eitaa logo
💚آرشیو خاطرات💚
32 دنبال‌کننده
5 عکس
3 ویدیو
0 فایل
سلام به کانال دختران زهرایی و پسران حسینی خوش آمدید کانال اصلی👇 @dokhtaran_zahrai313 پیچ اینستا👇 https://www.instagram.com/dokhtaran_zahrai/
مشاهده در ایتا
دانلود
💟⚜💟⚜💟⚜💟⚜💟⚜💟 ✳️حرف دلِ یکی از اعضای کانال، بنام👇👇 🌸باران🌸 بارانم متولد۱۳۶۰ ساکن مشهدالرضا ۲۰سالم بود ب خاطر نظامی بودن برادرم وماموریتاش وتنهایی همسرش وبچش رفتم چن سالی چابهار زندگی کردم. شدم دختر داداشم😇. خونه های سازمانی موش داشت. آخه اون موقع چابهار خیلی پیشرفته نبود. همه ی خانما از موش میترسیدن. جز من فسقلی. چنان موشارو با مهارت میگرفتم ک لطمه ای بهشون نخوره😁. خونه ی هر همکاری موش میرفت. زنگ میزدن به داداشم یه شام دعوتمون میکردن. که من برم موش بگیرم😅 چه روزایی بود. بعدب جای اینکه بکشمشون میبردم چند قدم اون طرف تر ولشون میکردم. یه همکار داداشم تومسجد مینشستن. یه خونه ی کوچک سرایداری. یه شب رفتیم اونجا شب نشینی. داداشم از نترسی من تعریف میکرد اونم خواست کم نیاره گفت الان دوسوته ۳تاموش میگیرم براتون. رفت تو حیاط مسجد. بعد نیم ساعت صدامون زد. بیایین ببینین. ازخوشحالی داد میزد. باعجله دویدیم تو حیاط. وای خدای من خدای بزرگ ۳تا موش رو زنده زنده آتیش زده بود😣😰 از خشم داد زدم😠. داداشم بافریاد گفت چوبشومیخوری☝️ اینجا دیگه جای مانیست. رفتیم وشامم نخوردیم. نمیدونم چقدر طول کشید یه ماه شایدم بیشتر. یه روز یکی از سربازای برادرم زنگ زد گفت سرهنگ برا فلانی اتفاق بدی افتاده. اومدن دنبالش ورفتن😟 وقتی برگشت حالش پریشون بود. دلیلو پرسیدیم. به نظرتون چی گفت؟ درسته چوب خدا صدا نداره همون همکارش که موشارو آتیش زده بود کپسول گاز توخونش ترکیده بود و بچه ی کوچیکش سوخت. خودشم شدت سوختگیش بالابود. اصلا هیچکس نتونسته بود وارد خونه بشه. الله اکبر. مسجد. ظلم ب حیوون زبون بسته. چوب وعدالت خدا☝️ بترسین از ناعدالتی حتی در حق حیوونا این یه حرف دلی بود شاید خیلی به کانال ربط نداشت ولی خواستم بگم که ظلم در حق کسی نکنید چوب خدای مهربون اگه بهتون بخوره صدا نداره اما بدجور درد داره☝️ یاعلی مدد👋 💟⚜💟⚜💟⚜💟⚜💟⚜💟 @dokhtaran_zahrai313
1⃣ 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ۱۱۰ ۵ ۶ ۱۰ ۱۱ 🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 ۲۸ ۱۳۷۰ ۸ 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @dokhtaran_zahrai313