eitaa logo
حدیث اشک
5.9هزار دنبال‌کننده
34 عکس
69 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
باب الجواد اومدم زُل بزنم نگات کنم اومدم فقط تورو صدات کنم اومدم بهت بگم دوست دارم همه ی زندگیمو فدات کنم ‌اومدم یا پر بدی یا بِمیرم گرمو وا نکنی من نِمیرم با کسی کار ندارم فقط خودت اومدم روزیمو از تو بِگیرم رسیدم باب الجوادو خم شدم پرو پرو وارد حرم شدم ‌میبینم همش تو خوبی میکنی ذره ذره آب شدم چه کم شدم پا دری هات واسه من عرش خداست آینه کاریه حرم چه باصفاست اومدم سجده کنم به محضرت به همه بگم خدام امام رضاست آخه قربونت برم یه کاری کن حالا که صید اومده شکاری کن میشینم که رد بشی از این محل پا بذار صورتمو غباری کن راستی آقا مادرم سلام رسوند گریه میکرد و همش اینو میخوند پسرم نوکرته رَدِش نکن نکنه بیان بِگن بچمو روند  رسول عسگری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
کوفیا نامردن تو خودت پسر داری پسر عمو چنتایی قمر داری پسر عمو چی کشیدم که اونا بزرگ بشن از دلم خبر داری پسر عمو با خودت بیار فقط فدات بشن الهی شهید کربلات بشن قابل تو رو ندارن پسرام بچه هام قربون بچه هات بشن اولش گَرم و الان سردن حسین چقد این کوفیا نامردن حسین اینا ارزون دادن اون دنیاشونو واسه دِرهَم با تو لَج کردن حسین کی میگه درده اینا دینه؟ نیا! دست رد زدن به این سینه نیا! شاید این نامه به دستت برسه دو شبه دعام فقط اینه! نیا! اینجا حتی ندارم یه دادرسی کاش به روز من نیفته هیچ کسی دست من بشکنه که نوشت بیا حالا من موندم و این دل واپسی هیچ کسی پشت سرم نماز نخوند هیچ کسی دوروبرم دیگه نموند خدا خیرش بده این پیره زنو توی این بی کسی آب به من رسوند چش چرونای بی بند و بارشون اکثراً کنیز دارن کنارشون حالا که داری میای بیا....فقط دختراتو جون من نیارشون  رسول عسگری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
پروانه وار آدم که عاشق میشود فکر خطر نیست در عاشقی اصلاً ضرر مد نظر نیست `دربدری دارد به دنبال خودش عشق” عاشق نبوده آنکسی که دربدر نیست پشت سر پروانه دریا هم بریزی پروانه برگشتی ندارد تا سحر نیست پروانه را دیدم که خاکستر نشین شد پروانه یادم داده عاشق فکر پر نیست قدر جوانی را بدان و گریه کن باش من شک ندارم وقت پیری بی اثر نیست من گریه کردم هر کجا ، قلبم شکسته پس گریه های من کم از شق القمر نیست گریه برای این تبار محترم بود! سر تا سرش سود است و اصلاً هم ضرر نیست غیر از تو خرج هرکه شد خونش هدر رفت خونی که میریزم به پات اسمش هدر نیست دارم مقرب می شوم بین گدایان با این که در عالم گدائی معتبر نیست این کاسه را باید پر از مهر علی کرد اینجا گدا اصلا به فکر سیم و زر نیست بنشین و اینجا گریه کن آن جا بخندی فردا که محشر شد خبر از چشم تر نیست حتی صدایش در نیامد پشت آن در جانم به زهرا که مثالش در بشر نیست آتش به دامانش گرفت پایش نلرزید گفتم کسی که عاشق است فکر خطر نیست رسول عسگری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
حال عُشاق اکثراً با گریه بهتر می شود خوش به حال هرکسی که چشم او تر می شود عمر من دارد به پایان می‌رسد اما خوشم روزگارم با همین گریه به تو سر می شود زنده باشیم و خدا روزی کند در روضه ها گریه ی ما تا قیامت خرج معجر می شود کاسه ای خالی به دستانم گرفتم در گذر زینب کبری نگاهی گر کند زر می شود کوه صبر است و خدا صبری به او داده مگو… صبر او گر سر بیاید صبحِ محشر می شود دختر شیر خدا هم می شود شیر خدا کافی است اخمی کند صد فتح خیبر می شود این دم آخر تداعی می شود گودال سرخ زینب کبری که دارد بی برادر می شود التماسش کردم و گفتم مرو ، گفتم بمان هر قدم که میروی جانم ز تن در می شود گفتم آن پیراهنت را در بیاور از تنت گفتم آخر بر سر آن پیروهن شر می شود می روم از حال و گودال تو را میبینم و پیش چشمم زیر و رو تا اینکه پیکر می شود آن تن عریان لگد مال همه لشکر شده زیر سُمِ مرکبان افتاده پر پر می شود پیکرش در ظل خورشید است و دارد می رود خواهری راهی دیدار برادر می شود @hadithashk
خدمت گذار ملت ایران رئیسی ای مرد میدان ، مرد با ایمان رئیسی بی شک سلام ملتت را می رسانی امشب حضور حضرت سلطان ، رئیسی @hadithashk
می نویسم از ابتدا گریه ابتدا گریه انتها گریه شأن ما را نمی برد بالا غیر ازین آشنای ما,گریه آبروی مرا خرید این اشک پس نگو اینقدر چرا گریه از من لاابالی بدبخت ای نگیرد خدا تو را,گریه در جوانی اسیرمان کردی آفرین بر تو,مرحبا گریه دربدر من پی تو میگردم شده ای مثل کیمیا گریه رو سیاهم نکن شب اول جان زهرا فقط بیا,گریه گریه شمع است من چو پروانه آخرش می کُشد مرا گریه سنگ ما را طلا نکن زهرا ‌بده جای طلا به ما گریه… @hadithashk
یا ولی الله هرکه عاشق می شود بی شک که حیران می شود نیمه شب ها راهی کوه و بیابان می شود آن طرف ، از گریه های این طرف خنده بساز هرکسی کم گریه کرد بعداً پشیمان می شود عاشق بیچاره را گاهی تلنگر کافی است مثل طفلی می رود یک گوشه گریان می شود شب برای در زدن پشتِ درِ این خانه ایم چون گدا پشت در این خانه سلطان می شود از فراق او فقط حرف فراقش را زدیم عاشق اهل عمل پاره گریبان می شود ما برایش دردسر بودیم و حق هم می دهیم کنج عُزلت رفته و از دیده پنهان می شود ما به هر حال هرچه باشد رعیت این خانه ایم رعیت اهل کرم هم از کریمان می شود ماه ما از پشت اَبرِ آسمان ها میرسد کلبه ی احزان ما آن شب گلستان می شود  رسول عسگری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
علی جانم همین که برق نگاهت به جانمان افتاد چو شعله شد به همه دودمانمان افتاد همین که گفته شد اسمت عبادت محض است همیشه و همه جا بر زبانمان افتاد علی علی همه جا یا علی علی،اصلا زبان برای همین در دهانمان افتاد عیار جنس گدا تا به حد اعلا رفت همین که پای علی در دکانمان افتاد مرا همیشه نجف برده ای،ولی این بار عجب فراق عجیبی میانمان افتاد چه ذره ها به نگاه تو می شود قنبر خدا کند که به ما هم نظر کنی آخر علی حقیقت مذهب،حقیقت دین است و دین و مذهب بی تو علی چه ننگین است چه کرده ای و چه دادی به پای نخلستان که مزه ی رطب تو همیشه شیرین است رسیده ام به رکوعت و چشم من مانده به آن عقیق یمن،آن که سهم مسکین است محبتی کن و قلاده گردنم انداز سگ نجف شدنم آرزوی دیرین است علی حساب و کتاب و جوابمان با توست اگر بنا به عذاب است عذابمان با توست به زیر سنگ لحد بی پناه مان نکند یقین علی برسد رو سیاه مان نکند خدا نکرده اگر سجده بر علی کفر است خدا کند که کسی سر به راه مان نکند امان ما که بریده شما امان بدهید وگرنه غیر شما کس نگاه مان نکند دلم گرفته دل شب روانه اش کردم سفر به غیر نجف روبه راه مان نکند بگو که محشر کبری چه گِل به سر بزنیم اگر که فاطمه رد شد نگاه مان نکند سوار ناقه ی نور است و ما به دنبالش خدا کند برسد دست ما نخ شالش  رسول عسگری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
مولای من این حوالی که چشمِ گریان نیست خبری از بهار و باران نیست حال چشمم که از تو پنهان نیست خشک خشک است و جز بیابان نیست هرکسی در هوای معراج است شک ندارم به گریه محتاج است معجزه بر نگاه مان دادند سوز خوبی به آه مان دادند تا در این خانه راه مان دادند پشت گریه پناه مان دادند گریه از بهترین عبادات است گریه اوج همه مقامات است شمع و پروانه را سحر دادند هر دوتا را یکی هنر دادند این یکی را فقط شرر دادند آن یکی را فقط جگر دادند بزن آتش نده امان امشب آتشت را بزن به جان امشب این دعا را تو مستجابش کن ظرف ما را پر از شرابش کن ذره ام را تو آفتابش کن کم ما را فزون حسابش کن بس که دوروبرت گدا داری خبر از حال زار ما داری سینه هامان برای تو چاک اند پدر خاکی و همه خاک اند بچه های شما همه پاک اند بهترینِ زمین و افلاک اند جان به قربان بچه هات آقا نظری کن به این گدات آقا حور و جن و بشر به قربانت جان عالم فدای چشمانت قبل از این که شوم مسلمانت سجده باید کنم به ایوانت من زیاد از شما نمی دانم بنده ای یا خدا،نمی دانم  رسول عسگری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
آقای من حال و هوایت را به سر دارم حسابی آقا هوای یک سفر دارم حسابی مولا دلم تنگ نجف شد آخر شب شاهد بخواهی چشم تر دارم حسابی من واقفم تو خوبی اما من همیشه آقا برایت دردسر دارم حسابی گفتم اگر روزی شود روزی بیایم درد و دلی وقت سحر دارم حسابی وقت تشرف در حرم با بوسه هایم تا میتوانم خوشه بردارم حسابی هرگز چنین انگور خوش نقشی ندیدم چشمک زد و من هم بدون وقفه چیدم وقتی شراب تو از این انگور ناب است من میخورم دیگر چه جای اجتناب است من اهل تعارف هستم اما با تو هرگز تعارف بزن وقتی سر سفره شراب است یک کوله پر کردم از آهم از گناهم وقتی شنیدم بخشش تو بی حساب است تو لافتی ای حضرت موالموالی یک جذبه از چشمان تو این انقلاب است ما نان خور این خانه ایم و خانواده ت جانم علی گفتن برایم نان و آب است آقا دعای فاطمه پشت سر توست آن فاطمه که هر دعایش مستجاب است ما رعیت زهرا مسلمان غدیریم یعنی مسلمان علی جانِ غدیریم دست تو داده خلقت هر دو جهان را کون و مکان و هستی و حتی زمان را دنیا ندیده بهتر از نام علی ، خوب با نام تو کرده مزین رب اذان را تکیه به دیوار تو دادم زیر سایه از من نگیرد رب من این سایبان را ما را نجف مهمان بفرما روز عیدی از ما گرفته دوری ات تاب و توان را ما هر کجا نام تو را خوانیدم علی جان شیرین تر از شهد عسل کرده دهان را اهل علی آبادم ، آبادم علی جان از کودکی دل را به تو دادم علی جان ما را بنا کردی که ویران تو باشیم تو آفریدی تا که حیران تو باشیم تو رب ما هستی و ما عبد تو هستیم تا تو خدایی ما هم انسان تو باشیم این مجلس تو مجلس عاشق کُشان است ما را ببر امشب که مهمان تو باشیم حالا که ما را یک نجف مهمان نکردی ما را بُکش دور از تو قربان تو باشیم این گریه ها را هم بخر دور از هیاهو ما هم شریک بیت الاحزان تو باشیم لعنت به هرکس که تو را خانه نشین کرد پیش تو زهرای تو را نقش زمین کرد  رسول عسگری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
حال عُشاق حال عُشاق اکثراً با گریه بهتر می شود خوش به حال هرکسی که چشم او تر می شود عمر من دارد به پایان می‌رسد اما خوشم روزگارم با همین گریه به تو سر می شود زنده باشیم و خدا روزی کند در روضه ها گریه ی ما تا قیامت خرج معجر می شود کاسه ای خالی به دستانم گرفتم در گذر زینب کبری نگاهی گر کند زر می شود کوه صبر است و خدا صبری به او داده مگو… صبر او گر سر بیاید صبحِ محشر می شود دختر شیر خدا هم می شود شیر خدا کافی است اخمی کند صد فتح خیبر می شود این دم آخر تداعی می شود گودال سرخ زینب کبری که دارد بی برادر می شود التماسش کردم و گفتم مرو ، گفتم بمان هر قدم که میروی جانم ز تن در می شود گفتم آن پیراهنت را در بیاور از تنت گفتم آخر بر سر آن پیروهن شر می شود می روم از حال و گودال تو را میبینم و پیش چشمم زیر و رو تا اینکه پیکر می شود آن تن عریان لگد مال همه لشکر شده زیر سُمِ مرکبان افتاده پر پر می شود پیکرش در ظل خورشید است و دارد می رود خواهری راهی دیدار برادر می شود رسول عسگری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
نصب پرچم منتظر مانده ام از راه محرم برسد نه فقط من به همه عالم و آدم برسد فاطمه بر سر من منت اگر بگذارد نصب پرچم به حسینه به من هم برسد صف به صف پشت در خیمه نشستیم همه بلکه یک ذره به ما نیز از این غم برسد رفته رفته دل ما رفت به قربان غمش همه از عیش گذشتیم که ماتم برسد پسرش را به روی دست گرفت رفت حسین زنده مانده ست کمی آب به او هم برسد وسط معرکه فریاد زد و گفت حسین یک نفر نیست در اینجا که به دادم برسد   رسول عسگری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
پریشانم حسین مثل موهای پریشانت پریشانم حسین بی سر و سامانم و در کوفه حیرانم حسین تشنگی از یک طرف دلواپسی از یک طرف من برای ام کلثوم تو گریانم حسین جان من ناقابل است قربان دندان های تو گر امانم را بریده درد دندانم حسین نامه دادم…گر بیایی خون تو پای من است آه الهی بشکند دستم پشیمانم حسین روزگاری من سفیرت بودم و با اجر و قرب روزگارم را بخوان حالا ز چشمانم حسین یک شبه رای همه برگشته و حالا ببین خانه ی یک پیر زن…سردابه پنهانم حسین کوفه بد تا کرده با آل علی از اولش اینکه می گویم نیا فکر جوانانم حسین حق من این بوده که از مسلخ آویزان شوم؟ گیرم اصلا خارجی و نا مسلمانم حسین  رسول عسگری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا ولی الله من به شوق نگاه معشوقم مینشینم گذر کند شاید او که رد شد قسم دهم او را شب ما را سحر کند شاید چه کسی گفته عاشقی باید راه کم پیچ و بی خطر باشد اول کار عاشقی این است دردسر پشت دردسر باشد این زلیخای دربدر اینجاست مو پریشان مکن فقط یوسف اینقدر خوبی خودت را هم خرج زندان مکن فقط یوسف تو به اجبار ما تک و تنها سالیانی به غیبتی رفتی زحمت ما به گردنت افتاد کنج زندان به خلوتی رفتی از همین توبه ها مشخص شد از خدا ما تو را نمی خواهیم آن طرف تو دعایمان کردی این طرف ما تو را نمی خواهیم رسول عسگری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
کاری از دست کسی بر نمیاد من خودم اینارو بیرون میکنم نوه ی فاطمه ام خوب بلدم من با گریه شامو ویرون میکنم من دیگه طاقت دوری ندارم بابامو اونجوری که بود بیارن دیگه داره حوصلم سر میره ها عمه بابامو بگو زود بیارن اینقدر شما رو جای من زدن که میخوام جای همه گریه کنم عمه جون منو ببر یه گوشه که بشینم یه عالمه گریه کنم تا عمو بود یادته تو شهرمون هیچ کسی سایمونو ندیده بود گوشواره خوشگلامو پیدا کنید همونا که داداشم خریده بود عمه اینجایی یا رفتی عزیزم اگه اینجایی یه لحظه میشینی؟ یه چیزی میگم به بابام نگیا چشامم خوب نمیبینه میبینی؟ @hadirhashk
مولای من تو دعا کن که حرم روزی بشه ما میخوایم بیایم ولی پر نداریم پدر و مادرمون فدات بشن یه امام رضا که بیشتر نداریم رسول عسگری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
مَن لَم یَشکُرِالمَخلوقَ، لَم یَشکُرِ الخالقَ به رسم ادب و معرفت از همه دوستان و عزیزان شاعر که لطف کردن منت سر ما گذاشتن و اشعارشونو برای انتشار در اختیار مجموعه قرار دادن تقدیر، تشکر و قدردانی میکنیم 🙏🙏🙏🙏
ای به قربان تو کس و کارم هرچه دارم به تو بدهکارم سرعاشق شدن ببین حالا به کجا ها کشیده شد کارم دل صحرا در این شب تاریک من هوای تو را به سر دارم چاره ای کن برای بیچاره جان آقا عجب گرفتارم از فراق تو من پریشانم نیمه ی شب شده ست و بیدارم من گدایم کمک کنید آقا بینوایم کمک کنید آقا سائل ابن فقیر این کویم دامنت را میاوری سویم از تو حتی اگر بلا برسد خم نمی آورم به ابرویم با فقیری اگر که میسازم از نداری اگر نمیگویم نه بلد بودم و بلد هستم تازه کارم ، گدای کم رویم من گدایم کمک کنید آقا بینوایم کمک کنید آقا باز از این کوچه ها گذر کردی شب تار مرا سحر کردی ای بمیرم بگو در این مدت تک و تنها چگونه سر کردی ای به قربان آن قدم هایت مخفیانه چرا سفر کردی حقمان است اگر نمی آیی کم مگر از بشر ضرر کردی آسمان و زمین گرفتار است عالمی را تو دربدر کردی من گدایم کمک کنید آقا بی نوایم کمک کنید آقا @hadithashk
کنج عزلت تا سحر را گرفته اند از ما چشم تر را گرفته اند از ما کنج عزلت نشسته ایم ، آری بال و پر را گرفته اند از ما چون درختی که پیر و خشکیده برگ و بر را گرفته اند از ما ما گدایی بلد نبودیم و پشت در را گرفته اند از ما بس که ناشکری از بلا کردیم دردسر را گرفته اند از ما لب مرز میان ما بسته ست این گذر را گرفته اند از ما ما فقیران به فکر عقباییم تا قیامت گدای زهراییم چاره ای نه … نمانده انگاری تو که از این دلم خبر داری همه رفتند و من همین جایم تکیه دادم به کنج دیواری شب به دست خودم ادب کردم چشم وا مانده را ز کم کاری دست خالی رسیده ام اینجا تا شنیدم شما خریداری این دلم را بخر گرفتارم تا ندادم به دست خود کاری تو بزرگ قبیله ای زهرا کافی است از تو یک نگاه،آری جان به جان آفرین که میدادم فاطمه میرسد به فریادم این کرم خانه ای که وا کرده خشت اول علی بنا کرده خانه را دست فاطمه داده لطف زهرا مرا گدا کرده فاطمه جای خود که سنگم را فضه ی خادمه طلا کرده نام زهرا که باطناً سِرّ است حاجت عالمی روا کرده هر زمان روضه میروم حتماً شک ندارم که او صدا کرده گریه کن های بچه هایش را سر سجاده اش دعا کرده با خجالت به یاورش می گفت همسری که به همسرش می گفت یک به یک درب خانه ی انصار رفته ای وا نکرده اند انگار… نیمه شب شد دوباره زهرا جان همه خوابیده اند و تو بیدار جان من در میاید از تن … آه جابجا می شوی تو که هر بار بسترت را بیا و جمعش کن سقف خانه شده سرم آوار پیش زینب کمی بخند، اصلاً شده حتی اگر چه بالاجبار این شب آخری نفس هایت جان من را به لب رساند اینبار بعد از این قاتل علی این هاست در و دیوار و کوچه و مسمار تا همیشه علی بدهکارت ای عزیزم خدانگهدارت رسول عسگری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹