eitaa logo
💚آرشیو خاطرات💚
32 دنبال‌کننده
5 عکس
3 ویدیو
0 فایل
سلام به کانال دختران زهرایی و پسران حسینی خوش آمدید کانال اصلی👇 @dokhtaran_zahrai313 پیچ اینستا👇 https://www.instagram.com/dokhtaran_zahrai/
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴 ✳️خاطره چادری شدنِ یکی از اعضای کانال، بنام👇👇 🌺مرضیه🌺 سلام خسته نباشید مرضیه هستم ۲۴ساله از کاشان نمیخوام وقتتونو زیاد بگیرم امیدوارم حرفای دلم براتون تاثیر گذار باشه☺️ بسم الله میخوام از اول عمرم تا ۲۳سالگیم بگم براتون که تو این بیست و سه سالی که از خداعمرگرفتم بزرگترین گناهم نگاه کردن به نامحرم بود😔، هیچوقت یادم نمیره بابت اینکه چندبار تو ۱۶سالگی با پسر خالم صحبت کردم چه خوابایی که ندیدم(نمیدونم حکمتش چیه، من روزی ک کوچکترین گناهی رو انجام بدم شبش خواب میبینم این برام مثله یه هشدار میمونه)⚠️ خلاصه تا اینکه مثه مرواریدی که خودشو توصدفش حفظ کنه زندگیمو گذروندم تا اینکه با ارامش و سادگی زندگی مشترکمو شروع کردم یه زندگی که سعی میکردم هر لحظه از زندگیمو مثه بی بی فاطمه زهرا باشم و ازرفتارای حضرت تقلید کنم وخداروشکرکه مادرمون فاطمه زهرا هوای زندگیمونو داشت💞 یادمه پارسال محرم روز تاسوعا خیلی گریه کردم که چرا نمازام یکی درمیون شده چرا مثه قبلء با امام زمان دردؤ دل نمیكنم. احساس میکردم ی کوچولو از خدا دور شدم مرضیه سادات قبل نیستم😥 با کلی العفو گفتن و راز و نیاز با ابولفظل عباس (ع)خوابم برد که خواب دیدم خلاصه میگم که طولانی تر نشه حضرت ابولفضل گفت ما توروهیچوقت ولت نمیکنیم و همیشه مواظبتیم❤️ بیدارکه شدم حالم خیلی خوب شده بود فکر میکردم اگه یه کوچولو ازشون دورشدم الان خیلی بهشون نزدیکترم بخاطر همین رفتم حوزه ثبت نام کردم☺️ برای قویتر شدن ایمانم، چندماه مونده بودبرای رفتن به حوزه که متاسفانه متاسفانه 😔😭 شیطانی درلباس دوست اومد خونمون ومنو از حوزه منصرف کرد و به سمت چیزایی که خودش دوست داشت کشوند منم ازحوزه انصراف دادم و تو یه شرکتی مشغول به کار شدم (بایه رئیس جوون وخوشتیپ ب نوعی ازین پسرای دخترپسندامروزئ ...😔😔😭) هرروز بدترشدم چادرم رفت😞 حجابم رفت😞 حیام رفت😞 محرم نامحرمی رفت😞 هه برای خودم شده بودم یه زنی که تجربه ی تمام گناهایی که هستو داشت😔😭روز به روز بدتر میشدم و بقیه بهم میگفتن مرضیه کوچادرت؟ سادات خانم هنوزم خواب گناهاتو میبینی؟ مرضیه تو چقدعوض شدی؟ انقد زیاد شده بودن این سوالاکه از شنیدنشون خسته شده بودم به ظاهر فکر میکردم اره چقد من ازادم چقد زندگیم شاده هه ولی ته دلم همش اشک بود همش غم ...😞😔 محرم امسال باتمام گناهایی که انجام داده بودم برام متفاوت تراز هرسال بود امسال برای حسین اشک میریختم برای پهلوی شکسته زهرا و و و ....وفقط تنها جمله ام این بود نجاتم بدین دستمو بگیرین ازین منجلاب گناه و فساد بکشینم بیرون .من تحمل اینکه انقد کثیف باشمو ندارم ..😔😔😔 محرم تموم شدو من روز به روز بهتر شدم تا اینکه یه روز برنامه ازلاک جیغ تا خدا رو میدیدم که دخترخانمی میگفتن من با یه شهید دوست شدم من براش صلوات میفرستم قران میخونم در عوض ازش میخوام راهنمام باشه و واقعا دستمو بگیره... منم همین کارو کردم در به در دنبال کانال شهدا گشتم در به دردنبال یه راهنما اما پیدا نمیکردم😔 دوهفته دنبالش بودم ک شد دهه فاطمیه واز بی بی کمک خواستم که نمیدونم چی شد به کمک یه خانمی تونستم وارد کانالهای مذهبی بشمو با شهید باکری اشنا بشم منم دوست خودمو انتخاب کردم شهید باکری خیلی بهم کمک میکنه باورم نمیشد ک اگ من براش صلوات بفرستم و قران بخونم اونم دستمو میگیره خلاصه چندشب پیش نیمه شب داشتم دردودل میکردم با اقا حمیدکه ازش خواستم من که لیاقت اینو نداشتم پارسال وارد حوزه بشم حداقل امسال و برام درست کن وتوکل کردم بهشون ...🙏 امروز رفتم حوزه وبا ریختن کلی اشک ثبت نام دوبارمو انجام دادم که انشالله ایمانم قویتر بشه و اقا حمیدو با رفتارام و اخلاق و ایمانم سرافراز تر کنم. ی چیز دیگه ای ک میخوام بگم اینه بنا به دلایلی امروز باید میرفتم محل کار قبلیم😔😔متاسفانه😔😔 که رئیسم از چادرمو حجابمو و...تعجب کرده بود میخواستم فقط ازدام شیطان بیام بیرون چشامو بستم و گفتم دوست من اقا حمید منو فراموش نکنی نمیخوام شرمنده فاطمه زهرا و شما بشم که دیدم درو باز کردن و گفتن برو ومنم تنها کاری ک میکردم با اشک از شهید حمید باکری تشکر میکردم شهدا همراه همیشگی ما هستند...فقط کافیه ازشون بخوایم .. من به جمله ی اون خانم ایمان پیدا کردم که گفتن شما به سمت شهدا برین اونا خیلی بهتون کمک میکنن بدون شک همینطوره ☺️❤️❤️❤️❤️❤️ امیدوارم خدا همه ی ما جوونا رو به راه راست هدایت کنه. ببخشید خیلی طولانی شد❤️❤️☺️🙏🙏 🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴 @dokhtaran_zahrai313
1⃣ 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ۱۱۰ ۵ ۶ ۱۰ ۱۱ 🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 ۲۸ ۱۳۷۰ ۸ 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @dokhtaran_zahrai313