.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
#بحر_طویل
🔸️بند اول
باز در شهر مدینه شده غوغا، به درِ خانهی لیلا، که عروس است به زهرا، بود همسر شاه شهدا، حضرت ارباب، همان گوهر نایاب، حسین بن علی مظهر آداب، از این خانه خدا خواست که یکبار دگر جلوهی احمد به ظهور آورد و عشق به طور آورد وعرش به شور آورد، آنگاه خدا خلق نمود، ماه رخی بدر تمام، مظهر اسماء سلام، آنکه گرفته است به کام، از در میخانه دو جام، نجل حسین بن علی، حضرت شه زاده علی اکبرلیلا، که بود شبه رسول دو سرا، خازن اقلیم وفا، ثانی حیدر که بود شیر خدا، دیده گشوده است به دنیا، بود شافع عقبا، همان کس که بود گل پسر حضرت زهرا، چه زیباست، دل آراست، خدا غرق تماشاست، لبش آب حیات است و دمش همچو مسیحاست، برای بنی هاشم بخدا ثانی طاهاست، بگویم به همه اکبر لیلاست، کسی که به علی نور دو عین است، پسر ارشد آقام حسین است، قمر، روی منیرش، دو عالم همه مجنون و اسیرش، خدایست ضمیرش، بود حضرت ارباب امیرش،
🔸️بند دوم
سحرصبح ولادت چو در آغوش گرفت از کف لیلا پسرش را، نه، بلکه قمرش را، همه بال و پرش را، نظر انداخت به رخسار نکویش، به مویش، و بزد بوسه مکرر به پیشانی ورویش، سپس داد به دست علی عالی اعلا پسرش را، و گفتا به پدر، کی همهی هستی من باد فدایت،شوم خاک سرایت، بمیرم همه دم من ز برایت، بگیر این کودک من را، بخوان نغمهی توحید به گوشش، بِنگر جوش و خروشش، و بده جرعه ای از کوثر زهرایی زهرا، که تویی باده فروشش، علی آن عالی اعلا، که بود خاک درش عرش معلا، جنان از قدمش گشته مصفا، و بود خلقتش از سوی خداوند معما، گرفت از کف سالار شهیدان پسرش را، قمرش را، همه بار و برش را، نظر انداخت به سویش اذان گفت به گوشش، و سپس بوسه بزد بر لب و رخسار نکویش، به رویش، به سویش، و تبریک بگفتا به لیلا، و چنین گفت در آن دم، که خدا کرده عنایت به وجود پسرت، همچو مسیحاست، ملک گرم تماشاست، چه زیباست دل آراست، وجناتش همه چون ختم رسل حضرت طاهاست، در این عرصه مجدد، طلوع کرده محمد، که از این خانه در آمد، بگو نام گرامش چه گذارم، به دل شور و به سر شوق تو دارم، که این طفل عزیز است برایم، خدا کرده عطایم، که چون نای نی هر دم به نوایم.....
🔸️بند سوم
تاحسین بن علی گفت به بابا، که پدر جان، اجازه دهی این مولد فرخنده نهم نام به نامت، که از عرش خدا داده سلامت، دو عالم همه رامت، تویی ساقی و عالم همگی تشنهی جامت، تبسم به لب آورد علی، مظهر ذات ازلی، گفت به آوای جلی، کی به فدای تو همه عالم و آدم، و فدای سر این گل پسرت، بال و پرت، نور دو چشمان ترت بانی زمزم،
من رضایت دهم اینکه تو علی نام نهادی، نه علی، بلکه علی اکبر لیلاست، جگر گوشهی زهراست، همه هستی باباست، دعا میکنم این طفل به پیری، شود پشت و پناهت، سپاهت، و یا نور نگاهت، الهی که نبینی تو داغش خزان یا که بیفتد به باغش، به دنیا، و یا در دل صحرا، و مولا دو چشمان خدایش پر از اشک شد و ناله زد از سینه پر درد، دعا کرد ، و آهسته بگفتا، که افسوس، شود یکه و تنها،و کشته شود از کینهی اعدا، و بیفتد تن پاکش به صحرا، و خشکیده شود ساحل لبهای عطش سوز مسیحاش، تنش روی زمین، آمده باباش،
هوای دل من کرببلایی شد و، چون مرغ هوایی شد و تا عرش پرو بال گشود و به حرم روی نمود و دم جانسوز سرود و به نوا گفت بخوانید شما اهل تولا.....
(بالا بلند بابا گسیو کمند بابا اگه تو بری تو غریبی دل به کی ببنده بابا)
#بحرطویل
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام_ولادت
#مرتضی_محمودپور✍
..............................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
تناقض
از پیمبر یا خدا دربارهی حیدر بپرس
یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس
گل بهخوبی میشناسد باغبان خویشرا
وصف ساقی نجف را از میِ کوثر بپرس
معنی مرد خدا را نیمهشب از نخلها
معنی شیر خدا را روز از لشکر بپرس
هیچ دیواری نمیشد مانع راه علی
از شکاف کعبه و دروازهی خیبر بپرس
در دل تاریخ آوای "سلونی" زنده است
مشکلات سخت را از صاحب منبر بپرس
نه! فرار ازجنگ هرگز درمرام شیر نیست
قصه را از بدر یا احزاب یا خیبر بپرس
گاه برتر میشود یک نوکر از صد پادشاه
این تناقض علتی دارد که از قنبر بپرس
بین شعله با علی یا در گلستان بی علی؟
شوق آتش را از ابراهیم پیغمبر بپرس
#
جمع خواهدشد پیمبر باعلی در یکبدن؟
ما نمیفهمیم این را از علیاکبر بپرس
#مجتبی_خرسندی
#مدح_امیرالمومنین
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام_ولادت
..................................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام_ولادت
ملک قنداقه اش را با شکوه محشر آورده
و گل از خاک پای شاهزاده سر در آورده
برای شاخه ی سدره خدا برگ و بر آورده
گمانم نسل زهرا باز هم پیغمبر آورده
و بعد از لولو و مرجان خدا یک گوهر آورده
همان که مات خود کرده است ماه آسمانی را
به لبخندش دو چندان کرده شوق زندگانی را
محبت را سیادت را رسول مهربانی را
علم کرده است در تاریخ مفهوم جوانی را
که حرفی از تمام حرف ها زیباتر آورده
زمین از ابر رحمت موج زد مانند دریا شد
دم عیسی بن مریم باد زلف این مسیحا شد
نبی بعد نبی در احترام مقدمش پا شد
حواس عرش محو دست های ام لیلا شد
همان دستی که ماهی چون علی اکبر آورده
علی روح جوانی شد که غم از پیر میگیرد
که خورشید از نگاهش نور عالم گیر میگیرد
وقار از راه رفتن های او تاثیر میگیرد
اذان روزی سه نوبت از لبش تکبیر میگیرد
که اسلام از لبان او اذانی دیگر آورده
پس از خورشید تشنه میشود مهتاب هم تشنه
برای دیدن لبهای تو شد آب هم تشنه
زبان میگفت گشته مثل تو ارباب هم تشنه
از آن داغی که شد گهواره ی بی تاب هم تشنه
ببخش این شعر ها را که فقط چشم تر آورده
شاعر: #احمد_حیدری✍
.......................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
،
بهترین الگو !
.
ای همه تاریخ مدیونت جوان
وی همیشه عشق ممنونت جوان
تو نویدِ زندگانی میدهی
پیر گردون را جوانی میدهی
.
با تو هستم ای مسلمان جوان
باتو هستم ای جوانِ مهربان
پای تا سر چشم باش و گوش باش
فتنه دورت را گرفته هوش باش
.
دور تا دورت پُر از اهریمن است
در رهت ای دوست صدها دشمن است
نا مسلمانند کافر کیش ها
گرگهای در لباس میش ها
.
یوسفم از چاه ها آگاه باش
با خبر از راه و صدها چاه باش
خیل صیادان کمین ات کرده اند
اشعری ها قصد دین ات کرده اند
.
وای ما گر صید صیادان شوی
وای اگر مجذوب شیادان شوی
هوشیارست اهرمن هشیار باش
خواب دیده بهر تو بیدار باش
.
عاشق حق ، پیرو باطل مشو
شیعه گی کن از علی غافل مشو
با علی محبوب داور میشوی
بی علی از هیچ کمتر میشوی
.
خیز بر دامان مهرش چنگ زن
شیشه ی عمر عدو را سنگ زن
ای جوان مانند زهرای جوان
با علی تا آخرین ساعت بمان
.
کسب دانش جز در این مکتب مکن
خالی از کف دامن زینب مکن
با حسین ابن علی سرمست شو
دستبوس ساقی بی دست شو
.
جرعه ای از ساقی کوثر بگیر
ای جوان درس از علی اکبر بگیر
بهترین پیر جوانانست او
نکته دان نکته داناست او
.
شمع جمع عالمین است این جوان
پاره ی قلب حسین است این جوان
گر چه محروم از جوانی کام اوست
آبروی هر جوان ، از نام اوست
.
گر چه از داغش جهانی پیر شد
این جوان در عشق ، عالمگیر شد
عِلم و حِلم و هیبت اش پیغمبری
عزم و رزم و اقتدارش حیدری
.
این سوال خصم ، از یکدیگر است
این پیمبر ، یاعلی ، یا اکبر است ؟
کشته شد بین دو دریا تشنه لب
تا دهد بر عالمی ، درس ادب
.
بسکه آزاده ، ز مادر زاده شد
پیش مرگ رهبری آزاده شد
ای جوانان اکبری باید شویم
حیدرّی حیدرّی باید شویم
.
حیدر توکلی✍
........................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
#ولادت_شهزاده_حضرت_علیاکبر_علیهالسلام
خورشیدی و میان قمرها نشاندنت
مهتابی و به چشم سحرها نشاندنت
نام تو میبرم جگرم داغ میشود
تو آتشی به روی جگرها نشاندنت
جانِ حسین جانِ علی جانِ مصطفی
تو جانی و به قلبِ پدرها نشاندنت
حک کردهاند نام تو را فاتحانِ رزم
حکاکها به تیغ و سپرها نشاندنت
هرجا که رد شدی همهاش سجدهگاه شد
هرجا که آمدی روی سرها نشاندنت
ای چشم روشنیِ علی چشمِ فاطمه
تو نوری و میان نظرها نشاندنت
گفتند یاعلی و خدا جان درست کرد
اصلا نجف برای تو ایوان درست کرد
ای از همه به معنیِ اکبر شبیه تر
از هرچه گفتهام به پیمبر شبیه تر
ای شیوهی کریمی تو مجتبی سرشت
ای برکتت به حضرت کوثر شبیه تر
اللهاکبر از رجزِ مرتضاییات
ای ضربهات به ضربهی حیدر شبیه تر
شمشیر کش به هیبت مولا که میشوی
از هرکسی به دیدهی قنبر شبیه تر
با دستمال زردِ نبردِ علی بیا
ای جنگِ تو به صحنهی محشر شبیه تر
طوری به روی دست تکاندی سپاه را
باشد به کندن درِ خیبر شبیه تر
انگار کعبه خورده تَرَک حیدر آمده
یعنی علی به شکل علی اکبر آمده
جانم به دستهای گدایان گرفتنت
با زُلفِ خویش جمع پریشان گرفتنت
قبل از مدینه خانهی تو دیده میشود
ای جانِ من به شیوهی مهمان گرفتنت
وقت اذان ملاحظه کن که بعید نیست
از هر صفی علی دو سه قربان گرفتنت
وقت اذان مقابل بابا خدات گفت :
قربان از حسین چنین جان گرفتنت
برگشتهای به خیمه ببوسی لبِ حسین
قربانِ بوسه از لب سوزان گرفتنت
این بیت را برای عمویت نوشتهام
جانم فدای مَشک به دندان گرفتنت
لیلا که مُرد با لب پُر خون صدا زدی
آمد دلت که پیش پدر دست و پازدی...
(حسن لطفی ۴۰۰/۱۲/۲۲)
#دکتر_حسن_لطفی
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام_ولادت
..................................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#ميلاد_حضرت_علي_اكبر
میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام
گوهر خورشید
نام زیبا و نکویت گرعلیّ اکبراست
چهره ات تصویری از زیبایی پیغمبراست
تو زلال چشمه ی خیر کثیری برهمه
لعل لب های تو تمثیلی زحوض کوثراست
ساحل آرامش جان و دل بابا شدی
دامن مولا ز موج عشق، غرق گوهراست
طرز صحبت کردن تو شور برپا می کند
لحن بابا گفتن تو از عسل شیرین تر است
صد هزاران یوسف مصری شود مجنون تو
یوسف لیلایی و حُسنت ز یوسف برتر است
ای که مثل آفتابی زر فشانی می کنی
گوهر خورشید ی و دامان تو پُر از زر است
از نفس های تو عطر باغ جنت می چکد
درکلامت پرتو توحید و نور داور است
غیر زیبایی کسی درخُلق وخوی تو ندید
هم جلالت هم جمال تو بهشتی منظر است
می وزد عطر دعای مستجاب از سجده ات
آسمان از یارب تو غرق ماه واختر است
درس آزادی وایثار و مرام و عشق توست
آبروی هرجوانی که خدایی باور است
ای اذان گوی نماز صبح عاشورای عشق
اشهد بانگ اذان تو شهادت آور است
نام تو لرزه به جان دشمنان می افکند
رزم تو یادآور رزم علی در خیبر است
گرکه مهمان نگاه مهربان تو شوم
در تهی دستی محشر روزگارم محشر است
هرزمان نام تو جاری می شود درشعر من
درغم وشادی «وفایی» اشک هایش پرپر است.
#سید_هاشم_وفایی✍
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
هدیۀ خداوند
آیتی دیگر ز رحمان ورحیم آورده اند
جلوه ای از جلوۀ خُلق عظیم آورده اند
ازبهشت آرزوی ما شمیم آورده اند
هدیه از سوی خداوند کریم آورده اند
بشکفد گل های جنّت تا زلبخند حسین
شاد می گردد خدا ازجان خرسند حسین
آمدی تا دردل ما عشق را افزون کنی
آمدی تا عاشقان را واله و مفتون کنی
آمدی تا مات رویت دیدۀ گردون کنی
آمدی تا امّ لیلا را به خود مجنون کنی
یوسف لیلا همه محو جلالت گشته اند
هاشمی رو مات آن خال جمالت گشته اند
خواستم گویم گُلی،دیدم که ازگل برتری
گویمت گر یوسفی امّا تواز یوسف سری
دلفریبی، دلنوازی، نازنینی، دلبری
مه جبینی، گلعذاری، توعلی اکبری
بس که نیکویی بود درصورت ودرسیرتت
آفرین گوید خدا برخود زحسن خلقتت
انعکاس نور تو پیداست درآئینه ها
سرزده مهر تو از روز ازل درسینه ها
قدرتو برتر بود ازگوهر گنجینه ها
نام توسبزاست برلب شنبه وآدینه ها
دفتر اسرار را نام تو زینت داده است
بینش توعشق را تا عرش رفعت داده است
تو رسیدی مایه ی آرامش بابا شوی
مصطفای دیگری در گلشن طاها شوی
روز مردی درشجاعت تالی سقاشوی
سینه سرخ گلشن سرسبز عاشورا شوی
ای که انوار رشادت ازجمال منجلی است
رزم تو یادآور رزم آوری های علی است
ای اذان گوی حرم درصبح عاشورای دین
شد نماز عاشقان برپا ازاین آوای دین
گشت ظاهر از وجود قدسیت معنای دین
سرخ شد از خون پاکت آبی دریای دین
باغبـان را گرچه بار داغ تو بی تاب کرد
گلشن دین را زلال خون تو سیراب کرد
توکریم بن کریمی ما گدا وسائلیم
درگدائی از شما گرچه همه ناقابلیم
ما به شوق طوف کویت عاشقانه مایلیم
خود برات ما کرم فرما که بسته محملیم
روز میلاد توقلبی شاد می خواهیم ما
چون «وفایی» عیدی میلاد می خواهیم ما
#سید_هاشم_وفایی
.
#حضرت_علی_اکبر
#مدح_حضرت_علی_اکبر_ع
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
قاری والشمس و والضحی علی اکبر
حضرت داود کربلا علی اکبر
بود مسیحا حسین ، دم پسرش بود
حضرت موسی حسین ، عصا علی اکبر
قامت حُسنش ضریح اهل حرم بود
یوسف مصری کجا کجا علی اکبر
کربوبلا را جناب کعبه حسین است
مروه ابالفضل شد صفا علی اکبر
جبههی پیشانیاش چراغ هدایت
زلف سیه ، رایة الهدی علی اکبر
حی علی الکربلا نشسته به لبهاش
ماذنه ها را زده صدا علی اکبر
ماه در آیینه از ستاره خبر خواست
آینه فرمود انّما علی اکبر
گفت که افتادگی نشان کمال است
دید که رفتهست زیر پا علی اکبر
گر بدهد صد پسر خدا به حسینش
اصغر است ، اوسط است ، یا علی اکبر
پیرها حبیب ، طفلها علی اصغر
هرکه جوان بود گفت یاعلی اکبر
جلوهی تمثیل ، کربلای معلاست
اکبر اگر احمد است آمنه لیلاست
#وحید_عظیم_پور✍
.
.
#مدح_علی_اکبر_علیه_السلام
#11شعبان
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
🚩 #به_مناسبت_میلاد_سراسر_نور_شهزاده_حضرت_علیاکبر_علیه_السلام
مدینه و گل لبخند سیدالشهداست
شب است و خانه ثارالله و چراغ هداست
خدا عجب پسری داده بر امام حسین
که پای تا به سر آیینۀ رسول خداست
علی است نام و علی جلوه و علی آئین
علی جلال و علی صورت و علی سیماست
تمام چشم شده بـاغبان گلشن وحی
نگاهش از همه جانب به لالۀ لیلاست
تمامِ نـور بـود ذرّه، روی او خورشید
تمامِ حسن بود قطره، حسن او دریاست
خدا بـه یوسف زهرا دوباره یوسف داد
چه یوسفی که سراپای یوسف زهراست
هر آنکه دید جمال ورا به حیرت گفت
محمد است ؟علی؟ یا که سیدالشهداست؟
محمد است علی؟ یاحسین؟ یاحسن است؟
به پنج تن قسم این حُسن کلِّ پنج تن است
ز بـحر نـور درخشید گوهری دیـگر
و یا به دست خدیجه است کوثری دیگر
مـدینه مکه شده، مکه بیت عبـدالله
کنـار آمنه بینـم پیمبـری دیـگر
و یا که مکه شده خانۀ امام حسین
و یا ز کعبه درخشیده حیدری دیگر
دوباره فاطمه آورده یک امام حسن
و یا عیان ز حسین است منظری دیگر
مـگر که امبنین بـاز زاده عبـاسی
ظهـور کرده زعبـاس، منظری دیـگر
مگر دوبـاره حسینی دگـر ظهور کند
که بـاز جلوه کند روی اکبری دیـگر
به جز درِ حرمش را که باب قرب خداست
خداشناس نیـم گر زنـم دری دیـگر
همین بس است مرا لطف و رحمت وکرمش
که جان کبوتر بام و دلم بود حرمش
قدش چو نخلۀ طوبا و هر دلی چمنش
رخش چراغ وجود و وجود، انجمنش
عجب مدار اگر آید از ریاض بهشت
زند رسول خدا بوسه بر لب و دهنش
ز مکتبِ «اَوَلَسنا عَلَی الحق»اش پیداست
که جان تازه دهد بر حسین، با سخنش
هزار قـافـله دل از پیمبران خـدا
زدند چنگ محبت به زلف پر شکنش
تن مطهـرش از جان پاک نیکوتـر
سلام خلق و سلام خدا به جان و تنش
عجب نـدارم اگر بشنوند بوی بهشت
هزار یـوسف مصری ز بوی پیرهنش
قرار میدهد از دست، روی دست پدر
زبس که عاشق شمشیرها بـود بدنش
گشوده دیده به رخسار دلربای حسین
به عالم آمده تا جان کند فدای حسین
نخورده شیر بـود تشنه کامِ جامِ الست
به غیر دوست زده پشت پا به هر چه که هست
علی، حسین، حسن، زینبین یـا عباس
به هم دهند او را همچو لاله دست به دست
دو دست در دل قنداقه و دو چشم به دست
دلش بـه سلسلۀ زلف یـار شد پـا بست
گرفت جان به کف و ایستاد بر سر پا
به زخمهای تنش چوبههای تیر نشست
سلامِ عشق بـر آن عاشق خداجـوئی
که هر چه را به جز عهد دوست بود،شکست
روا بود که ننوشند خلق، آب حیات
زجام او که زجام عطش بود سرمست
اگـر نبـود خطا، آشـکار میگفتم
که این پسر بود از کودکی حسین پرست
جهان فداش که تا پای جان حسینی بود
هنوز نامده در این جهان حسینی بـود
الا تمام محمد به خلق و خوی و مرام
به خلق و خوی و مرام محمدیت سلام!
تـوئی شهید ولایت که از ولیت درود
توئی علی که ولیِّ خدات گفته سلام
شب ولادت تو آسمان به حیرت گفت:
که صبح یازدهم کس نـدیده مـاه تمام
قیامها بـه قیـام تـو متصل بـایـد
که زندگیت سراسر قیام بـود قیام
توئی که از شب میلاد بر قد و قامت
قُماط بـود بـه حج شهادتت احـرام
شهادت تـو بـه تـوحید آبـرو بخشید
ولایت تو همان دین ماست در اسلام
اگر چه نیست نکوتر عبـادتی ز نماز
بدون مهر تـو حتی بـود نماز حرام
هماره نـور دهد مشعل هدایت تـو
تمام طاعت "میثم" بود ولایت تو
#حاج_غلامرضا_سازگار✍
.
#ميلاد_حضرت_علي_اكبر عليه_السلام
مدح میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام
امشب مدینه نفحه ی پیغمبری گرفت
یا شهرِ عشق جلوه ی زیبا تری گرفت
یا باغبان به بَر گل نیلوفری گرفت
یوسف رسید و دوروبرش مشتری گرفت
یعقوبِ اِیل، یوسفِ ثانی مبارکت
اربابِ عشق، دلبرِ جانی مبارکت
تکبیر می کشند ملائک به هر طرف
اهلِ سما دوباره رسیدند صف به صف
آمد حسینِ دیگری از دامنِ صدف
این است رونماییِ شاهنشَه نجف
این مرتضاست، فاطمه، یا که پیمبر است
نه؛ این علی اکبر و از نسلِ حیدر است
خَلقاً شبیه حضرت طاهاست این پسر
خُلقاً مثالِ سیدِ بطهاست این پسر
رویش تمامْ جلوه ی مولاست این پسر
خویش، بگوی حضرت زهراست این پسر
هم زینب است و هم حسن و هم حسین اوست
بر زینب و حسین و حسن نورِ عین، اوست
میلاد او خدا به حسینش هدیه داد
به به، به مادرش که چنین گلْ پسر بِزاد
که قلب فاطمه ست از این نو رسیده شاد
بر او درود و تهنیتِ هر فرشته باد..
فرزندِ ارشدِ شَهِ کرب و بلاست این..
آری عصایِ پیریِ خون خداست این..
او در کلاس حیدرِ کرار قد کشید
در لشکرِ عموش، حسن وار قد کشید
شیرِ حسین بوده که، سردار قد کشید
او پا به پای میر و علمدار قد کشید
عالم مريدِ فنِ نَبرد و بیان اوست
داود محوِ نغمه و صوتِ اذان اوست
او در جوانی اش همه شور و شهامت است
اوجِ شکوه و عزت و اوجِ درایت است
روحِ نماز و طاعت و روحِ عبادت است
او بی نقاب جلوه ی روز قیامت است
در کربلا مطیعِ کلامِ حسین بود
زيباترين شهيدِ قيامِ حسین بود
ابن الحسین، یک نظرش بَس برایمان
کافیست روزِ حَشر کند یک صدایمان
یا این که امشبی بِکُند او دعایمان
امضا کند براتِ نجف - کربلایمان
ای«ملتمس»جز او نَطلب حاجتی زِ غیر
خواهی اگر شوی به جهان عاقبت بخیر
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#مربع_ترکیب
#مدح_حضرت_علی_اکبر
#حضرت_علی_اکبر
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
جان تازه به تن خسته و بی تاب تویی
ما همه خاک ترین و گهر ناب تویی
چهره ات داد گواهی خود مهتاب تویی
نو رسیده ؛ پسر حضرت ارباب تویی
نفس و هستی آرام دل و جان حسین
جان ِ عالم به فدای لب خندان حسین
آمدی روز کنی نیمه شب دنیا را
بنِشانی سر جا هیمنه ی دریا را
بکشانی پی خود دلشدهی شیدا را
خنده آورده ای امروز لب لیلا را
در این خانه کرم روی کرم بار شده
همه جا پخش شده شاه پسردار شده
پای تو سرو قدی نیست مگر افتاده
دلبری نیست که با دیدن تو دل داده
در حصار تو که ماندیم شدیم آزاده
مات و مبهوت صدای تو موذن زاده
ای به قد قامت تو نماز قامت بسته
به قد و قامت ِ تو کار قیامت بسته
از بزرگیت به هر کوچه و برزن گفتند
به تو با آن قد و بالات تهمتن گفتند
به پیمبر شدنت خَلقاً و خُلقاً گفتند
بخدا مدح تورا دوست و دشمن گفتند
هیچکس لایق آن نیست شود بالا دست
تا زمانی که در این خاک علی اکبر هست
پدرت خیره شده بَه چه نگاهی داری؟
با همان تیغه ی ابروت سپاهی داری
فنّ مخصوص خود توست سلاحی داری
غیر حفظ حرم عشق گناهی داری !؟
به هم آمیخته ای میمنه تا میسره را
وا کن از صفحه پیشانی بابا گره را
#محمدحسن_بیات_لو✍
#ولادت_حضرت_علی_اکبر
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
در شباهت به نظر نفسِ پیمبر شده است
بی جهت نیست که اسمش علی اکبر شده ست
.
چه بگویم من از آن ذات که ممسوس خداست
اکبر است و صفت اکبر ، مخصوص خداست
حرکات و سکنات و وجناتش طاها
مادرش آمنه بوده ست مگر یا لیلا ؟
.
با همه ، خُلق عظیمش سر احسان دارد
این پیمبر چه قدر تازه مسلمان دارد
ماه عالم شده از دیدن رویش سرمست
” پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست “
سنگ در دستش از اعجاز ، قمر می گردد
گر به خورشید بگوید نرو ، برمی گردد
جان علی ، جسم نبی ، جلوه ی کوثر بوده
سرّ لولاک ، از اول علی اکبر بوده
.
هر زمان عطر حضورش به هوا برمی خواست
نفس پنج تن آل عبا برمی خواست
ذاتش آئینه در آئینه پیمبر گشته
بارها از شب معراجِ خودش برگشته
قاب قوسینِ خداوند خم ابرویش
زد قدم زینب کبری به سر زانویش
.
بی نقاب آمدنش پیش عمو دیدنی است
به اباالفضل قسم قامت او دیدنی است
چه بگویم من از آن سرو خرامان بهشت
حرف حق را قلم خواجه ی شیراز نوشت :
.
” شاه شمشاد قدان ، خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان “
.
زلفش آن روز که در دست نسیم افتاده
سمت و سو داده به تحریر موذن زاده
کربلا هم عطشش چند برابر شده بود
تشنه ی صوت اذان علی اکبر شده بود
.
أشهدُ أنّ به این مرد ولی باید گفت
اشهدُ أنّ علی بعدِ علی باید گفت
.
جلوی چشم پدر ، رد شدنش را عشق است
أشهدُ أنّ محمّد شدنش را عشق است
باد آورده به همراه ، شمیم صلوات
می وزد بر سر کوی تو نسیم صلوات
ابر رحمت تویی و تشنه ی الطافِ تو دشت
مشک از چشمه ی چشمان تو پر برمی گشت
.
کیستی ای که پیمبر شدی از کل جهات
باز هم بر گل روی علی اکبر صلوات
.
چشم دنیا به تنت جامه ی احسان دیده ست
حسنی بودن تو بر چه کسی پوشیده ست ؟
رحمت واسعه ای ، اسب تو از روی کرم
وسط لشکر دشمن زده ناگاه قدم
می روی پشت سرت باد شده پا به رکاب
نام اسب تو عقاب است ، عقاب است عقاب
می شود صید نگاهت دل میدان حتی
باز شد روی تو آغوش بیابان حتی
.
رفتی آن گونه که شد دشت پر از عطر تنت
کربلا رنگ گرفت از نفس پیرهنت
.
ذات تو گرچه خلاصه شده ی پنج تن است
بعد تو دشت پر از عطر حسین و حسن است
.
بیشتر ریخت بهم رفتن تو قاسم را
کشت داغ تو جوانان بنی هاشم را
#مسعود_یوسف_پور✍
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر علیهالسلام
با تو فقیرهایِ غنی میشویم علی
مجذوب خاتمی یمنی میشویم علی
ما را نکرد مست ، شراب کسی فقط...
...مستِ فَمَنْ یَمُتْ یَرَنِی میشویم علی
قربان کُنیهای که به نامِ حسن زدند
یعنی فقط ابالحسنی میشویم علی
از خاکِ تو سرشته شدیم و به این حساب...
با هم برادرانِ تنی میشویم علی
تو از شرابِ حضرتِ حق خوردهای و ما
بد مستِ بادهای دهنی میشویم علی
وقتی که اکبراست امیرِ سپاه تو
روزِ ظهور آمدنی میشویم علی
آنکه علیاست معجزهی ابتدای او
اللهاکبر است فقط انتهایِ او
حیران توست چشم محمد شناسها
ای فاطمه نگاه ، خداوند یاسها
از آتشی که هست به بامت رسیدهاند
از شهرهایِ دور همهی آس و پاسها
جز تو حسین هیچکسی را ندیده است
یعنی نمیرسند به گَردت قیاسها
ای رفته بر جمالِ حسن ، کوچه را مبند
پَرت است دائما به تو هرجا حواسها
هربار پیشِ عمهی خود مدتی بمان
قدری نگاه کن به همین التماسها
تو مرتضایِ دومی و تیغ اگر کشی
پیشِ تو میدوند همه عمر و عاصها
ما عاشقیم قسمتِ ما بی ارادگی است
پس با حسین نسبت ما خانوادگی است*
لیلا نشسته است اگر در مقابلت
مجنون دویده است به دنبالِ محملت
لازم نبود اینهمه لشگر کشی کنی
گیسو نریخته دلِ باباست منزلت
دریا مُرکب است و درختان قلم ولی
تنها شمردهاند نَمی از خصائلت
عباس رفته مِجمرِ اسفند آورَد
از بسکه ریخته همه جا از فضائلت
آدم بهانه بود اگر سجده کردهاند
جبریل دیده بود کمی از شمایلت
امالبنین به بازوی تو وانیکاد بست
وقتی که ذوالفقارِ علی شد حمایلت
ای دومین علی هنرت را نشان بده
بر آلِ فاطمه جگرت را نشان بده
میدان محاطِ صولتِ پروردگاریات
دشتِ نبرد نعرهزن از تیغداریات
آنکه به سر نداشت هوایِ علی گُریخت
جانم فدایِ سر زدن و سر شماریات
کس را ندیدهایم از این خیلِ صد سپاه
در گردنش نمانده خط یادگاریات
عباس با حسین و خدا خیره گشتهاند
باد است و یال و منظرهی تکسواریات
سُم میزند به سنگ ، زمین داغ میشود
عقاب شیهه میکشد اسب شکاریات
پیچیده مدحِ رزم تو در کاخِ شام ، پس
تا شام رفتهاست سپاهِ فراریات*
یک خیمه است منتظرت بی خبر مرو
میدان که میروی کمی آرامتر برو
آبی نداشت ، روی زبانت زبان گذاشت
رفتی و دست بر جگرش ناگهان گذاشت
زانو نمیکشید بیاید کنار تو
از خیرِ جان گذشت و قدم نیمهجان گذاشت
تیغی نمیگذاشت که بابا بخوانیاش
سر خم نمود گوش به روی دهان گذاشت
هرکس که تیغ داشت به دورِ تو حلقه زد
هرکس که تیر داشت میانِ کمان گذاشت
هرکس که دور بود خودش را به تو رساند
هرکس رسید نیزهی خود را نشان گذاشت
جایی نماند تا که گذارند زخمّ نو
قومی رسید زخم روی استخوان گذاشت
ای داغِ مانده بر دلِ بابا بلند شو
یا لااقل به خاطرّ لیلا بلند شو.....
اشاره به حدیث:أَللّهُمَّ لَقِّنِی إِخْوانِی
*اشاره به مدح معاویه
#دکتر_حسن_لطفی
.
.
#مربع_ترکیب
#مدح
#میلاد_حضرت_علی_اکبر علیه السلام
امشب مدینه نفحه ی پیغمبری گرفت
یا شهرِ عشق جلوه ی زیبا تری گرفت
یا باغبان به بَر گل نیلوفری گرفت
یوسف رسید و دوروبرش مشتری گرفت
یعقوبِ اِیل، یوسفِ ثانی مبارکت
اربابِ عشق، دلبرِ جانی مبارکت
تکبیر می کشند ملائک به هر طرف
اهلِ سما دوباره رسیدند صف به صف
آمد حسینِ دیگری از دامنِ صدف
این است رونماییِ شاهنشَه نجف
این مرتضاست، فاطمه، یا که پیمبر است
نه؛ این علی اکبر و از نسلِ حیدر است
خَلقاً شبیه حضرت طاهاست این پسر
خُلقاً مثالِ سیدِ بطهاست این پسر
رویش تمامْ جلوه ی مولاست این پسر
خویش، بگوی حضرت زهراست این پسر
هم زینب است و هم حسن و هم حسین اوست
بر زینب و حسین و حسن نورِ عین، اوست
میلاد او خدا به حسینش هدیه داد
به به، به مادرش که چنین گلْ پسر بِزاد
که قلب فاطمه ست از این نو رسیده شاد
بر او درود و تهنیتِ هر فرشته باد..
فرزندِ ارشدِ شَهِ کرب و بلاست این..
آری عصایِ پیریِ خون خداست این..
او در کلاس حیدرِ کرار قد کشید
در لشکرِ عموش، حسن وار قد کشید
شیرِ حسین بوده که، سردار قد کشید
او پا به پای میر و علمدار قد کشید
عالم مريدِ فنِ نَبرد و بیان اوست
داود محوِ نغمه و صوتِ اذان اوست
او در جوانی اش همه شور و شهامت است
اوجِ شکوه و عزت و اوجِ درایت است
روحِ نماز و طاعت و روحِ عبادت است
او بی نقاب جلوه ی روز قیامت است
در کربلا مطیعِ کلامِ حسین بود
زيباترين شهيدِ قيامِ حسین بود
ابن الحسین، یک نظرش بَس برایمان
کافیست روزِ حَشر کند یک صدایمان
یا این که امشبی بِکُند او دعایمان
امضا کند براتِ نجف - کربلایمان
ای«ملتمس»جز او نَطلب حاجتی زِ غیر
خواهی اگر شوی به جهان عاقبت بخیر
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#مدح_حضرت_علی_اکبر
#حضرت_علی_اکبر
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
#مدح_حضرت_علی_اکبر علیه السلام
#رضا_قاسمی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
برای وصفِ تو با قلم -این زبانِ الکن- چه میتوان گفت؟
مؤذنا! در مقابلِ شوکتت فقط میتوان اذان گفت
گدایی ما بهانهای تا ضریحِ پابوسی کریم است
نمیشود از زیارتت دست شُست و از فقر و آب و نان گفت
چنان مقاماتی و کراماتی و حکایاتی از تو گفتند
که میشود در کتابتت مُرد و بعدِ مرگ از تو همچنان گفت
پیمبری یا که حیدری یا شکوهِ آیاتِ کوثری یا ...!
که میتوان با ثَنایَت از مدحِ خاندانِ تو همزمان گفت
به عشقت انگور داد محراب و تاک شد هر ستونِ مسجد
مناره نامِ تو را چشید و به خَلق، جای اذان، از آن گفت
تو آنچنان روشنی که حتی زبان به مَدحت گشود دشمن
به شوق یک دَم نفس کشیدن جهنم از جانِ آسمان گفت
بتاز ای ذوالفقارِ میدان! چه کردهای در غبارِ میدان؟
که دشمنت در فرارِ میدان به حضرتت حیدرِ جوان گفت
شکستِ یک شاخهات تبر میزند به دنیای باغبانت
حسین را کُشت، هر کسی در بهارِ سَروِ تو از خزان گفت
خلیلِ خنجر کشیده، حیران؛ ذبیح، از آنچه دیده حیران
که جبرئیل آمد از ذبیح عظیم، از مردِ امتحان گفت
ضریحِ پایین پای بابا! دلیلِ خونگریههای بابا!
چه میشود یک خدانگهدار، با دَمِ روضهات به جان گفت
.
.
میلادیه حضرت علی اکبر علیه السلام
هدیۀ خداوند
آیتی دیگر ز رحمان ورحیم آورده اند
جلوه ای از جلوۀ خُلق عظیم آورده اند
ازبهشت آرزوی ما شمیم آورده اند
هدیه از سوی خداوند کریم آورده اند
بشکفد گل های جنّت تا زلبخند حسین
شاد می گردد خدا ازجان خرسند حسین
آمدی تا دردل ما عشق را افزون کنی
آمدی تا عاشقان را واله و مفتون کنی
آمدی تا مات رویت دیدۀ گردون کنی
آمدی تا امّ لیلا را به خود مجنون کنی
یوسف لیلا همه محو جلالت گشته اند
هاشمی رو مات آن خال جمالت گشته اند
خواستم گویم گُلی،دیدم که ازگل برتری
گویمت گر یوسفی امّا تواز یوسف سری
دلفریبی، دلنوازی، نازنینی، دلبری
مه جبینی، گلعذاری، توعلی اکبری
بس که نیکویی بود درصورت ودرسیرتت
آفرین گوید خدا برخود زحسن خلقتت
انعکاس نور تو پیداست درآئینه ها
سرزده مهر تو از روز ازل درسینه ها
قدرتو برتر بود ازگوهر گنجینه ها
نام توسبزاست برلب شنبه وآدینه ها
دفتر اسرار را نام تو زینت داده است
بینش توعشق را تا عرش رفعت داده است
تو رسیدی مایه ی آرامش بابا شوی
مصطفای دیگری در گلشن طاها شوی
روز مردی درشجاعت تالی سقاشوی
سینه سرخ گلشن سرسبز عاشورا شوی
ای که انوار رشادت ازجمال منجلی است
رزم تو یادآور رزم آوری های علی است
ای اذان گوی حرم درصبح عاشورای دین
شد نماز عاشقان برپا ازاین آوای دین
گشت ظاهر از وجود قدسیت معنای دین
سرخ شد از خون پاکت آبی دریای دین
باغبـان را گرچه بار داغ تو بی تاب کرد
گلشن دین را زلال خون تو سیراب کرد
توکریم بن کریمی ما گدا وسائلیم
درگدائی از شما گرچه همه ناقابلیم
ما به شوق طوف کویت عاشقانه مایلیم
خود برات ما کرم فرما که بسته محملیم
روز میلاد توقلبی شاد می خواهیم ما
چون «وفایی» عیدی میلاد می خواهیم ما
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
#سید_هاشم_وفایی✍
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
شب رؤیائی
چون گشودند زهم دفتر دانایی را
زمزمه کرد ملک نغمۀ شیدایی را
کرد پرنور خدا این شب رؤیایی را
تا ببینند همه جلوۀ زیبایی را
هاتفی گفت در رحمت حق واشده است
خلقت روی علی اکبر لیلا شده است
این گل سرخ که رخساره ی احمد دارد
خال برگونه ی خود ابروی ممتد دارد
رنگ وبو ازچمن گلشن ایزد دارد
صورت وسیرت خود را زمحمّد دارد
همه گل ها بنشستند به نظاره ی او
تاکه بابا بزند بوسه به رخساره ی او
شاد شد قلب از دل خرسند حسین
شد زمین محو جمال گل دلبند حسین
آسمان مات شد از چهره ی فرزند حسین
همچو غنچه زده لبخند به لبخند حسین
ام لیلا همه دم غنچه خود می بوید
باحسین بن علی شکر خدا می گوید
مادر افکند نظر تا به مه دلجویش
دید یک هاله ی نوری به رخ نیکویش
که گل انداخته از بوسه ی بابا رویش
بوسه زد بررخ او کرد چوغنچه بویش
گفت ای نوگل من یوسف لیلا هستی
بهتر ازماه شب عید تو زیبا هستی
خوبرویان جهان محوجمالش هستند
باکمالان نه همین مات کمالش هستند
عرشیان باخبراز جاه وجلالش هستند
فرشیان عاشق دیدار ووصالش هستند
بنگرد هرکه ورا جلوه ی سرمد دیده
هم علی اکبرو هم روی محمّد دیده
دروجودش ز ازل روح عبادت دیدند
روی پیشانی او نور سعادت دیدند
درقدوقامت او شور رشادت دیدند
قدسیان دردل او شوق شهادت دیدند
شادی وغم شب میلاد علی درهم شد
غم چوآمد طرب وشوق ومسّرت کم شد
کاش ما آینه دار گل مولا باشیم
همه جا آبروی اهل تولا باشیم
ای «وفایی» همه آسوده به فردا باشیم
گرمحبان علی اکبر لیلا باشیم
هرکه درراه خدا با علی اکبر باشد
روز محشر همه جا با علی اکبر باشد
#سید_هاشم_وفایی✍
.
.
#آخر_مجلس
أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِ الله
قصد کردم رود مِی جاری کنم
از دلم آواربرداری کنم
بعد با انگور معماری کنم
جای آنکه کار تکراری کنم
با توسل کارهایی نو کنم
چندرکعت سجده سمت تو کنم
گرچه ابروی تو محرابی کج است
این مسیر کج به ایمان مُنتَج است
دور تو گردیدنِ ما صد حج است
این عبارت صورتش چون مخرج است
نفس تو نفس نفیس حیدر است
خَلق و خُلق و منطقت پیغمبر است
مُرغِ غم از ساحلِ دریات رفت
با گُلات هوش از سر باغات رفت
آینه ، قربانِ سر تا پات رفت
تا که خندیدی دل بابات رفت
نور را منشور ، طِیفی می کند
با تو اربابم چه کیفی می کند
مَسلَکت ، آدابِ یک فرهیخته!
صوت تو شب را به تب آمیخته
پای محرابت مُوذن ریخته
از اذانت صد بلال آویخته
بارِ رودِ اَشهَدَت را ، جو کشید
یاعلی گفتی و عالم هو کشید
نام حیدر قاب قرآنت علی
ما عجمهائیم سلمانت ، علی
در نجف خوردیم از نانت علی
فاطمهوار است احسانت..، علی
قنبر خوان سِترگت بوده ایم
نوکرِ مادربزرگت بوده ایم
ما گداها عشق را فهمیده ایم
هر زمان خندیده ای..، خندیده ایم
وصف جودت را فقط نشنیده ایم
دودِ بامِ خانه ات را دیده ایم
بانی رزق گدایانی..، خودت
در کَرَم یکپا حسنجانی خودت
در طلوعت گریه ی شب را ببین
ماه! دورت رقص کوکب را ببین
رد شدی از کوچهها..،تب را ببین
با تو ذوقِ عمهزینب را ببین
عمه تشویشش به ظاهر جمع شد
از رکاب خویش خاطرجمع شد
با تو خواهر سرفرازی می کند
حس امنِ بی نیازی می کند
گیسوانت چه نازی می کند!
روی دستت تاببازی می کند
سهم لب هایش به جز لبخند نیست
این سهساله روی پایش بند نیست
نیزه را تا اختیارش می کنی
دشمنت را تار و مارش می کنی
تیغ خود را ذوالفقارش می کنی
هر کسی آمد ، شکارش می کنی
رزم حیدروارِ تو بیداد کرد
ساقی اهل حرم را شاد کرد
آب را آتش زده لب های تو
خیمه راه افتاد..، پشت پای تو
آه از اندوهِ جانفرسای تو
مُرد وقت رفتنت..، بابای تو
وای اگر پیمانه خون در خُم کند
اسب تو راه حرم را گم کند
کوچه وا کردند...، زهرایت کنند
خون به قلب ام لیلایت کنند
قطرهقطره ، قدرِ دریایت کنند
تکّهتکه ، ارباًاربایت کنند
آه! بابا دیگر آن بابا نشد
چند عضوی از تنت پیدا نشد
سید پوریا هاشمی✍
بردیا محمدی✍
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
والا علی اکبر علیه السلام
طنین عشق به مافوق کهکشان می رفت
صدای شورِ بشر تا به لامکان می رفت
نفس نفس پر و بال فرشتگان می رفت
خبر به دست ملائک به آسمان می رفت
تمام عرش ز شوق شنیدش پا شد
خبر رسید به بالا..،حسین بابا شد
به رودخانه تمنای وصل دریا داد
به جبرئیل کمی فرصت تماشا داد
به دست مریم اربابمان،مسیحا داد
خدا ودیعه ی خود را به ام لیلا داد
عروس فاطمه با یک گُلَش بهار آورد
برای دلبر کُون و مکان نگار آورد
گلاب های جهان مست عطر شببویند
هزار شانهبهسر لابهلای گیسویند
تمام بیشه به دنبال ناز آهویند
به شیرزاده به غیر از علی چه می گویند؟!
حسین در بغل خویش لایلایش کرد
برای بار نخستین علی صدایش کرد
ستاره تا که نگاهی به قرص ماه انداخت
نماز بندگی عرش را به راه انداخت
هزار یوسف دلداده را به چاه انداخت
تمام آینه ها را به اشتباه انداخت
دو تیغ ابروی اکبر به مرتضی رفته
چِقَدر خُلقاً و خَلقاً به مصطفی رفته
خبر دهید به خُم ها شراب ناب آمد
به چشمهسار بگوئید روح آب آمد
به گوش شب برسانید آفتاب آمد
کریم زاده ای از نسل بوتراب آمد
نبی که نیست ولیکن نبوتش علنی است
اصول تربیت او حسینی و حسنی است
از آن زمان که گِلم را به عشق اَفشُردند
مرا به دست کسی غیر یار نسپردند
تمام شهر ز خوانش طعام می بُردند
هزار جُون سر سفره اش نمک خوردند
فقیرهای درش گرم سروری هستند
غلام های حسین از دم اکبری هستند
به آفتاب بگو خلوتی اجاره کند
به ذره گر نظر لطف،ماهپاره کند
اگر به خاک سر کوی خود اشاره کند
به آسمان رود و عرش را نظاره کند
هنوز برکه ی ما عکس ماه را دارد
گدای پشت درش حکم شاه را دارد
شکوه کوه حرا شانه های شهزاده
عبای سبز محمد عبای شهزاده
قیامتی است نماز عشای شهزاده
بلال ها همه مات صدای شهزاده
علی به کنگره ی شهر تا اذان می گفت
حسینِ فاطمه در هر فراز..،جان می گفت
نسیم با سر زلفش همیشه درگیر است
غلاف آهنی اش جایگاه شمشیر است
لب تشهدی اش پرتگاه تکبیر است
درست مثل اباالفضل این پسر،شیر است
همیشه شانه به شانه کنار عباس است
به نام حضرت زهرا چقدر حساس است
عقاب از نفس کرکسی نمی ترسد
و باغ یاس ز خار و خَسی نمی ترسد
رقیه در بغلش از کسی نمی ترسد
ز درد و غصه و دلواپسی نمی ترسد
رشید اهل حرم،رهبر سپاه حسین
پناه فاطمیات است جانپناه حسین
بنا بر این شده مثل عمو علم بزند
تمام لشکر کفار را بهم بزند
و قبل از آنکه دمِ رفتن از حرم بزند
کمی برای پدر جانِ خود قدم بزند
چِقَدر با قد و بالاش عشق می کرده
حسین وقت تماشاش عشق می کرده
مخدّرات برایش نقاب آوردند
برای نور جبینش حجاب آوردند
حنای سرخ به قصد خضاب آوردند
برای باز شکاری عقاب آوردند
تمام خیمه در این لحظه اضطراب گرفت
پدر برای علیاکبرش رکاب گرفت
دلاورانه به کشتار خصم تیغ گشود
به ضربه ای سر و دست از عدوی پست ربود
به کوری همه ی آن حرامیان حسود
حسین با رجز او به وجد آمده بود
شبیه صاعقه بر فرق کفر می بارد
علی علیِ علیاکبر آفرین دارد
چه می شود که کسی ناگهان کمین بخورد
چه می شود که پری تیرِ سهمگین بخورد
چه می شود اگر ابروی ماه چین بخورد
خدا نیاورد این مصطفی زمین بخورد...
قد بزرگ عشیره دم حرم تا شد
خبر رسید که شهزاده ارباًاربا شد
لهوفِ ماه گرفتار پنجه ی شب شد
ورق ورق همه ی دشت از او لبالب شد
رشید خیمه لگدمال سم مرکب شد
چگونه پیکر او در عبا مرتب شد؟!
نپرس اینکه چه آمد به روز اکبر او
هنوز مثل معماست شکل پیکر او
#ولادت #حضرت_علی_اکبر
#بردیا_محمدی ✍
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
#مدح_حضرت_علیاکبر_علیهالسلام
خورشیدی و میان قمرها نشاندنت
مهتابی و به چشم سحرها نشاندنت
نامِ تو میبرم جگرم داغ میشود
تو آتشی به روی جگرها نشاندنت
جانِ حسین جانِ علی جانِ مصطفی
تو جانی و به قلبِ پدرها نشاندنت
حک کردهاند نام تو را فاتحانِ رزم
حکاکها به تیغ و سپرها نشاندنت
هرجا که رد شدی همهاش سجدهگاه شد
هرجا که آمدی رویِ سرها نشاندنت
ای چشم روشنیِ علی چشمِ فاطمه
تو نوری و میانِ نظرها نشاندنت
گفتند یاعلی و خدا جان درست کرد
بین نجف برای تو ایوان درست کرد
لبخند زن که رو به تو دنیا بایستد
خورشید آید و به تماشا بایستد
موجی به گیسوان سیاهت بده که باز...
...ساحل به خاک اُفتد و دریا بایستد
از چشمهای مادرت اینقدر جان مَبر
کم مانده قلبِ حضرتِ لیلا بایستد
چیزی که نیست عالم اگر سجدهات کند
وقتی به احترام تو بابا بایستد
جبریل هم به اشتباه بیافتد که این نبی است؟
اکبر اگر برابرِ زهرا بایستد
هرکس رسید و پیش تو پایینِ پا نشست
روز قیامت از همه بالا بایستد
دردت به جانِ ما به فدای جوانیات
باید سرود از تو و میدان تکانیات
اول رسید در وسطِ کار و زار و بعد
دوم کشید از کمرش ذوالفقار و بعد
سوم مقابلش ملکالموت هم نماند
او اکبر است و نیست جز این انتظار و بعد
رَم کرده بود لشکر و میرفت هرطرف
چهارم گذشت و هر دو نفر شد چهار و بعد
جبریل غرقِ بُهت صدا میزند علی
شیر آمده است تا بزند بر شکار و بعد
پنجم عجیب نیست اگر میگُریختند
خورشید هم نبود میانِ مدار و بعد
وقتی نشست آخرِ سر گرد و خاکها
دیدند اکبر است و هزاران مزار و بعد...
انگار کعبه خورده تَرَک حیدر آمده
آری علی به شکل علیاکبر آمده
ای از همه به معنیِ اکبر شبیه تر
از هرچه گفتهام به پیمبر شبیهتر
ای شیوهی کریمیِ تو مجتبی سرشت
ای برکتت به حضرت کوثر شبیهتر
اللهاکبر از رجزَت بینِ ضربهها
ای ضربهات به ضربهی حیدر شبیهتر
با دستمال زردِ نبردِ علی تویی
از هرکسی به خواجهی قنبر شبیهتر
هم لطف تو قیامت کبرای فاطمه
هم جنگِ تو به صحنهی محشر شبیهتر
طوری به روی دست تکاندی سپاه را
باشد به کندن درِ خیبر شبیهتر
مَرحَب میان قبر کشد مرحبا علی
باید کشید یکصد و ده بار یاعلی
با زُلفِ خویش جمع پریشان گرفتهای
با دست باز دست گدایان گرفتهای
بینِ مدینه خانهی تو خانهی همه است
این شیوه از امامِ کریمان گرفتهای
آرامش پدر به مدینه گمان کنم
هرشب سر حسین به دامان گرفتهای
وقت اذان ملاحظه کن حالِ عمه را
این خیمه را تو با لبِ عطشان گرفتهای
خیلی برای قدِ تو زحمت کشید ؛ حیف
اکبر چقدر از پدرت جان گرفتهای
دیدم زبان به روی زبانش گذاشتی
دیدم که آب از لب سوزان گرفتهای
لیلا که مُرد با لب پُر خون صدا زدی
آمد دلت که پیش پدر دست و پا زدی...؟
#یاشبیر
#دکتر_حسن_لطفی ۱۴۰۲
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
روشنی بخش ِ دلِ آل کسا آمده است
به تمنّایِ علی(ع) خیل گدا آمده است
گفته تبریک و پیِ نان و نوا آمده است
نوهٔ فاطمه(س) و شیر خدا آمده است
رنگ و رخساره ای از حضرتِ حیدر دارد
علی اکبر(ع) لقبِ شبه پیمبر(ص) دارد
داده شد جرعه ای از باده به أمّ لیلا(س)
بادهٔ کامل و آماده به أمّ لیلا(س)
قرعهٔ مادری افتاده به أمّ لیلا(س)
چه دل-آرا پسری داده به أمّ لیلا(س)
کعبه را گل زده و بازگشایی کرده
آن خدایی که علی بن حسین(ع) آورده
صوتِ زیبایِ اذان؛ دور و برَش میگردد
قبله حیران شده و دورِ سرش میگردد
دورِ لبخندِ ملیحِ پدرش میگردد
پدرش هم که به دورِ پسرش میگردد
دلِ عاشق شده! با نغمهٔ دلخواه بگو
أشهدُ أنّ علیا ولی الله بگو
در اصالت علوی، خَلقاً و خُلقاً نبوی
در سخاوت حسنی، صاحبِ گفتارِ قوی
شده شهزاده ای از طایفهٔ مرتضوی
هست با سیدِ سجّاده نشینان؛ أخَوی
وقتِ جاری شدنِ چشمهٔ احساس رسید
قامتش تا که به سرشانهٔ عباس(ع) رسید
درس ِ آزادگی و لطف و کرَم را آموخت
راهِ ویرانیِ بنیانِ ستم را آموخت
سبکِ جنگیدنِ در اوجِ جنم را آموخت
از عمو؛ پیر شدن پایِ علَم را آموخت
یاعلی(ع) گفته و شمشیر گرفتند به دست
عمه زینب(س) به تماشایِ دو آیینه نشست
خوش عمل کرد به قولِ ازلی روز دهم
بود، دور و برِ ناموسِ علی(ع) روز دهم
در جواب پدرش گفت: بلی... روز دهم
ماند، بی چون و چرا پایِ "ولی" روز دهم
بسکه از هر چه به جز؛ عشقِ پدر دست کشید
رزقِ پرواز رقم خورد و به شهزاده رسید
*
رفت از خیمه و با آه نمیرفت ایکاش
با لبِ تشنه و جانکاه نمیرفت ایکاش
طرفِ لشکرِ بدخواه نمیرفت ایکاش
پیش چشمانِ پدر راه نمیرفت ایکاش
دوره کردند و همین خورد زمین؛ جانِ حسین(ع)
حلقه زد اشک، سراسیمه به چشمانِ حسین(ع)
نفس ِ تازه-جوانش نفسی-دائم بود
غرقِ خون در وسطِ هلهلهٔ ظالم بود
چند مردِ قدَر و تازه-نفس لازم بود
بُردنش کارِ جوانانِ بنی هاشم بود
شد سراپایِ تنش یکسره إرباً إربا
جمع شد عشقِ حسین بن علی(ع) بینِ عبا!
#مرضیه_عاطفی - اسفند ۱۴۰۲
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_علی_اکبر
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
السلام علیک یا علی بن الحسین مولانا علی اکبر
#رباعی :
آمد به جهان آن که ز جان بهتر بود
چشمان حسین مات این دلبر بود
هر لحظه که دلتنگ پیمبر می شد
مشغول تماشای علی اکبر بود
⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤
رفته ز جنون به سوی صحرا مجنون
چون قطره رود به سمت دریا مجنون
آمد به جهان زاده ی لیلا که چنین
گردیده از او هزار لیلا مجنون
⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤
وقتی به جهان علیِ اکبر آمد
زیبایی بی نظیر داور آمد
تا چهره ی او گشت نمایان ناگاه
گفتند همه باز پیمبر آمد
⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤
با چهره ی محشرش قیامت کرده
در جان و دل همه اقامت کرده
دیده علی و فاطمه و طاها را
هر کس که ز روی او زیارت کرده
#محمدعلی_شهاب ✍
شب میلاد حضرت علی اکبر
شب ۱۱ شعبان ۱۴۴۵
سه شنبه ۱ اسفند ۱۴۰۲
.
...┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
در شهرنبی رایحه ی یاس آمد
بر خُلق نبی اشبهه الناس آمد
تکرار علی به عرصه رزم وجهاد
هم رزم یَلی برای عباس آمد
#سعیدی_تنها✍
.
.
#مدح
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
#مربع_ترکیب_بند
السلام علی اول قتیل من سلاله الخلیل
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ابتدای این شعرم عطر دلبری دارد
دلبری که من دارم شأن کوثری دارد
شأن کوثری دارد خوی حیدری دارد
در قیامتِ قامت شور محشری دارد
او که عطر گیسویش عطر شاخه طوباست
اشبه خلایق بر روی حضرت طاهاست
در سراسر هستی در تمامی افلاک
در معابر بالا در تمامی این خاک
شورشی شده برپا پر شده از این پژواک
کِل بکش هیاهو کن سینه از شعف کن چاک
صاحب عنایات "انما یریدالله"
گل پسر عنایت کرد بر وجود ثارالله
این پسر به رخشارش جلوه قمر دارد
گیسویی شبیه شب لعل چون شکر دارد
ابرویی چنان محراب خال چون حجر دارد
او ز دامن لیلا بر همه نظر دارد
دیده وا کن و بنگر شرح و وصف کوثر را
جان ام لیلا را مصطفای دیگر را
آسمان شده مات صورت گل لیلا
کهکشان شده مات صورت گل لیلا
عرشیان شده مات صورت گل لیلا
فرشیان شده مات صورت گل لیلا
استعاره کم دارم از برای توصیفش
من لغت کم آوردم از برای تعریفش
در شمائلش دارد جلوه رسول الله
در خصائلش دارد جلوه رسول الله
در فضائلش دارد جلوه رسول الله
حس مایلش دارد جلوه رسول الله
این در رخش دارد جلوه پیمبر را
زنده میکند هر دم رنگ و بوی حیدر
از فروغ چشمانش آسمان منور شد
از شیمیم زیبایش این جهان معطر شد
او که رتبه و شأنش ماورای باور شد
او که خاک نعلینش کهکشان اختر شد
او که با حضور او شد ضریح شش گوشه
با مجبتش دارد در قیامتم توشه
من غلام آقای حضرت علی اکبر
خاک زیر پاهای حضرت علی اکبر
مادح سجایای حضرت علی اکبر
سائل عطایای حضرت علی اکبر
سیدی تفضل کن این گدای مفلس را
در حرم بده راهم این حقیر بی کس را
#اعیاد_شعبانیه
#نصیر_حسنی✍
.
.
#فهرست اشعار ،با هشتک های هرشب تفکیک شده و بشرح زیر است:
#سلام_بر_محرم_اذن_سیاهی
.................
#شب_اول
#شب_اول_محرم
#مسلم_بن_عقیل_ع
....................
#شب_دوم
#شب_دوم_محرم
#ورودیه_کربلاء
....................
#شب_سوم
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه
....................
#شب_چهارم
#شب_چهارم_محرم
#دو_طفلان_حضرت_زینب_س
#اصحاب_شهداء_کربلاء
....................
#شب_پنجم
#شب_پنجم_محرم
#عبدالله_بن_الحسن_علیه_السلام
#امام_حسن
....................
#شب_ششم
#شب_ششم_محرم
#قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
....................
#شب_هفتم
#شب_هفتم_محرم
#علی_اصغر_علیه_السلام
....................
#شب_هشتم
#شب_هشتم_محرم
#علی_اکبر_علیه_السلام
....................
#شب_نهم
#شب_نهم_محرم
#عباس_قمر_بنی_هاشم_علیه_السلام #قمر_بنی_هاشم
#تاسوعا
. ....................
#شب_دهم
#شب_دهم_محرم
#عاشورا #گودال
. ....................
#حضرت_زینب
#امام_سجاد
#شهادت_امام_سجاد
#امام_زمان
..................
#راس_الحسین_علیه_السلام
وقایع بعد از شهادت
#تنور_خولی
#دفن_شهدا
#وقایع_دوازدهم_محرم #دفن_امام_حسین_علیه_السلام_و_شهداء
#اسارت
#دیر_راهب
#کوفه
#شام
#وداع_با_محرم
#اربعین
#بازگشت_به_مدینه
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
...............
#امام_حسن
#شهادت_امام_حسن
#هفتم_صفر
#بیست_و_هشتم_صفر
#امام_رضا
#شهادت_امام_رضا
#رسول_الله
#حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_و_آله_و_سلم
#وداع_با_محرم_صفر
................................
#ربیع_الاول
#حضرت_سکینه
#شهادت_امام_عسکری
#عید_بیعت
#برائتی
#پیوند_آسمانی
#ازدواج_آسمانی آقا رسول الله
#میلاد_رسول_الله
#میلاد_امام_صادق
#حضرت_معصومه
#ورود_حضرت_معصومه_به_قم *
#میلاد_امام_عسکری
#حضرت_عبدالعظیم
#محسنیه
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#میلاد_حضرت_زینب
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
#حضرت_ام_البنین
#میلاد_حضرت_زهرا
#حضرت_ام_کلثوم
#شهادت_امام_هادی
#میلاد_امام_باقر
#لیله_الرغائب
#میلاد_امام_جواد
#یادواره_میلادحضرت_علی_اصغر
#میلاد_امیرالمؤمنین
#وفات_حضرت_زینب
#شهادت_امام_کاظم
#حضرت_رباب
#حضرت_ابوطالب
#مبعث #عید_مبعث
#خروج_از_مدینه
#امام_حسین_علیه_السلام_ولادت
#میلاد_امام_حسین
#حضرت_عباس_علیه_السلام_ولادت
#میلاد_حضرت_عباس
#امام_سجاد_علیه_السلام_ولادت
#میلاد_امام_سجاد
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام_ولادت
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها_ولادت
#میلاد_حضرت_رقیه
#امام_زمان_علیه_السلام_ولادت
#میلاد_امام_زمان #نیمه_شعبان
#ماه_رمضان
#مناجات_با_خدا
#حضرت_قاسم_علیه_السلام_ولادت
#میلاد_حضرت_قاسم
#وفات_حضرت_خدیجه
#حضرت_خدیجه
#میلاد_امام_حسن
#امام_حسن_علیه_السلام_ولادت
#امام_علی
#شب_قدر
#قرآن_برسر_گرفتن
#شب_نوزدهم
#شب_بیست_و_یکم
#شهادت_امام_علی
#شب_بیست_و_سوم
#شام_غریبان_امام_علی
#بعد_از_شهادت_امام_علی
#وداع_با_ماه_رمضان
#عید_فطر
#تخریب_بقیع
#بقیع
#سیدالشهدای_خدمت
لطفا هشتک یا "کلمه آبی رنگ" فوق را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت راست، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از اشعار آیینی بهرمند شوید
.___
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
گروه مخصوص کلاس آموزشی تفسیر زیارت عاشوراء و پاسخ به سوالات و شبهات مقتل امام حسین ع است.
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
لینک کانال ضامن اشک
@zameneashk
ای دی برای پاسخ به سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh2
آی دی ارسال اشعار
@Yaghoubian1349
.ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af