع ترى نيز داشته باشد، اين بخش از علوم مربوط به كشوردارى و نظام حكومت را قطعاً شامل مى شود.
💠از مجموع اشاراتى كه در آيات فوق و بعضى ديگر از آيات قرآن وارد شده به خوبى مى توان استفاده كرد كه: بر خلاف پندار كسانى كه تصوّر مى كنند، #قرآن تنها به علوم دين و معارف الهيّه اهميّت داده و سخنى از #علوم_ديگر به ميان نياورده است، #قرآن براى اين بخش از علوم اهميّت فوق العاده اى قائل است، و آن را از «مواهب بزرگ الهيّه» مى شمرد، و #مسلمانان را تشويق به فراگيرى هر گونه «علم مفيد و نافع» در زندگى مادّى و معنوى مى نمايد. #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] سوره كهف، آيه ۹۶
[۲] سوره لقمان، آيات ۱۷ تا ۱۹
[۳] سوره سبأ، آيه ۱۳
[۴] همان، آيه ۱۲
[۵] سوره بقره، آيه ۲۵۱
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تعلیم #تعلم #علم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش سوم)
🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن #تعليم و #تعلّم و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از #آيات_قرآن و هم از #روايات_اسلامى اهميّت #علم و #تعليم و تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. در #احاديث_اسلامى نیز (به پيروى از آيات قرآن مجيد)، تنها اكتفا به تشويق فراگيرى علوم دينى نشده، بلكه علاوه بر آن هر گونه #علم_مفيد در زندگى #مادّى و #معنوى مورد توجّه قرار گرفته است؛ به عنوان نمونه به روايات زير توجّه كنيد:
1⃣در حديثمعروفىاز #پيغمبر_اكرم (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم كه فرمودند: «اُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّيْنِ فَاِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَريضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ». [۱] (#دانش را فرا گيريد هر چند در كشور چين باشد؛ زيرا تحصيل #دانش بر هر #مسلمانى واجب است). بايد توجّه داشت كه مملكت چين در آن زمان دورترين كشور جهان شناخته مى شد؛ بنابراين منظور اين است كه به سراغ #دانش برويد هر چند در دورافتاده ترين كشورهاى دنيا باشد. بديهى است #دانشى كه در آن روز در چين يافت مى شد معارف قرآنى و دينى نبود؛ چرا كه جاى آنها [معارف قرآنى و دينى] مراكز وحى بود؛ بلكه منظور #دانشهاىمفيددنيوى است.
2⃣در حديث ديگرى از #امام_على (عليه السلام) مى خوانيم: «اَلْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤمِنِ فَاطْلُبُوهَا وَ لَوْ عِنْدَ الْمُشْرِكِ». [۲] (#دانش، گمشده #شخص_باايمان است، پس آن را طلب كنيد هر چند نزد #مشركان باشد). روشن است، آنچه نزد مشركان يافت مى شود، معارف توحيدى و علوم الهى نيست، بلكه #علوم_مفيد ديگرى است كه در زندگى به كار مى آيد، و گاه نزد آنان است. اين گونه احاديث شعار معروف «علم، وطن ندارد» را تداعى مى كند و تأكيد مى نمايد كه #علم و #دانش گمشده مؤمنان است، هر جا و نزد هر كس بيابند، آن را فرا مى گيرند. چنانچه در حديث ديگرى آمده است «كَلِمَةُ الْحِكْمَةِ ضَالَّةُ الْمُؤمِنِ فَحَيثُ وَجَدَهَا فَهُوَ اَحَقُّ بِهَا». [۳] (#دانش، گمشده #مؤمن است، هر جا آن را بيابد به آن سزاوارتر است).
3⃣در حديث ديگر از همان حضرت آمده است: «اَلْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ: اَلْفِقْهُ لِلاَدْيَانِ وَ الطِّبُ لِلاَبْدَانِ وَ النَّحْوُ لِلِّسَانِ». [۴] (#علم بر سه گونه است: آگاهى نسبت به #اديان، و #پزشكى براى بدن ها، و #نحو [ادبيات] براى زبان). در اين حديث سه شاخه مهم از علوم الهى و بشرى مطرح شده است؛ علوم دينى و علم پزشكى و ادبيات كه در واقع كليد علوم ديگر است.
4⃣در حديث ديگرى از #امام_علی (عليه السلام) آمده است: «اَلْعُلُومُ اَرْبَعَةٌ: اَلْفِقْهُ لِلاَدْيَانِ وَ الطِّبُ لِلاَبْدَانِ وَ النَّحْوُ لِلِّسَانِ، وَ النُّجُومُ لِمَعْرِفَةِ الاَزْمَانِ». [۵] (#دانش چهار بخش است: فقه براى دين، پزشكى براى بدن، نحو [ادبيّات] براى زبان، ستاره شناسى براى شناخت اوقات). #ادامه_دارد...
پی نوشتها
[۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ۲، ج ۱، ص ۱۸۰، ب ۱؛ [۲] بحار الأنوار، همان، ج ۷۵، ص ۳۴، تتمة باب ۱۵؛ [۳] بحار الأنوار، همان، ج ۲، ص ۹۹، باب ۱۴؛ [۴] بحار الأنوار، همان، ج ۷۵، ص ۴۵، باب ۱۶؛ [۵] بحار الأنوار، همان، ج ۱، ص ۲۱۸، باب ۶
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تعليم #تعلم #علم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش چهارم و پایانی)
🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن #تعليم و #تعلّم و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از #آيات_قرآن و هم از #روايات_اسلامى اهميّت #علم و #تعليم و تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. در #احاديث_اسلامى نیز (به پيروى از آيات قرآن مجيد)، تنها اكتفا به تشويق فراگيرى علوم دينى نشده، بلكه علاوه بر آن هر گونه #علم_مفيد در زندگى #مادّى و #معنوى مورد توجّه قرار گرفته است؛ به عنوان نمونه به روايات زير توجّه كنيد:
5⃣در حديث ديگرى از #امام_صادق (عليه السلام) مى خوانيم: «وَ كَذلِكَ اَعْطَى [اَلاِنْسَانَ] عِلْمَ مَا فِيهِ صَلَاحُ دُنْيَاهُ كَالزِّرَاعَةِ وَ الغِرَاسِ وَ اسْتِخْرَاجِ الاَرَضِينَ، وَ اقْتِنَاءِ الاَغْنَامِ وَ الاَنْعَامِ وَ اسْتِنْبَاطِ المِيَاهِ، وَ مَعْرِفَةِ الْعَقَاقِيرِ الَّتِى يُسْتَشْفَى بِهَا مِنْ ضُرُوبِ الاَسْقَامِ، و الْمَعَادِنِ الَّتِى يُسْتَخْرَجُ مِنْهَا اَنْوَاعُ الْجَوَاهِرِ، وَ رُكُوبِ السُّفُنِ وَ الْغَوْصِ فِى الْبَحْرِ ... وَ التَّصَرُّفِ فِى الصِّنَاعَاتِ وَ وُجُوهِ الْمَتَاجِرِ وَ الْمَكَاسِبِ» [۱]
🔹(امام صادق (عليه السلام) مطابق اين روايت ضمن بر شمردن #علوم و دانش هاى مفيدى كه خداوند به لطف و كرمش بر انسان ارزانى داشته، مى فرمايد: همچنين به او علومى بخشيده كه #اصلاح_دنياى او در آن است، مانند: كشاورزى، باغدارى، استخراج زمين [۲] دامدارى و استخراج آبها از زمين، شناخت گياهان دارويى كه براى انواع بيمارى ها مفيد است و شناخت معادنى كه از آنها انواع جواهر استخراج مى شود، و سوار شدن بر كشتى ها و غواصّى در درياها... و تصرّف در انواع صنايع و انواع تجارت ها و كسب ها). به اين ترتيب امام (عليه السلام) تمام اين علوم را از #مواهب_الهى شمرده و انسانها را به #تحصيل، #تعليم و #گسترش آن تشويق فرموده است.
6⃣در حديثى از #پيامبر_اكرم (صلى الله عليه وآله) ضمن بيان حقوق فرزندان بر پدران آمده است: «وَ يُعَلِّمَهُ كِتابَ اللهِ وَ يُطَهِّرَهُ وَ يُعَلِّمَهُ السِّبَاحَةِ». [۳] (از حقوق فرزندان بر پدر اين است كه #كتاب_خدا را به او تعليم كند، و او را از #پليدىها و #گناهان پاك سازد، و فن شنا را به او بياموزد). از اين حديث به خوبى استفاده مى شود كه حتّى تعليم فن شنا از نظر قانونگذار #اسلام دور نمانده، و تعليم آن را به فرزندان توصيه كرده است.
7⃣در حديثى ديگر از #امام_کاظم (عليه السلام) مى خوانيم: «وَ بَعْدَ عِلْمِ الْقُرآنِ مَا يَكُونُ اَشْرَفَ مِنْ عِلْمِ النُّجُومِ وِ هُوَ عِلْمُ الاَنْبِيَاءِ وَ الاَوْصِيَاءِ وَ وَرَثَةِ الاَنْبِيَاءِ الَّذِينَ قَالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ: «وَ عَلَامَاتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ». [۴] (بعد از علم قرآن، علمى شريف تر از #علم_نجوم و ستاره شناسى نيست و آن علم انبياء و اوصياء و وارثان آنها است، همانها كه خداوند متعال در حقّ آنها فرموده: خداوند علاماتى قرار داد و به وسيله ستارگان هدايت مى شوند).
💠از مجموع آيات و روايات فوق و نيز روايات ديگرى كه شرح همه آنها به طول مى انجامد به خوبى استفاده مى شود كه چگونه #اسلام يك #نهضت_علمى نيرومند را پايه گذارى كرد؛ و به همين دليل با گذشت دو سه قرن اين نهال برومند رشد و نمو كرد و شاخ و برگ آن سراسر #جهان_اسلام را زير پوشش خود قرار داد، و چنان به ثمر نشست كه در مدّت كوتاهى كتاب هاى فراوان در #رشتههاى_مختلف علمى اعم از معارف الهى، فلسفه، طب، بهداشت، جغرافيا، فيزيك، شيمى و غير آنها تأليف و تصنيف شد؛ كه بخشى از آن به صورت ترجمه، و بخش ديگرى به صورت تحقيقات جديد دانشمندان اسلام، در رشته هاى مختلف علمى انتشار يافت.
پی نوشتها؛
[۱] بحار الأنوار، دار احیاء التراث العربی، ج ۳، ص ۸۳، باب ۴
[۲] با توجّه به اينكه استخراج معادن در عبارات بعد آمده، بعيد نيست كه منظور از استخراج زمين ها، آماده كردن زمين های موات براى كشاورزى بوده باشد.
[۳] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، چ۱، ج ۲۱، ص ۴۸۱، باب ۸۶
[۴] بحار الأنوار، همان، ج ۴۸، ص ۱۴۶، باب ۶؛ سوره نحل، آيه ۱۱۶
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تعليم #تعلم #علم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آیا «رحمان» و «رحیم» به یک معنا می باشند یا متفاوت اند؟
🔸#رحمان و #رحيم؛ اين دو واژه از ماده #رحمت گرفته شده، و معروف اين است كه #رحمان كسى است كه رحمت اش عام است، و همگان را شامل مى شود، در حالى كه #رحيم به كسى گفته مى شود كه رحمت اش خاص است؛ بنابراين #رحمانيت_خداوند سبب شده است كه فيض نعمت اش دوست و دشمن و مؤمن و كافر را شامل شود؛ ولى #رحيميّت_پرودگار ايجاب مى كند كه #مؤمنان را مشمول مواهب خاصّى در دنيا و آخرت قرار دهد كه دور افتادگان از خدا و بى خبران از آن محروم اند.
💠شاهد اين تفاوت امور زير است:
1⃣#رحمان صيغه مبالغه است و #رحيم صفت مشبهه؛ و صيغه مبالغه تأكيد بيشترى را مى رساند، و دليل بر گستردگى اين نوع رحمت است. ولى بعضى هر دو را صفت مشبهه و يا هر دو را صيغه مبالغه دانسته اند، امّا با اين حال تصريح كرده اند كه #رحمان مبالغه بيشترى را مى رساند. [۱]
2⃣بعضى نيز گفته اند: چون #رحيم صفت مشبهه است و دلالت بر ثبات و استمرار دارد مخصوص #مؤمنان است، ولى #رحمان كه صيغه مبالغه است چنين دلالتى ندارد.
3⃣#رحمان نام مخصوص خدا است و به غير او اطلاق نمى شود؛ در حالى كه #رحيم هم به او گفته مى شود و هم به غير او؛ و اين دليل بر آن است كه مفهوم #رحمان رحمت گسترده ترى است.
4⃣اين قاعده در ادبيات عرب معروف است كه «زيادةُ المبانى تَدُلُّ عَلى زِيادَةِ المَعانِى». (يعنى واژه اى كه حروف اش بيشتر است مفهوم آن نيز بيشتر است) و چون #رحمان پنج حرفى، و #رحيم چهار حرفى است؛ بنابراين مفهوم «رحمان» وسعت بيشترى دارد. [۲]
5⃣اين تفاوت را بعضى افراد، از #آيات_قرآن نيز استفاده كرده اند. زيرا #رحمان در قرآن غالباً به صورت مطلق آمده، در حالى كه #رحيم در بسيارى از موارد مقيّد است. مانند: «إِنَّ اللهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ». [سوره بقره، آیه ۱۴۳] (زيرا خداوند نسبت به #مردم، رئوف و #مهربان است). «وَ كَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً». [سوره احزاب، آیه ۴۳] (او نسبت به #مؤمنان همواره مهربان بوده است). «إِنَّ اللهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيماً». [سوره نساء، آیه ۲۹] (خداوند نسبت به شما #مهربان است). در حالى كه #رحمان بدون اين قيود ذكر شده و دليل بر #عموميت_رحمت او است.
6⃣بعضى از روايات نيز شاهد اين تفاوت است. در حديث پر معنايى از #امام_صادق (عليه السلام) مى خوانيم: «الرَّحمنُ اِسْمٌ خاصٌ بِصِفَة عامَّة، وَالرَّحيمُ اسمٌ عامٌ بِصِفَة خاصَّة». [۳] (#رحمان اسم خاص است [مخصوص خداوند] امّا با وصفى عام ـ مفهوم رحمت اش دوست و دشمن را در بر مى گيرد ـ ولى #رحيم اسم عام است به صفت خاص [اين اسم هم بر خداوند و هم غير او اطلاق مى شود، ولى مفهوم اش رحمتى است مخصوص مؤمنان]).
💠امّا با تمام اينها نمى توان انكار كرد كه گاهى اين دو واژه به يك معنا به كار مى رود؛ مانند آنچه در #دعاى_عرفه از امام حسين (عليه السلام) نقل شده است: «يا رحمنَ الدُّنيا وَالآخِرةَ وَ رَحِيْمَهُما». [۴] (اى خدايى كه رحمان دنيا و آخرت و رحيم هر دويى) ولى اين ممكن است يك استثنا بوده باشد؛ بنابراين منافاتى با تفاوت فوق ندارد.
#مآخذدرمنبعموجوداست
📕پیام قرآن، ناصر، مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چ ۹، ۱۳۸۶ش، ج ۱، ص ۳۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#الله #خدا
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«تفكّر» و «تدبّر» در قرآن، چه ميزان اهميت دارد؟
🔹#قرآن كتابى است كه شكوفايى پيامها و معارف آن، در پناه #انديشيدن است. #تفكر عبارت است از: به كار بردن #فكر براى كشف مجهولات و پاسخ به سؤالات. #قرآن_کریم در اين زمينه مىفرمايد: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ». [۱] (و #قرآن را [هم] به سوی تو نازل کردیم، به خاطر اینکه برای مردم آنچه را که برای [هدایتشان] به سویشان نازل شده بیان کنی، و برای اینکه [در پیامبری تو و آنچه را به حق نازل شده] #بیندیشند).
🔹پس انتظار آن است كه انسان، #آيات_قرآن را در كنار بيانات پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و سنت قرار داده، در آنها #بينديشد و #مجهولات خود را مرتفع سازد؛ زيرا تنها در سايه #تفكر در آيات است كه بسيارى از سؤالات اساسى انسان، پاسخ داده مىشود. #قرآن به پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مىفرمايد: «قُلْ هذِهِ سَبِيلِى أَدْعُوا إِلَى اللهِ عَلى بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِى». [۲] (بگو: طریقه من و پیروانم همین است که #خلق را به خدا با بینایی و #بصیرت دعوت کنیم...).
🔹اما «تدّبر در قرآن» عبارت است از تأمل در عواقب يك امر. #آيات_قرآن، از معارف و دستورهايى سخن مىگويد، از مسئوليت هاى انسان و نظام پاداش و جزا مىگويد، و عواقب مثبت و منفى رفتارش را متذكر مىشود. «تدبر در آيات قرآن» يعنى، توجه به عواقب و لوازم آيات و آثار مترتب بر عمل كردن، يا نكردن بر مقتضاى آن. با اين #تدبر است كه دل و قلب انسان راه مىافتد و از بشارت هاى #قرآن بهره مىگيرد و تهديدهايش در او مؤثر مىافتد. #قرآن در اين زمينه مىفرمايد: «أَ فَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا». [۳] (آيا در #آيات_الهى #تدبر نمىكنند، يا آنكه بر دلشان، خود، قفلها زده اند؟).
🔹پس #تفكر و #تدبر در «قرآن»، به ايجاد روح بصيرت و روشن بينى و زنده شدن و فعال شدن قدرت درك قلب و جان آدمى است. در روايات نيز ثواب «تدبّر در آيات قرآن»، از قرائت آن بيشتر معرفى شده است: «لا خير فى قرائة ليس فيها تدبر». [۴] ([آگاه باشيد كه] خيرى در تلاوت قرآن بدون #تفكّر و ارزيابى آن وجود ندارد). اصولًا از مقايسه «آيه ۱۲۱ سوره بقره» (الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَٰئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ) و «آيه ۲۹ سوره ص» (كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ) كه هدف از #نزول_قرآن را بهرهمندى و تدبر در آن مىداند، در مىيابيم كه «تلاوت راستين» در جريان #تدبر در آيات است.
🔹در اين باره توجه به چند نكته، بايسته است: ۱) الهى بودن قرآن بدون #تدبر در آن معلوم نخواهد شد: «أَ فَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَ لَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا». [۵] ۲) بدون #تدبر در قرآن، نمىتوان از ذخاير بىكران و پر خير و بركت كلام خدا بهرهاى جست. ۳) بدون #تدبر نمىتوان از ظلمت شك و ترديد و سرگردانى نفاق، خود را رهانيد و به ايمانى راسخ و استوار، دست يافت. ۴) بدون #تدبّر، عمق و مغز آيات را نمىتوان دريافت و به حقايق شگفت و حيرت آورش پى برد. ۵) #تدبّر_كننده در قرآن، با تمام وجود، در جاى جاى قرآن، حضور خداوند را حس مىكند و دل و جانش را از نور خدا سرشار مىنمايد. [۶]
پینوشتها؛
[۱] سوره نحل، آیه ۴۴. [۲] یوسف، آیه ۱۰۸. [۳] سوره محمد (ص)، آیه ۲۴. [۴] بحارالانوار، ج ۹۲، ص ۲۱۱. [۵] سوره نساء، آیه ۸۲. [۶] تقى پور، ولىالله، پژوهشى پيرامون تدبر بر قرآن، انتشارات اسوه، چ اول، ص ۳۱
منبع: وبسایت راسخون
#قرآن #تفكر #تدبر
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️از ديدگاه امام علی (علیه السلام) علت «زوال نعمت ها» چيست؟
🔹#امام_علی (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۷۸ #نهج_البلاغه ميفرمايد: «به خدا سوگند! هرگز ملتى كه در ناز و نعمت مى زيستند، #نعمتشان زوال نيافت، مگر بر اثر #گناهانى كه مرتكب شدند؛ زيرا خداوند هرگز به بندگانش ستم روا نمیدارد». در واقع اين سخن برگرفته از #آيات_قرآن است؛ آنجا كه ميفرمايد: «إِنَّ اللهَ لا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْم حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ». (خداوند #نعمت هاى هيچ قوم و ملتى را تغيير نمیدهد، مگر آنكه آنها آنچه را مربوط به خودشان است، تغيير دهند).
🔹و نيز ميفرمايد: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَ الْاَرْضِ وَ لَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ». [اعراف، ۹۶] (اگر اهل شهرها و آبادى ها ايمان مى آوردند و #تقوا پيشه ميكردند، #بركات آسمانها و زمين را بر آنها مى گشوديم؛ ولى آنها [حقّ را] تكذيب كردند، ما نيز آنان را به كيفر اعمالشان مجازات كرديم). به يقين #نعمتهاى_الهى بر حسب شايستگیها و لياقتها در ميان بندگان تقسيم میشود؛ لذا #پاكان و #صالحان شايسته آنند، نه #گنهكاران_آلوده.
🔹پرسشی در اينجا مطرح میشود، اینکه در روايات میخوانيم خداوند براى ترفيع مقام اوليايش گاه آنها را به بلاهايى مبتلا مى سازد؛ همانگونه كه در تعبير معروف آمده است: «اَلْبَلَاءُ لِلْوَلَاءِ». [۱] و از بعضى آيات و روايات استفاده میشود كه #بلاها گاهى براى آزمايش مؤمن و پاداشهاى بزرگ الهى، و نيز گاه براى هشدار و بيدارى بندگان است؛ آيا اين موارد با آنچه در عبارت #امام ذكر شد منافات ندارد؟
🔹پاسخ این است که آنچه در كلام #امام_علی (عليه السلام) آمده، يك #قانون_كلى است و ميدانيم هر قانون كلى استثنائاتى دارد. موارد #آزمايش و #بيدارباش و امثال آن، استثنائاتى در قانون كلى فوق محسوب میشود و به تعبير ديگر آنچه حضرت فرموده، حمل بر غالب میشود و اين شبيه چيزى است كه در #قرآن_مجيد بيان شده است: «وَ مَا أَصَابَكُمْ مِّنْ مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ». [شوری، ۳۰] (هر مصيبتى بر شما میرسد به سبب اعمالى است كه انجام داده ايد و بسيارى را نيز عفو میكند).
🔹به يقين اين آيه با آيه «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَىْءٍ مِنَ الْخَوْفِ... ». [بقره، ۱۵۵] كه از #آزمايش هاى مختلف الهى به وسيله #بلاها سخن ميگويد، و نيز با آيه «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِى الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِى النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِى عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ». [روم، ۴۱] (#فساد در خشكى و دريا به دليل كارهايى كه مردم انجام داده اند آشكار شد، خدا میخواهد نتيجه بعضى #اعمالشان را به آنها بچشاند؛ شايد [به سوى حقّ] بازگردند) منافاتى ندارد؛ و اگر انسان درست دقت كند غالباً میتواند مواردى را كه #بلاها جنبه «مجازات الهى» دارد، از مواردى كه براى «آزمايش» يا «هشدار» است بازشناسد.
🔹هرگاه #گناه مهمى از او سر زد و يا #جامعهاى آلوده به انواع #مفاسد شد، حوادث تلخى كه بعد از آن پيدا میشود، قطعاً #مجازات است؛ ولى حوادث تلخى كه براى #صالحان و #پاكان پيش مى آيد، معمولاً جنبه #آزمايش و هشدار براى ترفيع مقام است. سپس امام (عليه السلام) در ادامه اين سخن كه در واقع نتيجه مستقيم يادآورى پيشين است، ميفرمايد: «و اگر مردم زمانى كه #بلاها بر ایشان نازل میشود و #نعمتها از آنان زايل مى گردد، با #صدق_نيّت در پيشگاه خدا تضرّع كنند و با قلب هاى پر از عشق و محبّتِ به خدا، از او درخواست [توبه] نمايند، يقيناً آنچه، از دستشان رفته به آنان بازمیگردد و هر خرابى را براى آنها اصلاح میكند».
🔹در واقع اين طبيب حاذق الهى بعد از ذكر درد، به بيان درمان مى پردازد و راه دفع آفات و بلاها را به آنها مى آموزد و #دعايى را كه صادقانه باشد و از اعماق جان برخيزد و در يك كلمه، در انسان تحول ايجاد كند، برطرف كننده بلاها میشمرد؛ همانگونه كه در احاديث متعدد ديگرى وارد شده است؛ از جمله امام سجاد (عليه السلام) ميفرمايد: «#دعا بلاهايى را كه نازل شده و نازل نشده است، برطرف میسازد».
پی نوشتها؛
[۱] اين عبارت كه در كلمات علما و بزرگان آمده، متن حديث نيست، بلكه برگرفته از احاديث اسلامى است؛ از جمله در حديثى از امام صادق(ع) میخوانيم كه فرمود: «پيامبران الهى بيش از همه [با آفات و مصايب] آزمايش ميشوند؛ سپس كسانى كه بعد از آنها قرار دارند و به همين ترتيب آنها كه برترند آزمون بيشترى دارند). الكافی ج۲ ص۲۵۲
[۲] الكافی، همان، ج۲ ص۴۶۹
📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه، چ۱ ج۶ ص۶۲۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#نعمت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«امام باقر» (عليه السلام) از چه جایگاه علمیای برخوردار بودند؟ (بخش دوم و پایانی)
🔹كتب و مولفات #دانشمندان و مورخان #اهل_تسنن مانند: طبرى، بلاذرى، سلامى، خطيب بغدادى، ابونعيم اصفهانى، و كتبى مانند: موطا مالك، سنن ابى داود، مسند ابى حنيفه، مسند مروزى، تفسير نقاش، تفسير زمخشرى، و ده ها نظير اينها، كه از مهمترين كتب جهان تسنن است، پر از «سخنان پرمغز» #امام_محمد_باقر (عليه السلام) است و همه جا جمله: «قال محمد بن على» و يا «قال محمد الباقر» به چشم مى خورد. [۱] #كتب_شيعه نيز در زمينه هاى مختلف سرشار از سخنان و #احاديث #امام_باقر (عليه السلام) است و هركس كوچكترين آشنايى با اين كتابها داشته باشد، اين معنا را تصديق مى كند.
🔹آوازه علوم و دانش هاى #امام_محمد_باقر (عليه السلام) چنان اقطار اسلامى را پر كرده بود كه لقب #باقر_العلوم (گشاينده دريچه هاى دانش و شكافنده مشكلات علوم) به خود گرفته بود. ابن حجر هيتمّى مى نويسد: #محمد_باقر (عليه السلام) به اندازه اى گنجهاى پنهان #معارف و #دانشها را آشكار ساخته، حقايق #احكام و #حكمتها و لطايف #دانشها را بيان نموده كه جز بر عناصر بى بصيرت يا بد سيرت پوشيده نيست و از همين جاست كه وى را #شكافنده و #جامع_علوم، و برافرازنده پرچم دانش خوانده اند. [۲]
🔹عبدالله بن عطأ كه يكى از شخصيت هاى برجسته و دانشمندان بزرگ عصر امام بود، میگويد: «من هرگز #دانشمندان_اسلام را در هيچ محفل و مجمعى به اندازه محفل #محمد_بن_على (عليه السلام) از نظر علمى حقير و كوچك نديدم. من «حكم بن عتيبه» را كه در علم و فقه مشهور آفاق بود، ديدم كه در خدمت #محمد_باقر (عليه السلام) مانند كودكى در برابر استاد عالی مقام، زانوى ادب بر زمين زده شيفته و مجذوب كلام و شخصيت او گرديده بود. [۳]
🔹#امام_باقر (عليه السلام) در سخنان خود، اغلب به #آيات_قرآن استناد نموده از كلام خدا شاهد مى آورد و میفرمود: «هر مطلبى گفتم، از من بپرسيد كه در كجاى #قرآن است تا آيه مربوط به آن موضوع را معرفى كنم». [۴] #حضرت_باقر (عليه السلام) شاگردان برجسته اى در زمينه هاى #فقه و #حديث و #تفسير و ديگر علوم اسلامى تربيت كرد كه هر كدام وزنه علمى بزرگى به شمار مى رفت. شخصيت هاى بزرگى همچون: محمد بن مسلم، زراره بن اعين، ابو بصير، بريد بن معاويه عجلى، جابربن يزيد، حمران بن اعين، و هشام بن سالم از تربيت يافتگان مكتب آن حضرتند.
🔹#امام_صادق (عليه السلام) می فرمود: «مكتب ما و احاديث پدرم را چهار نفر زنده كردند، اين چهار نفر عبارتند از: زراره، ابوبصير، محمد بن مسلم و بريد بن معاويه عجلى. اگر اينها نبودند كسى از تعاليم دين و مكتب پيامبر بهره اى نمى يافت. اين چند نفر حافظان دين بودند. آنان، از ميان شيعيان زمان ما، نخستين كسانى بودند كه با مكتب ما آشنا شدند و در روز رستاخيز نيز پيش از ديگران به ما خواهند پيوست». [۵] شاگردان مكتب #امام_باقر (عليه السلام) سرآمد فقها و محدثان زمان بودند و در ميدان رقابت علمى بر فقها و قضات غير شيعى برترى داشتند.
پی نوشت:
[۱] ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، موسسه انتشارات علامه، ج ۴، ص ۱۹۵؛ [۲] الصواعق المحرقه، الطبعه الثانيه، قاهره، مكتبه القاهره، ص ۲۰۱؛ [۳] سبط ابن الجوزى، تذكره الخواص، منشورات المطبعه الحيدريه، ص ۳۳۷؛ [۴] طبرسى، احتجاج، المطبعه المرتضويه، ص ۱۷۶؛ [۵] شيخ طوسى، اختيار معرفه الرجال، دانشگاه مشهد، ص ۱۳۶ و ۱۳۷
📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(ع)، چ ۲۶، ص ۳۱۰
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_باقر
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️كدام آيات از «قرآن مجيد» ناظر به «قيام حضرت حجت» (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میباشد؟
🔹آيات متعدّدى در #قرآن_مجيد ناظر به قيام #حضرت_مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است كه از باب نمونه به چند آيه اشاره مىكنيم: «وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فِى الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّالِحُونَ - إِنَّ فِى هَذَا لَبَلَاغاً لِقَوْمٍ عَابِدِينَ» [۱] (در زبور بعد از ذكر [تورات] نوشتيم: #بندگان_شايستهام وارث [حكومت] زمين خواهند شد! - در اين، ابلاغ روشنى است براى جمعيّت عبادت كنندگان).
🔹«وَعَدَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِى الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِيْنَهُمُ الَّذِى ارْتَضَى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِى لاَيُشْرِكُونَ بِى شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمْ الْفَاسِقُونَ» [۲] (خداوند به كسانى از شما كه #ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند وعده مىدهد كه قطعاً آنان را #حكمرانروىزمين خواهد كرد، همانگونه كه به پيشينيان آنها خلافت روى زمين را بخشيد و دين و آيينى را كه براى آنان پسنديده، پا بر جا و ريشه دار خواهد ساخت، و ترسشان را به امنيت و آرامش مبدل مىكند، آن چنان كه تنها مرا مىپرستند و چيزى را شريك من نخواهند ساخت و كسانى كه پس از آن كافر شوند، آنها فاسقانند).
🔹«وَ نُرِيدُ أَنْ نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِى الأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ». [۳] (ما مىخواهيم بر #مستضعفان_زمين منّت نهيم و آنان را #پيشوايان و #وارثان روى زمين قرار دهيم). در اين ايّام همه به فكر #ظهور_حضرت هستند، و سفارش به توسّلات مىكنند؛ ولى #ظهور شرايطى دارد. عدّهاى به جنبه منفى شرايط فكر مىكنند، يعنى معتقدند بايد #زمين پر از #ظلم و جور شود و همه جا را ظلم و #فساد بگيرد تا عصر ظهور فرا رسد؛ ولى مطابق #آيات_قرآن تا يك «قوم داراى ايمان و عمل صالح» نباشد، #ظهور ميسّر نخواهد شد.
🔹چون بر طبق آيه قرآن، خدا به #جمعيّت_صالح وعده پيروزى بر كافران و ناصالحان را داده است. همچنين بر اساس آيه «أنَّ الأرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّالِحُونَ» بايد هم #بندگى را خوب بجا بياورند و هم #صالح باشند. آيه ديگر مىفرمايد: «نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً» كه مراد، #ائمّه_هدايت است، نه ائمّه ضلال. بنابراين #شرط_ظهور، «تربيت يك گروه عظيم صالح» است، تا آنها توانايى و لياقت همراهى با #امام_مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) براى برافراشتن پرچم حقّ و عدالت را داشته باشند؛ در غير اين صورت #ظهور محقق نخواهد شد.
🔹از اينجا معلوم مىشود كه در كنار دعاهايى كه براى #تعجيل_ظهور مىكنيم، بايد دو كار را فراموش نكنيم: ۱) #خودمان را بسازيم؛ يعنى «ايمان»، «عمل صالح»، «شجاعت»، «تقوا وخداترسى»، «ترك گناه»، «داشتن افكار بلند و والا در حدّ يك حكومت جهانى» را داشته باشيم. ۲) #جامعه را بسازيم، چرا كه ما عهدهدار هدايت ديگران هستيم، يعنى بگوييم كه اى مردم اگر مىخواهيد #شرايط_ظهور فراهم شود، بايد بر طبق آيات «اَلَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» و «عِبَادِىَ الصَّالِحُونَ» عمل كنيد.
🔹بحث #ظهور بسيار مهم و با اهمّيّت است كه فراهم كردن شرايطش خيلى مشكل است، بر خلاف آنچه كه ما فكر مىكنيم. مسأله #تعجيلِ_ظهور نياز به مقدّماتى دارد كه بايد آماده و مهيّا شود. مطابق روايات، تعداد ياران حضرت ۳۱۳ نفر است، ولى منظور صف اوّل ياوران #حضرت_مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و در صفوف بعدى افراد ديگرى هم قرار مىگيرند.
پی نوشتها؛
[۱] سوره انبیاء، آیات ۱۰۵و۱۰۶
[۲] سوره نور، آیه ۵۵
[۳] سوره قصص، آیه ۵
📕مشكات هدايت، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: مكارم، مسعود، حامدى، محمد رضا، مدرسه امام على بن ابیطالب (ع)، قم، ۱۳۸۵ش، چ اول، ص ۱۵۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_زمان #امام_مهدی #قائم #ظهور
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«علم غیب» به چه معناست؟
🔹در #آیات_قرآن، به این موضوع تکیه شده که: #غیب و #شهود در پیشگاه خدا روشن است؛ اساساً «غیب» و «شهود» دو مفهوم نسبى است که در مورد موجودى که علم و هستى اش محدود است، به کار مى رود؛ فى المثل، ما داراى حواسى هستیم، آنچه در شعاع دید و شنوایى و سایر حواس ما قرار دارد، براى ما #شهود است، و آنچه از حوزه دید و شنید ما بیرون است نسبت به ما #غیب محسوب مى شود.
🔹و اگر فرضاً قدرت دید ما نامحدود بود، و به داخل و باطن اشیاء و ذرات عالم نفوذ مى کرد، همه چیز براى ما «شهود» بود. و از آنجا که همه چیز، غیر از ذات پاک #خداوند محدود است، براى همه آنها «غیب و شهود» وجود دارد، ولى #ذات_خدا چون نامحدود است و همه جا حضور دارد، بنابراین همه چیز، براى او #شهود است و #غیب درباره ذات پاکش، مفهوم ندارد.
🔹و اگر مى گوئیم خداوند «عالِمُ الْغَیْب وَ الشَّهادَةِ» [۱] مى باشد، معنی اش این است آنچه براى ما #غیب یا #شهادت محسوب مى شود، براى او «یکسان و شهادت» است.
فرض کنید: ما به کف دست خود در روشنایی نگاه کنیم، آیا ممکن است از آنچه در آن است بى خبر باشیم؟ عالم هستى در برابر علم خداوند، به مراتب از این واضح و آشکارتر است.
پی نوشت؛
[۱] قرآن کریم، سوره رعد، آیه ۹
📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چ سی و یکم، ج ۱۰، ص ۱۶۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد