eitaa logo
#اشراق_القرآن : کانال تخصصی آموزش قرآن با مدیریت موسسه لیله القدر نور در تهران/
1.1هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.5هزار ویدیو
145 فایل
#تابع قوانین جمهوری اسلامی دانستنیهای قرآن ✨آموزش روخوانی و روانخوانی ✨اموزش ترتیل و ترتیل خوانی ✨آموزش تجوید1...و 2تخصصی ✨تلاوت تحقیق آموزشی ✨تلاوت های مجلسی ✨آموزش صوت و لحن و مقامات ✨️اجرای اذان مٶذنین برترجهان اسلام ✨️تواشی و ابتهال ✨️نگارش نستعلیق✨️
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶⚜🔶⚜🔶⚜ ⚜ 🔶 : ⚜طریقه های دیگری از وقف بر آخر کلمات وجود دارد که برخی از آنها در کتابت قرآن نیز رعایت شده است 💢مانند[وقف الحاق] (بهم رسانیدن و پیوند دادن.. ) ورعایت برخی دیگر چندان لزومی ندار [رَوم ] و [اِشمام] و انواعی از وقف نیز مختص به سایر قراءات و روایات غیر از روایت حفص است. که در این مجال نیازی به شرح تمامی آن نیست. 🔶 =یعنی [اضافه کردن چیزی به چیز دیگر ] یک [ هاء ساکنه ] به آخر برخی کلمات هنگام وقف ملحق کردن؛ این هاء ساکنه [سَكْت] نام دارد. این نوع هاء در وقف حرکت آخر کلمه در هنگام وقف است. در کتابت قرآن های موجود --->طبق روایت حفص از عاصم --->رعایت شده است. 💢مانند: الحاق به آخر کلمه ے لَمْ يَتَسَنَّ در (( لَمْ يَتَسَنَّهْ)) فرمایید با حفظ حرکت فتحه پیوندبه / یعنی اینکه [ نون مشدد در مخرج خود همراه با حفظ غنّه به سمت رها میشود.] ( لَمْ يَتَسَنَّهْ)سوره بقره آیه 259 🔶آخر کلمه=ایجاد فاصله ⚜به روایت حفص هاء سکت هم در وقف و هم در وصل خواند می شود و حذف نمی گردد. ⚜شرح بیشتر در احکام هاء آخر کلمه ؛ 🔶 به معنای [ قصد کردن؛ عزم نمودن ]است. در قرائت نوعی وقف است که در آن سوم_حرکت_آخر_کلمه_حفظ_میشود از حرکات کوتاه یا تنوین ها یک سوم حرکت در هنگام وقف روی حرف آخر حفظ میشود یعنی (شنونده نوع حرکت را مختصر بشنود ) دقت داشته باشید تبدیل به حرکت کامل نشود ّ وقف روم [ تمیز دادن حرکت حرف آخر کلمه توسط شنونده است. ] از آنجا که در این وقف: از حالت سکون خارج میشود ؛ [ مّد عارض ] در چنین کلماتی فقط به قصر(مدّ طبیعی) ادا می گردد چرا که دیگر سبب سکون وجود ندارد! 🔶دقت داشته باشید حرف از حالت سکون خارج میشود و در عین حال یک سوم حرکت ؛ از هر نوع حرکت که باشد همراه با آخر کلمه حفظ می گردد.🔶 💢مثال: 👇👇 مِنْ قَبْلِ - مِنْ قَبْلُ - غَفُورٌ - مِنَ الْجِنِّ - وَ الْاِنْسِ - بِجَبّٰارٍ : (تمام حرکات روی حروف آخر کلمه موجود است.) [تنها یک سوم حرکت را روی حرف آخر حفظ می کنیم و حرف تلفظ میشود ]مهمّ 🔶 اِِشْمام = یعنی ((بوئیدن لبها را به خالت ضمّه در آوردن)) 💢مثال: مِنْ قَبْلُ [ شنونده در گوش --->لُ را بشنود و حِس کند و بیننده ببیند] طبعاً چنین فرایندی زیبا وقتی حاصل می گردد که در آن به هنگام وقف فقط غنچه شود به شکل ضمّه در آید. [بهترین حالت آن است که قبل از تلفظ حرکت ضمّه لبها حالت بخود بگیرد. ] مهمّ =عطر_ضمّه ؛ بدون اینکه صدای ضمّه روی حرف آخر کلمه شنیده شود. 🔶 فقط بر حرف مضموم آخر کلمه واقع می گردد. بدین صورت که پس از اسکان حرف آخر کلمه بلافاصله لبها حالت ضمّه را [ به بیننده نشان دهد =خروج از حرف اخر همراه با غنچه شدن لبها ] این بهم پیوستن لبها به ثانیه نمی کشد و حرف آزاد و رها می گردد؛ درحدّ استشمام یا بوئیدن گُل؛ تمام ے وقف اشمام نشان دادن حرکت حرف اخر کلمه به است. 💢 مثال 👇👇 مثال: نَسْتَعيِنُ- غَفُورٌ- مِنْ قَبْلُ [بدیهی است وقف اشمام بر فتحه و کسرا تعلق نمی گیرد. ] 🔶 وقف روم و اشمام از طرُق وقف اختیاری است. 🔶 قاری قرآن بین انجام یا عدم انجام آن مخیّر است و اجباری در کار نیست.
🔶⚜🔶⚜🔶 ⚜ 🔶 بِسمِ اللهِ النُّورٍالنُّور 🔶کلمه ے ((حرف))در لغت به معنای ((جانب_طرف_کنار_تیزی_هر_چیزی)) است. ⚜از آنجا که هر حرفی ؛ طرف و((لبهء )) اول و آخر کلمه را تشکیل می دهد .؛ لذا به اجزاء کلمه(حرف ) گفته اند. در کُتب فرهنگ لغات عرب ؛ تعداد حروف ( حروف الفبا )عرب؛ ۲۸ عدد است. و اسامی آن عبارت است از: (زای)_سین_شین_صاد_ضاد_طاء_ظاء_عین_غین_فاء_قاف_کاف_لام_میم_نون_هاء_واو_یاء 🔶در زبان فارسی ؛ ترکیب حروف آخر؛ بدین قرار است.: نون _واو_هاء_یاد_ ⚜البته حروفی که((هجاء)) یا اسمشان به ختم میشود ؛ در اول سُوَری که با حروف مقطعه آغاز می گردند آن حروف تلفظ نمی گردد. 💢باء=با 💢 فاء=فا/همزه نوشته نشد.. :(( هجاء)) ؛ یا دو حرفی و یا سه حرفی است. 🔶دو حرفی: ( حَیّ ِّطَهِر)=رَمز حرفی: ( حروف مقطعه سه حرفی) 🔶البته اکثر و جدید؛ در کُتُب خویش تعداد حروف عربی را ۲۹ عدد ذکر کرده اند ؛ و علت آن است که (( ااف مدی (( َا ؛ 'ا )) را و ((همزه )) را تیز از آن میدانند. 🔶آنجه باعث شذه گروه اول در بین ؛ فقط را حرف مستقل محسوب نموده. و تعداد حروف را ۲۹ عدد بدانند.؛ شاید این باشد که ؛ ((توجّه صوت در و تا حدِّ زیادی به مخرج واو و یاء مدّے معطوف است. این دو حرف مدّ حرف و صدای مستقلّی نیستند. ⚜اما در دستگاه تکلّم جایی نتوان یافت که مدی را بدانجا منتسب نماییم و مطلقاً از جوف( فضای عمومی ) دستگاه تکلّم خارج می شود. در درس مخارج حروف به تفصیل به این مطلب خواهیم پرداخت. 🔶به هر حال در حروف ؛ ،اولین حرف ((الف )) نام دارد د
🔶⚜🔶⚜🔶 ⚜ 🔶 بِسمِ اللهِ النُّورٍالنُّور 🔶کلمه ے ((حرف))در لغت به معنای ((جانب_طرف_کنار_تیزی_هر_چیزی)) است. ⚜از آنجا که هر حرفی؛ طرف و((لبه )) اول و آخر کلمه را تشکیل می دهد .؛ لذا به اجزاء کلمه(حرف ) گفته اند. در کُتب فرهنگ لغات عرب؛ تعداد حروف ( حروف الفبا )عرب ؛ ۲۸ عدد است. و اسامی آن عبارت است از: (زای)_سین_شین_صاد_ضاد_طاء_ظاء_عین_غین_فاء_قاف_کاف_لام_میم_نون_هاء_واو_یاء 🔶در زبان فارسی ؛ ترکیب حروف آخر بدین قرار است.: نون _واو_هاء_یاد_ ⚜البته حروفی که((هجاء)) یا اسمشان به ختم میشود؛ در اول سُوَری که با حروف مقطعه آغاز می گردد تلفظ نمی گردد. 💢باء=با 💢 فاء=فا/همزه نوشته نشد.. :(( هجاء)) ؛ یا دو حرفی و یا سه حرفی می باشد. 🔶دو حرفی: ( حَیّ طَهّر) حرفی: ( حروف مقطعه سه حرفی ) 🔶البته اکثر و جدید ؛ در کُتُب خویش تعداد حروف عربی را ۲۹ عدد ذکر کرده اند ؛ و علت آن است که (( الب مدی (( َا ؛ 'ا )) را و ((همزه )) را تیز از آن میدانند. 🔶آنجه باعث شده گروه اول در ؛ فقط را حرف مستقل محسوب نموده. و تعداد حروف را ۲۹ عدد بدانند.؛ شاید این باشد که ؛ ((توجّه صوت در و تا حدِّ زیادی به مخرج واو یاء مدّے معطوف است. این دو حرف مدّ حرف و صدای مستقلّی نیستند. ⚜اما در دستگاه تکلّم نمی توان یافت که مدّی را بدانجا منتسب نماییم و مطلقاً از جوف( فضای عمومی ) دستگاه تکلّم خارج می شود. در درس مخارج حروف به تفصیل به این مطلب خواهیم پرداخت. 🔶به هر حال در حروف یا هجا ؛ ،اولین حرف ((الف )) نام دارد. ✅الف خود بر دو نوع است. ۱🔶 که به آن((الف )) یا((الف جوفیّه)) و یا (( لَیِّنه)) نیز گویند و به اشکال مختلف نوشته می شود.: مانند : 💢 َ/'ا /ا / ّا / قّال /مَلِکَ/حَیوٰةُ /سَجيٰ/ : ( =شکم/اندرون چیزی و الف را جوفیّه گویند که از جوف شکم و بالای پرده دیافراگم خارج می گردد و =نرم و ملایم و بدون خّش )و الف لیّنه گویند که نرم و بدون خشونت =یک صدای کشدار. .. ۲🔶 =یعنی صدای کشدار نیست (همزه قطع) و علّت معروفیت آن بر خلاف مدّی که حالتی ثابت و ساکن دارد و نمی تواند در آغاذ کلمه بدون حرفی دیگر شود.--> قطع حرکات مختلف پیوسته به همراه دارد و بارها عرض شده # ءْ/ءّ /ءُ /ءآ /اول کلام/وسط کلام/ آخر کلام و حتی سکون را می پذیرد و بر خلاف الف مدّی صدا ندارد و به شکل اصلی آن[ ء ] است. و نیز گاهی ا و ی به عنوان یایه همزه مورد استفاده قرار می گیرد( هم در زبان فارسی و هم در کلام عربی قرآن ) 💢ءَامَنُوا / أَخَذَ /أُتُوا /أِلَهُ / یأخُذُ / فَیَٶُسُ / سُوءُ / 'امَنُوا /یَشَاءْ / 🔶باید داتست که محدوده ے تولید ((حروف )) در انسان به ۵_موضع اصلی تقسیم میشود که در این مواضع ؛ حروف قرار دارد. 🔶⚜🔶 ✅ @eshragholqoran
: محلّ خروج(( کاف= ك )) در تولید این حرف... (( عقب زبان )) کمی جلوتر از (( ریشه)) آن ؛ یا زبان کوچ (( لهاة )) مماس می شود و راه دهان را می بندد:(هم زمان راه بینی هم بسته است) براثر تولید حرف از هم باز می شود و صدای (( ك ) تولید می شود. 💢پس مخرج(( ك )) از مخرج (( ق )) به جلوی دهان تر است. و سطح وسیع تری از (( عقب زبان را به خود اختصصاص می دهد.)) 🔶 حرف (( ك )) نیز با و پس از کامل اداء می شود و اگر مرحله ے (( رهایی-->رهش )) با کندی و سایش صورت گیرد صدای(( ك)) حالتی تیز و همراه با ((رخوت و سستی )) بخود می گیرد که این در تجوید مورد نیست! 🔶 برای مقایسه بین و ؛ چند بار کلمات ( کلم ) ( کاهو ) ( کره ) و( کور ) را تکرار کنید؛ صدای ك در(( کاهو)) و (( کور )) صحیح است. [ بهترین حالت تلفظ ك =ب/کاف و گاف] 💢پس از فراگیری صدای صحیح(( ك )) آن را در تمام کاف متحرک و ساکنه در قرآن بکار ببرید. 🔶 از آنحا که زبان کوچک (( لهاة )) در (( ق)) و (( ك)) نقش مشترک دارد به این دو حرف: (( )) گویند. و 💢نتیجه گرفتیم که این دو حرف هم مخرج نیستند نزدیک بهم و زبان کوچک(( لهاة )) در تولید این دو حرف نقش سازنده اے دارد . 🔶 @eshragholqoran 🔶⚜🔶⚜🔶⚜🔶⚜🔶 ارسال پیام از این کانال یرای دوستان بدون لینک کانال شرعاً مجاز نمی باشد.
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ :محل خروج( ج_ش_ی )) 🔶برای تولید این سه حرف : (( میان زبان )) یا ( وَسَطُ اللِسِان ) با قسمت مقابل خود از ؛ این سه حرف را با ویژ گی های متفاوت (صفات مختلف) تولید میکنند.حرف((ج)) با چسبیدن بخش جلویی(( وسط زبان )) به مقابل خود از و سپس رها شدن آن و در حالی که ؛وجود دارد ؛ تولید می شود. حرف (( ج )) جزء حروف شدیده و انسدادی است. (بهترین حالت تلفظ ج بین #ژ و ج می باشد ) انسداد وسط زبان با سخت کاخ. . 🔶برخی از قاریان ؛ این حرف را با فشردن(( سر زبان ))به دندان های جلو و لِثه ے آنها ؛ همراه می کنند که (( ج )) نیز تولید می شود ( تجویدی )❌ ✅ تولید حرف(( ش )) با نزدیک شدن (( میان زبان )) در حالی که(( شیار دار)) شده است llll ؛ به قسمت مقابل خود از 💢بدون صوتی تولید میشود اگر به جای میان زبان ؛ ❌غلط (( سر زبان )) را همراه با فشار بیشتر هوا به طرف ؛ نزدیک کنیم مخرج((ش)) را به سوی مخرج(( س )) سوق داده ایم و صدای(( ش )) تیز شده و بوی ((س)) می گیرد( آسیب تجویدی )❌ ✅ تولید حرف(( ی )) با نزدیک شدت(( میان زبان )) به قسمت مقابل خود از و همراه با ؛ تولید می شود امّا فشار و سایش هوا در حرف (( یاء )) کمتر از(( شین ))است. 🔶قبلاً در مقایسه ے بین حرف(( یاء)) با(( یای مدّی )) گفتیم (( مخرج یاء مدّی )) مخرج معمولی است؛ با این تفاوت که در سایش هوا در مخرج وحود ندارد و صدای آن می گردد. 🔶 افراط در سایش هوا موجب شباهت(( ی )) به (( ژ ))و حتی ((شبیه انسداد))💢مثل((گ))میگردد.❌ 🔶 به سه حرف(( ج_ش_ی)) ((حروف شَجری)) گویند. =یعنی(( گشادگی و شکاف دهان )) ( شَجَرَ بَینَهُم = شکاف و اختلاف میان آنها اُفتاد) 🔶شاید مقصود حالت و سقف_دهان باشد ؛ 💢مانند: شکافی که در(( تنه ے )) درخت ایجاد می شود. در تولید دو حرف: [ ج و ی ارتعاش تارهای صوتی ] وجود دارد. ( جزء حروف مجهوره ) هستند. ⚜ @eshragholqoran 🔶⚜🔶⚜🔶⚜🔶⚜🔶
🔶ودر ادامه 6_ 🔶بر وزن (( افتعال )) استعلاء بوده و در لغت به معنای(( پست شدن _پایین آمدن)) آمده است(( استفال)) در تجویدعبارت است از(( و دور شدن از )) 🔶 در نتیجه ے این صفت ؛ صدای حرف به اصطلاح (( نازک و کم حجم )) میشودبه این حالت درتجوید(( ترقیق )) گویند. البته خواهیم دید برخی از حروف ؛ گاهی تفخیم می شوند. . : استعلاء موجب تفهیم است ؛ امّا هر تفخیمی حاصل استعلاء نیست! از حروف ؛ بقیه ے حروف دارای هستند. 👇 💠اگر دهان خود را جلوی آینه باز کنید و سه حرف (( خ_غ_ق )) راتلفظ نمایید ؛ به خوبی خواهید دید که چگونه زبان به سوی کام می رود؛ البته در چهارحرف دیگر ؛ حالت جلوی زبان مانع دیدن این پدیده است. 💠 برخی‌ از قاریان در حروف چنان می کنند که برای حروف حالتی شبیه ((ضمّه)) پیش می (آسیب تجویدی❌) 💠باید دقت کنیم که در قرائت ؛ تفخیم حروف روی ترقیق حروف استفال مجاور تأثیر نگذارد. (یعنی حرف دارای صفت استعلاء روی حرف ماقبل و ما بعد خود تآثیر نگذارد ) ❌ 🔶((استعلاء)) همچون بقیه ے صفات(( ذاتی )) است و تحت هیچ شرایطی یا کم و زیاد نمی شود. 🔷پس این نظریه که ((استعلاء در شرایط مختلف تغییر می کند)) صحیح نبوده بلکه این ((تفخیم )) حروف استعلاء است که در حالات گوناگون زیاد و نقصان می شود. آن خواهد آمد. 🌿اُمیدواریم درسرای سلامت باشید🌿 🔶 @eshragholqoran 🔶⚜🔶⚜🔶⚜🔶⚜🔶
❁﷽❁ 🌈باسلام و تحیّاتُکُم . . 🖌چنانکه خدمتتان در ادامه مطالب کتاب حلیة القرآن ۲ تدریس شد و تا پایان باب و آمدیم ؛ 🍃🌸🍃 🔷 در ادامه : 🔶بنا به قول و فرمایش اُستاد ارجمند موسوی بلده و مٶلف کتاب مذکور در ادامه با آشنا می شویم که در معیّت کلام وحیانی قرآن با ویژه خود باید و پیوستگی داشته باشند . و مورد قاری قرآن باشند 🌹🍃لذا همینک با (غنیدن و صوت را از ته ے لهات دربینی انداختن) 🔶(( غنَّة )) که از ( بینی ) خارج می شود 🌱و از صفات لازمه ے (( ن ))و(( م )) است چه در و چه در حالت : 🔶البته از آنجا که صدای((ن)) و ((م)) ساکنه کمی ادامه می یابد ؛ غنّه_ے آنها در حالت سکون به گوش می رسد امّا نمی توان منکر وجود ذاتی ؛ ((ن))و((م)) متحرکه شد. حتی حرکت آنها نیز بهره اے از دارد❗️ 🔷علمای تجوید ((ن)) را از لحاظ برتر از ((م)) می دانند. ✅۱_نکته : بایذ دقت نمود که صفت و ساکنه در آخر کلمات(هنگام وقف ) نبایذ مورد و واقع گردد 💢 مثال: آیه شریف و حدیث عظیم نبوی :👇👇 (بدرستیکه گرامی ترین شما(نزد خداوند) باتقواترین شما است. ) 💢مثل: اْمْ _اُمَّة (اُْمْ _دو حرکت صوت را روی مْ با تحریر سیر می دهی سپس مَ --> اُمَّ 👈 (اُمَّةِ وَاحِدة) . ✅ ۲_دقت شود؛ در غنّة((ن)) و ((م)) افراط صورت نگیرد( میزان سیر غنّة ۲ حرکت می باشد.) 🔶⚜🔶 🔶 @eshragholqoran
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ .. ✅با سلام و تحیاتُکُم : در ادامه ے درس با در خدمتیم. . 🔶همانگونه که قبلاً اشاره شد ؛ در برخی موارد ؛ ادغام به صورت صورت می گیرد. 🔷شابد بتوان پدیده ے را نوعی((! تنازع_بقاء )) تعبیر کرد❗️ در این تنازع معمولاً ضعیف در قوی #ا دغام می شود و از آن به جا نمی ماند. 🔶حال اگر قوی در ضعیف شود ؛ ممکن است از خود به جای بگذارد. 🔷بر این اساس از لحاظ ((بقاءِ مدغم )) به دو نوع ((تامّ)) و ((ناقص)) تقسیم می شود : ۱_ ✅ ادغام تامّ : است که در آن حرف کاملاٌ از میان رفته و از مخرج و صفات آن در کلام به جای نمی ماند . 🔶ببشترین موارد (( ادغام متداول)) از این نوع است. ۳_✅ ادغام ناقص : 🔶ادغامی است که در ان صفتی از صفات باقی بماند و در نتیجه / به طور کامل از بین نرود. 🔷این ادغام معمولاً زمانی پیش می آید که حرف ساکنه ؛ از حروف بعدی قوتر باشد. (به روایت حفص از عاصم) عبارت است از : ✳️ ادغام ناقص(( ط )) در (( ت )) 🔶در این ادغام ؛ از حرف ((ط) )فقط صفت و ( تفخیم ) آن ابقاء می شود. 🌿 : در این ادغام ؛ ابتداء قصد می کنیم که(( ط )) ساکن را همراه تفخیم آن دهیم ؛ اما پس از بروز تفخیم ؛ بدون قلقله ے آن حرف((ت )) را مشدّد اداء می کنیم. 💢مثال : :بََسَطْتَ_فَرّّطْتُ_أَحَطْتُ_فَرَّطْتُم_ ✳️ادغام ناقص (( ق )) در (( ک )) 🔶در این ادغام فقط صفت (( استعلاء ))ونتیجتاً حالت تفخیم حرف (( ق )) (باقی) میشود.((اَلَمْ نَخْلُقْکُمْ)) ( مرسلات /۷۷) : در این ؛ابتدا قصد می کنیم که(( قْ )) ساکن را دهیم ؛ اما پس از بروز ؛ بدون قلقله ے آن حرف(( کُ )) را مشدد می کنیم . همان گونه که قبلاٌ نیز ذکر شد ؛ ادغام (( قْ )) در(( کُ )) به دو صورت((تام) ) و (( ناقص )) انجام می شود. 🔶در اثری از((ق)) حتی آن باقی نمی ماند و گویی دو((ک)) به یکدیگر رسیده باشند و شوند. 🌿 🔷باید دانست (( تام ّ)) در اینجا ارجح است و راحت تر نیز هست.🌹🍃 ✳️ ادغام ناقص (( ن )) در ((و _ی )) 🔶در این صفت(( غنّة )) نون ساکنه ؛باقی می ماند. حاصل این یک (( و _ی ) ) مشدّد همراه با است. که اگر در خلال این نوع از (( و _ی )) مشدّد ؛ ناگهان بینی را مسدود کنیم ؛ صدای (( و _ی )) به مصوح کرده و ((دهانی)) می شود. ✅نکته : البته ((ن)) در (( ن_م ))هم با همراه است . اما این متعلق به((مد غمٍ فیه ))است و این ((ناقص)) محسوب نمی شود. ( )
🌿با تقدیم احترام و تَحِیَّاتُکُم ؛ با ادامه بحث با شما همراهیم🌿 ✅علّت و فایده ے مد : قبلاً گفتیم و خواندیم یکی از دلایا کشش حروف مد #ء همزه قطع که هم جهری است و هم نبره دارد و در جلو حروف مدی واقع می شود گاهی و در اینجا برای اینک از جهر و نبره ان کاسته شود 👇👇نگاه : 🔶حرف مد ؛ ضعیف است و خَفِی ّ؛ و همزه است و قَوی ! 🔷لذا : به ضعیف مد ؛ داده می شود تا در مجاورت قوی ! تقویت گردد و از سوی دیگر ؛ فرصتی برای شایسته ے و همزه پدید آید . سکون نیز یمی دیگر از عوامل ایجاد کشش بیشتر حروه مد... 👇👇نگاه همچنین و سنگینی ؛ ، سبب بیشتر می گردد و لذا با اِزدِیاد ؛ ضعیف در برابر # تقویت می شود. 💢مثال: سٰآءَ- سُوٓءُ- سٓيءَ- يآٰاَباٰنٰا- قُوٓا اَنْفسَكُمْ- فيٓ اٰياٰتِنٰا- آٰلْاٰنَ- نٓ وَ الْقَلَمِ (نُوٓن وَ الْقَلَمِ)- يسٓ(ياٰسيٓنْ)- ضآٰلّينَ- اَتُحآٰجُّوٓنّي- طسٓمٓ(طاٰسيٓمّيٓمْ)- يَوْمِ الْحِسآٰبْ- اَلْمُفْلِحُوٓنْ- مُؤْمِنيٓنْ- اَلْيَوْٓمْ- هٰذَا الْبَيْٓتْ ✅ انواع مد بطور کلی ؛دو نوع است. اصلی(طبیعی)_مدفرعی( غیر طبیعی) 🔶⚜🔶 🔶مد اصلي (طبيعي) : «در صورتی که پس از حروف مد، هیچ سببی نیاید،( ° ء ّ) حرف مد، مد طبیعی خواهد داشت.» 🔷از آنجا که مدهای دیگر، همگی از خاصیت ذاتی مد در حروف مدی ناشی می شوند، به مد طبیعی، «مد اصلی» گفته اند. 🔶میزان مد طبیعی (قصر) مقدار کشش مد اصلی یا طبیعی، «دو حرکت» یا «یک الف» است. 🔷مقصود از دو حرکت، این است که مثلاً در کلمه «نُوحیهاٰ»، «
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ 🌈سلام علیکم... با آرزوی قبولی طاعات در بارگاه الهی... همراهیم با شما با👇👇 ✅ رموز_وقف_سجاوندي : از آنجا كه تسلط به زبان عربي و مهم تر از آن، تفسير آيات قرآني ، براي تمامي اقشار مسلمين ، ميسّر نيست. و پیشکسوتان و متولیان قرآنی در صدد تعاملاتی مدقن و راهبردی و سهل برای جامعه ے متعلمین قرآنی؛ از این کلام وحیانی بوده اند : 🔶برخي از دانشمندان در صدد برآمدند با پيشنهاد علائمي ، در تشخيص محل هاي صحيح وقف ، به قاريان كمك كنند. 🔶مشهورترين و رموز وقف به «شیخ عبداللّه سجاوندي» از علمای علم نحو و قرائت و تفسیر تعلق دارد🌱 👤وی وقف را به #۶_نوع تقسم و برای هریک علامتی پیشنهاد نموده است. 🖌«رموز» و اسامی عبارتند از : ✅ اینک به شرح مختصری پیرامون هر یک از این «علائم» می پردازیم.: 🖌م (م کشیده شمشیری) ( وقف لازم) وقفي است كه اگر انجام نشود، و فساد در معنا ايجاد مي نمايد. 🖌گفته شد كه در هر سه نوع وقف و و ، مواردي از «وقف لازم» ملاحظه می شود؛ و 🖌لز‌وماً از هر نوع که باشد، «باید» بر آن وقف نماییم. ⭕️ مثال: لزوم وقف تامّ (وقف بیان تامّ) اَلَیْسَ فی جَهَنَّمَ مَثْوًی لِلْکاٰفِرینَ (وقف لازم) وَالَّذی جآٰءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ اُلٰٓئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ✍ترجمه : آیا منزلگاه کافران ، آتش دوزخ نیست؟ * و کسی که وعده صدق را آورد و آن را تصدیق کرد، هم آنان اهل تقوی هستند. ✅وصل دو عبارت این توهّم را ایجاد می کند که جهنّم، هم منزلگاه کافران است و هم جایگاه کسی که وعده صدق آورد!❗️ 🖌لزوم وقف کافی (وقف بیان کافی) *وَ ماٰ کاٰن َ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللّٰه مِنْ اَوْلِیٰٓاءَ ( وقف لازم) یُضاٰعَفُ لَهُمُ الْعَذاٰبُ 🖌ترجمه: و (نه تنها) برای آنان غیر از خداوند «یار و مددکاری» نیست*(بلکه) بر عذابشان افزوده خواهد شد.❗️ از لحاظ تعریف، وقف کافی است ؛ اما وصل آن این شبهه را پیش می آورد که افزایش عذاب ، نه متوجه خودشان ، بلکه فقط نصیب اولیاء و یاران آنها می شود!❗️ ✅لزوم وقف حسن( وقف بیان حسن) *لِتُؤْمِنُوا بِاللّٰهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُعَزِّرُهُ وَ تُوَقِّرُوهُ (وقف لازم) وَ تُسَبِّحُوهُ بُكْرَهً وَ اَصيلاً 🖌ترجمه ؛ تا ايمان بياوريد به خداوند و رسولش و او را ياري كنيد و بزرگ بداريد * و او را صبح و شام تسبيح كنيد. 🖌فعل «تُسبِحوه» عطف به «لتؤمنوا» است. پس ظاهراً عبارت دوم! ناقص است و لذا وقف است. اما در در صورت وصل ، این توهّم پیش می آید که هر سه فعل «تُعزّروه» و «تُوقّروه» و «تُسبّحوه» به یکی باز می گردد ؛ یا به خدا و یا رسول خدا ؛ حال آن که دو ‌فعل اول اشاره به رسول خدا صلّی اللّٰه علیه و آله داشته و سومی ویژه خداوند است🔶⚜🔶 ودر ادامه👇👇👇👇 ✅ #ط (وقف مطلق) جایی است که وقف بر آن بسیار به جا است و ابتداء به ما بعد بسیار است. 🔶اما وصل آن مشکلی را در حدّ وقف لازم نمی کند شود. 🔶وقف مطلق ؛ تمامی را به_شرطی که از نوع نباشد_ در بر می گیرد. ⭕️مثال: ✳️ ٰ ۖ كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ ۚ (وقف مطلف) وَمَا ظَلَمُونَا وَلَٰكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ (اعراف-١٦٠) 🖌ترجمه : (به یهود گفتیم) بخورید از غذاهاے پاکیزه اے که روزیتان کردیم* و به ما ظلم نکردند(ضرری به ما نرساندند) بلکه بر خود روا داشتند. 🔶البته گاه مواردی از را نیز شامل می شود. 🔶⚜🔶 ✅ ج (وقف جایز) =وقفی است که هر دو حالت و آن است(متساوی الطرفین) تقریباً تمامی ⭕️مثال هاے از موارد لازم_از ((وقف جائز)) هستند ⭕️مثال: 👇 ✳️ وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ۚ (وقف جایز) ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ (اعراف-١٤٦) 🖌ترجمه : و اچر راه رُشد و هدایت را ببینند؛ آن راه را نمی کنند*(امّا) اگر راه گمراهی را ببینند؛ آن را بر می گزینند. 🔶⚜🔶 ✅ #ز (وقف مجَوَّز) =وقفی است که بنا بر ((وجهی)) تجویز شده است. 🔶امّا وصل آن نیز و حتی است. ⭕️مثال: ✳️ أُولَٰئِكَ عَلَىٰ هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (بقره-٥) 🖌ترجمه: آنان از سوی پروردگارشان بر هدایتند * و هم آنا عالمند. ✳️ ارتباط تنگا تنگ بر آنها تأکید می کند؛ ، 🔷امّا بنا بر آن که هر دو مفیدو((مفهوم)) هستند؛ هریک به تنهایی نیز خوانده می شوند. ((مُجَوِّزٌ لِوَجهٍ)) است. ✳️یعنی بنا بر ((وجهی))وقف آن را نیز اند. ✅وقف ((مجوّر)) نیز مانند وقف جایز؛ است؛ 🔶 فلذا ان بهتر از است. در حالی که $وقف_جایز؛ متساوی الطرفین است. 🔶⚜🔶
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ 👇👇 درس از کتاب تجوید ۲* اُستاد موسوی بلده تقدیم می گردد🌹🍃 (نحوهِ قرائت برخی از کلمات قرآن به روایت حفص از عاصم) ((فرش))=بهمعنای((بسط_پراکندگی)) آمده است.🌸🍃 و ((حروف)) جمع فرش حروف است از : ((احکام ویژهِ برخی از کلمات قرآن در یک قرائت خاصّ)) ✅((قوائد ے)) که ضمن دروس گذشته فرا گرفتیم ؛ است از ((اُصول)) قرائت به روایت حفص ؛ که به صورت قواعد و ضوابط ؛ عرضه می شود .🌹🍃 ✅لذا: به این قواعد((اُصول قرائت)) گویند. برای هر یک از : قرائت و راویان آنها ((اُصول قرائت)) ویژه ا ے؛ و موجود است؛ (مانند احکام نون ساکنه و تنوین یا احکام مدّ). 🌸🍃 ✳️ اما هر یک از و راویان آنها ؛ همچنین ؛ کلماتی از قرآن را ؛ به صورت ((پراکنده)) و خارج از مشخص و ؛ متفاوت با بعض دیگر خوانده اند. ✅ این بخش ار قرائت هر قاری یا راوی را ؛((فرش الحروف)) گویند. ✳️ هرچند ما در طول مباحث گذشته ؛ به تناسب هر درس ؛ به برخی از این و آنها داشته ایم ؛ ✅اما اینک در پایان مباحث کتاب ؛ یکبار دیگر ؛((فرش الحروف به روایت حفص از عاصم)) را به صورت جمع بندی همراه با مواردی که تا به حال نشده است ؛ می آوریم🌸🍃 ✍دقت فرمایید: 👇👇 ✳️1_ءَأعْجمییٌّ (فصّلت_۲۴)، همزهِ دوم به ((تسهیل)) خوانده می شود. [باب صفات حروف؛ صفت نبرة] 🌸🍃 ✳️2_(( أَلْذَّکَرَینِ)) ؛ (( آلَْانَ)) ؛ ((آللّهُ)) به دو وجه((الف مدی با مدّ لازم))و ((دو همزهِ مفتوحه با تسهیل همزهِ دوّم)) خوانده می شود. [درس همزهِ وصل و نیز باب صفات ؛ صفت نبرة] 🌹🍃 ✳️3_أَلْاِسْمُ : (حجرات_۱۱) در حالت وصل به کلمهِ ؛ فقط به صورت((بِيْسَ لِسْمُ)) با کسرهِ لام و همزه وصل خوانده می شود. اما در صورت ؛ به دو وجهِ (( أََلْسْم ُ)) (( َلْسْم ُ)) قرائت می گردد. [باب همزه وصل]🍃🌸🍃 ✳️4_مَجْريٰهَا (هود_۴۱) الف مدی پس از راء به ((امالهِ کبری')) خواند می شود. طبعاً را نیز ترقیق است . [باب همزه وصل] [درس همزهِ وصل و نیز باب صفات ؛ صفت نبرة] 🌸🍃 ✳️ 5_أَنَّا_لَکِنَّا_آلظُّنُونَا_آلرَّسُولَا_ آلسبِبِلَ _قَوَارِیرَا_سَلَاسِلَا : فوق در وصل به فتحه و در وقف به((الف مدّی)) خوانده می شود. آخرین کلمه؛ یعنی سَلَاسِلَا(سوره انسان_۴) دو است. =یعنی علاوه بر وجه مذکور؛ هنگام وقف ؛ به سکون لَام (سلاسِلْ) نیزخوانده شده است.🌸🍃 ✳️ 6_أِرْکَبْ مَعَنَا _ یَلْهَثْ ذَالِکَ اظهار (( ثْ )) و (( ثْ )) نزد حرف بعدیِ خود نیز به طریقی از حفص آمده. است. اما آنها و معمول است.[ باب ادغام(متجانسین)]🌹🍃 ✳️ 7_یَبْصُطُ_ بَصْطَۀَّ _ (بقره_۲۴۵_؛ اعراف _۶۹) هردو با (( س )) خوانده می شود. این دو با((ص)) نیز خوانده شده اند ؛ امّا قرائت به ((س)) و مشهور است.🌸🍃 ✳️ 8_ أَلمُصَيْطِرُونَ _ بِمَصَيْطِرٍ (طور_ ۳۷؛ غاشیه _۲۲) هردوبا ((ص)) خوانده شده اند . جند قرائت به ((س)) نیز وارد شده است؛ ضعیف است. 🌹🍃 ✳️ 9_ضَعْفٍ _ضَفعْاً (روم _۵۴) اولی و یک بار در آیه ے مذکور آمده اند. بر ((فتحه)) ضاد؛ حفص ؛ هر سه مورد را با((ضمة)) نیز خوانده است. ((فتحه)) در قرائت آن است. 🌸🍃 ✳️10_کهمعص_حم_عسق(مریم_شوری )((عین)) را در این دو مرد ؛ به طول _توسط و حتی خوانده شده است . ترجیح با طول است . [ باب مدّ و قصر(مدّ لین) ]🌹🍃 ✳️ 11_أَلَمْ نَخلُقْکُمْ_(مرسلات_۲۰) قاف سامن در حرف کاف به هر دو وجه ((تامّ)) و ((ناقص)) جایز است. وحه ادغام رجحان دارد. [باب ادغام(متقاربین)] 🌸🍃 ✳️12_لَا تأ مَنَّا (یوسف_۱۱) نون مشدّد به ((اشمام)) خوانده شده است.🌸🍃 یعنی هنگام تلفظ آن باید لب ها جمع شده و حالت((ضمّة)) را نشات دهد! چراکه اصل آن((لَا تَأمَنُنَا))بوده است. [باب طرق وقف بر کلمات🌹🍃 … ✳️ 13_یس *والقُرْءَآنِ الحکیم_ *نون ساکنهِ واقع در هجاء ؛ در صورت وصل تزد ((و)) اظهار می گردد. 🌸🍃 ✳️ 14_أ رجَْهْ_فَاَلقَْهْ_(اعراف_۱۱ و شعراء _۳۶) _ ( نمل_۲۸) در هر دو ؛ به سکون خوانده شده است. 🌹🍃 ✳️15_یَرْضُهُ لکَُُمْ_(زمر_۷ )هاء ضمیر بلا اشباع خوانده می شود. 🌸🍃 ✳️️ 16_فِیهِ مُهَانَا(فرقان_۶۹) هاء ضمیر اشباء می شود.🌹🍃 ✳️ 17_وَیَتَّقَْهِ_(نور_۵۲) حفص به قاف و عدم اشباع هاء ضمیر خوانده است. 🌸🍃 ✳️ 18_ءَا تینِیَ(نمل_۳۶) در وصل؛ به فتحه یاء و در وقف به دو وجه ((اثبات یاء)) (ءَاتيٰنیَ) و ((حذف)) آن(ءَاتيٰنْ) قرائت می شود. 🌹🍃 ✳️ 19_موارد سکت واجب : به((طریقی)) از حفص که بر طبق آنذمدّ منفصل((قصر)) آمده است. این موارد