eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) وضعیت مؤمنان راستین را در «آخرالزّمان» چگونه بیان می کند؟ 🔹 (ع) در آخرین بخش از خطبه ۱۰۳ به وضع و به تعبير ديگر: زمان پر شور و شرّى كه قبل از (عج) فرا مى رسد اشاره كرده، گاه را در آن زمان شرح مى دهد، و گاه وضع و و قوانين اسلامى را، مى فرمايد: «وَ ذلِكَ زَمَانٌ لَا يَنْجُو فِيهِ إِلَّا كُلُّ مُؤْمِنٍ نُوَمَةٍ، إِنْ شَهِدَ لَمْ يُعْرَفْ، وَ إِنْ غَابَ لَمْ يُفْتَقَدْ؛ آن [زمان]، زمانى است كه هيچ كس از نجات نمى يابد، مگر كه بى نام و نشان است! اگر در حضور است، شناخته نمى شود و اگر غايب شود، كسى سراغ او را نمى گيرد!». 🔹بديهى است در زمان هايى كه ، را فرا مى گيرد و مديران و سردمداران اجتماع، افراد فاسد و آلوده هستند، و با شخصيّت، اگر چهره هاى شناخته شده اى باشند ، آنها را رها نمى كنند؛ يا بايد تسليم شان شوند و در رديف كارگزاران آنها قرار گيرند و يا در صورت مقاومت و امتناع، آنها را از ميان برمیدارند. بنابراين، صلاح كار و با شخصيّت در اين است كه و دور از شهرت زندگى كنند، تا كسى به سراغ آنها نيايد. 🔹در عين حال اين گمنامى ظاهرى، چيزى از مقام آنها نمى كاهد و خود را در جامعه خواهند داشت؛ از اين رو (ع) در ادامه سخن مى افزايد: «أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الْهُدَى، وَ أَعْلَامُ السُّرَى؛ [۱] آنها و نشانه هايى براى حركت در شب هاى تاريك رهروان راه حقّ اند». گرچه خاموشند، ولى راه و براى افراد آگاه و بيدار، است و به چراغ ها و نشانه هايى مى مانند كه در مسير مسافران نصب مى شود، تا در شب تاريك راه را گم نكنند و بى راهه نروند. 🔹سپس در توصيف اين گروه از مى افزايد: «لَيْسُوا بِالْمَسَايِيحِ، وَ لَا الْمَذَايِيعِ الْبُذُرِ؛ آنها در ميان مردم اظهار وجود نمى كنند، و احمقانه و ناآگاهانه به افشاى اسرار نمى پردازند». در پايان اين توصيف چنين مى فرمايد: «أُولَئِكَ يَفْتَحُ اللهُ لَهُمْ أَبْوَابَ رَحْمَتِهِ، وَ يَكْشِفُ عَنْهُمْ ضَرَّاءَ نِقْمَتِهِ؛ آنها كسانى هستند كه خداوند درهاى رحمتش را به روی‌شان مى گشايد، و سختى ها و مشكلات را از آنان برطرف مى سازد!». اين تعبير نشان مى دهد كه در آن و طوفانى، خداوند عنايتش را از - كه هدايتگر ديگرانند - بر نمیگیرد و آنان را از شرّ ، دوران و زمان حفظ مى كند. 🔹سپس در ادامه اين بحث، (ع) به پيشگويى صريح‌تر و توضيح بيشترى درباره آن زمان پرداخته، مى افزايد: «أَيُّهَا النَّاسُ! سَيَأْتِي عَلَيْكُمْ زَمَانٌ يُكْفَأُ [۲] فِيهِ الْإِسْلَامُ، كَمَا يُكْفَأُ الْإِنَاءُ بِمَا فِيهِ؛ اى مردم! به زودى زمانى بر شما فرا مى رسد كه واژگون مى شود، همچون ظرفى كه واژگون شود و آنچه در آن است بريزد». تعبير به «يُكْفَأُ فِيهِ الْإِسْلَامُ» كنايه لطيفى است از دگرگون شدن همه و از دست رفتن حقيقت آن؛ 🔹زيرا تشبيه به ظرفى شده كه معارف و قوانين و احكام و اخلاق اسلامى در آن جاى گرفته است و همانگونه كه اگر ظرف آب را وارونه كنند، هر چه در آن است مى ريزد، هم در آن زمان مى شود و محتواى خود را از دست مى دهد و تنها نامى از آن باقى مى ماند. نشانه هاى چنين زمانى در عصر ما ظاهر شده؛ بسيارى از تنها به نام آن قناعت كرده اند؛ نه اثرى از در آنها ديده مى شود، نه ، نه بر پروردگار! نه آشنا به معارف قرآنند و نه آگاه از حقايق سنّت؛ در ميان غوطه ورند و جز و و و شهواتِ حيوانى چيزى را به رسميّت نمى شناسند. پی نوشت: [۱] «سُرى» (بر وزن شما) به معناى راه رفتن در شب است. [۲] «يُكفأ» از مادّه «كَفأ» (بر وزن نفع) به معناى واژگون كردن است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۴، ص ۴۲۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️معتبرترین و مقدس‌ترین منابع بعد از قرآن 🔹معتبرترین و مقدس‌ترین منابع ما، بعد از ، در حدیث، است، یعنی‏ کافی، من‌ لا یحضره‌ الفقیه، تهذیب، استبصار، و در خطب، و در ادعیه‏ ‏ است. اما همه اینها «فرع» بر قرآن‌اند و به اندازه قطعیت صدور ندارند؛ 🔹یعنی حدیث‏ کافی‏ آن قدر می‌تواند معتبر باشد که با منطبق باشد، و با تعلیمات آن جور درآید و اختلاف نداشته باشد. صلی الله علیه و آله و علیهم السلام می‌فرمودند ما را بر عرضه بدارید، اگر بر قرآن منطبق نبود بدانید که ساختگی و جعلی است و آن را به ما بسته‌اند؛ ما چیزی خلاف قرآن نمی‌گوییم. 📕آشنایی با قرآن (نسخه سایت)، ج ۱، ص ۸ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه گناه کردن انسان موجب فساد در جامعه مى شود؟ 🔹بدون شک، هر کار خلافى در وضع ، و از طریق آن در وضع اثر مى گذارد، و موجب نوعى در سازمان اجتماعى مى شود. گناه و کار خلاف و قانون شکنى، همانند یک غذاى ناسالم و مسموم است، که در سازمان بدن انسان، چه بخواهیم و چه نخواهیم، تأثیر نامطلوب خواهد گذارد، و انسان گرفتار واکنش طبیعى آن مى شود. سلب اعتماد مى کند. در امانت روابط اجتماعى را بر هم مى زند. همیشه منشأ ظلم دیگرى است. 🔹سوء استفاده از به دیکتاتورى مى انجامد، و دیکتاتورى به انفجار. ترک‌ حقوق‌ محرومان و عداوت مى آفریند، و تراکم کینه ها و عداوت ها اساس جامعه را متزلزل مى سازد. خلاصه این که: هر کار نادرست، چه در مقیاس محدود و چه گسترده، عکس‌العمل‌ نامطلوبى دارد، و یکى از تفسیرهاى آیه: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النّاسِ» [۱] (هم خشکی‌ها به کشیده مى شود، و هم دریا، و این هنگامى است که فزونى گیرد) همین است. (این رابطه طبیعى «گناه» و «فساد» است). 🔹ولى از روایات اسلامى استفاده مى شود: بسیارى از علاوه بر اینها، یک سلسله «آثار شوم» با خود همراه مى آورند، که ارتباط و پیوندشان با آن آثار، لااقل از نظر طبیعى ناشناخته است. مثلاً در روایات آمده است قطع رحم عمر را کوتاه، و خوردن‌ مال‌ حرام قلب را تاریک، و شیوع زنا سبب فناى انسان ها مى شود و روزى را کم مى کند و... [۲] حتى در روایتى از امام صادق (علیه السلام) مى خوانیم: «مَنْ یَمُوتُ بِالذُّنُوبِ أَکْثَرُ مِمَّنْ یَمُوتُ بِالآجَالِ» [۳] (آنها که به وسیله از دنیا مى روند بیش از کسانى هستند که به مى میرند). 🔹نظیر همین معنى به تعبیر دیگرى در «قرآن مجید» آمده است، آنجا که مى فرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکات مِنَ السَّماءِ وَ الأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ» [۴] (اگر آنها که در شهرها و آبادى ها زندگى مى کنند، بیاورند و پیشه کنند، آسمان ها و زمین را به روى آنها مى گشائیم، ولى آیات ما را تکذیب کردند، ما نیز آنها را به مجازات اعمالشان گرفتیم!). به این ترتیب، معناى اعمى دارد که شامل مفاسد اجتماعى و بلاها و سلب برکات است. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره روم، آیه ۴۱ [۲] در حديثى پيامبر (ص) فرمودند: «زنا شش عقوبت دارد: سه عقوبت در دنيا، و سه عقوبت در آخرت؛ و اما در دنيا، نورانيت را از انسان سلب مى ‏كند، مرگ زودرس مى ‏آورد، و روزى را قطع مى ‏نمايد؛ و اما در آخرت باعث سختگيرى در حساب و خشم پروردگار، و خلود در آتش است». (سفينة البحار، ماده زنى) [۳] «سفينة البحار»، ماده ذنب. [۴] سوره اعراف، آیه ۹۶ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازي، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج ۱۶، ص ۴۸۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️کلام نور 🔸«وَ إِذِ اسْتَسْقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللهِ وَ لَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ» 🔹و [یاد کنید] آن گاه که برای قومش درخواست آب کرد، پس گفتیم: را به این سنگ بزن. پس از آن جوشید به طوری که هر گروهی [از دوازده گروه بنی اسرائیل] چشمه ویژه خود را شناخت. [و گفتیم:] از بخورید و بیاشامید و تبهکارانه در زمین و آشوب بر پا نکنید. 📕قرآن کریم، سوره مبارکه بقره، آیه ۶۰ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️با توجه به آیه ۵۵ سوره نور قرآن آینده جهان را چگونه ترسیم می‌کند؟ 🔹در ، آیات متعدّدى است که بشارت ظهور بزرگى را میدهد، و ما از میان این آیات تنها به یک آیه قناعت میکنیم؛ در «آیه ۵۵ سوره نور» میخوانیم: «وعدالله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فى الارض کما استخلف الذین من قبلهم» (خداوند به کسانى از شما که آورده اند و انجام میدهند، وعده روى زمین داده، همانگونه که افرادى را که قبل از شما بودند و ایمان و عمل صالح داشتند و خلافت داشتند). 🔹این آیه بخوبى نشان میدهد که سرانجام، روى زمین از دست و زمامداران ستمگر بیرون خواهد آمد و بر سراسر زمین حکومت خواهند نمود. در دنباله همین آیه علاوه بر وعده فوق، سه‌وعده‌دیگر، نیز داده شده است؛ تمکین دین و نفوذ معنوى «حکومت الله» در دلها «و لیمکنن لهم دینهم الذى ارتضى لهم». مبدّل شدن هرگونه ناامنى به «و لیبدلنهم من بعد خوفهم امناً». و ریشه کن شدن از سراسر زمین «یعبدوننى لا یشرکون بى شیئا». 🔹امام سجاد(ع) در تفسیر این آیه فرمود: «این گروه به خدا سوگند همان هستند، خداوند بوسیله مردى‌ از خاندان‌ ما این موضوع را تحقّق میبخشد و او این امّت است». [۱] احادیث در زمینه اینکه توأم با و بوسیله فردى از خاندان پیامبر(ص) به نام (عج) تحقّق مى یابد در منابع حدیث شیعه و اهل سنّت بقدرى زیادست که از حدّ «تواتر» نیز میگذرد؛ و احادیث در زمینه اینکه او دوازدهمین امام و جانشین پیامبر و نهمین فرزند امام حسین(ع) و فرزند بلافصل امام حسن عسکرى(ع) است در منابع شیعه نیز متواتر است. 🔹در قسمت اوّل یعنى متواتر بودن احادیث ظهور (عج) از نظر منابع اهل سنّت همینقدر کافیست که دانشمندان اهل سنّت صریحاً در کتابهایشان از آن یاد کرده اند، تا آنجا که در رساله اى که از طرف «رابطة العالم اسلامى»، از بزرگترین مراکز دینى اهل حجاز، اخیراً انتشاریافته چنین ميخوانيم: «او آخرین خلفاى راشدین دوازده گانه است که پیامبر(ص) در احادیث صحاح از آن خبرداد، و احادیث از بسیارى از صحابه از پیامبر اسلام نقل شده است». 🔹سپس بعداز ذکر نام «۲۰نفر از صحابه» که احادیثِ (عج) را از (ص) نقل کرده اند، چنین ادامه میدهد: «غیراز آنها نیز گروه بسیار دیگرى احادیث را نقل کرده اند... بعضى از دانشمندان‌ اهل سنّت کتب خاصّى پیرامون اخبار (عج) نوشته اند، از جمله ابونعیم اصفهانى، ابن حجرهیثمى و شوکانى و ادریس مغربى و ابوالعبّاس ابن عبدالمؤمن هستند». سپس مى افزاید: «گروهى از بزرگان گذشته و امروز از علماى اهل سنّت تصریح به متواتر بودن اخبار کرده اند». 🔹سپس بعد از ذکر نام گروهى از آنان گفتار خود را بااین عبارت پایان میدهد: «جمعى از حفاظ و محدثین صریحاً گفته اند که احادیث هم از نوع حدیث صحیح است و هم از نوع حدیث حسن و مجموع آن قطعاً متواتر است و اعتقاد به واجب میباشد و این از عقاید مسلّم اهل سنّت و جماعت است و هیچکس جز افراد جاهل و بدعت‌گذار آنرا انکار نمیکند!» همین اندازه کافيست که بدانیم صدها حدیث دراین زمینه از راویان مختلف از پیامبر (ص) و ائمه هدى (ع) نقل شده، بطورى که از حدّ تواتر گذشته و نزد شیعه از ضروریات مذهب گردیده است، 🔹که احدى نمیتواند در میان اهل مذهب وارد شود و از اعتقاد آنها بر (عج) و بسیارى از ویژگیهاى او و و چگونگى حکومت و برنامه هاى مختلف او، با خبر نگردد. علماى بزرگ شیعه از قرون نخستین تا به امروز کتابهاى متعدّدى در این زمینه نگاشته و احادیث را درآن جمع آورى کرده اند. بعنوان نمونه در اینجا به دو حدیث اشاره میشود؛ پیغمبر اکرم(ص) فرمود: «اگر از احوالات عمرجهان جز یکروز باقى نماند، خداوند آنرا طولانى میکند تا مردى از خاندان مرا مبعوث کند که زمین را پر از و داد کند، آنچنان که از ظلم و جور پر شده باشد».[۲] 🔹در حدیث دیگرى از امام صادق(ع) ميخوانيم: «هنگامى که (عج) قیام کند، حکومت را براساس قرار میدهد، ظلم و جور در دوران او برچیده میشود، جاده ها در پرتو وجودش امن و امان ميگردد، زمین برکاتش راخارج میسازد، و هر حقّى به صاحبش میرسد، درمیان مردم همانند داوود و محمد(ص) داورى کند، در این هنگام زمین گنجهاى خود را آشکار میسازد و برکات خود را ظاهر میکند و کسى مستحقّى را براى انفاق و صدقه و کمک مالى نمی‌یابد، زیرا همه مؤمنان بى نیاز و غنى خواهند شد...». [۳] میدانیم درعصر غیبت (عج) تداوم خط امامت و ولایت به وسیله نواب عام آنحضرت یعنی علما و فقها صورت میگیرد. منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️در همه حوادث «بسیج» جلودار بوده است 🔹بعد از دوران جنگ هم در همه‌ی حوادث، بوده است، بوده است، بوده است. اگر بحث و ایستادگی سیاسی مطرح بوده، این جریان عظیمِ در سرتاسر کشور این شعار را تثبیت کردند، به رخ دنیا کشیدند؛ 🔹اگر بحث بوده است، اگر بحث بوده است، چقدر در سرتاسر این کشور کارهای عظیم به وسیله‌ی انجام گرفت. حتّی در ، در عرصه های علمی، که خصوصیت شان همین است که مؤمن‌اند، دنبال نام و نشان نیستند، از همه‌ی ظرفیت استفاده میکنند؛ هدف هم آرمانهای نظام اسلامی است. 🔹معنای این است. جوان هایی با این خصوصیات وارد میدان شدند. امروز ، ساخته و پرداخته‌ی دست همین انسان های خدوم و باارزش است. نشناختن این حقایق - یعنی نشناختن معنای بسیج - خود این، ظلم به است. بیانات مقام معظم رهبری ۸۸/۰۹/۰۴ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «معاقبه» كه در جهاد با نفس لازم است چيست؟ (بخش دوم) 🔸علماى اخلاق براى امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است. يكی از اين امور، است كه بعد از «مشارطه» و «مراقبه» و «محاسبه» قرار دارد. بعضى همين چهار مرحله را برشمرده اند، ولى بعضى ديگر مثل مرحوم فيض كاشانى در «محجة البيضاء» دو تاى ديگر يعنى و [توبيخ] را هم اضافه كرده اند، كه شايد بتوان به گونه اى اين دو را در همان ادغام كرد؛ ولى ما به تبع مرحوم فيض اين دو را نيز شرح مى دهيم: 1⃣«مجاهده» 🔹وقتى تمام شد و را متضّرر و كاسب معاصى دانست، گفتيم بايد عقاب كند، و اما اگر آن را در بعضى فضائل يا اذكار سست و بى حوصله يافت، بايد او را وارد آنها كند و با او نمايد. در ، «نفس» را از چيزهایی كه دوست داشت محروم مى كرد، و اينجا را به كارهاى سنگين وا مى دارد، به كارهایی كه برايش سستى به خرج مى دهد، و اين كار كسانى است كه براى خدا عمل مى كنند. 🔹يكى از بزرگان وقتى نماز عصرش فوت شد، زمينى كه قيمتش صد هزار درهم بود، براى جبران، آن را در راه خدا داد؛ و ديگرى نماز جماعتش در شب ترك شد و آن شب را به شب زنده دارى مشغول شد؛ ديگرى نماز مغرب را به تأخير انداخت براى جبران آن، دو بنده آزاد كرد و از ابن ربيعة دو ركعت نماز صبح قضا شد و بنده اى آزاد كرد. بعضى براى «مجاهدت‌ با نفس»، روزه يك سال يا حج با پاى پياده يا صدقه دادن تمام مال را بر خود واجب مى كردند. 🔹در روايتى در «مصباح الشريعة» از امام صادق (عليه السلام) آمده است: «طُوبَى لِعَبدٍ جَاهَدَ لِلّهِ نَفْسَه وَ هَوَاهُ» [۱] (خوش به حال بنده اى كه برای خدا با و هواى خود كند!). خداوند هم فرمود: «وَ الَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» [۲] (و كسانى كه در راه ما كردند، راه هاى خود را به آنها نشان داده و مى كنيم و خداوند با است). 🔹حكايت شده كه: «عده اى به عيادت عمر بن عبدالعزيز آمدند، و در بين آنها جوان‌ لاغر اندامى بود؛ عمر بن عبدالعزيز به او گفت: اى جوان چه به تو رسيده كه اين قدر لاغر و نحيف هستى؟ جواب داد: دچار بيمارى شده‌ام، گفت: چه بيمارى به جان تو افتاده؟ گفت: اى خليفه شيرينى را چشيدم تلخ يافتم، و نزد من خوشى و زيبائى و شيرينى دنيا كوچك آمد، و طلا و سنگش مساوى آمد، و گويا به عرش پروردگارم به طور واضح نظر مى كنم، و مردم را مى بينم كه به طرف و مى روند، پس روزم را به تشنگى و شبم را به شب زنده دارى به سر كردم، و هر چه در آن هستم كوچك است در كنار خداوند و او [و بيمارى من اين است كه شيرين را تلخ و چيز بزرگ را كوچك و شىء گرانقيمت و بى ارزش، در نظرم يكى است]». [۳] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة، امام صادق (ع)، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۰ق، چ۱، ص۱۶۹ [۲] سوره عنكبوت، آيه ۶۹ [۳] المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء، فيض کاشانی، مؤسسه انتشارات اسلامی جامعه مدرسين، ۱۴۱۷ق، چ۴، ج۸، ص۱۷۲ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۲۹۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️هر کس در این دنیا پا گذاشت و مکلف بود به تکلیفی، این آزمایش می‌شود... 🔹 هم . یعنی هر کس در این پا گذاشت و مکلف بود به تکلیفی، این میشود و گمان نکند که من این کار را که میکنم کسی نمی‌بیند. این کاری که می‌کنید خود این کار می‌شود. خدای تبارک و تعالی در محضرش واقع می‌شود. موکل هستند بر این فرد. باید ما فکر کنیم که چه باید بکنیم که از زیر بار مسئولیت خارج بشویم. 🔹مائی که امروز مقدرات مملکتمان بدست خودمان افتاده است همه‌مان ، کسی نیست که نباشد، همه هستیم. ببینیم که باید چکار بکنیم که این مسئولیتی که به عهده ماست بطوری انجام بدهیم که فردا پیش‌ خدای تبارک و تعالی و پیش انبیای خدا خجلت زده نباشیم و آبرومند باشیم. آن این است که در هر کاری مشغول است او را خوب انجام بدهد. فرض کنید خدای نخواسته، همه افراد کشور خلاف می‌کنند، شما یک نفر بکن. هرکسی فکر خودش باشد. 🔹هرکسی کارهای خودش است، هیچ کسی مسئول کار دیگری نیست. او کار را میگوید و مواظبت هم میکند، اما هیچ کس نمیتواند که عمق کارهای شما را بفهمد چه جوری است، لکن در . آنهایی که در هرجا خدمت میکنند توجه کنند که و که از طرف خدا موکل هستند هستند. همین‌ موجهایی که در دنیا از حرف شما، از عمل شما منعکس میشود، همینها فردا پیش شما شهادت میدهند. باید توجه بکنید به اینکه . بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۲/۱۱/۱۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۹۰ نهج البلاغه درباره احوال و حوادث عالَم «قبر» چه می فرماید؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۹۰ به ذكر بخشى از حوادث تكان دهنده و مى پردازد و مى فرمايد: «وَ قَبْلَ بُلُوغِ الْغَايَةِ مَا تَعْلَمُونَ مِنْ ضِيقِ الْاَرْمَاسِ، وَ شِدَّةِ الْاِبْلَاسِ، وَ هَوْلِ الْمُطَّلَعِ، وَ رَوْعَاتِ الْفَزَعِ، وَ اخْتِلاَفِ الْاَضْلِاعِ، وَ اسْتِكَاكِ الْاَسْمَاعِ، وَ ظُلْمَةِ اللَّحْدِ، وَ خِيفَةِ الْوَعْدِ، وَ غَمِّ الضَّرِيحِ، وَ رَدْمِ الصَّفِيحِ». 🔹[ترجمه:] (و پيش از فرا رسيدن ، امورى است كه مى دانيد از جمله: ، و اندوه، ترس از ، بيم و پى‌درپى، در هم فرو رفتن استخوان ها [بر اثر فشار قبر]، كر شدن گوش ها، ، ترس از وعده ، غم و اندوه تنگناى و پوشانده شدن آن از سنگ ها [و سرانجام خفتن در زير خروارها سنگ و خاك]). 🔹با توجّه به اينكه در نزد ما به معناى پايان همه چيز نيست و بعد از آن، مى ماند، و بسيارى از مسائل بعد از را لمس مى كند، قبرهای تنگ و تاريكى كه در مقايسه با خانه هاى وسيع و زيبا بسيار وحشت انگيز است، و نگرانى هاى مربوط به و وحشت از آينده، جدايى از دوستان و عزيزان و احساس تنهايى مطلق و متلاشى شدن اعضاى پيكر در زير خاك و در يك كلمه منتقل شدن از محيطى آرام و مرفه به بسيار ، همه اينها امورى است كه فكر آن لرزه بر اندام مى اندازد و به همگان مى دهد كه آماده براى چنين و خطرى بشوند. 🔹شايان توجّه است كه (عليه السلام) ضمن و كوتاه و تكان دهنده، گويى همه چيز را در مخاطبان در ارتباط با مسئله و مجسم مى سازد؛ امورى كه همه بدون استثناء بايد در انتظار آن باشند و انديشه در آن، را از ، هر چند عميق باشد بيدار مى سازد، و به اصلاح برنامه هاى زندگيش وادار مى كند. 🔹شايد به همين دليل است كه در دستورات اسلامى آمده هنگامى كه ميّت را به سوى قبر مى بريد، قبل از رسيدن به ، او را به زمين بگذاريد، اندكى صبر كنيد باز جلوتر ببريد و به زمين بگذاريد و اندكى صبر كنيد و به اين ترتيب او را براى ورود به جايگاه وحشتناكش آماده كنيد. پی نوشت؛ [۱] علل الشرائع‏، ابن بابويه، كتابفروشى داورى‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ‏۱، ص ۳۰۶ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۷، ص ۳۰۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام‌ جواد (عليه‌ السلام):  🔸«ثَـلاثٌ يَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللهِ تَعالى: كِثْـرَةُ الاْءسْتِغفـارِ وَ لِينُ الْجانِبِ وَ كَثْرةُ الصَّدَقَةِ؛ وَ ثَـلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ لَمْ يَنْـدَمْ: تَرْكُ الْعَجَلةِ وَالمْشَوَرَةِ وَالتَّوَكُّلِ عَلىَ اللهِ عِنْدَ الْعَزْمِ».  🔹سه چيز است كه اگر در كسى باشد سبب است: زياد كردن، و زياد دادن؛ و سه چيز است كه هركس دارا باشد نمى شود: پرهيز از و شتاب، در كارها و بر خدا وقتى تصميم به انجام كارى گرفت. 📕الفصول المهمه ۲۷۴/۲۷۵ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه ممکن است یک نوجوان، امامت و پیشوای مسلمانان قرار گیرد؟ 🔹از آنجا كه (علیه السلام) نخستين امامى بود كه در به منصب رسيد، طبعاً نخستين سؤالى كه در هنگام مطالعه زندگى آن حضرت به نظر مى رسد، اين است كه چگونه يك مى تواند و و پيشوايى مسلمانان را بر عهده بگيرد؟ آيا ممكن است در چنين سنى به آن حد از برسد كه بتواند باشد؟ و آيا در امتهاى پيشين چنين چيزى سابقه داشته است؟ 🔹در پاسخ اين سؤالها بايد توجه داشت: درست است كه دوران شكوفايى عقل و جسم انسان معمولاً حد و مرز خاصى دارد كه با رسيدن آن زمان، جسم و روان به حد كمال مى رسند، ولى چه مانعى دارد كه ، براى مصالحى، اين دوران را براى بعضى از خود كوتاه ساخته، در سالهاى كمترى خلاصه كند. 🔹در از آغاز تاكنون افرادى بوده اند كه از اين بوده اند، و در پرتو لطف و كه از طرف به آنان شده است در به و رهبرى امتى نائل شده اند. براى اينكه مطلب بهتر روشن شود ذيلاً مواردى از اين استثناها را ياد آورى مى كنيم: 💠نبوت «حضرت یحیی» (عليه السلام) در کودکی 🔹 درباره (علیه السلام) و نبوت او و اينكه در به برگزيده شده است، مى فرمايد: «ما فرمان را در كودكى به او داديم». [۱] بعضى از مفسران كلمه را در آيه بالا به معناى هوش و گرفته اند، و بعضى گفته اند: مقصود از اين كلمه، است. مؤيد اين نظريه رواياتى است كه در كتاب «اصول كافى» نقل شده است؛ 🔹از آن جمله، روايتى از (علیه السلام) وارد شده است كه حضرت طى آن با تعبير «حكم» در آيه مزبور، به (علیه السلام) در استشهاد مى كند و مى فرمايد: پس از درگذشت (علیه السلام)، فرزند او (علیه السلام) كتاب و حكمت را از او به ارث برد و اين همان است كه خداوند در قرآن مى فرمايد: «يا يَحْيى خُذِ الْكَتابَ بِقُوّهٍ ٍْوَ آتَيْناهُ الحُكْمَ صَبِيّاً»؛ (اى كتاب (آسمانى) را با نيرومندى بگير، و ما را در به او داديم). [۲] 💠نبوت «حضرت مسيح» (عليه السلام) در روزهای نخستين تولد 🔹با اينكه براى آغاز تكلم و سخن گفتن كودك معمولاً زمانى حدود دوازده ماه لازم است، ولى مى دانيم كه (علیه السلام) در همان زبان به گشود و از مادر خود (كه به قدرت الهى بدون ازدواج باردار شده و نوزادى به دنيا آورده بود و به اين جهت مورد تهمت و اهانت قرار گرفته بود) به شدت دفاع كرد و ياوه هاى معاندين را با و دليل رد كرد، در صورتى كه و با اين محتوا، در شأن است. 🔹 گفتار او را چنين نقل مى كند: «قالَ إِنِّی عَبْدُ اللهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیّاً وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیّاً وَ بَرّاً بِوالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبّاراً شَقِیّاً». ((عيسى) گفت: «بى شك من ، به من (انجيل) عطا فرموده و مرا در هر جا كه باشم وجودى پربركت قرار داده است، و مرا تا آن زمان كه زنده ام به نماز و زكات توصيه فرموده و (نيز مرا) به نيكى در حق مادرم سفارش كرده و جبار و شقى قرار نداده است). [۳] 🔹با توجه به آنچه گفته شد به اين نتيجه مى رسيم كه قبل از نيز، ديگرى از اين و نعمت الهى برخوردار بوده اند و اين امر اختصاص به ما نداشته است. پی نوشت‌ها؛ [۱] وَ آتَيناهُ الحُكمَ صَبِيّاً (سوره مريم، آیه ۱۲) [۲] اصول كافى، تهران، مكتبه الصّدوق، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۸۲ [۳] سوره مريم، آیات ۳۰ تا ۳۲. از بعضى از روايات استفاده مى شود كه (ع در آن زمان كه سخن گفت، بوده و هنوز منصب نداشته است و در سن هفت سالگى به مقام رسالت نائل گرديده است. بنابراين هيچ استبعادى ندارد كه - عليهم السلام - هم در سنّى همانند سنّ حضرت عيسى به برسند (اصول كافى، همان) 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق (ع)، قم، ۱۳۹۰ش، چ۲۳، ص۵۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️دعای تائب بکنیم... 🔹 هر چیز به حسب خود آن چیز است، اگر را از بین برده باشیم باید اول آن را به صاحبش برگردانیم، سپس کنیم. 📕در محضر بهجت، ج ١، ص ٢٩٠ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی(ع) در خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه، درباره «بدعت» چه هشداری داده است؟ 🔹(ع) در بخشی از خطبه ۱۷۶ يكى از آفات مهم دينى و اجتماعى را بيان ميفرمايد و آن، آفت و تغيير احكام خدا بر طبق خواسته هاى دل و و بدعت گزارى در دين خداست؛ ميفرمايد: «بدانيد اى بندگان خدا! ، آنچه را سال گذشته حلال میشمرد، امسال هم حلال میشمرد و آنچه را سال گذشته حرام میدانست امسال هم حرام میداند [و پيوسته بر احكام الهى و سنّت پيامبر ثابت میماند])». 🔹اشاره باينكه ، احكام الهى را بازيچه هوی و هوس خود نمیسازند و با افكار ناقص خويش آنرا تغيير نمیدهند؛ چه اينكه اگر باب در گشوده شود تمام و و آنچه را برخلاف منافع نامشروع خود می‌بينند تغيير میدهند و بعد از زمان كوتاهى چيزى از اصول و فروع دين باقى نمیماند. 🔹اين سخن اشاره به است كه بعد از پيامبر اكرم(ص) در گذارده شده؛ نه تنها را در موارد عدم دسترسى به نصوص كتاب و سنت به كار گرفتند، بلكه به با نصّ صريح يا (ص) برخاستند. روشى را كه پيامبر(ص) در تقسيم بيت المال گذارده بود و مساوات را در حدّ نيازها در نظر میگرفت، به كلّى دگرگون ساخت و و و از آن فراتر، اقوال و خويش را بر همه مقدّم شمرد و همه چيز رادر اختيار آنها گذاشت؛ 🔹و با صراحت گفت: دو چيز در زمان پيامبر(ص) حلال بوده و من آنها را حرام میكنم و هركس با من مخالفت كند او را مجازات خواهم كرد: «متعة النساء (عقد موقّت) و متعة الحج (حج به صورت حج تمتّع)» و ديگرى كه در عصر خلفا روى داد كه در بعضى كتابها جمع آورى شده و مقدار قابل توجّهى است.[۱] 🔹 (ع) با درايت فوق العاده اى كه داشت، میديد اگر جلوى اينكار گرفته نشود، همه به خطر مى افتد و چهره نورانى اين آيين پاك بكلّى دگرگون میشود؛ از اينرو پرهيز از بدعت را نشانه ايمان شمرد. و در ادامه سخن ميفرمايد: «[بدانيد] بدعتهايى را كه مردم گذارده اند آنچه را بر شما حرام شده، حلال نمى كند؛ همان است كه خدا حلال كرده و همان است كه خدا حرام نموده)». 🔹سپس در ادامه اين سخن به نكته اى اشاره ميفرمايد كه به منزله دليلى بر گفتار پيشين اوست؛ ميفرمايد: «شما امور مختلف را [در مورد بدعتها و كجروى ها] آزموده ايد و خوب و بد را در اين تجربه آموخته ايد و با وضع گذشتگان و اندرز داده شده ايد، گرفته ايد و مَثَلها براى شما زده شده و به امرى آشكار دعوت شده ايد)». 🔹به اين معنا كه شما در عمر خود مشاهده كرديد كه هاى پيشين چه مشكلات و نابسامانیها و بدبختیهايى براى مسلمين به ارمغان آورد. بدعتهاى زمان سبب شورش عظيمى شد كه خون او بر باد رفت و چنان شكافى ميان مسلمين پيدا شد كه آثارش همچنان باقیست و بدعتهاى عصر از جمله تبعيض در ميان موالى [غير عرب] و عرب سبب شكاف عظيمى در ميان مسلمانان گشت و حتى خون خليفه نيز در همين راه ريخته شد. [۳] 🔹بعلاوه خداوند در ، داستان يهود و بدعتها و تحريفات آنها را نقل كرده و عواقب سوء آنرا نشان داده است؛ شما خود نيز مفاسد بدعت را تجربه كرده ايد و هم تاريخ پيشينيان به شما اندرز داده است؛ لذا من شما را به مطلب واضحى دعوت كردم كه دلايل حسّى و تجربى و نقلى معتبر دارد. آنگاه دريك نتيجه گيرى آشكار ميفرمايد: [براساس اين سخن]، «تنها افراد ناشنوا از درك اين مطلب [كه صدايش در همه جا پيچيده است] عاجز و ناتوان میماند و تنها نابينايان آن را نمیبينند)». اشاره باينكه آثار سوء و نكبت بار آشكار است و پيام تاريخ نيز در اين زمينه روشن است. آنكس كه آن آثار را نبيند، نابيناست و آنكس كه اين پيام را نشنود، كر است. 🔹و در ادامه ميفرمايد: «آنكس كه از آزمونهاى الهى و تجربه ها، سودى نبرد، از هيچ پند و اندرزى سود نخواهد برد و كوته فكرى و كوته نگرى، آشكارا دامان او را ميگيرد؛ تاآنجا كه بد را خوب و خوب را بد میبيند». تجربيات حسّى و مهم ترين وسيله انسانهاست. اگر واقعاً كسى ازاين طريق بيدار نشود بسيار بعيد است پند و اندرز و نصيحت خيرخواهان در وى اثر بگذارد و يكى از سرنوشتهاى حتمى او اينست كه به جايى میرسد كه خوبیها در نظرش بدى و بدیها به شكل خوبى جلوه میكند؛ آنگونه كه مى فرمايد. [۲] پی‌نوشت‌ها [۱] رجوع كنيد به كتاب النص و الاجتهاد، الموسوی، عبدالحسين شرف الدين، أبو مجتبى قم ۱۴۰۴ق، چ۱ [۲] رجوع کنید به آيات۱۰۳و۱۰۴ سوره کهف 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۶ش، چ۱ ج۶ ص۵۸۴ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی @tabyinchannel
⭕️نماز برای این است که بنده یادش نرود خدایی دارد... 🔹 برای این است که بنده یادش نرود دارد؛ برای این است که ما همیشه یادمان باشد که هستیم، یعنی چشم بینایی در بالای سر ما وجود دارد، در قلب ما وجود دارد، در تمام جهان وجود دارد؛ یادمان نرود به موجب اینکه هستیم ما عبث نیست. هستیم پس و داریم. 🔹پس اینکه من می‌خوانم، مرتب می‌گویم: الله اکبر، لا حول و لا قوة الا بالله، سبحان الله، و اعلام می‌کنم که من بنده هستم، برای این است که همیشه در دل من باشد. فایده آن چیست؟ در این مرحله فایده‌اش این است: یادمان‏ هست که هستیم، یادمان هست که داریم، یادمان هست که در دنیا وجود دارد؛ به این قانون باید عمل بشود 📕آزادی معنوی، مرتضی مطهری، ص ۴۱ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «معاقبه» كه در جهاد با نفس لازم است چيست؟ (بخش سوم و پایانی) 🔸علماى اخلاق براى امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است. يكی از اين امور، است كه بعد از «مشارطه» و «مراقبه» و «محاسبه» قرار دارد. بعضى همين چهار مرحله را برشمرده اند، ولى بعضى ديگر مثل مرحوم فيض كاشانى در «محجة البيضاء» دو تاى ديگر يعنى و [توبيخ] را هم اضافه كرده اند، كه شايد بتوان به گونه اى اين دو را در همان ادغام كرد؛ ولى ما به تبع مرحوم فيض اين دو را نيز شرح مى دهيم: 2⃣«معاتبه» (توبيخ نفس) 🔹دانستيم‌كه دشمن‌ترين دشمنان، است و امر كننده به و ميل كننده به شر و فرار كننده از است؛ و از طرفى امر به و كشاندن آن به سوى عبادت پروردگار و خالقش، و نهی از شهواتش شده ايم، و اينكه آن را از لذاتش جدا كنيم. 🔹اگر در اين كار اهمال كنيم كرده، به طورى كه ديگر قابل كنترل نمى باشد، لذا بايد با تازيانه و و هر لحظه بر گرده آن زد، تا از مسير خود منحرف نشود. اگر به اين مقام ملامت رسيد مى شود، كه اگر رشد كند به مقام عالى مى رسد. پس تا به پند و وعظ خود مشغول نشده اى، به پند دادن ديگران مپرداز. 🔹خداوندتعالى به (عليه السلام) وحى فرستاد كه «يَابنَ مَريَمَ عِظْ نَفسَكَ فَاِنْ اِتَّعَظْتَ فَعِظ النَّاسَ وَ اِلَّا فَاستَحىِ مِنِّى» [۱] (اى فرزند مريم، خود را پند ده، وقتى خود پند گرفتى آن وقت مردم را پند ده، و گرنه از من حيا كن!). وقتى را ساختى، هم سريعاً از تو ساخته مى شوند: «وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ». [۲] 🔹پس اى برادر! از متابعت مكن كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: «الكَيِّسُ مَنْ دَانَ نَفْسُهُ وَ عَمِلَ لِما بَعدَ المَوتِ وَ الاَحمَقُ مَنْ اَتْبَعَ نَفْسَهُ هَوَاهَا وَ تَمَنَّى عَلَى اللهِ الاَمَانِىّ» [۳] ( كسى است كه ضعيف شده، و براى بعد از مرگش عمل مى كند، و و نادان كسى است كه متابعت هواى نفس كرده و از خدا، آرزوها [ی غيرمعقول و دور و دراز] تمنّا مى نمايد). 🔹اگر اين مراحل به خوبى طى شد ديگر جاى تقلّب و دزدى و تكبر و نخوت نيست، و چنان مى شود كه در برابر حق، مثل على بن يقطين صورت بر خاك سياه مى گذارد و از ابراهيم جمال ساربان مى خواهد تا كف كفش خود را بر صورت آن وزير هارون گذارد. 🔹داستانش اين بود كه در اثر بى اعتنايى علی بن يقطين به ابراهيم جمّال - كه يكى از دوستان امام كاظم (عليه السلام) بود - حضرت به او بى اعتنايى كردند و گفتند: بايد رضايت او را حاصل كنى. ابن يقطين براى رضايت ابراهيم جمّال، صورت بر خاك درب خانه او گذارد، و از او خواست براى اين كه امام كاظم (عليه السلام) عذر او را بپذيرد و خداوند از او درگذرد، ته كفش خود را روى صورت وى گذارد، و آن ساربان با اصرار على بن يقطين چنين كرد و على بن يقطين گفت: «اللّهم اشْهَدْ» (خدايا تو شاهد باش [كه بنده ات از من گذشت]). 🔹آرى اگر «دستورات اسلامى» و «گفتار اولياء الهى» عمل شود، پشت وزير را هم خم كرده و صورتش را به خاك تقرب الهى مى گذارد، آن هم وزير كسی مثل هارون كه به ابر مى گفت: «هر كجا مى خواهى ببار، كه از مُلك و سلطنت من خارج نيست!». 🔹آرى با عمل به راهيان اين راه، على بن يقطين تربيت مى شود به طوری كه امام کاظم (عليه السلام) به اصحاب خود مى فرمودند: «اگر مى خواهيد يكى از صحابى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را ببينيد، در صورت او نظر كنيد» و نيز مى فرمودند: «من شهادت مى دهم كه او اهلِ بهشت است». 🔹خداوند ما را در مسير خود موفق و در عمل به مراحل فوق مؤيّد فرمايد! ان شاء الله تعالى. مرحوم «الهى» آن مست باده معارف در ذيل اين فراز «اِنْ اِسْتَصْعَبَتْ عَلَيهِ نَفْسُهُ فِيمَا تَكرَهُ لَمْ يُعطِهَا سُؤلَهَا فِيمَا تُحِبُّ» چنين گويد: اگر به طاعت سختى افزود - ز نفس، او هم خوشيها دور بنمود ؛؛ دهد كيفر به كار نفس دونش - كند هنگام خواهشها زبونش. پی نوشت‌ها؛ [۱] المحجة البیضاء في تهذيب الاحیاء، فيض کاشانی، مؤسسه انتشارات اسلامی جامعه مدرسين، چ۴، ج۸، ص۱۸۰ [۲] سوره ذاريات، آيه ۵۵ [۳] المحجة البيضاء فی تهذيب الإحياء، همان، ص ۱۸۴ [۴] مرحوم حاج شيخ عباسى قمى در منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل (ع)، جريان على بن يقطين را با رواياتى آورده است. 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۲۹۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️دنیای جاهلیت امروز 🔹 هم دنیای است؛ دنیای است؛ دنیای خوبی نیست؛ دنیای بدی است؛ دنیای است؛ دنیای غلبه‌ی و زورگوها بر اکثر مردم جهان است. در یک چنین دنیایی خیلی باید بود، خیلی باید عمل کرد، عمل کرد، عمل کرد. بیانات مقام معظم رهبری ۸۹/۰۱/۲۲ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه به عیوب خود پی ببریم؟ 🔸مرحوم در اين زمينه بحث مفيد و راهگشايى دارد؛ مى گويد، براى پى بردن به چهار راه است؛ 1⃣طریق نخست این که: به سراغ برود كه آگاه از است و بر و آگاهى دارد، او را حاكم بر نفس خويش سازد و از او بهره گيرد، و اين در زمان ما كم است! 2⃣طریق دوم این که: جستجو كند و او را خويش سازد تا و او را مورد بررسى دقيق قرار دهد؛ هرگاه اخلاق و افعال ناپسند و عيوب پنهان و آشكارى از او ببيند به او اطّلاع دهد، همان گونه كه بعضى از بزرگان دين مى فرمودند: «رَحِمَ اللّهُ امْرَءً اَهْدى اِلَىَّ عُيُوبى»؛ (خدا رحمت كند كسى كه مرا به من هديه كند). 🔹(تعبير به تعبير جالبى است كه دليل بر اين مطلب است) ... ولى اين گونه افراد نيز كم اند، زيرا غالباً مداهنه و مجامله مى كنند، و بعضى بعكس به خاطر حسد عيوب را بيش از اندازه بزرگ مى سازند. به [۱] گفتند: چرا از كناره گيرى كردى و با آنها آميزش ندارى؟ گفت: من چه كنم با كسانى كه مرا از من پنهان مى كنند! 🔹آرى! شديداً علاقه داشتند كه با استفاده از ديگران از شان آگاه شوند؛ ولى امروز كار ما به جايى رسيده كه نزد ما كسانى هستند كه ما را مى كنند و از مان آگاه مان مى سازند!؛ نه تنها از آنها خوشحال نمى شويم، بلكه به با آنان بر مى خيزيم و مى گوييم: تو خود نيز داراى اين عيوبى، و چنين و چنان كردى، كينه او را به دل مى گيريم، و از نصايح او محروم مى مانيم! 3⃣طريق سوم آن است كه: انسان را از بشنود، چرا كه دشمنان با دقّت تمام مراقب و انسانند؛ به همين دليل، گاهى انسان از بيش از و چاپلوسش بهره مى گيرد. 4⃣طريق چهارم اين است كه: انسان با مردم كند؛ آنچه را از مى بيند در مورد خودش نيز بررسى كند كه آيا او نيز داراى اين صفات نكوهيده هست يا نيست؟ زيرا آيينه و مرآت مؤمن است، و مى تواند خويش را با مشاهده عيوب ديگران ببيند. به (عليه السلام) گفتند چه كسى تو را آموخت؟ گفت كسى مرا ادب نياموخت، ولى من را ديدم و در نظر ناپسند آمد و از آن دورى نمودم. داستان معروف را كه به او گفتند را از كه آموختى گفت از بى ادبان تعبير ديگرى از اين مطلب است. [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] داود بن نصير طائى را از بزرگان فقها و زهّاد و عبّاد قرن دوم هجرى شمرده اند و همطراز با ابراهيم ادهم و فضيل دانسته اند (لغتنامه دهخدا). [۲] المحجة البيضاء فی تهذيب الإحياء، ملا محسن فيض كاشانى، مؤسسه انتشارات اسلامى جامعه مدرسين، قم، چ۴، ج۵، ص۱۱۲ 📕اخلاق در قرآن‏، ج ۱، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابیطالب(ع)، قم، چ ۱، ۱۳۷۷ش، ص ۳۳۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel