eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
تبیین
⭕️منحصر نبودن قرآن به احکام شخصی‌ 🔹این که در بین ید مسلمین هست و از صدر اول تا حالا یک کلمه، یک حرف در او زیاد و کم نشده است، این قرآن را وقتی که به عین تدبیر مشاهده بکنید، می‌ بینید که مساله، مسئله این نیست که دعوت برای این بوده است که مردم توی خانه‌ بنشینند و ذکر بگویند و با خدا خلوت کنند. او بوده است، لکن انحصار نبوده است. مساله، مسئله دعوت به اجتماع، دعوت به سیاست، دعوت به مملکت داری، و در عین حال که همه اینها عبادات است، عبادات جدای از سیاست و مصالح اجتماعی نبوده است. در تمام کارهایی که دعوت به آن شده است جنبه عبادی دارد. حتی در کارخانه‌ها کار کردن، در کشاورزی کشاورزی کردن و در مدارس تعلیم و تربیت کردن، همه‌شان مصالح اسلامی است و جنبه عبادی دارد... 🔹[عمل‌] نکردند این طور، از صدر اسلام؛ مصالح اسلام را همان طوری که قرآن شریف فرموده است، پیاده کنند [نکردند]، چون می‌دیدند که با قدرت های خودشان مخالف است. از آن اول آنچه را از قرآن که می‌ دیدند با مصالح خودشان مخالف است، چون نمی‌ توانستند از قرآن بردارند، تعبیر می‌کردند، کج معنا می‌کردند، - به - روحانیونی که وابسته به خودشان بود وادار می‌ کردند که اینها را کج معنا کنند، منحرف کنند قرآن را از آن چیزی که هست. ولی بحمدالله ماند بین مسلمین و نتوانستند قرآن را تحریف کنند و بردارند، اگر می‌ توانستند، می‌ کردند. لکن یکی از آنهایی که می‌ خواست یک حرف را از قرآن بردارد، یک عربی شمشیر را کشید گفت: با این شمشیر ما جواب می‌ دهیم. 🔹نگذاشتند قرآن شریف دست بخورد، و همان طوری که در زمان رسول الله وارد شد الآن هم همان است، به غیر او نیست. بنا بر این ما یک همچو کتابی داریم که مصالح شخصی، مصالح اجتماعی، مصالح سیاسی، کشورداری و همه چیزها در آن هست. البته با آن تفسیر هایی که از اهل تفسیر وارد شده است و ما به رای خودمان نمی‌ توانیم قرآن را تاویل کنیم. ما باید «انَّما یَعْرِفُ الْقُرآنُ مَنْ خُوطِبَ بِه» [۱] ما از طریق وحی و از طریق وابستگان به وحی قرآن را اخذ می‌ کنیم و بحمدالله از آن راه هم غنی هستیم. لکن انحرافاتی که از قدرتمندان در اول تا حالا واقع شده است و حالا ما مبتلای به آن هستیم، این انحرافاتی است که آقایان ملاحظه می‌ کنند که بر خلاف قرآن مجید، دعوت به تفرقه، دعوت به جدایی، قرآن مجید می‌ فرماید که: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ‌ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» [۲]، آنها دعوت به تفرقه می‌کنند. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الانوار، ج ۲۴، ص ۲۳۷- ۲۳۸، ح ۶. [۲] سوره آل عمران، آیه ۱۰۳. « به ریسمان خدا چنگ بزنید و پراکنده نشوید». بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۳/۰۲/۲۳ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه زندگی محدود در اين دنيا چيست؟ چرا خداوند عمر طولانی‌تری به انسان نمی‌دهد؟ 🔹همانطور كه در تعبيرات دينی آمده است، صرفا مقدمه و پلی برای حياتی ديگر و آن حيات، اصل است. اين زندگی اگر فقط به ظواهرش بسنده شود، لهو، لعب، زينت، تفاخر و تكاثر است، اما باطن آن زندگی جاودانه است؛ سعادتمندانه يا شقاوتمندانه: «اعلموا أنما الحيوة الدنيا لعب و لهو و زينة و تفاخر بينكم و تكاثر فی الأموال و الأولاد كمثل غيث أعجب الكفار نباته ثم يهيج فتراه مصفرا ثم يكون حطاما و فی الآخرة عذاب شديد و مغفرة من الله رضوان و ما الحيوة الدنيا إلا متاع الغرور»؛ 🔹آنچه اين دنيايی است، از بين می‌رود، و فقط آن چيزی باقی می‌ماند كه رنگ و بوی الهی پيدا كرده باشد: «ما عندكم ينفد و ما عندالله ‌باق - و كل شیء هالك إلا وجهه». اگر به اين نگرش در زندگی برسيم، و درك كنيم كه زندگی واقعی، همان است، نه زندگی دنيوی، خواهيم پذيرفت كه اين زندگی بايد محدود باشد، نه بی نهايت؛ زيرا كه صرفا مقدمه است و غايت و هدف نيست. اگر اصل محدوديت را بپذيريم، ديگر مناقشه در مقدار آن روا نيست؛ زيرا هر مقداری كه باشد، باز جای اين سؤال باقی می‌ماند كه: «چرا اين قدر؟!». 🔹 نقل می‌كند كه عده‌ای چنان شده‌ اند كه آرزو ميكنند هزار سال زندگی كنند، و اگر حتی اين قدر زندگی كنند، اما باز راضی نمی‌شوند و بيشتر می‌خواهند. در هر صورت، اين زندگی موجب نجات آن‌ها از آتش نخواهد شد؛ يعنی اگر انسان را غايت خود قرار دهد، به هيچ حدی راضی نميشود، اما اگر اصل محدوديت را پذيرفتيم، ديگر مقدار آن مهم نيست و مصلحتش را به خداوند واگذار می‌كنيم. 🔹حقيقت اين است كه ، تمام شدن زودتر زندگی دنيا و رسيدن سريعتر به زندگی‌ جاودانه‌ آخرت را طلب می‌كنند: «و لو لا أجل الله التی كتب الله عليهم لم تستقر أرواحهم فی أجسادهم طرفة عين خوفا من العقاب و شوقا إلی الثواب»؛ زيرا كه آنان كيفيت زندگی خود را بهبود بخشيده ‌اند، و ديگر دلبستگی كميت آن نيستند و چون با و ، خود را آباد ساخته‌ اند، شوقشان به و ورود به ، بيش از شوق طفل به پستان مادر است: «و الله لابن ابيطالب آنس بالموت من الطفل بثدی أمه». 📕زندگی پس از مرگ،‌ ج ۴، حسين سوزنچی، ص ۵۰ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دوستی و تکریم نوجوانان توسط والدین، چه نقشی در تربیت صحیح آنها دارد؟ (بخش دوم) 🔸 در مسير «تربيت و تکريم نوجوانان» با توصيه به مؤلفه هايی چون محبت، احترام، چشم پوشی و...، نقش مؤثر اين امور را در شکل‌گيری صحيح شخصيت آنها مورد تأکيد قرار داده است. گفتارها و رفتارهای معصومين عليهم السلام، گنجينه پايان نايافتنى اين توصيه ها و معارف سازنده است که در ادامه برخی از آنها را به صورت اجمالی مرور می‌کنیم. 💠نقش «محبت» در تربيت نوجوانان 🔹 همواره به فرزندانشان محبت می‌کردند و از هر فرصتی برای ابراز اين محبت استفاده می‌نمودند؛ چنانکه نصايح لقمان حکيم به فرزندش را با خطاب زيبای ‏«يا بُنَی» [۱] ؛ (ای پسرکم) گزارش می‌کند و امام علی (ع) نيز در نامه ای ده بار اندرزهای خود به امام حسن (ع) را با همين تعبير همراه می کند. [۲] 🔹رسول اکرم (ص) نيز درباره مردی که گفته بود هرگز کودکی را نبوسيده فرمود: «‏هذا رجُلُ عِندی إنَّه من أهلِ النّارِ؛ اين مردی است که در نزد من از اهل دوزخ است» [۳] و در بيان ديگری نيز برای وظيفه شناس اين گونه دعا فرمود که: «رَحِمَ الله عَبداً أعانَ وَلدَهُ عَلَی بِرِه بِالإِحسانِ إِليهِ و التَألفِ لَه وَ تَعليمِهِ و تَاديبِهِ؛ خداوند رحمت کند بنده ای را که را بر نيکی و سعادتش يارى کند به اينکه به او احسان نمايد و با او رفتار دوستانه داشته باشد و به و او بپردازد». [۴] 🔹چنين سخنی نشان از جايگاه بسيار مهم و مهرورزی به دارد. عاملی که از پديد آمدن عقده و حقارت نزد آنها جلوگيرى می‌کند و موجب پديد آمدن احساس عزت و اعتماد به نفس در آنها می‌شود و می تواند سهمی در جلوگيرى از اقدام آنها برای داشته باشد. امام علی (ع) می‌فرماید: «من کَرُمت عَلَيهِ نَفسُهُ لَم يَهِنها بِالمَعصيةِ؛ کسی که خود را گرامی می دارد آن را با گناه خوار نمی‌کند ». [۵] ... پی نوشت: [۱] سوره لقمان، آيات ۱۳ و ۱۶ و ۱۷ [۲] نهج البلاغة، فیض الاسلام، نشر هجرت، ص ۳۹۱ [۳] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۶، ص ۵۰ [۴] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، مؤسسة آل البيت (ع)، چ ۱، ج ۱۵، ص ۱۶۹ [۵] غرر الحكم و درر الكلم‏، دارالكتاب الإسلامی، چ ۲، ص ۶۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهداف اساسی ازدواج از ديدگاه اسلام چيست؟ 🔸از نظر اسلام اهداف اساسی ازدواج عبارتند از: رسيدن به آرامش، بقای نسل، پاسخ به ندای فطرت و حفظ عفت. 💠رسيدن به آرامش 🔹در نظام الهی و فرهنگ قرآنی، هدف اصلی از ازدواج، رسيدن به آرامش روان و آسايش خاطر، پيمودن طريق رشد، دستيابی به كمال انسانی و نزديكی به ذات حق است. ترديدی نيست كه از تنهايى به درآمدن، همسر و همراه شدن، خانواده مستقل تشكيل دادن، ارضای كشش‌ های نفسانی و غرايز طبيعی و فرزند آوری از نتايج قهری ازدواج است و نيز از مهم‌ترين عوامل مؤثر در آرامش روان، آسايش فكر و جان و احساس رضامندی درونی است. [۱] 🔹 در معرفی ميفرمايد: «وَ مِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ؛ و از نشانه های [قدرت و ربوبیت] او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان آرامش یابید و در میان شما دوستی و مهربانی قرار داد؛ یقیناً در این [کار شگفت انگیز] نشانه هایی است برای مردمی که می اندیشند». [روم، ۲۱] خداوند در اين آيه و آيه ۱۸۹ سوره اعراف، ضمن آنكه حقيقت زن و مرد را يك گوهر دانسته و هيچ امتيازی از لحاظ مبدأ آفرينش بين آن‌ها قايل نشده، و روان را هدف ازدواج و را محور آرامش معرفی كرده است. 💠بقای نسل 🔹يكی از اهداف جانبی ازدواج، و بقای نسل است.  امام سجاد (ع) وجود فرزند را از سعادت های انسان ميداند. [۲] امام صادق (ع) يكی از معيارهای مهم در انتخاب همسر را توان زاييدن فرزند بسيار معرفی ميکند. [۳] 💠پاسخ به ندای فطرت 🔹ازدواج پاسخی است خداپسندانه به ندای فطرت؛ زيرا خداوند در وجود انسان غريزه جنسی را قرار داده است. 💠حفظ عفت 🔹از اهداف مهم ازدواج، زنان و مردان و جلوگيری از لغزش‌های گوناگون است، زيرا ازدواج تنها راه ارضای طبيعی تمايل جنسی است، از اين رو پيامبر اکرم (ص) فرمودند: «هر كس ازدواج كند، نيمی از دينش را حفظ كرده، پس بايد در نيم ديگر از خدا بترسد». [۴] پی نوشت‌ها؛ [۱] همسران برتر (غلامعلی افروز) ص ۲۴ [۲] وسائل الشيعه، ج ۱۵، ص ۹۶ [۳] همان، ج ۱۴، ص ۳۳ [۴] سفينه البحار، ج ۱، ص ۵۶۱ منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️موانع فهم قرآن (بخش دوم و پایانی) خدای سبحان درباره‌ منكران قرآن خطاب به رسول اکرم (ص) می‌فرمايد «وَ إِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجاباً مَسْتُوراً؛ [اسراء، ۴۵] وقتی كه تو قرآن را قرائت می‌کنی، ما بين تو و بين كسانی كه ايمان به آخرت ندارند، حجاب و پرده‌ پنهان و مستوری قرار می‌دهیم». اكنون اين پرسش مطرح می‌شود كه چگونه ممكن است هنگام قرائت قرآن، كه نور محض است، حجاب و تاريكی رخ بدهد؟ اين حجاب چگونه حجابی است و برای چه ايجاد می‌شود؟ 💠حجاب دل، گناه و خودبينی 🔹گناه، حجاب است و تار و پودهای پرده‌ حجاب، خودبينی است كه هيچ حجابی بدتر از آن نيست. امام موسی کاظم (ع) چنين فرمود: «لَيسَ بَينَهُ و بَينَ خَلقِهِ حِجابٌ غَيرَ خَلقِهِ، احتَجَبَ بِغَيرِ حِجابٍ مَحجوبٍ، و استَتَرَ بِغَيرِ سِترٍ مَستورٍ؛ [۱] ميان او و آفريدگانش حجابى جز خود آنان وجود ندارد؛ او در پرده است، بى آن كه پرده اى در كار باشد و مستور است بى آن كه پوششى در ميان باشد». اگر حجابی در ميان است، همان «خودبينی» خلق است و اگر پرده‌ای آويخته باشد، همان غرور مخلوق است‌. «ميان عاشق و معشوق هيچ حايل نيست ؛ تو خود حجاب خودی حافظ از ميان برخيز». 🔹انسان هر اندازه كه در تار و پود «خودبينی» واقع شود، از «خدابينی» محروم است و با انبيای الهی نيز شهود و حضوری ندارد، و از ره آورد آنان و از سخنان وحی به اندازه‌ خودبينی خود محروم خواهد بود. اگر انسان سخن رسول الله (ص) را نمی‌شنود و قرآن را نمی‌فهمد، بايد بداند كه در «حجاب گناه» است و ميزان نفهميدنش به مقدار حجابش بستگی دارد. هر چه بيشتر در دنيا و گناهان خود غوطه‌ور باشد، به همان اندازه از فهم قرآن در حجاب است، و هر اندازه از شهوت حيوانی لذّت می‌برد، از لذّت قرآنی محروم ميشود؛ زيرا فرمود: «فَلَمَّا زاغُوا أَزاغَ اللهُ قُلُوبَهُمْ؛[صف، ۵] هنگامی كه آنها از حق منحرف شدند». «ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللهُ قُلُوبَهُمْ؛ [توبه، ۱۲۷] سپس [مخفيانه از حضور پيامبر] بازمى‌گردند. خدا دلهايشان را [از حق‌] برگرداند، زيرا آنان گروهى هستند كه نمى‌فهمند.». 🔹بنابراين، قرآن در حجاب نيست و پرده‌ای ندارد، ابهامی ندارد كه ديگران آياتش را نفهمند، بلكه «كافران» و «دنياطلبانند» كه در حجاب  خودبينی گرفتارند و به همين جهت نمی‌توانند بيرون از خود را بفهمند، و هر چه را كه با خودبينی و دنياطلبی و لذّت گرايی آنان نسازد، نمی‌توانند آن را بفهمند. خدای سبحان درباره‌ محرومان از انديشيدن در قرآن می‌فرمايد: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها؛ [محمد(ص)، ۲۴] آیا آنها در قرآن تدبّر نمی‌کنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟!». معلوم ميشود دل هم قفل دارد، و اگر دلی قفل شد، همانند چشمی كه بسته باشد، نه توانايی ديدن نور را دارد و نه می‌تواند در پرتو آن نور چيزهای ديگر را ببيند. برای فهم آيات خود، قلب باز و سينه‌ای گشاده را لازم می‌داند: «فَمَنْ يُرِدِ اللهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ؛ [انعام، ۱۲۵] آن كس را كه خدا بخواهد هدايت كند، سينه‌اش را برای (پذيرش) اسلام، گشاده می‌سازد»، 🔹زيرا در متن قرآن پيچيدگی و ابهام نيست، اگر مشكلی هست، قلب انسانهاست كه قفل و مانع دارد. خدای سبحان به رسول خود می‌فرمايد: به اينان بگو اگر چه من از جنبه نبوّت قرآن را دريافت كرده‌ام، ولی در تلاوت و تفهيم كردن آن، از راه بحث و استدلال و تعقل و برهان و بينّه با شما سخن می‌گويم و اگر شما فطرت خود را دفن نكرده باشيد و در گناهان غوطه ور نشده باشيد، می‌توانيد با ايمان و عمل صالح، آيات الهی را به روشنی دريابيد. «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً؛[کهف، ۱۱۰] بگو: من فقط بشری هستم مثل شما؛ (امتيازم اين است كه) به من وحی می‌شود كه خدای شما، خدای يگانه است؛ پس هر كه به لقای پروردگارش اميد دارد، بايد كاری شايسته انجام دهد، و هيچ كس را در عبادت پروردگارش شريك نكند». پی نوشت‌ها [۱] توحيد صدوق، ص ۱۷۹ 📕قرآن در قرآن (آیت الله جوادی آملی) منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا در تشیع عبادات بدون پذیرش «ولایت» قبول نیست؟ 🔹چنانچه معنای به طور صحیح و دقیق مورد توجه قرار گیرد، پاسخ سوال نیز روشن می شود، واژه «ولایت» و «مولى» از ماده «ولى» گرفته شده است و اهل لغت معانى گوناگون را براى آن برشمرده اند؛ مالک، عبد، معتِق (آزاد کننده) معتَق (آزاد شده)، صاحب (همراه)، قریب (مانند پسر عمو)، جار (همسایه)، حلیف (هم پیمان)، ابن (پسر)، عمّ (عمو)، ربّ، ناصر، منعِم، نزیل (کسی که در جایى سکنى گزیند) شریک، ابن الاخت (پسر خواهر)، محبّ، تابع، صهر (داماد)، اولى بالتصرف (کسى که از جهاتى بر تصرف در امور شخصى دیگرى، از خود او شایسته تر است). [۱] 🔹در اصطلاح، مراد از تسلط و اشراف بر دخل و تصرف در امور سایر انسانها، در ابعاد مختلف است، بدون این که حق اختیار و انتخاب و گزینش یا مالکیت از سایرین سلب شود. (ع) شاهد و محیط بر همه انسانها اعم از شیعه و غیر شیعه، مسلمان و غیر مسلمان است. از ظاهر و باطن همه آگاه و توان هر گونه تصرفى را در امور آنها دارد. به علاوه (ع) می‌تواند در امور تکوینیه نیز دخل و تصرف نموده و مثلاً خشتى را بدل به طلا نماید، یا عکس بر پرده را جان بخشد و یا امراض لاعلاج و گره هاى سخت را بگشاید و متوسلین خود را از بن بستها برهاند، لکن از این توان، بیهوده و بدون حکمت و خلاف سیره عادى بهره نمی گیرد. 🔹از نظر شیعه شناخت و گردن نهادن به اوامر و نواهى و قضاوت‌ها و احکام او بر همگان واجب است، و هر کس از این امر سر باز زند، در واقع توحید و نبوت را نپذیرفته است و به عبارت دیگر: لازمه پذیرش وجود خدا و توحید و عدالت او، پذیرش نبوت، و پذیرش این دو مستلزم پذیرش «ولایت ولّى» می‌باشد. این مطلب از آیات ۳ سوره مائده که ابلاغ و معرفى را معادل ابلاغ رسالت و توحید قرار می‌دهد، و ۵۹ سوره نساء که اطاعت از را در طول اطاعت از خدا و رسول (ص) قرار می‌دهد، و نیز که را قرین می‌نماید،  [۲] به وضوح مستفاد است، و به واسطه حدیث شریف نبوى (ص) «هر کس که بمیرد و را نشناسد به مرده است» [۳] تأکید می‌شود؛ 🔹و همانطور که در سوال اشاره شده هیچ عمل و عبادتى، بدون پذیرش «ولایت ولى الله الاعظم» مقبول درگاه احدیت واقع نمی‌ شود، که این مسئله از بسیارى روایات مستفاد است. [۴] به عنوان نمونه (ع) در حدیث معروف سلسلة الذهب از اجدادشان از جانب خداوند متعال فرمود: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا؛ [۵] لا اله الا الله پناهگاه محکم من است، پس هر که در آن داخل شود از عذاب من مصون خواهد ماند، و پس از اندکى تأکید نمود: با عمل به شرایط آن و من یکى از آن شرایط هستم. (پذیرش ولایت). در حدیثی دیگر (ع) می فرماید: «اسلام بر پنج پایه استوار است: نماز، روزه، زکات، حج و  ، و هیچ یک از آن ارکان به پاى رکن رکین ولایت نمی رسد». [۶] 🔹از مطالب مطرح شده استفاده می شود که پذیرش را خداوند بر انسان ها واجب نموده، و امر ولی را همچون امر خویش قرار داده و اطاعت از ولی را اطاعت از خود بر شمرده است؛ لذا نپذیرفتن (ع) به قبول نکردن ولایت خداوند برمی‌گردد. روشن است که این امر سبب می‌شود اعمال انسان مورد امضای خداوند قرار نگیرد. پذیرش سبب می‌شود که انسان هیچگاه از مسیر هدایت گمراه نشود و در غیر این صورت انسان ها در خطر خروج از راه حق‌اند، و اساسا این (ع) هستند که راه حق را مشخص می‌سازند و مسیر رسیدن به سعادت دنیا و آخرت را روشن می‌کنند. رسول خدا در این باره می فرماید: «هر کس دوست می‌دارد که [چون] من زندگانی کند و [چون] من از دنیا برود، و به بهشتی که پرودگارم مرا بدان وعده فرموده، وارد شود، باید ولایت علی بن ابیطالب و جانشینان پاکش، امامان هدایت و چراغ های تاریکی را پس از من پذیرد. آنان هرگز شما را از درگاه هدایت به درگاه گمراهی نمی‌کشانند». [۷] پی نوشت‌ها؛ [۱] فیروزآبادى، القاموس المحیط؛ سعیدى مهر، محمد، کلام اسلامى، ج ۲، ص ۱۶۸ [۲] بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۱۰۸، مؤسسة الوفاء بیروت، ۱۴۰۴ق [۳] بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۱۰۸ [۴] برگرفته از سوال ۱۵۳ وبسایت [۵] بحارالأنوار، ج ۳، ص ۷ [۶] همان، ج ۶۵، ص ۳۲۹-۳۳۳ [۷] همان، ج ۲۳، ص ۱۴۳ منبع: اسلام کوئست @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جنگ نرم، جنگ سایبری، و تکنیک ها (بخش ششم) 🔸با پیشرفت روز افزون امکانات و تکامل علمی جوامع، نیز روز به روز پیشرفته تر و پیچیده تر شد و گونه های مختلفی به خود گرفت. در دنیای امروز یکی از مؤثرترین، خطرناک ترین و فعال ترین انواع جنگ، است. این جنگ، است که با بهره گیری از علوم دنیای مدرن مانند روانشناسی، جامعه شناسی و... توانسته است، با کم‌ترین امکانات و تجهیزات، تأثیرگذاری بسزایی در جوامع داشته باشد. 💠تکنیک های جنگ نرم 1⃣تکنیک شایعه 🔹در طول تاریخ به به صورت یک پدیده اجتماعی ـ روانی و با ابعاد گسترده نگریسته شده است. این پدیده به عنوان یک در جوامع، ریشه ای تاریخی دارد. در طول مبارزه و جنگ ها، کشورهای متخاصم با ایجاد و انتشار می‌کوشند نیروهای دشمن را ، و روحیه جنگی آنها را تخریب کنند؛ شایعاتی مانند قتل یک فرمانده، نرسیدن توان کمکی، رسیدن نیروهای تازه نفس به دشمن و... باعث تسلیم دسته جمعی یا از هم پاشیدگی نیروها شده است. 🔹برای نمونه، در شایعه کشته شدن پیامبر (ص) را پخش کردند، یا معاویه شایعات بسیار گسترده و فراوانی را ضد امیرالمومنین (ع) منتشر ساخت، تا جایی که برخی از مردم در مسلمان بودن آن حضرت دچار تردید شدند و... ؛ در جهان کنونی نیز به دلیل کارایی و میزان تاثیر چشمگیر ، این پدیده به عنوان یک‌ وسیله‌ مهم‌ و اساسی، و حربه‌ای‌ خطرناک در به کار گرفته می شود. 🔶تعریف شایعه 🔹 پدیده ای مخرب و خطرناک است که معمولا از یک خبر ناشی شده و یا بی اساس، بر پایه یک جنجال و هیاهو ایجاد می‌شود و در جا می‌ گیرد؛ تا جایی که را تضعیف و ناامید می کند و یا امنیت ملی را به خطر می اندازد، و بلای بی اعتمادی در بین مردم یک کشور گسترش می یابد. [۱] از دیدگاه دینی، معمولا مجموعه ای از غیبت، تهمت، استهزاء و حتی گاهی دشنام است. 🔹، انسان را از دنباله روی و پخش سخنان و اخبار، بدون علم و اطمینان نهی فرموده است. همچنین رهبر انقلاب را یکی از مصادیق بارز «قول به غیر علم» دانسته، میفرماید: بخشی از کارهای مشکلی که در جوامع به وجود می‌آید و امروزه در جامعه خودمان هم هست، همین «قول به غیر علم» است... مواظب باشید که بدون علم، بدون اطلاع، به اتکای هوای نفس نباشد، به اتکای نباشد، حدس و گمان نزنید که متاسفانه امروز در جامعه ما تا حدود زیادی این بیماری رایج است. ... پی‌نوشت‌؛ [۱] جنگ روانی (حاتمی)، ص ۸۲ منبع: وبسایت حوزه نت به نقل از ماهنامه فرهنگ پویا - ۲۹ @tabyinchannel
تبیین
⭕️هدف و مقصد انبیای الهی و کتب آسمانی 💠امام خمینی (رحمة الله علیه)؛ 🔹 یک سفره‌ای است که انداخته شده است برای ؛ یعنی، یک دارد که این زبان، هم زبان مردم است، و هم زبان است و هم زبان اصطلاحی است و هم زبان ، به حسب واقع. در این ، مسائلی هست که مهمش است. 🔹و و سایر نیامدند که اینجا حکومت تاسیس کنند، مقصد اعلا این نیست؛ نیامدند که اینجا عدالت ایجاد کنند، آن هم مقصد اعلا نیست، اینها همه مقدمه است. تمام زحمتها [یی‌] که اینها کشیدند، چه از حضرت نوح گرفته، از حضرت ابراهیم گرفته تا آمده است اینجا به رسول اکرم رسیده است، تمام مشقت هایی که کشیدند و کارهایی که کردند، مقدمه یک مطلب است و او « [است.]» 🔹کتابهای آسمانی هم، [که‌] بالاترینش کتاب است، تمام مقصدش همین است که معرفی کند را با همه و که دارد. خیلی ازش چیز می‌فهمند - این کتاب را - و هم مسائل بالاتر می‌فهمند و هم مسائل فوق آن را می‌فهمند، لکن انَّما یَعْرِفُ الْکِتابَ مَن خُوطبِ به؛ هیچ کس نمی‌تواند بفهمد. هر کس بخواهد را بشناسد، را باید بشناسد و هیچ کس نمی‌تواند بشناسد. 🔹و لهذا، هیچ کس پیغمبر را هم نمی‌تواند بشناسد. معرف ایشان کتاب خودشان است و معرف - سلام الله علیه - بعد از اینکه خود پیغمبر معرف است، خود وجودش معرف است. این است که با زبان ایشان بسط پیدا کرده است که برای از اول تا آخر، هر مسئله‌ای پیش بیاید، ، مسائلی که بعدها خواهد پیش آمد، که حالا ما نمی‌دانیم، این از عهده جوابش بر می‌آید و هیچ احتیاج ندارد به این که یک تاویل و تفسیر باطلی بکنیم. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۶/۰۸/۱۹ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه آیات و روایات درباره «ثروت» 🔸در این مطلب به بررسی کسب و از نظر و می پردازیم. 🔹در به دو گونه از یاد شده، در برخی از آیات قرآن از مال و  به گونه های مختلف ستایش شده همچون: ؛ [روم، ۲۸؛ بقره، ۲۵۴؛ نساء، ۳۹] ؛ [توبه، ۵۹؛ بقره، ۱۹۸؛ نساء، ۷۳؛ توبه، ۷۵] و برپایی جامعه؛ [نساء، ۵] و ؛ [قصص، ۷۷] [بقره، ۱۸۰؛ بقره، ۲۱۵؛ بقره، ۲۷۳]؛ و آسایش؛ [سبا، ۳۷]. 🔹در دیدگاهی دیگر نسبت به و دارایی نکوهش بسیاری شده است. در این عرصه متفاوت یا متضاد می یابیم: وسیله هنگام ؛ [مومنون، ۱۰۰] بی توجهی به و به حقوق دیگران؛ [فجر، ۱۶ و ۱۷] و  و به ثروت؛ [کهف، ۳۴] حقوق مردم. [نساء، ۲۹] 🔹جمع بین این دو دسته از آیات، این است که با چه و شرایطی، شخص به دنبال جمع آوری و برود، و داشتن مال و کسب ثروت با انگیزه کسب و به مردم و تحصیل نه تنها مذموم نیست، که نیز هست. 🔹 (علیه السلام) می فرماید: «مَن طَلَب الدنیا استعفافا عَنِ الناس و سَعیا عَلی اهله و تَعَطُّفاً علی جارِه لَقی الله یوم القیامة و وَجهُهُ مِثل القمر فی لیلة البدر»؛ [۱] (هرکس را طلب کند به قصد این که خود را از مردم حفظ کند، و رفاه را تأمین نماید و به اش کمک کند وقتی خدا را ملاقات کند چهره اش همانند ماه شب چهارده می‌درخشد). 🔹شخصی به (علیه السلام) عرض کرد: «والله انّا لَنَطلُبُ الدُّنیا و نُحِبُّ ان نُوءتاها فَقالَ تُحِبُّ ان تَصنَعَ بِها ماذا؟ قالَ: اعُوذُ بِها عَلی نَفسی وَ عَیالی وَ اصِلُ بها و احُجُّ و أَعتَمِرُ فَقالَ ابوعبدِالله: لیس هذا طَلَبُ الدنیا هذا طلب الآخِرَة»؛ [۲] (به خدا قسم ما طلب می‌کنیم را و دوست داریم آن را بدست آوریم، حضرت فرمود: دوست داری با آن چه کنی؟ عرض کرد: می‌گیرم بر و  ام و می‌بخشم از آن، و و عمره انجام می‌دهم؛ حضرت فرمود: این طلب است). 🔹و اگر با انگیزه های همچون تکاثر و و فریب دیگران باشد، طبیعی است که سرانجام خوبی ندارد، و مورد قرآن قرار گرفته است. پی نوشت‌ها؛ [۱] وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۱۱ [۲] همان، ج ۱۲، ص ۹ منبع: راسخون به نقل از حوزه نت @tabyinchannel
⭕️جاهلیت مدرن 🔹آنچه امروز دستگاه‌هاى سیاسى ترویج می‌کنند، همان است که براى زدودن آن - از - به‌ وجود آمد. نشانه‌ هاى همان ، امروز در ، در این ، مشاهده می‌شود؛ همان ، همان ، 🔹همان نادیده گرفتن ، همان عمده کردن مسائل جنسى و نیازهاى جنسى. خطاب به همسران مکرم پیغمبر می‌فرماید: «وَ قَرنَ فى بُیوتِکُنَ وَ لا تَبَرَجنَ تَبَرُجَ الجَهِلِیَةِ الاُولَى‌». [۱] یکى از نشانه‌هاى ، است. 🔹امروز یکى از عمده‌ ترین مظاهر ، همین است؛ این همان است، منتها جاهلیتى که توانسته است خود را با مجهز بکند، را از چشم مردم ؛ اینها را باید ما بفهمیم، اینها را باید بدانیم. بیانات مقام معظم رهبری ۹۳/۰۳/۰۶ منبع: وبسایت‌دفترحفظ‌ونشرآثارمعظم‌له @tabyinchannel
⭕️بیان مباحث اخلاقی و تکرار آنها 🔹انسان، یکی از نکاتی که در مکرر هست یا مکررات، برای اینکه، قرآن یک آدم‌سازی می‌خواهد بکند. قرآن تاریخ نیست، اگر تاریخ بود، در تاریخ، کتاب تاریخ، یک قصه را نوشت، ثانیاً اگر بنویسند زیادی نوشته‌اند، اما کتاب اخلاق باید مکرر باشد. کسانی که می‌خواهند برای مردم بگویند، باید بگویند، بگویند، بگویند تا توی مغزشان بکنند، با یک دفعه گفتن درست نمی‌شود. 🔹یکی از نکات بزرگی که ، مکررات را می‌بینید دارد، اینها مکررات نیست، سبک انسان‌سازی این جوری است، هر صفحه را باز می‌کنی دعوت به ، دعوت به خوبی، دعوت به چی، آن صفحه هم باز می‌کنی، قصه موسی (ع) را چندین مرتبه ذکر می‌کند، قصه ابراهیم (ع) را چندین مرتبه ذکر می‌کند؛ قصه نمی‌خواهد بگوید که، یکدفعه وقتی گفت، خوب، بس است. اینهایی که قرآن را نمی‌شناسند، این خارجیها که نمی‌فهمند قرآن چی است، میگویند خوب بود باب باب باشد، هر بابی یک کلمه‌ای باشد دیگر. 🔹 آمده آدم درست کند؛ آدم درست کردن به یک دفعه گفتن نمی‌شود. معلم اخلاق با یک دفعه بگوید و تمام کند برود نمی‌شود؛ باید در یک مجلس هم ده مرتبه یک مطلب را هی بگوید، بگوید، بگوید تا در دلها بنشیند. ما باید دائماً به هم سفارش کنیم. حوزه‌ های علمیه به دولت و به ملت و به اینها باید سفارش کنند، دعوت به تقوا کنند، دعوت کنند به وحدت، دعوت کنند به تقوا. مردم، هر کس با هم می‌نشیند این دعوت را بکنند، اهل منبر که می‌کنند و باید زیادتر بکنند. بیانات‌حضرت‌امام ۶۲/۱/۱ منبع: سایت جامع امام خمینی @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گستره عفاف (بخش دوم) 🔸در این نوشتار برآنیم که ثمرات و نتایج را در جامعه مورد بررسی قرار داده، و با نگاهی به عوامل سیر نزولی توجه به فرهنگ و ، راهکارهای اجرایی که باعث رشد و ترویج این فرهنگ در جامعه می شود را ارائه دهیم. 💠ثمرات و نتایج عفت ورزی (۲) 3⃣سلامت اجتماع 🔹حضور و در جامعه به صورتی که هیچ گونه تحریک و شائبه‌ جنسی با آن همراه نباشد، آن را استوار و می کند و آنان در محیط تحصیل، کار، اداره، بازار و... زمینه ساز سلامت، پیشرفت و تعالی آن جامعه خواهد شد. لکن اگر این اصل (عفاف) مورد توجه قرار نگیرد، حریم ها حفظ نشود و در جامعه رواج یابد، و سقوط آن جامعه نیز فراهم می شود. 🔹به گفته «در حرکت دموکراسی از دست رفتن ، بزرگترین و مفاسد را باعث می شود تا جایی که اساس حکومت را از بین می برد». چه در جوامع اسلامی و چه در جوامع غیر اسلامی، این مطلب را به وضوح ثابت کرده است. سردار نظامی فرانسه در سخنرانی خویش اعتراف کرده است که: «بزرگترین علت در جنگ با آلمان، فرو رفتن در گرداب های شهوت و ابتلا به و بوده است»‌. 🔹و یا دکتر دانشمند معروف فرانسوی درباره شکست مسلمانان در اندلس می نویسد: « حدود ۸۰۰ سال در قدرت را در دست داشتند، و اسپانیا در این مدت مهد علم و تمدن گردیده بود، تا آنکه با انتشار و رواج مشروبات الکلی و ، و بالاخره در اثر اختلاف بین زمامداران حکومت بر مسلمانان چیره شدند، و را به زور وادار به قبول دین مسیح کردند، و سپس محکمه های تفتیش عقاید، دستور سوزاندن این تازه مسیحیان را به بهانه اینکه واقعاً به دین مسیح در نیامده اند، صادر کرد و بقیه را وادار به مهاجرت از آن سرزمین نمود». 🔹 سرگذشت امت های بسیاری را که به دست زده، و سرانجام و نابود گشته اند را نقل می کند. در آيه ۴۰ سوره مبارکه عنکبوت، هلاکت قوم ، قوم ، ، ، و را بیان نموده، میفرماید: «فَكُلًّا أَخَذْنَا بِذَنْبِهِ ۖ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنَا عَلَيْهِ حَاصِبًا وَ مِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنَا ۚ وَ مَا كَانَ اللهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَ لَٰكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» 🔹[ترجمه‌‌ی آیه شریفه:](ما هر طایفه‌ای را به مؤاخذه کردیم، بعضی را بر سرشان سنگ بلا فرو باریدیم، و برخی را صیحه عذاب آسمانی در گرفت، و برخی را به زلزله زمین و گروهی دیگر را به غرق دریا به رسانیدیم، و خدا به آنان هیچ ستم نکرد، لیکن آنها خود در حق خویش می‌کردند). این است نتیجه جوامعی که منحرف گشته و در گرداب غوطه ور شدند. ... منبع: تبیان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گستره عفاف (بخش هشتم) 🔸در این نوشتار برآنیم که ثمرات و نتایج را در جامعه مورد بررسی قرار داده، و با نگاهی به عوامل سیر نزولی توجه به فرهنگ و ، راهکارهای اجرایی که باعث رشد و ترویج این فرهنگ در جامعه می شود را ارائه دهیم. 🔹هر چه بر میزان پیشرفت و توسعه علمی بشر امروز افزوده می گردد، نیاز او به ، و ارزش های انسانی بیشتر می شود. علت اینکه چرا هر روز در سطح جهان بیشتر خودنمایی می کند، آیا جز این است که پیشرفت و توسعه تکنولوژی بدون لحاظ نیازهای حقیقی انسان به امور دیگر، هرگز نتوانسته پاسخگوی خواست های درونی انسانها باشد؟ حال چه باید کرد؟ چگونه می توان برای بهبود وضعیت انسانها و به ویژه قشر که نقش بیشتری در آینده سازی فردای جامعه دارند راهبرد عملی ارائه داد؟ آنچه در ذیل آمده است بخشی از راهکارهایی است که با سرمایه گذاری در جهت اجرای آنها می توان شاهد جامعه ای با هویت و بالنده بود. 💠راهکارهای اجرایی عفاف (۱) 1⃣«تقویت ایمان» 🔹یکی از راه های مبارزه با و ، (بلکه مهم‌ترین آنها) است. تلاش برای ، توجه‌ دادن‌ به‌ خدا و روز جزا، مسأله عمل و عکس العمل در نظام جهان، سبب تقویت ایمان در انسان می‌گردد. ، بازدارنده از ، موجب روشن بینی، یافتن راه صحیح، حفظ و حراست وجود و مایه است. باید این باور و یقین در انسان به وجود آید که جهان بی حساب و بیهوده آفریده نشده، و انسان و عمل خود را می بیند. کسانی که معتقد به خدای متعال نیستند و تقوا و ایمان در دلشان استقرار ندارد، ممکن است دست به هر عمل خلافی بزنند. 2⃣«دادن آگاهی های فرهنگی و اجتماعی» 🔹تلاش برای هوشیار کردن در مورد زندگی، ضرورت های آن، بیان و ، عواقب بد امور، عوارض و در جامعه از راه های اصلاح جامعه است. باید افراد آگاهی یابند که ترویج و بی حجابی در جامعه از ها و دسیسه های و استعمارگران است. ، جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی، در خاطرات خود می نویسد: «در مسئله باید کوشش فوق العاده ای به عمل آوریم تا به و رها کردن چادر مشتاق شوند؛ پس از آنکه زن با تبلیغات وسیعی از میان رفت، وظیفه مأموران ما آن است که جوانان را به عشق بازی و روابط نامشروع با زنان تشویق کنند و بدین وسیله را در جوامع اسلامی گسترش دهند. لازم است زنان غیر مسلمان کاملاً بدون حجاب ظاهر شوند، تا زنان مسلمان از آنها تقلید کنند». 🔹و یا در کتاب «انقلاب الجزایر» می نویسد: «اگر بخواهیم به تار و پود جامعه الجزایری، هجوم بریم و آنان را از میان برداریم، باید بدواً را تحت سلطه قرار دهیم». آنها با صراحت می گفتند: « را در دست بگیریم، همه چیز بدنبال آن خواهد آمد». «فرانتس فانون» می گوید: «هر که دور انداخته شود، افق جدیدی را که بر استعمارگر ممنوع بود، در برابر او می گشاید، و بدن الجزایری را که عریان شده است، تماماً به او نشان می‌دهد، و پس از دیدن هر چهره بی حجابی، امیدهای حمله ور شدن ، ده برابر می شود. هر چادری که می افتد و هر چهره ای که به نگاه جسور و ناآرام اشغالگر عرضه می گردد، برگردان این معنی است که الجزایر، به انکار وجود خویشتن آغاز کرده و را از جانب اشغالگر پذیرفته است». 🔹خداوند متعال در درباره توطئه و برنامه‌ ریزی منافقان در زمینه نفی عفت عمومی، می فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِی الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ... »؛ یعنی کسانی هستند که به اشاعه و تمایل دارند و مرحله اول کارشان گسترش و است، سعی می کنند به جوانها دامن بزنند تا فساد در بین ایمان آورندگان علنی شود. ... منبع: تبیان @tabyinchannel
⭕️اسلام مکتب تحرک 🔹 مکتب تحرک است و کتاب تحرک؛ تحرک از طبیعت به ، تحرک از مادیت به ، تحرک در راه ، تحرک در برقراری . بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۴/۰۵ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
⭕️زن، انسان‌ساز است 🔹 بر ملتها حق دارند و حق بيشتر دارند؛ را در دامن خود بزرگ مى‌كنند. انسان‌ساز است، و نيز انسان‌ساز؛ وظيفه زن ها انسان‌ سازى است... بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۷/۱۲/۱۳ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️رابطه امتحان الهی با گرفتاری‌ها 🔹یکی از ها و که برای بسیاری از گرفتاری ها و در قرآن کریم و منابع روایی بیان شده است مساله می باشد. آزمایش الهی برای بندگان و پرورده شدن آن ها در کوران حوادث و بلاها می باشد، وگرنه خداوند، عالِم به تمام امور عالَم می باشد و چیزی از او مخفی نیست. شاید انسانی پیدا نشود که ادعا کند هیچ نوع بلا و گرفتاری ندیده است؛ یکی مریض دارد و دیگری خود، مریض است. 🔹فرد دیگری از فقر و نداری می نالد، عده ای درگیر جنگ و جدال هستند و افرادی هم گرفتار سیل و زلزله و... همه ما بخشی از این را خود تجربه کرده ایم. چه و فلسفه ای در پس این بلاها و وجود دارد؟ آیا گرفتاری ها فقط در اثر گناهان است؟ خیلی از بزرگان و اولیاء الهی نیز در طول حیات خود گرفتار بلاهای فراوانی بوده اند، با آنکه از معصیت مبرا بوده اند. های متعددی برای و مصائب ذکر شده است، یکی از این حکمت ها، مساله می باشد که دراین نوشتار به آن اشاره مختصری می کنیم. 💠رابطه بلا و مصیبت با امتحان الهی 🔹 یکی از سنت های قطعی خداوند است، در چنین آمده است: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ اَلْخَوْفِ وَ اَلْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ اَلْأَمْوٰالِ وَ اَلْأَنْفُسِ وَ اَلثَّمَرٰاتِ وَ بَشِّرِ اَلصّٰابِرِينَ» [بقره، ۱۵۵] (و بی تردید شما را به چیزی اندک از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و کسان و محصولات [نباتی یا ثمرات باغ زندگی از زن و فرزند] می  کنیم؛ و را بشارت ده). در گرفتاری و بلاست که نشان می دهد چقدر اهل است. کسی که در برابر صبر می کند، فرق دارد با کسی که زبان به اعتراض و گلایه و نارضایتی باز می کند. 🔹انسان تا در معرض قرار نگیرد چگونه می تواند خود را نشان بدهد؟! خیلی از مردم ادعای دارند، اما تا به سختی و بلایی مبتلا می شوند ایمان‌ شان را فراموش می کنند. که همه چیز را می داند چه نیازی به دارد؟ سؤالى كه به ذهن مى‏ رسد اين است كه مگر براى اين نيست كه اشخاص يا چيزهاى مبهم و ناشناخته را بشناسيم و از ميزان و نادانى خود بكاهيم؟ 🔹اگر چنين است‏ خداوندى كه علمش به همه چيز احاطه دارد و از اسرار درون و برون همه كس و همه چيز آگاه است، غيب آسمان و زمين را با علم بى‏ پايانش می داند، چرا مى كند؟ مگر چيزى بر او مخفى است كه با امتحان آشكار شود؟! در پاسخ به این سوال می گوییم: و امتحان در مورد خداوند با آزمايش هاى انسان بسيار متفاوت است. آزمايش‏ هاى ما براى شناخت بيشتر و رفع ابهام و جهل است، اما در واقع همان و است. در در بیش از بيست مورد امتحان به خدا نسبت داده شده است.  🔹اين يک  و سنت دائمى پروردگار است كه براى شكوفا كردن و در نتيجه پرورش دادن بندگان، آنان را مى‏ آزمايد. يعنى همانگونه كه فولاد را براى استحكام بيشتر در كوره مى‏ گدازند تا به اصطلاح آب‌ديده شود، را نيز در كوره سخت پرورش مى ‏دهد تا گردد. چنانچه در آیه دیگری می فرماید: «وَ لِيَبْتَلِيَ اللهُ ما فِی صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ ما فِی قُلُوبِكُمْ وَ اللهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُور» [آل عمران، ۱۵۴] (او آنچه را شما در سينه داريد تا دل‌هاى شما كاملا خالص گردد و او به همه اسرار درون شما آگاه است). باید بدانیم از این گریزی نیست و خود را برای مواجهه صحیح با آنها آماده کنیم. 🔹خدای متعال در آیه دیگری می فرماید: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا اَلْجَنَّةَ وَ لَمّٰا يَأْتِكُمْ مَثَلُ اَلَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ اَلْبَأْسٰاءُ وَ اَلضَّرّٰاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتّٰى يَقُولَ اَلرَّسُولُ وَ اَلَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتىٰ نَصْرُ اللهِ أَلاٰ إِنَّ نَصْرَ اللهِ قَرِيبٌ» [بقره، ۲۱۴] (آیا پنداشته اید در حالی که هنوز حادثه هایی مانند ، شما را نیامده، وارد می شوید؟! به آنان و آسیب هایی رسید و چنان و مضطرب شدند تا جایی که پیامبر و کسانی که با او ایمان آورده بودند [در مقام دعا و درخواست یاری] می گفتند: یاری خدا چه زمانی است؟ [به آنان گفتیم:] آگاه باشید! یقیناً نزدیک است). 🔹این آیه و آیات مشابه آن، نشان می دهند که در هم مردم و مخصوصاً مومنین چقدر با انواع بلا مورد قرار گرفته اند و ما نیز از این سنت الهی مستثناء نیستیم. نویسنده: عظیمی رادفر مجتبی منبع؛ وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اسرار عجيبِ آفرينشِ انسان در دوران جنينى، تولّد و شيرخوارگى چه هماهنگی و قرابتی با آيات قرآن دارد؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۶۳ درباره اسرار عجيبِ در «دوران جنينى» و سپس «دوران تولّد» و «شيرخوارگى» سخنانی بیان فرموده که با آيات فراوانى از هماهنگ بوده و انسان را به درباره این اسرار فرا می خواند. در «سوره زمر» آیه ۶ مى خوانيم: «يَخْلُقُكُمْ فی بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فی ظُلُماتٍ ثَلَاثٍ ذلِكُمُ اللهُ رَبُّكُم» (او شما را در تان، پيوسته آفرينشى بعد از آفرينش ديگر در ميان تاريكى هاى سه گانه [ظلمت شكم مادر و رَحِم و مشيمه] مى بخشد، اين است خداوند، پروردگار شما). 🔹و در «سوره مؤمنون» آيات ۱۲ تا ۱۴ مى خوانيم: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طين‏ٍ - ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فی قَرارٍ مَكين‏ٍ - ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقين‏َ» (و ما را از عصاره اى از آفريديم، سپس او را اى در قرارگاه مطمئن [رحم] قرار داديم؛ سپس نطفه را به صورت [خون بسته] و علقه را به صورت [چيزى شبيه گوشت جويده شده] و مضغه را به صورت هايى درآورديم و بر استخوان ها پوشانديم؛ سپس آن را داديم؛ پس بزرگ است خدايى كه بهترين آفرينندگان است). 🔹 (عليه السلام) در كتاب «توحيد مفضّل»، آن را از نشانه هاى بزرگِ و قدرت و ياد فرموده است. در كتاب «توحيد مفضّل» از آن حضرت چنين نقل شده: «تو اى مفضّل، به بينديش كه نخستين مرحله آن، تربيت جنين در عالَم رَحِم است؛ در حالى كه در ميان ظلمت هاى سه گانه (شكم، رَحِم و مشيمه) قرار گرفته؛ در آن جايى كه راهى براى درخواست غذا و دفع آزار و جلب منفعت و دور ساختنِ زيانها از خود ندارد، خداوند خون عادت را [از طريق بند ناف] به سوى او روان ساخته، 🔹و همان گونه كه آب، گياهان را آبيارى مى كند، اين خون نيز جنين را آبيارى و تغذيه مى كند تا خود را بپيمايد و آن قدر قوى و محكم شود كه بتواند در هواى آزاد زندگى كند... و هنگامى كه متولّد مى شود آن خون را به شير تبديل مى كند و به سوى پستان مادرش روان مى سازد، طعم و رنگ آن به كلّى دگرگون مى گردد و به صورتى كه مورد نياز نوزاد است در مى آيد...». سپس امام صادق (عليه السلام) به شرح تكامل نوزاد در مراحل مختلف مى پردازد و شگفتى ها را يكى پس از ديگرى شرح مى دهد. [۱] 🔹البتّه در اين بحثِ فشرده، نمى توان مسائل عجيبى را كه در عصر ما از دوران تكامل يك نطفه در مراحل مختلف كشف شده، بازگو كنيم و آنچه را كه در فيلم هاى مستند لحظه به لحظه منعكس است در اينجا بيان كنيم؛ ولى همين قدر مى گوييم كه هزاران نكته باريك تر از مو در اين بحث نهفته است و به تعبير «قرآن مجيد»: «خَلْقاً مِّنْ بَعْدِ خَلْقٍ»؛ (و و پى در پى) [كه معمار آفرينش در آن ظلمت‌كده رَحِم نقش بر آب مى زند] از عجيب ترين پديده هاى جهان آفرينش است. 🔹مناسب است در اينجا به يك نكته از هزاران نكته اشاره كنيم و آن اينكه در تمام مدّت در درون كيسه اى قرار گرفته كه مملوّ از آب غليظ و لغزنده اى است و جنين در آن شناور است. اين كيسه آب از يك سو دستگاهی ضدّ ضربه است كه حتى اگر مادر، زمين بخورد و يا حركات تند و شديدى داشته باشد آسيبى به نمى رسد؛ 🔹و از سوى ديگر يك وسيله مؤثر تعديل كننده حرارت است و سبب مى شود كه سرما و گرماى برون به آسانى روى جنين تأثير نگذارد. ديگر آنكه شناور بودن جنين در كيسه آب سبب مى شود كه اعضاى او كه بسيار لطيف و آسيب پذيرند بر يكديگر فشار نياورند. همچنين را از امواج صداهاى ناهنجار بر كنار مى دارد و نيز نرمى و لطافتِ پوستِ او را حفظ مى كند و حتى علاوه بر بند ناف در تغذيه او نيز نقش دارد: «فَتَبَارَكَ اللهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ». پی نوشت: [۱] توحيد المفضّل‏، مفضّل بن عمر، داورى‏، بى تا، چ سوم‏، ص ۴۸، (خلق الإنسان و تدبير الجنين في الرحم). 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۶، ص ۳۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه اسلام در مورد احترام به پدر و مادر چیست؟ (بخش اول) 🔸گرچه عواطف انسانى و مسأله ، به تنهایى براى رعایت در برابر کافى است، ولى از آنجا که حتى در مسائلى که هم عقل در آن استقلال کامل دارد و هم عاطفه آن را به وضوح درمى یابد، سکوت روا نمى دارد، بلکه به عنوان تأکید در اینگونه موارد دستورات لازم را صادر مى کند. در مورد آنقدر تأکید کرده است که در کمتر مسأله اى دیده مى شود. به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره مى کنیم: 1⃣در چهار سوره از ، نیکى به ، بلافاصله بعد از مسأله قرار گرفته؛ این هم‌ردیف بودن دو مسأله، بیانگر این است که تا چه حدّ براى و احترام قائل است. در «سوره بقره» آیه ۸۳ مى خوانیم: «لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»؛ و در «سوره نساء» آیه ۳۶: «وَ اعْبُدُوا اللهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»؛ و در «سوره انعام» آیه ۱۵۱ مى فرماید: «أَلاّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»؛ و در «سوره اسراء» آیه ۲۳ نیز، این دو را قرین با هم مى بینیم: «وَ قَضى رَبُّکَ أَلاّ تَعْبُدُوا إِلاّ إِیّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً». 2⃣اهمیت این موضوع تا آن پایه است که هم و هم صریحاً توصیه مى کنند که حتى اگر و باشند رعایت احترام‌شان لازم است. در «سوره لقمان» آیه ۱۵ مى خوانیم: «وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوف» (اگر آنها به تو اصرار کنند که مشرک شوى، اطاعتشان مکن، ولى در زندگى دنیا به با آنها معاشرت نما!). 3⃣ در برابر و در قرآن مجید، در ردیف شکرگزارى در برابر قرار داده شده، چنان که مى خوانیم: «أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ». [لقمان، ۱۴] با این که نعمات خداوند بیش از آن اندازه است که قابل احصاء و شماره باشد، و این دلیل بر عمق و وسعت مى باشد. 4⃣، حتى کمترین بى احترامى را در برابر و اجازه نداده است. در حدیثى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانیم: «لَوْ عَلِمَ اللّهُ شَیْئاً هُوَ أَدْنَى مِنْ أُفّ لَنَهى عَنْهُ وَ هُوَ مِنْ أَدْنَى الْعُقُوقِ وَ مِنَ الْعُقُوقِ أَنْ یَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلى والِدَیْهِ فَیُحِدَّ النَّظَرَ إِلَیْهِم». [۱] (اگر خداوند چيزى كمتر از (اوه) گفتن سراغ داشت از آن نهى مى كرد: و از كمترين مراتب شدن است. نوعى از عاق شدن اين است كه انسان به و تيز نگاه كند. (خيره شود)). ... پی نوشت: [۱] «جامع السعادات»، جلد ۲، صفحه ۲۵۸ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چ ۲۶، ج ۱۲، ص ۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«ترتيل»، بهترين روش قرائت قرآنی 🔸 بهترين روش برای است؛ زيرا اين روش هايى دارد كه خواننده قرآن با آن، به سوی هدف عالی (كه هدايت انسان هاست) هدايت می‌شود. در اين سطور به چند ويژگی از ويژگی های پرداخته می شود. 1⃣تدبر در قرآن 🔹خداوند در انسانها را به و در قرآن دعوت ميكند، زيرا قرآن و درس آموزی است، انسان های پرهيزكار است. اگر مسلمانان را به تلاوت آياتش دعوت كرده است، برای اين است كه از های قرآن درس بگيرند و از معارف بلند آن ره‌توشه‌ای برای و خويش برگيرند. اين موضوع تنها با خواندن قرآن حاصل نميشود، بلكه بايد خواندن، همراه با توجه به ، ‌ آن و و كردن باشد. 🔹به همين خاطر است كه امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: «لا خَيْرَ فی قِراءةٍ لَيْسَ فِيها تَدَبُّرٌ»؛ [۱] (در قرائتی كه در آن نباشد، خيری نيست). زمانی حالت و ايجاد ميشود كه ، آن را با آرامش و شمرده بخواند، و در هر فرازی خود را مخاطب قرآن ببيند و در آن كند. در كلامی از ابن عباس نقل شده است كه: «سوره بقره و آل عمران را با و بخوانم برايم محبوبتر است از اين كه تمام قرآن را با سرعت بخوانم». [۲] 2⃣احترام باری تعالی 🔹 هر گاه بخواهد قرآن را تلاوت كند، بايد ابتدا آن را در دل خود حاضر كند و بداند كه قرآن ، و تلاوت كلام الهی بس عظيم و خطير است، آن گاه متوجه ميشود كه بايد آن را با احترام بخواند. حفظ ايجاب ميكند كه تلاوت آن همراه با ، آرامش و پرهيز از عجله باشد. 🔹غزالی در اين زمينه ميگويد: «بدان كه استحباب دارد نه تنها برای تدبّر، زيرا برای افراد غير عرب كه معنی قرآن را نمی‌ فهمند نيز ترتيل و شمرده خواندن مستحب است، زيرا تلاوت با ترتيل نشانه احترام و تكريم و با وقار نگهداشتن قرآن است و تأثيرش در قلب از با سرعت و شتاب خواندن بيشتر بهتر می‌باشد ». [۳] 3⃣تأثير در قلب‌ها 🔹 به صورت آهسته و سبب تأثير در ميشود. از اين تأثير، قاری و استماع كننده بهره‌مند می‌شوند. هنگام تلاوت ، قاری فرصت دارد تا را به قلب خويش القا كند، و بر اثر تكرار القاها قلب و او تأثير می‌پذیرد. همين موضوع برای تلاوت ترتيل نيز وجود دارد، زيرا فرصت و انديشيدن آيات را پيدا ميكند، در نتيجه مفاهيم و پيام های آيات در سراسر وجودش پرتوافكن شده، موجب تنبه و تأثير پذيری روح و روانش ميگردد. پي نوشت ها: [۱] تحف العقول، ابن شعبه حرّانی، ص ۲۰۴، مؤسسه النّشر الاسلام [۲] هفده گفتار در علوم قرآنی، محمد حسينى، ص ۳۱۴، انتشارات بدر [۳] النشر فی القراآت العشر، ج ۱، ص ۲۰۹ نویسنده: ابوالفضل علامی، علم تجويد منبع: وبسایت اندیشه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در روايات اسلامی چه مذمت هایی درباره افراد فحاش آمده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹در روايتى دارد كه عمرو بن نعمان جُعفى مى گويد: « (عليه السلام) دوستى داشتند كه وقتى مى خواستند جایى بروند مصاحبت حضرت را ترك نمى كرد و پيوسته همراه حضرت بود. روزى با حضرت در بازار كفاشان راه مى رفت و دنبالشان غلام او كه اهل سِنْد [۱] بود مى آمد، ناگاه آن مرد به پشت سر خود متوجه شد غلام را خواست، او را نديد و تا سه مرتبه به دنبال برگشت او را نديد، در مرتبه چهارم گفت: «يا اِبْنَ الفَاعِلَةَ اَينَ كُنتَ»؛ (اى زنازاده كجايى؟) 🔹حضرت وقتى اين جمله را شنيدند سر بلند كرده و با دست بر پيشانى خود زدند و فرمود: «سُبحَانَ الله، نسبت ناروا به مادر او مى دهى؟ فكر مى كردم تو پرهيزکار و انسان باتقوايى هستى و اكنون فهميدم چنين نيستى!» گفت: فدايت شوم مادر او از اهل سند و مشرك است (مسلمان نيست و عقد ازدواج جارى نمى كنند) حضرت فرمودند: «آيا نمى دانى كه براى هر ملتى ازدواج هست، (هر فرقه اى براى خود مراسمى دارد) از من دور شو». راوى مى گويد: ديگر او را نديدم كه با آن حضرت راه برود تا آنگاه كه مرگ آنها را از هم جدا كرد. (در روايتى ديگر دارد كه براى هر امّتى، ازدواجى و مراسمى است كه از زنا دورى مى كنند)». [۲] 🔹در روايتى نيز از (عليه السلام) نقل شده كه فرمودند: «در بنى اسرائيل مردى بود كه خدا را پيوسته سه سال دعا مى كرد كه خدا پسرى به او عطا كند؛ وقتى ديد خداوند اجابت نكرد، گفت: پروردگارا، آيا من از تو دورم سخن مرا نمى شنوى يا تو نزديك من هستى و اجابت نمى كنى؟ امام صادق (عليه السلام) فرمودند: در خواب ديد كسى نزد او آمد و گفت: تو خداوند عز و جل را سه سال است با و و غير متقى و مى خوانى، خود را از دور كن و قلبت را از خداوند بترسان و خود را نيكو گردان. حضرت فرمودند: چنين كرد و خداوند دعاى او را مستجاب كرد و فرزند پسرى به او عنايت كرد». [۳] 🔹 مى فرمايد: «اى اهل ايمان هرگز نبايد قومى، قوم ديگر را و استهزاء نمايند، شايد آن قومى كه مسخره مى كنيد بهترين مؤمنان باشند، و نيز بين زنان باايمان، قومى قوم ديگر را مسخره نكند، چه بسا آنها بهترين زنانند و هرگز از هم‌دينان خود نكنيد و با نام و همديگر را نخوانيد كه بعد از ايمان آوردن نام فسق [بر مؤمن نهادن] زشت است و كسى كه توبه نكند ستمكار است». [۴] 🔹آيا ما همان گونه ايم كه مى خواهد؟ من نمى دانم بعضى چه لذتى مى برند كه براى خنداندن چند نفر هر نسبتى و هر هست به افراد مى دهند، هر عيبى كه در ظاهر اندام آنها است با لحنى زشت براى مسخره كردن آن مؤمن مى گويند، هر خصلتى را مثل قدكوتاهى، قدبلندى، بى موئى، چاقى، لاغرى همه را با حالتى زشت براى كوچك كردن او مى گويند، آيا اين روش را خداوند به ما توصيه كرد؟ 🔹آيا اين اعمال مورد رضایت رسول الله (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) است؟ باشد تا روز جزاء روشن شود و هر كس ببيند چه كسى مسخره است، مسخره شونده در اين دنيا یا مسخره كننده در آن دنيا. خداوند در زمره و گم گشتگان از راه حقيقت مى فرماید: «عُتُلٍّ بَعدَ ذَلِكَ زَنِيمٍ»؛ [۵] (با اين همه [عيب باز] بدگوى و خشن بى اصل و نسبند). در روايتى از پیغمبر در ذيل اين آیه آمده كه: «هُوَ الفَاحِشُ اللَّئِيمُ»؛ [۶] (مراد، پَست است). پی نوشت‌ها؛ [۱] شهرى بين شهرهاى هند و كرمان و سجستان [۲] الکافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۳۲۴ [۳] الكافی، همان، ص ۳۲۴ [۴] سوره حجرات، آيه ۱۱ [۵] سوره قلم، آيه ۱۳؛ «در شأن نزول اين آيه و آيات ديگر در اول سوره قلم آمده كه وقتى نازل شد كه مشركان، پيامبر را به پيروى از آئين نياكان و شرك و بت پرستى دعوت مى كردند (مفاتيح الغيب، رازى، دار احياء التراث العرب، چ۳، ج۳۰، ص۶۰۳، سوره قلم، آيات ۹ الى ۱۳)؛ و بعضى درباره «وليد بن مغيره» كه از سران بزرگ شرك بود مى دانند كه اموال عظيمى به پيامبر عرضه داشت و سوگند ياد كرد در صورت برگشت پيامبر از آئين خود به او بدهد: (الجامع لأحكام القرآن، قرطبى، انتشارات ناصر خسرو، چ۱، ج ‏۱۹، ص ۲۳۱، سوره قلم، آيات ۱۰ الى ۱۳)؛ تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، چ۱، ج ‏۲۴، ص ۳۸۴، (تفسير: از آنها كه داراى اين صفاتند پيروى مكن)» [۶] الدر المنثور فى تفسير المأثور، سيوطى، كتابخانه آية الله مرعشى نجفى، ج ‏۶، ص ۲۵۲، (قوله تعالى و لا تطع كل حلاف مهين الآيات) 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۴۶۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ولایت و ولایت مدار و ولی به چه معناست؟ 🔹 معانى مختلفى دارد. ریشه لغوى آن به معناى قرب، اتصال و پیوند دو یا چند شىء است. یکی از معانی رایج اصطلاحى عبارت است از: «تصدى امر و اداره حکومت». مجتهد جامع الشرایطی است که با توجه به «واجدیت صلاحیت های علمی، اخلاقی و مدیریتی»، در به نیابت از (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به منصوب گردیده و «متولی مدیریت جامعه اسلامی» می باشد، و اطاعت از دستورات حکومتی برای همگان واجب است. 🔹انبوهی از معانی و معارف در نهفته است. ابتدا به «آیه ولایت» اشاره و سپس را معنا می‌کنیم: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ»؛ (سرپرست و شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که آورده اند، همانها که را برپا مى‌دارند، و در حال ، مى‌دهند). براساس‌ این‌ آیه‌ شریفه، و سرپرست و صاحب اختیار مومنین، خداوند و رسول‌ خدا و امام علی (علیهم السلام) است. (که این آیه شریفه پس از خاتم بخشی امیرالمومنین علیه‌ السلام در حالت رکوع نازل شد) 🔹در واقع مفهومی است که دارد و خدای متعال همه مومنین را به آن دستور می‌دهد. ما تنها به یک دسته از این آیات اشاره می‌کنیم. در سه بار دستور در قالب تعبیر «یُسَلِّمُوا تَسْلیما» (نساء ۶۵ و احزاب ۲۲ و ۵۶) بیان شده است. محض همراه با رضایت، یا به تعبیر لطیف دیگر «رام» بودن در برابر ، معنای «تسلیم» است که همه به آن امر شده‌اند. این‌ بسیار دقیق‌ است و تمامی ابعاد زندگی و رفتارها و حتی افکار انسان را شامل می‌شود. 🔹مصداق کامل این تسلیم محض و رام ولایت بودن، خودِ وجود نازنین امیرالمومنین‌ (علیه السلام) است که با تمام وجود، مولای خود (صلی الله علیه و آله) است و در همه حال در خدمت ایشان بودند، و انگار از خود اراده‌ای به جز آنچه مدّ نظر و مورد رضای ایشان بود نداشتند. ما هم اگر می‌ خواهیم باشیم، باید تمامی‌ و خود را بر محور رضایت ولیّ‌ الله‌ الاعظم ارواحنا فداه قرار دهیم. خواست ایشان خواست ما و رضای ایشان رضای ما باشد. 🔹 نیز به عنوان نایب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) صاحب‌ این‌ ولایت در امر حکومت است، و هر گونه تخطی از فرمان ایشان، انسان را از مدار خارج می‌کند. این تعبیر که ولایت فقیه همان ولایت رسول الله (صلی الله علیه و آله) از فرمایشات رهبر کبیر و معمار جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی (ره) است که وظیفه ما را در قبال به خوبی روشن می‌سازد. با تأمل در آنچه بیان شد معارف بسیاری برای انسان حاصل می‌شود.  منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اگر اولین آیات نازل شده بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) آیات اولیه «سوره علق» است، پس چرا به «سوره حمد»، «فاتحة الکتاب» می گویند؟ 🔹ممکن است کسی سؤال کند: كدام يا براى نخستين بار بر (صلی الله عليه و آله) نازل شده است؟ اگر اولين آيات يا اولين سوره، و پنج آيه از ابتداى آن است، چرا به ، «فاتحة الكتاب» می گويند؟ 🔹در جواب این سؤال که چرا به «سوره حمد»، «فاتحة الكتاب» می‌گويند، اگر اين نام را در زمان حيات پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) بر آن سوره اطلاق كرده باشند [۱]، بدين دليل است كه اولين سوره كاملى است كه بر (صلی الله علیه و آله) نازل شده است. 🔹در برخى از روايات آمده ‌است كه همان روز اول بعثت، (عليه السلام) و را طبق آيين اسلام به پيامبر (صلی الله علیه و آله) تعليم نمود؛ زيرا «لَا صَلَاةَ إِلَّا بِفَاتِحَةِ الْكِتَابِ‏»، بنابراين سوره مذكور به طور كامل نازل شد. [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] ممكن است اين نام پس از رحلت پيامبر (ص) و موقعى كه جمع قرآن صورت گرفت بر آن سوره اطلاق شده باشد به اعتبار آنكه در ابتداى مصحف قرار گرفته است. [۲] التمهيد في علوم القرآن‏، معرفت‏، محمد هادى، مؤسسة النشر الاسلامى‏، چاپ دوم‏، ج ۱، ص ۱۰۹ ‏📕علوم قرآنی، معرفت، محمد هادی، موسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، ص ۵۵ منبع: وبسایت آیت الله مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سیاست گام به گام «شیطان» (بخش اول) 🔸 باطل را در لباس حق وانمود می کند تا انسان را فریب دهد. 💠شیطان دشمن آشکار 🔹 و دشمن آشکارِ انسان است. تعبیر عدوّ مبین بودنِ نسبت به را  در چندین آیه ذکر فرموده است. یکی از آن آیات این است: «وَ قُل لِّعِبَادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِیناً» [اسراء، ۵۳] (و به بندگانم بگو: سخنی را که نیکوتر است، بگویند؛ زیرا میان آنان [به سبب سخنان زشت و بی منطق] و نزاع می افکند، زیرا همواره برای انسان است). ، هدفی جز ضرر و ندارد. برای رسیدن به یکی از اهداف خود که ضلالت و انسان است، با کردن تدریجاً و گام به گام انسان را به انحراف و  می کشاند. 💠نهی از پیروی از شیطان 🔹 و القائات به گونه ای نیست که  به آسانی بتواند آن را تشخیص دهد؛ او یک دفعه و ناگهانی انسان را منحرف نمی کند، بلکه او را می کند. این انسان را از و استغفار غافل می کند. ممکن است انسان در مراحل ابتدایی تصمیمی برای بازگشت به خدا بگیرد، اما به او می گوید: فقط یک بار دیگر، یک نگاه دیگر، یک گام دیگر، یک لقمه دیگر، یک سخن دیگر. 🔹 در چندین آیه از انسان را از پیروی از گام های نهی فرموده است. خداوند در سوره نور آیه ۲۱ می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَ مَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ» (ای مؤمنان! از گام های پیروی نکنید؛ و هر که از گام های شیطان پیروی کند [هلاک میشود] زیرا به کار بسیار زشت و فرمان می دهد). 💠گام به گام و فریب 🔹او در اول راه، خود را به نشان نمی دهد، تا انسان بگوید که من آن جای دور که تو تصمیم بردنِ مرا داری به همراه تو نمی آیم، بلکه چون او شخص گناهکار را به سراشیبی می کشاند، انسان این سراشیبی را یکجا نمی بیند که از ادامه متوقف شود، لذا را می خورد و از گام های او پیروی می کند. او انسان است و هیچگونه نفع و نمی خواهد به او برساند، بلکه به انجام کار بسیار زشت و عمل ناپسند فرمان می دهد. 🔹خداوند رحمان را از پیروی گام های شیطان نهی می کند، لذا انسان نباید این پیروی و حرکت به سوی کجراهه را آغاز کند، اما اگر از دستور مولای خود سرپیچی کرد، باز هم از آن طرف، خداوند درِ رحمت، و را به روی بندگانش گشوده است، ولی اگر انسان در پیروی از گام های در هیچ مرحله و گامی، به سوی خدا توبه نکند، سرانجام شیطان او را به می رساند. ... منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «علم اليقين»، «حق اليقين» و «عين اليقين» در قرآن چيست؟ 🔹واژه و مشتقات آن ۲۸ بار در بكار رفته است، كه هشت كاربرد آن بصورت كلمه يقين است. واژه به معنای از بين رفتن شك است؛ [۱] بنابراين وقتی می گوييم كسى دارای است كه قبلا دچار شده باشد. كسی است كه پس از سرگردانی شك، به و آگاهى برسد. به همين دليل است كه را هميشه مقابل بكار می برند، نه مقابل علم؛ زيرا به كسى كه بدون سابقه شك، به آگاهی برسد عالم می گويند، نه موقن. در سه اصطلاح در ارتباط با بكار رفته است كه نشان دهنده است. قرآن از «علم اليقين»، «عين اليقين» و «حق اليقين» سخن گفته است. مفسران در بيان تفاوت اين سه مرتبه از يقين چنين گفته اند: 1⃣«»: علمی است كه از روی پديد آمده باشد، بطوری كه احتمال خلاف در آن نباشد. مانند اينكه انسان از دود پی به وجود آتش ببرد و اين مرتبه اول يقين است 2⃣«»: يقينی است كه از روی و پديد می آيد، و نسبت آن با علم اليقين مثل ديدن است به شنيدن. در مثال بالا مانند ديدن خود آتش است. 3⃣«»: امری است و و صرفا يك يقين ذهنی يا نفسانی نيست كه خطا در آن راه نداشته باشد. در مثال مذكور مانند اين است كه انسان در آتش بسوزد و سوزش آن را لمس كند. [۲] 🔹در سوره تكاثر، آیات ۵ تا ۷، به دو مرتبه اول يقين اشاره شده است: «كلاََّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ، لَترََوُنَّ الجَْحِيمَ، ثُمَّ لَترََوُن لَتَرَوُنَّهَا عَينَْ الْيَقِين» (چنان نيست كه شما خيال می كنيد، اگر شما (به آخرت) داشتيد، قطعاً جهنّم را خواهيد ديد! سپس آن را به خواهيد ديد). چنانچه می بينيم در اين آيه ابتدا به اشاره شده، كه اگر انسان ها «علم اليقين» داشتتند، با می توانستند را در همين دنيا مشاهده كنند و را ببينند؛ 🔹و در آيه بعد به اشاره كرده كه گفتيم مانند ديدن خود آتش است، كه در اينجا منظور ديدن جهنم در قيامت است. [۳] مرتبه آخر يقين كه گفتيم اتحاد با حقيقت است، در آيه ۵۱ سوره حاقه آمده است: «وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِين» و آن (قرآن) است! در اين آيه دانسته شده است، يعنى مرتبه آخر يقين است كه هيچ شكی در آن نيست. يعنى يقينی است خالص؛ با اين حال كوردلان آنرا انكار مي كنند. «ذَلِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِين»؛ [۳] (آن كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد و مايه هدايت پرهيزكاران است). پي نوشت‌ها؛ [۱] كتاب العين، فراهيدى خليل بن احمد، انتشارات هجرت، قم، ۱۴۱۰، ج ۵، ص، ۲۲۰؛ التحقيق فی كلمات القرآن الكريم، مصطفوى حسن، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران، ۱۳۶۰، ج ۱۴، ص، ۲۶۲ [۲] تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامیه، تهران، ۱۳۷۴، ج ۲۷، ص، ۲۸۰   [۳] الميزان فی تفسير القرآن، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه، قم، ۱۴۱۷، ج ۲۰، ص، ۳۵۲ [۳] قرآن کریم، سوره بقره، آيه ۲ منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«عفو» و «گذشت» از نگاه اسلام 🔹در این مقاله به بررسی جایگاه و در می پردازیم. بـررسـی مـنـابـع اسـلامـی نـشـان مـی دهـد کـه یـکـی از اصـول اسـاسـی در برخورد با لغزش افراد با ایمان است. ، حتّی در همان آیاتی که و مجازات را برای مجرمان و تشریح میکند و مؤمنان را از خطر و زیان آنان بر حذر می دارد،  و چشم پوشی از خطایشان را نیز به عنوان یک برتر مطرح می سازد. به عنوان مثال، در آیه ای، پس از بیان چگونگی میفرماید: «...فَمَنْ عُفِی لَهُ مِنْ اَخیهِ شَیءٌ، فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَداءٌ اِلَیهِ بِاِحْسانٍ... » [۱] (پـس اگـر کـسی از سوی برادر (دینی) خود مورد قرار گیرد (و از قصاص او صرف نظر شود)، باید از راه پسندیده پیروی کند و (دیه را) با نیکی به عفو کننده بپردازد). 🔹نـکـته جالبی که از تعبیر «مِنْ اَخیهِ» در آیه مزبور به دست می آید، این است که «قرآن کریم» را در میان مسلمانان، حتّی بعد از ریختن خون های ناحقّ، همچنان برقرار می داند و برای ، ولی مـقتول را برادر قاتل معرّفی می کند و با این تعبیر، آنان را به و گذشت تشویق می نماید. در آیـه دیـگـری، در برابر خشونت نیازمندانی که بر اثر هجوم گرفتاری ها، گاهی پـیمانه صبرشان لبریز شده و سخنان تند و خشونت آمیزی بر زبان می‌رانند را ستوده، می فرماید: «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى ۗ وَاللهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ» [۲] ( (در برابر نیازمندان) و (و گذشت از خشونت های آنان) از بخششی که آزاری در پی آن باشد، بهتر است و خداوند، بی نیاز و بردبار است». 🔹بـدیـهـی اسـت کـه تحمّل خشونت اینگونه افراد و از برخوردهای زننده آنان، به ویژه اگـر بـا ، یـعـنـی و دلداری، دلجویی و راهنمایی همراه باشد، از عقده هایشان می‌کاهد و به آنان آرامش می بخشد. در آیه ای دیگر به توصیه میکند که حتّی از لغزش و منکران قیامت نیز (اگر مفسده نداشته باشد) بگذرند و کار آنها را به خدا واگذارند: «قُلْ لِلَّذینَ امَنُوا یغْفُِروا لِلَّذینَ لا یَرْجُونَ اَیامَ اللهِ...» [۳] (به آنان که ایمان آورده اند بگو: کسانی را که روزهای (واپسین) خدا را امید ندارند، کنند). در آیـه دیـگـری از (صلی الله علیه و آله) مـی خـواهـد کـه بـا یعنی به طریقه نیکو از درگذرد: «...فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمیلَ» [۴] (به طریق نیکو کن). از (عليه السلام) در تـفـسـیـر ایـن آیـه چـنـیـن نـقـل شـده اسـت: «، عفو بدون عتاب و سرزنش مجرم است». [۵] 🔹پيشوايان عظیم الشأن اسـلام نیز در سیره عملی خود، انسان های باگذشت و بزرگواری بـودنـد، چـنـانکـه نـقـل شـده روزی ابـوهریره نزد (علیه السلام) آمد و سخنان ناروایی دربـاره آن حـضـرت گـفـت؛ فـردای آن روز شرفیاب شد و خواسته هایی را خدمت حضرت مطرح کـرد. (علیه السلام) همه آنها را برآورده ساخت. این کار (عليه السلام) بر برخی از اصحاب گران آمد و موجب اعتراض آنان شد؛ آن حضرت به ایشان فرمود: «اِنّی لاََسْتَحْیی اَنْ یغْلِبَ جَهْلُهُ عِلْمی وَ ذَنْبُهُ عَفْوی وَ مَسْاءَلَتُهُ جُودی» [۶] (مـن از ایـنـکه نادانی او بر ، گناه او بر و درخواست او بر چیره شود، شرم میکنم). 🔹 (عليه السلام) می فرماید: «اِنّا اَهْلُ بَیتٍ، مُرُوَّتُنا الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَنا» [۷] (ما خاندانی هستیم که، ، از کسی است که بر ما ستم کرده است). و از سوی دیگر، پیروان خویش را به آن توصیه می کردند، چنان‌که (عليه السلام) در عهدنامه خود به  می نویسد: «فَأَعْطِهِمْ مِنْ عَفْوِكَ وَ صَفْحِكَ مِثْلِ الَّذِي تُحِبُّ وَ تَرْضَى أَنْ يُعْطِيَكَ اللهُ مِنْ عَفْوِهِ وَ صَفْحِهِ» [۸] (پس، از و بخشايش خويش [مردم را] نصيبشان ده، همان گونه كه دوست دارى كه نيز از و بخشايش خود تو را نصيب دهد). پی نوشت ها: [۱] قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۱۷۸ [۲] همان، آیه ۲۶۳ [۳] همان، سوره جاثیه، آيه ۱۴ [۴] همان، سوره حجر، آيه ۸۵ [۵] تفسیر مجمع البیان، ج ۶، ص ۳۴۴ [۶] بحارالأنوار، ج ۴۱، ص ۴۹ [۷] همان، ج ۷۱، ص ۴۰۱ [۸] نهج البلاغه، ص ۹۹۳ منبع: وبسایت راسخون به نقل از حوزه نت @tabyinchannel