هشتگ شاعران
به ترتیب الفبا
•●○●• بروزرسانی میشود •●○●•
#عرفان_ابوالحسنی
#رضا_ابوذری
#عباس_احمدی
#علی_اخوی_زاده
#احمد_ایرانی_نسب
#مبین_اردستانی
#مهدی_ایروانی
#کامران_اسدی
#محمود_اسدی
#آتش_اصفهانی
#حیران_اصفهانی
#صغیر_اصفهانی
#میرزا_یحیی_مدرس_اصفهانی
#مسعود_اصلانی
#امیر_اکبرزاده
#قیصر_امین_پور
#علی_انسانی
#محمدحسین_انصاری_نژاد
#حسین_ایمانی
#احمد_بابایی
#پوریا_باقری
#رضا_باقریان
#عصمت_الله_بخارایی
#محمد_بختیاری
#سیروس_بداغی
#آرش_براری
#سید_حمیدرضا_برقعی
#صامت_بروجردی
#مسلم_بشیری_نیا
#محمدعلی_بقایی
#محمد_بنواری
#حسن_بهاری
#محمدحسین_بهجتی
#عماد_بهرامی
#عمران_بهروج
#کاظم_بهمنی
#محمد_بیابانی
#محمدعلی_بیابانی
#حسن_بیاتانی
#محمدحسن_بیات_لو
#پرویز_بیگی_حبیب_آبادی
#سعید_پاشازاده
#سید_جواد_پرئی
#محمدجواد_پرچمی
#ایوب_پرندآور
#مهدی_پورپاک
#احمدحسین_پورعلوی
#نوید_پورمرادی
#روح_الله_پیدایی
#سعید_تاج_محمدی
#مجید_تال
#صائب_تبریزی
#عابد_تبریزی
#نیر_تبریزی
#حامد_تجری
#امیر_تیموری
#هادی_جانفدا
#داریوش_جعفری
#سید_رضا_جعفری
#صفایی_جندقی
#سید_محمد_جوادی
#رضا_جوان_بخت
#مهدی_جهاندار
#حبیب_الله_چایچیان
#مهدی_چراغ_زاده
#حاج_مرشد_چلویی
#رضا_حاج_حسینی
#حافظ
#علی_حسنی
#سید_میلاد_حسنی
#سید_حسن_حسینی
#سید_رضا_حسینی
#زخم_حسینی
#سید_محسن_حسینی
#سید_محمد_حسینی
#محسن_حنیفی
#علی_حیات_بخش
#احمد_حیدری
#جواد_حیدری
#محمد_خادم
#خاقانی
#حامد_خاکی
#محمد_خاکی
#علیرضا_خاکساری
#سعید_خرازی
#جودی_خراسانی
#عاصی_خراسانی
#مجتبی_خرسندی
#امام_خمینی
#حقیر_خوئی
#سجاد_خودسیانی
#رضا_خورشیدی_فرد
#سید_حسن_خوشزاد
#ناصر_دودانگه
#رضا_دین_پرور
#علی_ذوالقدر
#عالیه_رجبی
#غلامعلی_رجبی
#داوود_رحیمی
#مهدی_رحیمی
#یوسف_رحیمی
#محمدحسین_رحیمیان
#سید_حسن_رستگار
#حسین_رستمی
#رضا_رسول_زاده
#محمد_رسولی
#علیرضا_رشادتی
#علی_رضوانی
#محسن_رضوانی
#علی_رفیعی_وردنجانی
#حمید_رمی
#سجاد_روان_مرد
#مجتبی_روشن_روان
#حسن_زرنقی
#سعدی_زمان
#ابراهیم_زمانی
#جواد_زهتاب
#محمود_ژولیده
#غلامرضا_سازگار
#علی_سپهری
#مریم_سقلاطونی
#علی_سلطانی
#شهریار_سنجری
#محمد_سهرابی
#سید_تقی_سیدی
#احمد_شاکری
#سید_مسیح_شاهچراغی
#عباس_شاه_زیدی
#سید_مجتبی_شجاع
#سید_محمدجواد_شرافت
#سجاد_شرفخانی
#مهدی_شریف_زاده
#مجتبی_شکریان_همدانی
#غلامرضا_شکوهی
#ناصر_شهریاری
#یدالله_شهریاری
#ترکی_شیرازی
#محمدجواد_شیرازی
#وصال_شیرازی
#حسن_شیرزاد
#آرمان_صائمی
#علی_صالحی
#قاسم_صرافان
#محسن_صرامی
#مهدی_صفی_یاری
#محمد_صمیمی
#حسین_صیامی
#پیمان_طالبی
#محمد_رضا_طالبی
#سید_مهدی_طباطبایی
#قادر_طهماسبی
#مرضیه_عاطفی
#محمدعلی_عجمی
#عراقی
#حاج_مرزوق_عرب
#محسن_عرب_خالقی
#میلاد_عرفان_پور
#حامد_عسگری
#مجتبی_عسگری
#وحید_عظیم_پور
#امیر_عظیمی
#احمد_علوی
#موسی_علیمرادی
#آیت_الله_غروی_اصفهانی
#نرگس_غریبی
#محمد_غفاری
#محمدجواد_غفورزاده
#سید_امیرحسین_فاضلی
#امیر_فرخنده
#بهجت_فروغی_مقدم
#ناصرالدین_شاه_قاجار
#محمدرضا_قاسملویان
#رضا_قاسمی
#مجتبی_قاسمی
#مجید_قاسمی
#محمد_قاسمی
#محمدعلی_قاسمی
#وحید_قاسمی
#یاسین_قاسمی
#رضا_قربانی
#مهدی_قربانی
#علیرضا_قزوه
#روح_الله_قناتیان
#مقبل_کاشانی
#مشکات_کاشمری
#علی_کاوند
#محسن_کاویانی
#مظاهر_کثیری_نژاد
#حسن_کردی
#سعیده_کرمانی
#فؤاد_کرمانی
#ایمان_کریمی
#محمود_کریمی
#کسایی
#ولی_الله_کلامی
#محمد_کیخسروی
#ابراهیم_لآلی
#حزین_لاهیجی
#مجید_لشگری
#حسن_لطفی
#علی_اکبر_لطیفیان
#علیرضا_لک
#میثم_مؤمنی_نژاد
#سید_رضا_مؤید
#فدایی_مازندرانی
#طوفان_مازندرانی
#سید_حسن_مبارز
#سعید_مبشر
#مصطفی_متولی
#محمدعلی_مجاهدی
#حمیدرضا_محسنات
#احسان_محسنی_فر
#جواد_محمد_زمانی
#بردیا_محمدی
#جلال_محمدی
#وحید_محمدی
#مرتضی_محمود_پور
#مهدی_مردانی
#یاسر_مسافر
#محمدهاشم_مصطفوی
#حسن_معارف_وند
#علی_مقدم
#مهدی_مقیمی
#محمدحسین_ملکیان
#رحیم_منزوی
#حیدر_منصوری
#محمدجواد_مهدوی
#عبدالحسین_میرزایی
#یوسفعلی_میرشکاک
#سید_محمدجواد_میرصفی
#سید_محمد_میرهاشمی
#علی_اکبر_نازک_کار
#محسن_ناصحی
#سید_نیما_نجاری
#احسان_نرگسی
#رضا_نظاری
#مهدی_نظری
#قاسم_نعمتی
#مرضیه_نعیم_امینی
#محمدعلی_نوری
#حبیب_نیازی
#ژولیده_نیشابوری
#آیت_الله_وحید_خراسانی
#سید_مهدی_وزیری
#یونس_وصالی
#علیرضا_وفایی
#سید_هاشم_وفایی
#سید_پوریا_هاشمی
#جواد_هاشمی_تربت
#نفیسه_سادات_هاشمی
#حسین_هدایتی
#رضا_یزدانی
#علی_اصغر_یزدی
#سید_مرتضی_یعقوبی_آل
#مسعود_یوسف_پور
#محمود_یوسفی
#گروه_یامظلوم
#حیدر_یغما
#زبان_حال_امام_علی سلاماللهعلیه
#مناجات_با_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#مظلومیت_امام_علی سلاماللهعلیه
ای پس از تو درد و غم، تقدیر من!
گریه روز و شب، گریبانگیر من
بی تو اشکافشانی من دیدنی است
بی سر و سامانی من دیدنی است
خود ببین حال پریشان مرا
گریهی سر در گریبان مرا
کار من، هنگام و بی هنگام، اشک
صبح، اشک و ظهر، اشک و شام، اشک
گفتنی بسیار دارد چشم من
گریهی سرشار دارد چشم من
سر برآر از خاک و با چشم خدای
خود ببین این گریههای هایهای
سر برآر و بنگر این دلخسته را
گریهی آهسته و پیوسته را
هر کجا یاد از تو میآرد علی
سر به دوش گریه بگذارد علی
از گل اشک است گلشن، دامنم
دیدهای بی گل ندیده گلشنم
مردمان را گریه شد درمان درد
گریه امّا درد من درمان نکرد
#جواد_هاشمی_تربت
@poem_ahl
#مناجات_با_حضرت_زینب سلاماللهعلیها
#مدح_حضرت_زینب سلاماللهعلیها
#مرثیه_حضرت_زینب سلاماللهعلیها
دوست دارم که ترک لاف کنم
خلوتی رفته اعتکاف کنم
تا شوم مْحرم حریم دمشق
کعبهی عشق را طواف کنم
سخن از کاف و ها و یا گویم
صحبت از عین و شین و قاف کنم
حرف از معنی حجاب زنم
یاد از بانوی عفاف کنم
اولین حرف و آخرین مطلب
السلام علیک یا زینب
السلام ای ملیکه الدنیا
السلام ای شفیعة العقبا
السلام ای نبیره ی یاسین
السلام ای نتیجه ی طاها
السلام ای سلالة الحیدر
السلام ای سلیلة الزهرا
السلام ای حسن ز پا تا سر
السلام ای حسین سر تا پا
برده ای نور عین و عین نور
تو از این پنج نور فیض حضور
ای تو ناموس ایزد متعال
مایهی افتخار احمد وآل
فاطمه عصمت و علی خصلت
مجتبی سیرت و حسین کمال
ای حریم تو احسن المأمن
وی مدیح تو افضل الاعمال
دم ز تو می زنیم در همه دم
یاد تو می کنیم در همه حال
ای که یادت نمی رود از یاد
پدر و مادرم فدای تو باد
فاطمه زاده و علی حسبی
علوی زاد و فاطمی نسبی
کرمت شامل رجال و نساء
حرمت مستجار شیخ و نبی
ای ملقب به زین أب زینب
تو سزاوار اینچنین این لقبی
زینبت خوانده است گرچه خدا
به خدا زین جد و ام وابی
ای تو آئینهی صفات حق
عفت تام، عصمت مطلق
خطبه هایت مبلغ مکتب
گریه هایت مروج مذهب
از تو باید سرود در هر روز
بر تو باید گریست در هر شب
چه بگویم که در رسالهی عشق
عشق فتوا دهد بر این مطلب
با ادب با وضو بباید برد
نام علیا مخدره زینب
وه که نامت به وحی تمثیل است
زانکه نام آور تو جبریل است
ای خداوند عشق یا زینب
عبد در بند عشق یا زینب
گر نبود عشق تو جدا می گشت
بند از بند عشق یا زینب
زیر و رو کرده ایم کون و مکان
نیست مانند عشق یا زینب
عشق اگر عشق توست ما همه ائیم
آرزومند عشق یا زینب
کیستی ای به عشق سنگ محک
عشق را با تو هست حق نمک
عقل، مجنون توست سیدتی
عشق مفتون توست سیدتی
ماندگار است تا ابد اسلام
لیک مدیون توست سیدتی
حج و صوم و صلاة وخمس و زکات
همه مرهون توست سیدتی
نه فقط کربلا و کوفه و شام
کعبه ممنون توست سیدتی
همه هستی خود فدا کردی
دِین خود را به دین ادا کردی
محو صبر تو حضرت ایوب
مات اشک تو یوسف و یعقوب
یاد تو در ضمیر جان محفوظ
نام تو در کتاب دل مکتوب
گرد و خاک حریم پاک تو را
حور با گیسویش کند جاروب
توئی آنکس که بس مصیبت دید
شد به ام المصائبی منصوب
چه مصائب که پیر کرده تو را
بلکه از عمر سیر کرده تو را
آنکه از بار غم خمیده توئی
داغ بر روی داغ دیده توئی
آنکه هم بوده مادر دو شهید
هم شده مادرش شهیده توئی
آنکه از خیمه گاه تا گودال
همهی راه را دویده توئی
آنکه فریاد وا حسینایش
از زمین بر فلک رسیده توئی
توئی آن زن که رفت مردانه
کوفه زندان و شام ویرانه
توئی آن بانوئی که فاضله بود
بری از نقص بود و کامله بود
توئی آن بانوئی که در دل شب
گرم راز و نیاز و نافله بود
توئی آن بانوئی که بر لب او
نه گلایه نه شکوه نه گله بود
توئی آن بانوئی که چل منزل
در اسیری، امیر قافله بود
راه را با حسین کردی طی
تو به محمل، حسین بر سر نی
چون که می رفتی ای علی رفتار
به سوی قبر احمد مختار
تا حریم رسول اکرم بود
پیشگاه تو حیدر کرار
هم حسن همرمت بدی ز یمین
هم حسین از پیت شدی ز یسار
تو کجا روی ناقهی عریان
تو کجا بین کوچه و بازار
خاطر عاطر تو آزردند
بزم نامحرمان تو را بردند
ای مهین جلوهی دلارائی
وی بهین اسوهی شکیبائی
ما همه ذره و تو خورشیدی
ما همه قطره و تو دریائی
ای وجودت مطاف درد وغم
در لقب کعبه الرزایائی
آنهمه داغ دیدی و گفتی
من ندیدم به غیر زیبائی
همه مبهوت و مات بینش تو
آفرین ها بر آفرینش تو
گر شود صبر با تو رو در رو
پیش پای تو می زند زانو
صابران را تو برترین اسوه
شاکران را تو بهترین الگو
درد جان را محبتت درمان
زخم دل را ولایتت دارو
ما فقیر تو و تو مستغنی
ما گدای تو، تو شهبانو
هر چه هستیم خوب یا که بدیم
چنگ بر تار معجر تو زدیم
من کجا مدح دخت دخت رسول
ناز پروردهی علی و بتول
ای عقیله میان هاشمیان
عاجز از درک تو تمام عقول
تا بیایم به آستان بوسی کی
به من می دهی تو اذن دخول
به سر آمد مدیحه و پایش
بزن از راه مهر، مْهر قبول
«تربتم» لیک کمترم از خاک
باد ارواح العالمین فداک
#جواد_هاشمی_تربت
@poem_ahl
#زبان_حال_حضرت_ام_کلثوم سلاماللهعلیها
#مرثیه_حضرت_ام_کلثوم سلاماللهعلیها
کمتر کسیست در غم من انجمن کند
از من سخن بیاورد، از من سخن کند
«دلهای جمع را کند آشفته یاد من
راضی نمیشوم که کسی یاد من کند»
یاد آورم ز قاسم و عبّاس و اکبرم
چشمم نظر چو بر گل و سرو و سمن کند
غوغای کربلا، غم کوفه، حدیث شام
جان بر لبم رسانَد و خون، قلب من کند
ما را خرابه، جای شد و هیچ کس نگفت:
باید که لاله جلوه به صحن چمن کند
از بازگشتمان به مدینه کنایتیست
هر کاروانِ خسته که رو در وطن کند
بار مرا اگر چه اجل بسته است و باز
خوش روبهرو مرا به حسین و حسن کند
شرمندۀ محبّت زینب شوم که آه!
باید دوباره جامۀ ماتم به تن کند
وقتی کفن برای من آماده میشود
او باز گریه بر بدن بیکفن کند
#جواد_هاشمی_تربت
@poem_ahl
#مناجات_با_امام_حسین سلاماللهعلیه
#مرثیه_امام_حسین سلاماللهعلیه
#مرثیه_حضرت_زینب سلاماللهعلیها
#گریز_حضرت_علی_اکبر سلاماللهعلیه
بلبل در قفسیم و ز چمن می گوییم
یا اویسیم و مدیحت ز قرن می گوییم
یا که مانند مسافر ز وطن می گوییم
«گر چه دوریم به یاد تو سخن میگوییم
بعد منزل نبود در سفر روحانی»
در دلم بود شوم زائر بین الحرمین
مادرم بود مشوّق که ادا سازم دین
پدر آهسته مرا گفت که ای نور دو عین!
«هر دری بسته بود جز در پرفیض حسین
این در خانه ی عشق است که باز است هنوز»
کیست آن کس که به نام تو عسل نوش نگشت؟
قصّه ی تو که شنیده است که مدهوش نگشت؟
یاد تو از دل تاریخ فراموش نگشت
«دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت
آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست»
غرقه ی اشک غمت را هوس ساحل نیست
کشته ی شوق تو را شکوه ای از قاتل نیست
هر دلی را که نشد لطف تو شامل، دل نیست
«هر که از عشق تو دیوانه نشد، عاقل نیست
عاقل آن است که از عشق تو دیوانه شود»
دست اگر هست همانا ید بیضا باشد
لب اگر هست لب لعل مسیحا باشد
غم اگر هست غم یوسف زهرا باشد
«دل اگر هست دل زینب کبری باشد
آفرین باد بر این همّت مردانه ی دل»
عرشیان پا به حریم تو به حرمت بزنند
به مقامت به لب انگشت ز حیرت بزنند
خطبه ات خوانده، دم از اوج بلاغت بزنند
حوریان از غم تو لطمه به صورت بزنند
قدسیان ناله برآرند که جانم زینب
در مدینه غم بی دستی سقّا مبرید
قصّه ی مادر و گهواره و یغما مبرید
خبر از دختر و طشت و سر بابا مبرید
«نام اکبر به سر تربت لیلا مبرید
بگذارید جوان مرده قراری گیرد»
#جواد_هاشمی_تربت
@poem_ahl