eitaa logo
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
3.7هزار دنبال‌کننده
967 عکس
54 ویدیو
48 فایل
─━━━━━━ا﷽ا━━━━━━─ ⭕️موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) 💢با مدیریت حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا فلاح شیروانی 📍قم، میدان سپاه، بلوار شهید اخلاقی، پلاک۱۲ 📩درگاه ارتباطی و تبادل: @Admin_fotovat 🔺نشر مطالب همراه با آدرس
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 💠 💢بخش 9️⃣3️⃣ 🌐 معاد در حکمت اشراق 1️⃣ بقای نفس 🔺 شیخ اشراق اساساً خود را درگیر مسئله ای به نام نابودی نفس با نابودی بدن نمی داند؛ زیرا وقتی وی هویت نوری نفس و مغایرت آن با بدن را به اثبات رساند، اساساً اضمحلال بدن ارتباطی نفیاً یا اثباتاً با اضمحلال نفس نخواهد داشت. 🔺 چون علت تحقق نفس _یعنی ربّ النوع انسان_ باقی است و تغییری در او روی نمی دهد، نفس نیز باقی خواهد بود و پس از مفارقت از بدن نابود نمی شود. 🔘 دو نکته 🔺1. اگر نفس قابلیت نابودی داشته باشد، این وضعیت در هنگام مقارنت با اسباب فساد و نابودی؛ یعنی در حال تعلق به بدن و عالم ماده فراهم تر است، تا آن هنگام که مفارقت از اسباب فساد یافته است؛ یعنی پس از مفارقت از بدن نه تنها نباید انتظار نابودی داشت، بلکه اسباب فنا و اضمحلال کاسته تر و شرائط بقا فراهم تر است. 🔺2. مرگ به معنای مفارقت نفس ناطقه از بدن است و علت این مفارقت فساد مزاج جسمانی است. 2️⃣ تناسخ 🔺 نفس پس از مفارقت از بدن چه می شود؟ آیا از عالم طبیعت به کلی خارج می شود، یا مجدداً به بدن انسانیِ دیگر، یا بدنِ حیوانی، یا گیاه و جمادات منتقل می شود؟🔺 دیدگاه اخیر را «نقل» یا «تناسخ» می گویند. حکمای مشاء تناسخ را با همۀ انواعش مردود می دانند. شیخ اشراق نیز در بیشتر رسائل کوتاه خود به پیروی از فلسفه مشاء، تناسخ را محال دانسته است. اما در تلویحات، ادلّه مشاء در نقد تناسخ را مطرح کرده سپس بر همۀ آنها اشکال می کند؛ همچنین ادلّه تناسخی ها را طرح و نقد می کند، ولی دیدگاه نهائی خود را ابراز نمی دارد. 🔺 آنچه شیخ اشراق را واداشته تا در آثار اصلی اش نسبت به مسئله تناسخ با احتیاط بیشتری قدم بردارد آن است که به عقیده او حکمای پیشین مانند افلاطون، با آنکه در جزئیات مسئله اختلاف داشته اند، اصل نقل و تناسخ را پذیرفته بودند. با توجه به گرایشی که شیخ اشراق به آرای پیشینیان دارد، این نرمش و تأمّل در مسئله تناسخ طبیعی خواهد بود. 🔘 دو گروه معتقدان به تناسخ 🔺 گروهی اساساً منکر معادند. 🔺 اما گروهی دیگر _که سهروردی حکمای قدیم و تناسخ گرایان اسلامی را از آن می داند و تاحدودی خود بدان ها گرایش نشان می دهد _ با آنکه اصل معاد را می پذیرند، ولی باور دارند انسان هایی که در مدت حیات دنیوی توانسته اند خود را از تعلقات دنیوی و اسارت دنیا رها سازند، پس از مفارقت از بدن به عالم نور رهسپار می شوند و تنها انسان های وابسته و اسیر دنیا گرفتار تناسخ می شوند. 🔺 دلیل این گروه از تناسخی ها آن است که علّت نفس به بدن، استکمال نفس است. کسانی که در مدّت تعلق به بدن، حدّ لازم از کمال را به دست نیاورده باشند، همان علت کماکان در آنها باقی است. 🔘 نظر نهایی سهروردی در مورد تناسخ 🔺 سهروردی سرانجام در کتاب حکمة الاشراق نگاه نهائی خود را اعلام می دارد و ادلّه منکران و معتقدان تناسخ، هر دو را ضعیف و ناکافی می شمارد و درباره وقوع تناسخ پس از مرگ برای شقاوتمندان تردید نشان می دهد. 📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 135_138 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 1️⃣3️⃣نسبت ماده و صورت https://eitaa.com/fvtt_ir/3248 2️⃣3️⃣عرض و مقولات عرضی https://eitaa.com/fvtt_ir/3264 3️⃣3️⃣حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3272 4️⃣3️⃣حرکت قطعیه و حرکت توسطیه https://eitaa.com/fvtt_ir/3285 5️⃣3️⃣لوازم حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3300 6️⃣3️⃣مقولات حرکت پذیر و نفی حرکت جوهری https://eitaa.com/fvtt_ir/3311 7️⃣3️⃣زمان https://eitaa.com/fvtt_ir/3319 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 7️⃣3️⃣ 🌐 زمان 🔺 زمان در نظر مشائیان، نوعی از مقوله کمیت است: کمّ متصل غیرقار که عارض بر حرکت می شود. با توجه به آنکه معروض زمان، یعنی حرکت، یعنی حرکت، امری است که در هر لحظه در حال حدوث و زوال است، روشن است که زمان نیز باید چنین باشد. 🔘 اثبات وجود زمان 🔺 مشائیان از دو راه وجود زمان را اثبات کرده اند: 🔘 الف) استدلال بر وجود زمان به روش طبیعی 🔺 حرکت های دو متحرکی را در نظر بگیرید که مسافت واحدی را بپیمایند؛ به این نحو که آغاز حرکت هر دو با هم است، ولی یکی به پایان مسافت می رسد؛ درحالی که دیگری هنوز به پایان مسافت نرسیده است. ابن سینا در این فرض، برای حرکت امتداد دیگری غیر از مسافت را ردیابی کرده است. 🔺 در این فرض، مسافت طی شده یکسان است. از این رو، مبدأ و منتها و ما بین المبدأ و المنتهای مکانی دو حرکت بر هم منطبق است. اما فرض آن است که این دو حرکت با هم آغاز شدند، ولی باهم خاتمه نیافتند، بلکه یکی به سبب سریع بودن به پایان رسیده است؛ درحالی که دیگری هنوز درحال حرکت است و به تنهایی به حرکت خود ادامه می دهد تا به نقطه پایانی برسد. بنابراین، هریک از این دو حرکت، دارای مبدأ و منتهایی اند که غیر از مبدأ و منتهای مکانی آن دو است؛ چراکه مبدأ و منتهای مکانی آن دو بر یکدیگر منطبق است، اما هرچند مبدأ آن دو بریکدیگر منطبق و باهم اند، اما منتهای آن دو باهم نیستند و غیر منطبق اند. براین اساس، دو حرکت یاد شده، مبدأ و منتها و مابین المبدأ و المنتهایی دارند که غیر مکانی اند. 🔺 در اینجا فقط ابتدای حرکت ها بر یکدیگر منطبق است اما پایان آن ها بر یکدیگر منطبق نیست. چون یکی سریع تر است، به پایان مسافت می رسد؛ درحالی که دومی به سبب کندی سرعت، همچنان درحال پیمودن مسیر است و تازه به میان راه رسیده است. 🔺 ابن سینا ثابت کرده است در هر حرکتی افزودن بر مسافت، متحرک و سرعت و کندی حرکت واقعیت دیگری وجود دارد. این واقعیت همان زمان است. 🔘 ب) استدلال به روش مابعدالطبیعی 🔺 شیء حادث، آن موجودی است که ابتدا معلوم بوده است و بعد از عدمش، به وجود آمده است. 🔺 وقتی با یک شیء حادث مواجه می شویم، می بینیم این حادث دارای قبلی است که در آن قبل نبوده است. این قبلیت چیست و از چه نوعی است؟ 🔺 قبلیت حادث که وجود حادث در آن نبوده است، هرگز با وجود حادث قابل جمع نیست. 🔺 این قبل واقعیتی است که وجود دارد، ولی وجود آن به گونه است که هرگز با بعد قابل جمع نیست و همواره درحال انقضاء، تجدد و سپری شدن است. 🔺 حدوث و زوال مستمر در کار است. به همین دلیل، امری متصل و ممتد است که قابل تجزیه به اجزاء است و هر جزء از آن نیز خود امری متصل و قابل تجزیه به اجزای کوچک تر است و هرگز به اجزائی منتهی نمی شود که قابل تجزیه نباشد. این واقعیت که آن را زمان می نامیم، واقعیتی غیرقار الذات است؛ یعنی این طور نیست که اجزای آن باهم موجود باشند، بلکه در هر لحظه در حال حدوث و زوال است؛ برخلاف امتداد مکانی که همه اجزای آن با هم اجتماع در وجود دارند. 🔘 حقیقت زمان 🔺 با توجه به این که زمان قابل تجزیه و تقسیم است، مقدار است. این مقدار موجود قائم به ذات و لا فی الموضوع نیست. بنابراین، زمان جوهر نیست و حال در موضوع است. 🔺 مشائیان بر آن اند که زمان حادث نیست؛ چون در نظر آن ها هر حادثی مسبوق به زمان است و حدوث زمان مستلزم تقدم زمان بر زمان است. 🔺 اگر زمان که کمّ متصل است، ازلی است، باید معروض آن، یعنی حرکت نیز ازلی باشد. در نظر مشائیان، حرکت ازلی، حرکت دوری فلک است. بنابراین، زمان کمّ متصل عارض بر حرکت دوری ازلی فلک است. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 181_189 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ معرفی محتوای کتاب https://eitaa.com/fvtt_ir/2466 2️⃣ معنای لغوی تصوف https://eitaa.com/fvtt_ir/2492 3️⃣ معنای اصطلاحی تصوف https://eitaa.com/fvtt_ir/2541 4️⃣ معنای اصطلاحی عرفان https://eitaa.com/fvtt_ir/2582 5️⃣ عرفان عملی و نظری https://eitaa.com/fvtt_ir/2603 6️⃣ عرفان عملی https://eitaa.com/fvtt_ir/2628 7️⃣ عرفان نظری https://eitaa.com/fvtt_ir/2655 8️⃣ محورهای اساسی در عرفان نظری https://eitaa.com/fvtt_ir/2688 9️⃣ امکان دستیابی به معارف شهودی https://eitaa.com/fvtt_ir/2704 🔟 هماهنگی عرفان با عقل و دین https://eitaa.com/fvtt_ir/2718 1️⃣1️⃣ تأثیرات عرفان عملی و نظری بر یکدیگر https://eitaa.com/fvtt_ir/2755 2️⃣1️⃣ هویت اسلامیِ عرفان اسلامی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2813 3️⃣1️⃣ هویت اسلامیِ عرفانِ اسلامی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2820 4️⃣1️⃣ هویت اسلامیِ عرفانِ اسلامی (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2834 5️⃣1️⃣ هویت اسلامیِ عرفانِ اسلامی (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2855 6️⃣1️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2874 7️⃣1️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2892 8️⃣1️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2908 9️⃣1️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی(۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2935 0️⃣2️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی(۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2955 1️⃣2️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2987 2️⃣2️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی (۷) https://eitaa.com/fvtt_ir/3033 3️⃣2️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی (۸) https://eitaa.com/fvtt_ir/3081 4️⃣2️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی (۹) https://eitaa.com/fvtt_ir/3095 5️⃣2️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی (۱۰) https://eitaa.com/fvtt_ir/3119 6️⃣2️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی (۱۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3137 7️⃣2️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی (۱۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3156 8️⃣2️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی (۱۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/3169 9️⃣2️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی (۱۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/3178 0️⃣3️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی(۱۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/3186 1️⃣3️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی(۱۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/3193 2️⃣3️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی(۱۷) https://eitaa.com/fvtt_ir/3201 3️⃣3️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی(۱۸) https://eitaa.com/fvtt_ir/3209 4️⃣3️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی(۱۹) https://eitaa.com/fvtt_ir/3218 5️⃣3️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی(۲۰) https://eitaa.com/fvtt_ir/3229 6️⃣3️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی(۲۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3239 7️⃣3️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی(۲۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3251 8️⃣3️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی(۲۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/3267 9️⃣3️⃣ادوار پنجگانه عرفان اسلامی(۲۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/3274 0️⃣4️⃣عرفان نظری https://eitaa.com/fvtt_ir/3287 1️⃣4️⃣خداشناسی عرفانی https://eitaa.com/fvtt_ir/3302 2️⃣4️⃣وحدت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3321 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 2️⃣4️⃣ 🌐 عرفان نظری 🔘 خداشناسی عرفانی (وحدت وجود) 🔘 انواع تحقق وجود 🔺 وقتی در تحقق یافتن و وجود داشتن چیزها دقت می کنیم، می بینیم دارای سه گونۀ مختلف می باشند 🔺 الف) وجود انسان متحقق و موجود است؛ 🔺 ب) ماهیت انسان متحقق و موجود است؛ 🔺 ج) خدا موجود و متحقق است. 🔺 در مثال اول، آنچه باعث می شود وجود انسان تحقق خارجی بیابد و به وجود و تحقق متصف شود، علت اوست. در اصطلاح فیلسوفان این نوع تحقق را، تحقق با «حیثیت تعلیلیه» علت یا با «واسطه در ثبوتِ» علت می گویند. 🔺 در مثال دوم: آنچه باعث می شود ماهیت و چگونگی انسان، در خارج متحقق و موجود باشد، وجود همان انسان است؛ یعنی چون این ماهیت، ماهیت آن وجود است و آن وجود به طور حقیقی موجود است، پس این ماهیت نیز موجود خواهد بود. 🔺 دراصطلاح فلاسفه این نوع تحق را تحقق با «حیثیت تقییدیه» و یا «واسطه در عروض» می گویند. مثال دیگرِ گونۀ دوم از تحقق و وجود، صفات وجود همچون وحدت، فعلیت و امثال آن می باشد. این صفات نیز به حیثیت تقییدیۀ وجود موجود می باشند. 🔺 در گزارۀ سوم، خداوند در خارج موجود و متحقق است، بدون آنکه به علت یا قید نیازی داشته باشد؛ یعنی نه به «حیثیت تعلیلیه» محتاج است و نه به «حیثیت تقییدیه» و این نوع از تحقق را تحقق با «حیثیت اطلاقیه» می گویند. 🔘 تشکیک خاصی صدرایی 🔺 در دیدگاه صدرا همۀ واقعیت، از یک وجود تشکیکی تشکیل شده است که از نقطۀ اوج و مرتبۀ بی نهایت شروع شده و به تدریج ضعیف می شود و آن قدر این تنزل ادامه می یابد تا به ضعیف ترین مرحلۀ وجود که پس از آن عدم محض است، می رسد. 🔺 در این دستگاه هرچند در نقطۀ اوج، وجود صرف است و به خاطر بی نهایت بودنش از ماهیت خبری نیست، اما در تمام مراتب دیگر وجود، به خاطر محدودیت آن، ماهیت ها نیز معنا می یابند. 🔺 در این سامانۀ هستی شناسانه، هرسه نوع تحقق که در مقدمۀ پیش گفته شد، قابل شمارش است. مرتبۀ اوجِ هستی که حق تعالی است، بدون نیاز به علت و قیدی متحقق و موجود است. تمام مراتب وجود تا ضعیف ترین آن با حیثیت تعلیلیه تحقق دارند و در سه موضع تحقق با حیثیت تقییدیه وجود دارد: یکی صفات واجب تعالی است و دیگری صفات وجود و سوم ماهیاتی است که در هر مرتبه از وجود پدیدارند. 📚 منبع: کتاب آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی ص 245_249 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ معرفی فلسفۀ فلسفه https://eitaa.com/fvtt_ir/2526 2️⃣ دسته بندی مباحث فلسفۀ فلسفه https://eitaa.com/fvtt_ir/2572 3️⃣ معیار بداهت تصوری در باب مفاهیم بدیهی https://eitaa.com/fvtt_ir/2600 4️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2622 5️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2644 6️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2735 7️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2858 8️⃣معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2878 9️⃣معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2895 🔟معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (۷) https://eitaa.com/fvtt_ir/2912 1️⃣1️⃣مولفه‌های معرفت یقینی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2942 2️⃣1️⃣مولفه‌های معرفت یقینی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2961 3️⃣1️⃣مولفه‌های معرفت یقینی (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2990 4️⃣1️⃣مولفه‌های معرفت یقینی (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/3041 5️⃣1️⃣مولفه‌های معرفت یقینی (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/3056 6️⃣1️⃣مولفه‌های معرفت یقینی (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/3083 7️⃣1️⃣شهورعقلی به مثابه پایهٔ فلسفه https://eitaa.com/fvtt_ir/3098 8️⃣1️⃣عقل به مثابه پایه فلسفه https://eitaa.com/fvtt_ir/3124 9️⃣1️⃣حجیت ذاتی شهود https://eitaa.com/fvtt_ir/3141 0️⃣2️⃣شهود قابل استفاده در فلسفه https://eitaa.com/fvtt_ir/3158 1️⃣2️⃣درهم تنیدگی شهود و عقل https://eitaa.com/fvtt_ir/3171 2️⃣2️⃣انواع کنش‌های عقل نظری https://eitaa.com/fvtt_ir/3180 3️⃣2️⃣کنش‌های عقلی تحقق‌بخش علم یقینی(۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3188 4️⃣2️⃣کنش‌های عقلی تحقق‌بخش علم یقینی(۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3195 5️⃣2️⃣کنش‌های عقلی تحقق‌بخش علم یقینی(۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/3203 6️⃣2️⃣کنش‌های عقلی تحقق‌بخش علم یقینی(۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/3211 7️⃣2️⃣کنش‌های عقلی تحقق‌بخش علم یقینی(۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/3220 8️⃣2️⃣کنش های عقلی زمینه ساز علم یقینی https://eitaa.com/fvtt_ir/3231 9️⃣2️⃣نوع برهان استفاده شده در فلسفه(۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3243 0️⃣3️⃣نوع برهان استفاده شده در فلسفه(۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3253 1️⃣3️⃣دیدگاه علامه در خصوص حضور برهان لمی در فلسفه https://eitaa.com/fvtt_ir/3266 2️⃣3️⃣منظور از ملازمات عامه در دیدگاه علامه https://eitaa.com/fvtt_ir/3278 3️⃣3️⃣روش اشراقی به مثابه روش خاص حکمت متعالیه https://eitaa.com/fvtt_ir/3290 4️⃣3️⃣روش اشراقی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3307 5️⃣3️⃣روش اشراقی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3314 6️⃣3️⃣فواید شهود قلبی برای فلسفه https://eitaa.com/fvtt_ir/3323 ⏳ ادامه دارد ... 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 6️⃣3️⃣ 🌐 فواید شهود قلبی برای فلسفه 🔺 اینکه ملاصدرا گفته است علوم تألهی را در حکمت بحثی مندمج کردم یا برهان کشفی می آورم، به چه معناست؛ و او چه کارهایی برای رسیدن به این مطلب انجام داده است. 🔺 در اینجا چهار فایدۀ شهود قلبی را برای فلسفه برمی شماریم. 1️⃣ ارائه تصویر صحیح 🔺 یکی از مهم ترین کاربرد های شهود قلبی برای فلسفه این است که تصویر صحیحی از مسئله را برای عقل می سازد. واضح شدن صورت مسئله در فلسفه بسیار با اهمیت است و معمولاً می گویند تصویر صحیح قضیه مهم تر از تصدیق آن است. 🔺 دو نوع فهم دربارۀ مسئلۀ فلسفی وجود دارد: فهم پیش از استدلال و فهم پس از استدلال. گاه در بحث های فلسفی، چنان که شایسته است به فهمِ مقدّم بر استدلال توجه نمی شود. 🔺 نمونه ای از تأثیر فهم مقدّم بر استدلال، در مسئلۀ حرکت جوهری نمایان است. ابن سینا حرکت در جوهر را انکار کرده است. از نگاه او، در حرکت امر ثابتی باید در کار باشد تا در ضمن حرکت، احوالش تغییر کند. 🔺 اساساً تصویری که او از حرکت دارد، حرکت در اعراض است. بنابراین می بینیم که مشکل ابن سینا در تصویر مسئلۀ حرکت است. او تصویر دقیقی از حرکت ندارد. مشکل کار بوعلی در بحث مُثُل نیز همین است. 🔺 نمونه دیگر، اتحاد عاقل و معقول است. لازمۀ استدلال ملاصدرا بر اثبات این مسئله معنایی ویژه از اتحاد است. بحث ما دربارۀ فهم مقدّم بر استدلال است. اگر این فهم، دقیق باشد، مسئله به سرعت اثبات می شود. یکی از کارکردهای شهود قلبی برای فلسفه، ارائه فهم دقیق و نیکو تصویری صحیح از مسائل، پیش از پرداختن به استدلال است. شهود، فهم صحیحی برای عقل فراهم می آورد و درنتیجه استدلال آوردن بر مسئله نیز آسان می شود. اگر فهمِ مقدّم بر استدلال به درستی شکل نگیرد، طبیعی است که استدلال و نثبیت درست و دقیقی را نیز نمی توان فراهم آورد. 🔺 یکی از کارهایی که ملاصدرا معمولاً انجام می دهد، عرضۀ تصویر درست از مسئله است که به برکت شهودْ بدان دست یافته است، و از همین روست که به خوبی از عهدۀ تثبیت مسئله نیز برمی آید. برای نمونه می توان به موارد زیر اشاره کرد. 🔺 بحث تشکیک خاصی، مسئلۀ اتحاد عقل و عاقل و معقول، تصویر صحیح حرکت جوهری، نمونۀ دیگر: ملاصدرا کینونتِ پیشین نفوس در عقول را به گونۀ اندماجی بودن همۀ نفوس در عقول تصویر می کند، مسئلۀ وجود فقری، وحدت حقه و مسئلۀ مُثُل. 2️⃣ یافتن حد وسط برهان 🔺 یافتن حد وسط بسیار اهمیت دارد؛ زیرا باعث حرکت پیش رونده است. گاه در شهود، نه فقط صورت مسئله روشن می گردد، بلکه لمّ مسئله نیز یافت می شود؛ حال گاه به شکل صریح و گاه به شکل مطوی. 🔺 گاه خودِ لمّ مسئله شهود می شود و گاه نیز چیزی دیده می شود که اگر خوب توضیح داده شود، دلیل و برهان خواهد بود. دراین صورت می گوییم حد وسط مطوی است. گاه عارف افزون بر خود حقیقت، سرّ آن را نیز، که باعث شده است آن حقیقت پدید آید، می بیند. در این صورت دلیل و برهان بر مطلب نیز از شهود به دست می آید. 🔺 گاه حقیقتی که شهود شده است، لوازم مطوی یا لوازم بیّنی دارد که اگر پس از شهود دربارۀ آن حقیقت و لوازمش تأمل شود، حد وسط آن هم به دست می آید. 🔺 یکی از مهم ترین کارکردهای شهود برای عقل، پدیدار کردن حد وسط است. اینکه ملاصدرا می گوید کار او ارائه برهان های کشفی است، منظور این است که یا خودِ حد وسط را در شهود می یابد، و یا شهود لوازم بیّنی دارد که می توانند حد وسط برهان قرار گیرند. 📚 منبع: کتاب تأملاتی در فلسفه‌ی فلسفه‌ی اسلامی ص 234_243 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ توضیحی در مورد فلسفه اشراق https://eitaa.com/fvtt_ir/2508 2️⃣ کلیاتی در باب حکمت اشراقی https://eitaa.com/fvtt_ir/2553 3️⃣ چالش در فلسفۀ اسلامی مشایی https://eitaa.com/fvtt_ir/2591 4️⃣ سیر دگرگونی فلسفه در اندیشه مسلمانان https://eitaa.com/fvtt_ir/2635 5️⃣ زندگی علمی و سلوکی سهروردی https://eitaa.com/fvtt_ir/2667 6️⃣ جوهره حکمت اشراق / سه جهت تحول در حکمت اشراق https://eitaa.com/fvtt_ir/2694 7️⃣ عدم تعارض عقل و شهود (بحث و ذوق) https://eitaa.com/fvtt_ir/2710 8️⃣ تبیین جایگاه منطقی شهود https://eitaa.com/fvtt_ir/2728 9️⃣ تأثیر روش شهودی در اندیشۀ فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2761 🔟 منابع حکمت اشراق (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2817 1️⃣1️⃣ منابع حکمت اشراق (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2830 2️⃣1️⃣نام‌های به‌کار رفته برای فلسفه سهروردی https://eitaa.com/fvtt_ir/2845 3️⃣1️⃣حیات حکمت اشراقی پس از سهروردی https://eitaa.com/fvtt_ir/2866 4️⃣1️⃣کتاب‌شناسی توصیفی آثار اشراقی https://eitaa.com/fvtt_ir/2883 5️⃣1️⃣آثار اشراقی پس از شیخ اشراق https://eitaa.com/fvtt_ir/2899 6️⃣1️⃣متافیزیک نوری حکمت اشراق https://eitaa.com/fvtt_ir/2927 7️⃣1️⃣مقدمات متافیزیک نوری حکمت اشراق(۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2947 8️⃣1️⃣مقدمات متافیزیک نوری حکمت اشراق(۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2976 9️⃣1️⃣مقدمات متافیزیک نوری حکمت اشراق(۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/3015 0️⃣2️⃣مقدمات متافیزیک نوری حکمت اشراق (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/3049 1️⃣2️⃣مقدمات متافیزیک نوری حکمت اشراق(۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/3072 2️⃣2️⃣مراتب هستی در متافیزیک نوری (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3088 3️⃣2️⃣مراتب هستی در متافیزیک نوری (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3108 4️⃣2️⃣مراتب هستی در متافیزیک نوری (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/3126 5️⃣2️⃣مراتب هستی در متافیزیک نوری (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/3150 6️⃣2️⃣مراتب هستی در متافیزیک نوری (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/3162 7️⃣2️⃣مراتب هستی در متافیزیک نوری(۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/3174 8️⃣2️⃣مراتب هستی در متافیزیک نوری(۷) https://eitaa.com/fvtt_ir/3182 9️⃣2️⃣مراتب هستی در متافیزیک نوری(۸) https://eitaa.com/fvtt_ir/3197 0️⃣3️⃣مراتب هستی در متافیزیک نوری(۹) https://eitaa.com/fvtt_ir/3205 1️⃣3️⃣مراتب هستی در متافیزیک نوری(۱۰) https://eitaa.com/fvtt_ir/3214 2️⃣3️⃣مراتب هستی در متافیزیک نوری(۱۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3223 3️⃣3️⃣مراتب هستی در متافیزیک نوری(۱۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3233 4️⃣3️⃣مراتب هستی در متافیزیک نوری(۱۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/3245 5️⃣3️⃣مراتب هستی در متافیزیک نوری(۱۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/3262 6️⃣3️⃣مراتب هستی در متافیزیک نوری(۱۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/3283 7️⃣3️⃣مراتب هستی در متافیزیک نوری(۱۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/3296 8️⃣3️⃣مراتب هستی در متافیزیک نوری(۱۷) https://eitaa.com/fvtt_ir/3309 9️⃣3️⃣معاد در حکمت اشراق(۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3316 0️⃣4️⃣معاد در حکمت اشراق(۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3325 ⏳ ادامه دارد ... 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 0️⃣4️⃣ 🌐 معاد در حکمت اشراق 2️⃣ تناسخ 🔘 اختلاف نگاه شیخ اشراق با تناسخی های معتقد به معاد 🔺 ادلّۀ آنها را ناکافی می داند؛ برخلاف معتقدان به تناسخ تنها کاملان را رها از تناسخ ندانسته، متوسطان از اهل کمال را نیز از حکم تناسخ خارج می شمارد برخلاف نگاه اهل تناسخ معتقد است شقاوتمندان پس از دورۀ تناسخ به صورت های ظلمانی عالم مثال منتقل می شوند. 🔘 تحلیل صدرا در مورد تناسخ 🔘1) نفی تناسخ مادی 🔺 صدرالمتألهین با تکیه بر پیشرفت هایی که شیخ اشراق با کشف عالم مثال در زمینه مسائل معاد داشته است و به پیروی از عارفان اسلامی،تناسخ مادی را به صورتی که از ظاهر کلمات تناسخ باوران بر می آید، محال میداند. 🔘 2) اثبات تناسخ برزخی و مثالی 🔺 اما نوع دیگری از تناسخ را که تناسخ برزخی و مثالی است مطرح می سازد. به باور ملاصدرا، نه تنها مدعای شریعت همین است، بلکه نظر قدما نیز همین بوده است، ولی متأخران آن را تحریف کرده و درباره آن بدفهمی روا داشته اند. 🔺 تناسخ ملکوتیِ مثالی آن است که انسان پس از مرگ، در عالم مثال و برزخ براساس ملکات حاصل آمده در این دنیا به صورت ها و بدن های متناسب محشور می شود؛ چنین معنایی به روشنی از روایات معصومان(ع) نیز قابل استفاده است. 🔺 صدرالمتألهین می گوید: حکمای گذشته، غالباً اهل کشف و مکاشفه بوده اند و با چشم برزخی و مثالی مفارقت ارواح از ابدان جسمانی و سپس درآمدن در ابدان حیواناتِ مناسب را مشاهده می کردند. این مشاهدات گاه آنچنان شفاف و آشکار بوده اند که امر بر خود آنان نیز مشتبه می شده وگمان می کردند مسئله در عالم دنیا اتفاق افتاده است. 🔺 و گاه که برخود آنان آشکار بود، مخاطبان ایشان درک درستی از کلمات و گزارش های آنها نداشته و گمان می کردند مرادشان تناسخ در ابدان مادی دنیوی است و گاهی نیز بدفهمی تأخران این خلط و اشتباه را پدید آورده است. 3️⃣ معاد در نگاه شیخ اشراق 🔘سه گروه انسان در جهان واپسین از دیدگاه شیخ اشراق 🔺 دسته اول، نفوس طاهر و پاکی هستند که در علم و عمل قوی و کامل اند. ایشان به دلیل آنکه اسیر تعلقات دنیوی نیستند، شور و اشتیاق آنها به عوالم قدس و نور بسیار شدید است. هرچه زهد و وارستگی در این نفوس بیشتر و اشتیاق به عالم نور شدیدتر باشد، پس از مرگ مرتبه ای عالی تر در عالم انوار و در حضرت قرب نورالانوار خواهند داشت. شیخ اشراق معتقد است با ملحق شدن نفوس کاملان به عالم نور، تعداد انوار قاهره و عقول و مفارقات افزایش می یابد و این افزایش همواره روبه فزونی است. 🔺 دسته دوم سعادتمندانی هستند که به پایه مقربان نمی رسند. اینان اهل علم و عمل و تقوا و ایمان هستند، ولی تعلقات مادی را به کلی از خود جدا نساخته اند. از همین رو، پس از مرگ و پس از مفارقت از بدن به عالم نور رهسپار نمی شوند، بلکه عالم مثال مسکن و مأوای ایشان خواهد بود. شیخ اشراق معتقد است متوسطان از اهل سعادت برای همیشه در عالم مثال باقی خواهند ماند. 🔺 دسته سوم از اهل آخرت شقاوت مندان یا "اهل شِمال" هستند. از نگاه شیخ اشراق، اینان در عالم مثال معذب اند. جایگاه نهائی این گروه صورت های ظلمانی و کبود و تاریک و وحشت آور در عالم مثال است. 📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 138_142 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 9️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2869 🔟معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۳) https://eitaa.com/fvtt_ir/2886 1️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۴) https://eitaa.com/fvtt_ir/2902 2️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۵) https://eitaa.com/fvtt_ir/2930 3️⃣1️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء (۶) https://eitaa.com/fvtt_ir/2950 4️⃣1️⃣هستی‌شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2982 5️⃣1️⃣اشتراک معنوی وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3026 6️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3053 7️⃣1️⃣زیادت وجود بر ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3078 8️⃣1️⃣ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3093 9️⃣1️⃣اصالت وجود https://eitaa.com/fvtt_ir/3113 0️⃣2️⃣اعتبارات سه گانه ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3133 1️⃣2️⃣کلی طبیعی (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3154 2️⃣2️⃣کلی طبیعی (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3164 3️⃣2️⃣علت تشخص ماهیت https://eitaa.com/fvtt_ir/3176 4️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/3184 5️⃣2️⃣اقسام ماهیت (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/3191 6️⃣2️⃣ملاک‌های فصلیت فصل https://eitaa.com/fvtt_ir/3199 7️⃣2️⃣جوهر و عرض https://eitaa.com/fvtt_ir/3207 8️⃣2️⃣ماهیت و حقیقت جسم https://eitaa.com/fvtt_ir/3216 9️⃣2️⃣برهان بر وجود هیولی https://eitaa.com/fvtt_ir/3227 0️⃣3️⃣صورت جسمیه و احکام آن https://eitaa.com/fvtt_ir/3237 1️⃣3️⃣نسبت ماده و صورت https://eitaa.com/fvtt_ir/3248 2️⃣3️⃣عرض و مقولات عرضی https://eitaa.com/fvtt_ir/3264 3️⃣3️⃣حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3272 4️⃣3️⃣حرکت قطعیه و حرکت توسطیه https://eitaa.com/fvtt_ir/3285 5️⃣3️⃣لوازم حرکت https://eitaa.com/fvtt_ir/3300 6️⃣3️⃣مقولات حرکت پذیر و نفی حرکت جوهری https://eitaa.com/fvtt_ir/3311 7️⃣3️⃣زمان https://eitaa.com/fvtt_ir/3319 8️⃣3️⃣مواد ثلاث https://eitaa.com/fvtt_ir/3327 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 8️⃣3️⃣ 🌐 مواد ثلاث (واجب، ممکن و ممتنع) 🔺 مواد ثلاث، یعنی وجوب، امکان و امتناع، هم در منطق مطرح می شوند، هم در مابعدالطبیعه و الهیات در منطق؛ نسبت نفسُ الامری میان موضوع و محمول به یکی از سه نحو است: 1. نسبتی است که حتما باید برقرار باشد. چنین نسبتی ضروری خوانده می شود. 2. یا نسبتی است که وجود دارد، ولی قابل انفکاک است؛ به چنین نسبتی در قضیه، ممکن گفته می شود. 3. و یا نسبت موضوع و محمول در قضیۀ مفروض متحقق ناشدنی است و نه تنها هرگز برقرار نمی شود، بلکه برقرار ناشدنی است. به چنین نسبتی، ممتنع گفته می شود. بنابراین، امکان، امتناع و وجوب، اوصاف نسبت های قضایا هستند. اگر این اوصاف در لفظ ظاهر گردد، مانند «انسان حیوان است بالضروره» یا «انسان عالم است»، «جهت» نامیده می شود. 🔺 در مابعدالطبیعه که از موجود بما هو موجود سخن گفته می شود، لازم است از واجب الوجود و ممکن الوجود نیز سخن گفته شود؛ چراکه موجود بما هو موجود، یا واجب است یا ممکن. تقسیم موجود به واجب و ممکن و بررسی احکام آن ها برای نخستین بار در تاریخ فلسفه در فلسفۀ اسلامی مطرح شده است و پیش از شکل گیری فلسفه اسلامی اگر از واجب و ممکن سخن گفته می شده، به عنوان بحثی منطقی و ماده یا جهت قضیه مورد نظر بودند. 🔘 بداهت و تعریف ناپذیری مواد ثلاث 🔺 واجب الوجود، ممکن الوجود و ممتنع الوجود، مفاهیم بدیهی و بی نیاز از تعریف اند. تعریف هریک از این اصطلاحات به دور می انجامد؛ زیرا در تعریف هر یک از آنها مستقیم یا غیر مستقیم یکی از دو اصطلاح دیگر یا هر دو اخذ می شود. 🔺 از میان این سه مفهوم، مفهوم واجب روشن تر است و می توان از آن در تعریف آن دو مفهوم دیگر استفاده کرد. چراکه واجب بر تأکد و وثاقت وجود دلالت می کند و وجود شناخته شده تر از عدم است؛ چراکه وجود به تنهایی شناخته می شود، ولی عدم با وجود شناخته می شود. مفاهیم ممتنع و ممکن، مفاهیم سلبی اند؛ به همین دلیل، اگر بنا بر تعریف کردن این مفاهیم باشد، لازم است مفهوم واجب بدیهی فرض شود و دو مفهوم دیگر به وسیله مفهوم واجب تعریف شوند. دراین صورت، مشکل دور نیز برطرف می شود. 🔘 تقسیم موجودات به واجب و ممکن 🔺 هر موجودی که ملاحظه شود و به وجود آن توجه گردد و از هر چیز دیگری غیر از خود آن موجود چشم پوشی شود، خارج از دو فرض نیست: یا به گونه ای است که خود به تنهایی نه اقتضای وجود دارد و نه اقتضای عدم، ویا به گونه ای است که خود به تنهایی اقتضای وجود دارد. (اما این فرض که چیزی موجود باشد و در عین حال اقتضای عدم داشته باشد، فرضی محال و از این رو منتفی است). 🔺 ممکن الوجود آن موجودی است که وقتی ذاتش به تنهایی با وجود و عدم مقایسه می گردد نسبتی یکسان با آن دو دارد و ذات شیء با قطع نظر از غیر در خصوص وجود و عدم بی طرف است، ولی واجب الوجود آن است که ذات شیء مقتضی وجود است و بی آنکه غیر دخالتی داشته باشد، ملازم با وجود بوده، عدم بر او محال است. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 191_193 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac