eitaa logo
این عماریون
384 دنبال‌کننده
226.1هزار عکس
61هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
✏️💥 شناخت شمر زمانه ✅ امام خامنه‌ای:« یعنی اینکه بدانیم که سر از امام حسین علیه‌السلام برید همان جنگ صفین است که تا مرز شهادت پیش رفت.» 💠 اینکه آقا از بین این همه وقایع تاریخ اسلام و ادیان الهی، رو ملاک داشتن بصیرت معرفی کردن، یعنی ما باید حتما حتما در آزمون ، شمر رو شناسایی کنیم. چون واقعه کربلا کسی نیست جز شمر بن ذی الجوشن. اگه شمر، رو تحریک به بیعت گرفتن اجباری حتی با جنگ با امام حسین نکرده بود، هیچوقت ماجرای کربلا اتفاق نمی‌افتاد. چون بر طبق شواهد موجود، و حتی خود ابن زیاد به دنبال قتل حسین بن علی علیه السلام نبودند. ❌ شما حتما تا به حال بارها پوسترهای رو دیدین. درسته که این پوسترها بسیار زیبا طراحی شدن، اما واقعیت اینه که پیامی که به مخاطب منتقل می‌کنن چندان درست نیست. آمریکا و سرباز آمریکایی، شمر این زمان نیستند. است، نه شمر زمانه. شمر و عمرسعد ساکن بودند. واقعه کربلا بود که نه یزید و نه ابن زیاد (عامل یزید و حاکم کوفه) در اون حضور مستقیم نداشتند. جنگ نیابتی بین اهل کوفه (جماعت طالب و بیعت با یزید) با انقلابیون سپاه امام حسین علیه السلام بود. ❌ بنابراین اگه دنبال شمر میگردیم، باید او رو در پیدا کنیم. برای شناختن شمر، اول نیاز داریم که با یزید زمان رو شناسایی بکنیم. ببینید، جنگ نیابتی ما در حال حاضر با آمریکا در کدوم میدان هست؟؟ 👈 درسته که ما در عرصه‌های سخت و نرم، هر دو درگیر جنگ هستیم. اما میدان جنگی که یزیدی کوفه (سران نظام) در اون حضور مستقیم داشته باشند و بر علیه انقلاب ما بجنگند، فقط حوزه در میدان جنگ نرم هست. ❌ آمریکا از طریق نبرد دیپلماتیک با مهره های نفوذی می خواهد ارکان اقتدار سخت (هسته ای و ) و نرم (اقتصاد و ) انقلاب ما رو نابود کند. همونطور که آقا گفت قرار نیست که براندازی اتفاق بیفته، اونا به دنبال و نابودی انقلاب ما از درون هستند. یعنی فقط اسمی از انقلاب باقی بمونه، اما در عمل، ما هم بشیم یه کشوری مثل . اصلا نیازی هم به حمله نظامی و این چیزا نیست. ❌ شمر، «سردار» ابن زیاد در میدان کربلا بود، ببینید سردار ابن زیاد زمان در میدان دیپلماسی چه کسی هست. شمر کسی بود که « » برای علمدار امام حسین آورد، شمر کسی بود که رگ و ریشه داشت، ببینید چه کسی در خواص ما دوستان یهودی-آمریکایی مثل «ر.ف» داشته، در شهری به دنیا اومده که زمانی به « » در ایران معروف بوده و یهودیان زیادی اونجا زندگی میکردن. سالهای سال ساکن آمریکا بود و فقط چند ماه یه دفعه از آمریکا به ایران اومد و شد یکی از خواص نظام ما!! ببینید چه کسی رو تایید کرد و پیام تبریک جشن پوریم یهودی رو برای کل یهودیان دنیا فرستاد. ❌ شمر کسی هست که اگه جلوی او سد نشود، دست دیگه علمدار یعنی رو هم قطع خواهد کرد. کسی هست که اگه جلوش گرفته نشود خیمه رو با اهل اون خواهد سوزاند. شمر کسی هست که یزید این زمان رو دشمن نمیدونه، بلکه به به او نگاه میکند ... ⚠️ همیشه اخمو و ترسناک با هیکل مهیب و خنجر در دست نیستند، گاهی شمرهای کت و شلواری با صورتی پر از خنده و قهقهه و قامتی کوتاه، با سر علمدار و امام زمانشان را می برند، در حالی که کیف دیپلمات در دست دارند...
مدافع حرم ، مصطفی زاهدی 🍃⚘🍃 در تاریخ ۱۳۴۷/۰٣/۱۰ در شهر آران و بیدگل در یک خانواده ی نسبتا پر جمعیت متولد شد. ایشان حرم آران و بیدگل هست. 🍃⚘🍃 ۱۲ فرزند هستند ، ۱ خواهر و ۱۱ برادر و ایشان فرزند آخر خانواده شان بود. #۵۷ درصد تحمیلی هم بود. 🍃⚘🍃 هم بود. برادران ایشان و از تحمیلی هستند. #۳ تا از برادران دیگرایشان هستند. 🍃⚘🍃
🌺 سلام بر تو ای که زیباترین فرصت پرواز را در بال‌های شکسته‌ات می‌توان یافت. ای جانباز! فراتِ جان تو، سقّای خیمه‌های تشنگان وطن بود تا امروز، در سایه امن ایمان، (ع) را در آئینه چهره تو ببینیم. ولادت (ع) و روز مبارک🌺
دفاع مقدس و شهید تفحص ، مجید پازوکی🍃⚘🍃 در تاریخ ۱۳۴۶/۱/۱ در شهر تهران در خانواده ای متدین و مذهبی متولد شد. دوران کودکی رو پشت سر گذاشت و وارد مدرسه شدو ادامه دادتا ...... در روز ١٧ شهریور ... انقلاب که پیروز شد ، ۱۱ ساله بود ... برای دیدن امام سر از پا نمی شناخت. به مدرسه ی رفاه رفت و این ورق خوردن دفتر عشق سربازی حضرت امام خمینی بود. 🍃⚘🍃 بعدها به عضویت بسیج مسجد لر زاده درآمد و برای گذراندن دوره ی آموزشی در سال ۱۳۶۱ جبهه شد. یک بار از ی دست راست مصدوم شد. بار دیگر از ی شکم ، حالش خوب نبود ولی همه چیز را به شوخی می گرفت و درد را با خنده پذیرایی می کرد. 🍃⚘🍃 پس از پایان جنگ در سال ۱۳۶۹ ، در منطقه ی کردستان ، کانی مانگا و پنجوین در قرارگاه رمضان و در با ضد انقلاب و اشرار غرب کشور بود. 🍃⚘🍃 بیش از ماه در ها حضور داشت و در #۲۰ عملیات هم افتخار حضور داشت. 🍃⚘🍃 ایشان در سال ۱۳۷۰ ازدواج کرد و دو فرزند پسر به یادگار دارد.
آزاده و کشور ، داماد بهروز ترکاشوند 🍃⚘🍃 در تاریخ یکم فروردین 1347، در شهرستان اراک در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. ایشان قرآن بود پدرش کارمند ژاندارمری بودند. 🍃⚘🍃 تا پایان دوره راهنمایی درس خواند، شاگرد تعمیرگاه خودرو بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل بسیج در همان روز های اول عضو بسیج شد. 🍃⚘🍃 باشروع بارها جهت به اقدام کرد که به علت سن بودن از جلوگیری شد، تا اینکه بلاخره در سال 1362 با دست بردن به و کردن سنش به شد. 🍃⚘🍃 ایشان در سال 1362 در بود که با شرایط سخت و در جندالله خدمت شد و بارها مورد کمین کومله و دمکرات قرار گرفت. 🍃⚘🍃 ماه کردستان بود،در چندین مرحله در درگیری ها با کومله و مداوا قرار گرفت ، بعد از اعزام، به کردستان در# تیپ زره ای که# مستقر در سومار بودند شد. 🍃⚘🍃 برادرش آقا بهزاد هم بودند که اکثرا بچه های ورامین بودند که در آنجا را دید، و انتقالی شان را گرفت و باهم شدند. 🍃⚘🍃
⭕️ مرزهای فکری سرزمین ما ❌ اینکه به عنوان یک قطب اصلی قدرت در جهان، را در کنار روسیه و چین جزء تهدیدات امنیتی خود بداند و اولویت برخورد با این تهدیدات را ایران تلقی کند، آیا یک شوخی است یا از یک جدیت و واقعیت تاریخی برخوردار است؟! 🔹 ایران ادعای سرزمینی ندارد، اما مدعی اسلام، قرآن و دینداری در جهان است و با راهبرد الهیات رهایی‌بخش رودرروی استبداد و ایستاده است. 🔸 ایران ادعای سرزمینی ندارد، اما دار دفاع از مظلوم و به معنای واقعی، فارغ از هر مذهب و قومیتی است. 🔹 ایران ادعای سرزمینی ندارد، اما پرچم‌دار حقیقی و واقعی در جهان است. 🔸 ایران ادعای سرزمینی ندارد، اما علمدار آزادی از چنگال خونین صهیونیست‌هاست و آنرا به عنوان یک آرمان الهی در جهان مطرح کرده. این آرمان حتی در فوتبال قطر و واکنش مردم جهان نسبت به حضور رسانه های صهیونیستی، افراختن پرچم فلسطین توسط هواداران کشورهای مختلف و... به شکلی عریان خود را نشان داد. ❌ سؤال کلیدی بعدی این است که چرا ادعاهای سرزمینی و جهانگشایی در قبل از اسلام و بعد از اسلام فروکش کرده ولی اکنون به صورت یک آرمان الهی و انسانی خود را از پس‌ و پیش تاریخ، ناگهان از پرده برون انداخته؟! 🔹 پاسخ آن روشن است... سردمدار آن فتوحات کسانی بودند که حرص و ولع جهانگشایی داشتند، اما چنین حرص و ولعی در امامین و نیست. 🔸 سردمداران کسانی هستند که به صفت علم، عدل، انصاف، آگاهی، اخلاق و جوانمردی در ایران و جهان شناخته می‌شوند. اغلب و اعظم کادرهای انقلاب و حتی مردم عادی به چنین صفاتی شناخته می‌شوند و در تاریخ معاصر، صدها هزار و را برای برپایی این پرچمها تاکنون هزینه کرده‌اند. ❌ ادعای سرزمینی علیه ایران چه موضوع مناقشه روی اسم باشد و چه موضوع سه جزیره و یا ادعای حاکمیت در اروندرود که در زمان منجر به یک جنگ ۸ ساله و سقوط دیکتاتور بغداد شد، واقعا مضحک است؛ چون ایران بخواهد با همین منطق معارضین، وارد معرکه ادعاهای ارضی بشود، می‌تواند مدعی ۳ برابر خاک فعلی خود باشد. ادعای فکری سرزمینی ما کل کره زمین تحت زعامت است... 🔺 این ادعای ما نیست، این ادعا و وعده قرآن است: ✨ «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ» (قصص آیه ۵) ✅ لذا (ره) فرمود: ما مصمم هستیم پرچم لا‌اله‌الا‌الله را بر سر قلل رفیع جهان به اهتزاز درآوریم. ⛔️ تمام تلاش و سه کشور شرور اروپایی در در و ها و... جلوگیری از تحقق چنین است. 💯 آنها خوب می‌دانند دولت و ملت ایران، تنها مدعی حقیقی و پای کار تحقق این وعده الهی است که به زودی رقم خواهد خورد.🇮🇷 ✅ ... در دنیا به زیست مستقل از کفر و شرک و نفاق فکر می‌کنیم. چنین زیستی ما را به جاودانگی و رستگاری در آخرت، به وسعت ابدیت، هدایت می‌کند. 🔺 به همین دلیل امروز ژنرال‌های و شرکای جهانی او شمشیرها را غلاف کرده‌اند و همگی در اتاق جنگ شناختی و جنگ ادراکی نشسته‌اند
يكي از بارز در سال 73 با ضد انقلاب در شهر بود كه منجر به تعدادي از انقلابيون بود وبراي بار در اين ایشان شد. 🍃🌷🍃 تا سال 1376# در 3 با اجراي چندين از جمله طرح ا مرز و طرح‌هاي با قاچاقچيان با سمت، قرارگاه را پذيرفت. 🍃🌷🍃 به و و و را در نيز مانند ديگر شهرهاي محل آغاز كرد. 🍃🌷🍃 ایشان هنگام از با تمام خانواده صحبت مي‌كرد و با و فراوان به و فصل آنها مي‌پرداخت. 🍃🌷🍃 هنگام براي يكايك و از قبيل اسباب بازي و لوازم التحرير به همراه مي‌برد و باعث مي‌شد. 🍃🌷🍃 حتي به اروميه جهت به مراجعه مي‌كردم به نحوي كه ساعت 12 به بعد به منزلش باز مي‌گشت. 🍃🌷🍃
در والفجر هشت در  ام‌الرصاص به شدت شد، طوری که را روی زمین می‌کشید، اما باز به  برگشت. سرانجام  در تاریخ ۱۲/‌۰۲/‌۶۵  در حالی که گردان علی اصغر (ع)🌷 بود، در منطقه  به رسید. 🍃🌷🍃 سال ۱۳۹۲ که مادرشان درگذشت،  در مراسم چهلمین روز درگذشت مادربزرگوارشان ، قاسم به صورت سرزده آمد و به مادر ، ایستاده سخنرانی کرد. 🍃🌷🍃 به روایت از حسین امیرعبداللهیان خارجه کشورمان :  ایرلو صدای رسای و بود. 🍃🌷🍃 ایرلو به عنوان شیمیایی مقدس، با برکت خود را در مسیر و نظام اسلامی گذراند و در این راه برای کشور و اسلامی نمود و به الله🤍 پیوست. 🍃🌷🍃 سرانجام حاج حسن ایرلو هم در تاریخ    ۱۴۰۰/۹/۳۰   دراثر کرونا به شهیدش پیوست وبه رسید. 🍃🌷🍃 #شهید درگلزار شهر ری. 🍃🌷🍃
جانبازان جزء بنده های محبوب خدا هستند... روز مبارک ❤️
به روایت از مادر : پسرم آقا متولد سال 1343# بود، از زمان به رفت و همیشه برای به نبرد می‌کرد. 🍃🌷🍃 اسلامی،، و و معاشرت با از های فرزند بود😭 و اسلامی فرزندم یکی از با بود.😭 🍃🌷🍃 پسرم در پایان سال دوم راهنمایی بود که عراق به کشورمون حمله کرد و با در تونست به بره.😭 🍃🌷🍃 بارها به نبرد اعزام شد، این روال ادامه یافت و با اینکه بود خدمت او اعلام و این‌بار در سربازی راهی شد. 🍃🌷🍃 من هم یک مادر هستم و و# دوری از فرزندم را با دیدن و مادرانه، هر روز خود را می دهم.😭 🍃🌷🍃 من ۶ فرزند دارم، ۵ دختر و یک ( غلامزاده )داشتم، که اسمش رو آقا گذاشتم. 🍃🌷🍃 پسرم خواب دیده بود که ۴۰ ۴۵# روز دیگر است به من نگفته بود که این خواب را دیده، به عمه اش گفته بود من ۴۰# تا ۴۵# روز دیگر زنده ام و درست روز و پنجم موقع ا صبح شد.😭 🍃🌷🍃
در والفجر هشت در  ام‌الرصاص به شدت شد، طوری که را روی زمین می‌کشید، اما باز به  برگشت. سرانجام  در تاریخ ۱۲/‌۰۲/‌۶۵ در حالی که گردان علی اصغر (ع)🌷 بود، در منطقه  به رسید. 🍃🌷🍃 سال ۱۳۹۲ که مادرشان درگذشت،  در مراسم چهلمین روز درگذشت مادربزرگوارشان ، قاسم به صورت سرزده آمد و به مادر ، ایستاده سخنرانی کرد. 🍃🌷🍃 به روایت از حسین امیرعبداللهیان خارجه کشورمان :  ایرلو صدای رسای و بود. 🍃🌷🍃 ایرلو به عنوان شیمیایی مقدس، با برکت خود را در مسیر و نظام اسلامی گذراند و در این راه برای کشور و اسلامی نمود و به الله🤍 پیوست. 🍃🌷🍃 سرانجام حاج حسن ایرلو هم در تاریخ ۱۴۰۰/۹/۳۰ دراثر کرونا به شهیدش پیوست وبه رسید. 🍃🌷🍃 #شهید درگلزار شهر ری. 🍃🌷🍃
به روایت از همسر : ما به اصطلاح خونه ی یک بودیم و من نوه‌ عمه ی محمد تقی می‌ شدم. با خواهرش هم دوست بودم و خلاصه این‌ که کاملا یکدیگر را می‌ شناختیم. پدر بزرگم عاقد و بزرگ روستا بودند و گفتند که محمد تقی به خواستگاری اومده. او پسر خوبیه و ما هم موافقیم. اگر سکوت می‌کردیم می‌گفتند موافق است و اگر اعتراض می‌کردیم هم که مخالف بودیم. من ١۶ ساله بودم و محمد تقی هم ١٩ ساله. مادرم می‌گفت : چون دایی من ( پدر محمد تقی ) است دوست ندارم دلش را بشکنم و پسرش هم پسر خوبیه و من هم رضایت داشتم. پدر بزرگم بعد از دو روز اومد و برگه‌ ای را آورد تا من امضا کنم و عقدنامه را خوند. از هم در خونه‌ اش امضا گرفت ، به همین سادگی بعد از ۶ سال حامد به دنیا اومد. همون سال ایشون در اصفهان براش ماموریتی پیش اومد که هر دو یا سه هفته می‌ رفت اصفهان و چند روز هم پیش ما می‌ اومد. در تاریخ ١٣٧٩/۰٧/۰٢ عقد کردیم که با عید غدیر همزمان شد. بهمن ماه ١٣٨١ هم عروسی گرفتیم. تا خرداد ماه منزل مادر شوهرم بودم تا اینکه به بجنورد نقل مکان کردیم. 🍃⚘🍃
مدافع حرم علی اصحابی 🍃🌷🍃 در تاریخ    ۱۳۵۵/۹/۳۰# در مجن، شهر شاهرود  در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. پدر ایشان  تحمیلی بودند که مدت زیادی در حضور داشتند و ایشان هم خیلی داشت  را ادامه بدهد‌‌. 🍃🌷🍃 ایشان آذر سال 1374#، در سن سالگی وارد هوایی شد و پس از سال در وارد زمینی شاهرود شد. 🍃🌷🍃 بود، در سال 1378# ازدواج کرد و ۳  فرزند به یادگاردارد ۱ دختر و  ۲  پسر طاها ،طاهر و فاطمه خانم. 🍃🌷🍃 ایشان داماد هم دارد، دخترشان ازدواج کردند و و بود و را به آنها می گذاشت. 🍃🌷🍃 ایشان بعد از سال در راه آذر ماه 1394 مستشاری به دست تکفیری ها به رسید. 🍃🌷🍃
۷۰ و دفاع مقدس زرین قلم 🍃🌷🍃 ایشان درسال  ۱۳۴۱   متولد شد. در و سه راه مرگ که بعد‌ها به سه راه معروف شد شد. 🍃🌷🍃 ۱۹ بود و  خدمتش را در پاسداران در شهریور سال  ۱۳۵۹# در شروع کرده بود. 🍃🌷🍃 با حمله صدام به ‌ایران برای از ایشان راهی شد با آنکه جوان بود، در بسیاری از داشت. 🍃🌷🍃 ایشان همان هست که در یکی از مراسم رهبری، در حین سخنرانی حجت‌الاسلام پناهیان بلند گفت : به آقا بگویید از رفتن حرف نزند، از دیشب تا الان به قلبم فشار آمده.😔 🍃🌷🍃
بچه‌ها بهش اجازه ندادند چنین کاری کند و به او گفتند شما گردانی و باید بمانی تا را کنی.😭 🍃🌷🍃 از ساله تا ساله‌ای که اکبر گویان یکی یکی روی می‌افتادند و از آن‌ها# رد می‌شدند. 😭😭 🍃🌷🍃 با خالی دشمن‌ تا بتوانند از کنند، با و پوست و استخوان‌شان از کردند.....😭 🍃🌷🍃 سرانجام شهید دفاع مقدس محمد علی زرین قلم  هم پس از حدود بستری  در بقیه الله (عج)♡ درتاریخ   ۱۳۹۹/۸/۲۹#  به علت به شد و به پیوست‌. 🍃🌷🍃
سید مصطفی علمدار رئیس دانشگاه علوم پزشکی مازندران در امور بود. و «سید مجتبی علمدار» هم ایشان هستند 🍃🌷🍃 {یاد با ذکر یک شاخه گل صلوات 🌷} 🍃🌷🍃 سال 1360# اولین بار به مریوان رفت، آن  موقع ۱۵ بود آنجا با نیروهای بعثی نبود، جنگ با گروهک های ضدانقلاب بود. 🍃🌷🍃 افرادی که بیشتر گرایش به جریان چپ کمونیستی داشتند، تحت عنوان کومله و دموکرات شعارشون نجات خلق کُرد بود ولی ماهیت شان مزدور ارتش بعث عراق بودند، ایشان  120 آنجا بود. 🍃🌷🍃 چون سنش بود،پدرش راضی نبود که به برود، چون به ایشان علاقه خاصی داشت، می گفت هست، از یک خانواده که نباید نفر باشند. 🍃🌷🍃 ایشان  در جواب گفت هر کس به می کنه،آن دنیا برای خیر به من و دهند، به بیشتر شباهت به داشت تا شدن. 🍃🌷🍃 خانواده ایشان  یک خانواده و بود، پدر و مادرش کاملاً شرایط را درک می کردند، شده خودشان بودند، وقتی خمینی را خود می دانستند، می بایست در هم می دادند. 🍃🌷🍃
ایشان رفت و شد. وقتی که شد و دید که دیگه نمی تواند مثل بقیه برود خیلی برایش بود، وقتی های را می دید خیلی اذیت می شد البته   این هم وقتی ایشان را می دید می کرد. 😭😭 🍃🌷🍃 اگر و به 🤍 نبود به یقین شرایط، برایش می شد، ایشان  و بود، اهل و و  ۳۰ بود که و را فقط دید. 🍃🌷🍃 مدت   ۱۶ من فقط و سینه . 🍃🌷🍃 ایشان در به این الهی نائل شد، و ابدا ، ایشان  به امرش خمینی گفت، همین که به عنوان یک در آن دنیا پیش نیست حال بود. 🍃🌷🍃 ایشان سال 1369# ازدواج کرد، همسرس  ۲۷ در تمام لحظات زندگی در کنار ایشان  بود، این سال ها ایشان بیش از 20 زیر جراحی رفت. 🍃🌷🍃 یک بار 7 در تهران بستری بود، همسرش شب ها زیر تخت ایشان  ملحفه پهن می کرد و می خوابید، روزها روی صندلی می نشست، بعضی از دوستانش بارها به او گفتندشما برو کمی استراحت کن ما هستیم، قبول نمی کردند. 🍃🌷🍃
سرانجام سید مصطفی علمدار که  در والفجر 10 در سال 66#و در سن 21 به درجه نائل شده بود. 🍃🌷🍃 سرانجام پس از و حاصل از ، سرانجام در سن 51# سالگی، روز 15 96# در ایام سادات فاطمه زهرا (س)🌷 به رسید. 🍃🌷🍃 #شهید پس از با شکوهی که انجام شد در گلزار ملامجدالدین ساری خاکسپاری شد. 🍃🌷🍃
به روایت از مادر : پسرم آقا  متولد سال 1343# بود، از زمان   به رفت و همیشه برای به نبرد می‌کرد. 🍃🌷🍃 اسلامی،، و و معاشرت با   از های فرزند بود😭 و   اسلامی فرزندم یکی از با بود.😭 🍃🌷🍃 پسرم در پایان سال دوم راهنمایی بود که عراق به کشورمون حمله کرد و با در تونست به بره.😭 🍃🌷🍃 بارها به نبرد اعزام شد، این روال ادامه یافت و با اینکه بود خدمت او اعلام و این‌بار  در سربازی راهی شد. 🍃🌷🍃 من هم یک مادر هستم و و# دوری از فرزندم را با دیدن و مادرانه، هر روز خود را می دهم.😭 🍃🌷🍃 من ۶ فرزند دارم،  ۵  دختر و یک ( غلامزاده )داشتم، که اسمش رو آقا گذاشتم. 🍃🌷🍃 پسرم خواب دیده بود که ۴۰ ۴۵# روز دیگر است به من نگفته بود که این خواب را دیده، به عمه اش گفته بود من ۴۰# تا ۴۵# روز دیگر زنده ام و درست روز و پنجم موقع ا صبح شد.😭 🍃🌷🍃
۷۰ درصد و شهید دفاع مقدس ، علی اکبر قربانزاده 🍃⚘🍃 در سال ۱۳۴۵ در شهر درگز استان خراسان رضوی در خانواده ای متدین و مذهبی متولد شد. دوران کودکی رو پشت سر گذاشت و وارد مدرسه شد و ادامه تحصیل داد تا دبیرستان. وقتی که جنگ تحمیلی شروع شد ایشان آموز دبیرستان بود. درس و مدرسه رو رها کرد و به جبهه رفت. مدتی از بودنش در جبهه گذشته بود که در سن ۱۷ سالگی جانباز شد‌. ۷۰ در صد. اکبر قربانزاده در ٢٩ آبان ١٣۶٢ در والفجر ٣ در پنجوین عراق بر اثر موج انفجار و اصابت تركش از ناحیه ی كمر دچار قطع نخاع شدو به جانبازی نائل شد.
شهید دفاع مقدس، حاج ایوب بلندی 🍃🌷🍃 درتاریخ   ۱۳۳۹/۹/۱#  در شهر تبریز در خانواده ای مهربان و صمیمی متولد شد. پدرش اسم ایشان  را ایوب گذاشتند  تا و# استقامت باشد تحصیلاتش را تا  مدرک دیپلم تربیت معلم ادامه داد سپس به آموزش و پرورش درآمد. 🍃🌷🍃 ایشان# برادر هم هست. برادر «حسن بلندی» متولد سال 1345# بود که در شلمچه بر اثر تركش در 10  1366# به رسید. 🍃🌷🍃 بعد از انقلاب به برادرانش در پیوست تا اینکه آموزش و پرورش از ایشان خواست به محل خود برگرد. 🍃🌷🍃 در سال ۱۳۶۲# ازدواج کرد و بار دیگر در تهران در رشته دولتی ادامه تحصیل داد و توانست مدرک را دریافت کند. 🍃🌷🍃 بار ایشان  در روز سال ۱۳۵۹# به رفت و در و بارها شد  به طوریکه در جای از بود. 🍃🌷🍃
در فتح‌المبین به محور به پرداخت، بعد از مرتبه در تاریخ ۱۳۶۷/۱/۳۱# در به علت گازهای شیمیایی توسط بعثی به بستر افتاد. 🍃🌷🍃 ایشان بارها در چون ،‌ و آفریدبعد از در "پیام حمل و نقل" خود را با عنوان ماندگار به مدت به رساند. 🍃🌷🍃 ایشان بعد از در وپرورش، ، احمر ، نامنظم، چمران ، یک مدرسه راهنمایی را بر داشت. 🍃🌷🍃 به روایت از همسر : زمانی که ازدواج کردم کم کم آثار خود را بروز می‌دادند  خاطراتم از انتخاب و زندگی با یک را در کتاب «اینک شوکران» روایت کرده ام،در بخشی از این کتاب نوشتم. 🍃🌷🍃 برادر دوستم صفورا بود. مادرش دستش را گذاشت روی شانه‌ام و گفت: «برو بالا. الان حاجی را هم می‎فرستم. بنشینید سنگ‌هایتان را از هم وا بکنید. دلم شور می‌زد. نگرانی‌ای که توی چشم‌های خواهرام می‌دیدم دلشوره ام را بیشتر می‌کرد😔 🍃🌷🍃
به مامان گفته بودم با خواهرهایم می‌رویم دعای کمیل و حالا آمده بودیم خانه دوستم صفورا. تقصیر خود مامان بود. وقتی گفتم دوست دارم با ازدواج کنم، یک هفته مریض شد. 🍃🌷🍃 کلی آه و ناله راه انداخت که «تو می‌خواهی خودتر ا بدبخت کنی.» دختر اول بودم و اولین نوه هر دو خانواده. همه بزرگتر‌های فامیل رویم تعصب داشتند. وارد شد. کمی دورتر از من و کنارم نشست. بسم الله گفت و شروع کرد«خانم غیاثوند، حرف‌های برای من خیلی است.» گفتم: «برای من هم» گفت: «اگر همین حالا فرمان دهد همسرتان را طلاق دهید شما زن شرعی من باشید این کار را می‌کنم» 🍃🌷🍃 گفتم: «اگر این فتوا را بدهند من خودم را سه طلاقه می‌کنم. من به دارم» بعد هم گفت: «شاید روزی برسد که بنیاد به کار من نکند. ندهد. ندهد. اصلا مجبور بشویم توی زندگی کنیم. 🍃🌷🍃 جوابش را اینطور دادم: «می‌دانید برادر بلندی، من به بدتر از این هم فکر کرده ام. به روز‌هایی که خدایی ناکرده انقلاب برگردد. آنقدر پای انقلاب می‌ایستم که حتما بگیرند و اعداممان کنند.» 🍃🌷🍃
این را به آقاجون هم گفته بودم، وقتی داشت برایم از مشکلات زندگی با یک می‌گفت. آقاجون سکوت کرد. سرم را گرفت و پیشانیم را بوسید. توی چشم‌هایم نگاه کرد و گفت: بچه‌ها بزرگ می‌شوند، ولی ما بزرگتر‌ها باور نمی‌کنیم. بعد رو به مامان کرد «شهلا آنقدر بزرگ شده است که بتواند در مورد زندگی‌اش تصمیم بگیرد. از این به بعد کسی به شهلا کاری نداشته باشد.» 🍃🌷🍃 گفت: «من دستم قطع شده و برای اینکه به تسلط داشته باشم گاهی آهنی می‌‎بندم. بازویم از بین رفته و تا حالا چندبار کرده‌اند و از دیگر بدنم به آن پیوند زده‌اند 🍃🌷🍃 توی و و من هست. دکتر‌ها گفته‌اند به خاطر توی حتی ممکن است شوم.» 🍃🌷🍃 هیچ کدام از این‌ها را نمی‌داد. نفس عمیقی کشیدم و گفتم: «برادر بلندی اگر قسمت باشد که شما بشوید، من می‎شوند شما. 🍃🌷🍃 کمی مکث کرد و ادامه داد: « انفجار من را گرفته، گاهی به شدت می‎شوم. وقت‌هایی که هستم باید کنید تا آرام شوم. بشوم شاید یکی دوتا بشکنم.» 🍃🌷🍃