eitaa logo
قلمدار
210 دنبال‌کننده
143 عکس
3 ویدیو
2 فایل
رسانه‌‌ی تخصصی قلم
مشاهده در ایتا
دانلود
بهشت بقیع نگارخانه‌ی اشراق در خیابان صفائیه قم است. نخستین نمایشگاه امسال آن تصاویر برجای‌مانده از روزگار پیش از تخریب قبور ائمه در قبرستان بقیع شهر مدینه است. این کار با زحمت و پشتکار مؤسسه‌ای مردمی به نام «بهشت بقیع» به نمایش درآمده است. می‌خواستم طبق روال، در دفتر نمایشگاه نظرم را بنویسم؛ ولی چون این نمایشگاه در نوع خود بی‌سابقه به نظر می‌رسید، سری به دوست و برادر عزیزمان آقای جلال‌وندی (مدیر گالری اشراق) زدم و شماره‌ای از مسئولان مؤسسه گرفتم و تلفنی از این ابداع و خلاقیت و زحمت بسیار ارزشمند تشکر کردم. این نمایشگاه پژوهش‌محور الگوی خوبی است برای مجموعه‌های مردمی و هر کسی که خودش انگیزه‌ای برای کاری دارد که سازمان‌ها و ادارات از آن غافل بوده‌اند یا به آن اعتقاد نداشته‌اند. باور دارم که دین و فرهنگ، کوشش و مراقبت مردمی و خودجوش می‌خواهد؛ چه صاحبان حکم و امضا بخواهند و چه نخواهند. 🌱 @ghalamdar
این تصویر از تازه‌ترین عکس‌های یافت شده درباره‌ی حرم ائمه‌ی بقیع (سه ماه پیش از تخریب) است. جمود و جنون قرائت وهابی و سلفی از اسلام به ویرانی اماکن مقدس اسلامی انجامید که مهم‌ترین آن‌ها قبر پیشوایان معصوم مدفون در بقیع است. 🌱 @ghalamdar
نمایشگاه تصاویر بر جای مانده از حرم ائمه‌ی بقیع در صدویکمین سال پس از تخریب. «نگارخانه‌ی اشراق قم» 🌱 @ghalamdar
ویراستاری می‌کنم عمران صلاحی (معاصر) 👇 «من زبان فارسی را پاسداری می‌کنم» چون که دارم روز و شب ویراستاری می‌کنم می‌کنم «اقدام لازم» را علیه «برعلیه» هر کجا گنجشک می‌بینم قناری می‌کنم حرف‌ها و جمله‌ها را می‌کنم زیروزبَر با قلم آبِ روان را آبِ جاری می‌کنم گر «هلیکوپتر» ببینم می‌نویسم «چرخ‌بال» «پارک‌»ها را «بوستان‌»های بهاری می‌کنم می‌گذارم روی کاغذ «کَرد» را جای «نمود» هرکجا «ماشین» بیاید من «سواری» می‌کنم «می» اگر چسبیده باشد، می‌کنم آن را جدا «ها» اگر دیدم جدا شد، وصله‌کاری می‌کنم گر کنم با جمله‌ی ویرایشی اِبراز عشق دلبر بیچاره را از خود فراری می‌کنم گر ببینم یک غلط، کوبم دودستی بر سرش کله‌ی الفاظ را از موی، عاری می‌کنم شیر را وا می‌کنم، در دست می‌گیرم شلنگ گلشن باغ ادب را آبیاری می‌کنم 🌱 @ghalamdar
معلم سعدی شیرازی معلم کُتّابی دیدم در دیار مغرب؛ ترشروی تلخ‌گفتار بدخوی مردم‌آزار گداطبع ناپرهیزگار که عیش مسلمانان به دیدن او تبه گشتی و خواندن قرآنش دل مردم سیه کردی. جمعی پسران پاکیزه و دختران دوشیزه به دست جفای او گرفتار؛ نه زهره‌ی خنده و نه یارای گفتار. گه عارض سیمین یکی را طپنچه زدی و گه ساق بلورین دیگری شکنجه کردی. القصه شنیدم که طرفی از خباثت نفس او معلوم کردند و بزدند و براندند و مکتب او را به مصلحی دادند: پارسای سلیم، نیک‌مرد حلیم که سخن جز به حکم ضرورت نگفتی و موجب آزار کس بر زبانش نرفتی. کودکان را هیبت استاد نخستین از سر برفت و معلم دومین را اخلاق ملکی دیدند و یک یک دیو شدند به اعتماد حلم او ترک علم دادند. اغلب اوقات به بازیچه فراهم نشستندی و لوح درست ناکرده در سر هم شکستندی. استاد معلم چو بود بى‌آزار خرسک بازند کودکان در بازار بعد از دو هفته بر آن مسجد گذر کردم. معلم اولین را دیدم که دل خوش کرده بودند و به جای خویش آورده. انصاف برنجیدم و لاحول گفتم که ابلیس را معلم ملائکه، دیگر چرا کردند؟ پیرمردی ظریف جهاندیده گفت: پادشاهی پسر به مکتب داد لوح سیمینش بر کنار نهاد بر سر لوح او نبشته به زر جور استاد به ز مهر پدر (حکایت چهارم باب هفتم گلستان) 🌱 @ghalamdar
مکتب صادق غلامعلی آسترکی (معاصر) کلام و علم صادق می‌کشد سوی خدا ما را و عاقل می‌کند با جمله‌ای، مجنون و شیدا را حدیث و علم و دانش احترامی خاص می‌یابند چو جعفر می‌نهد بر شانه‌های کوه علم، پا را به منبر می‌رود نور و حدیث عشق می‌گوید و روشن می‌کند با خطبه‌ای دنیا و عقبا را نشسته در کلاست مالک و صفوان و جابرها که از علم تو مملو می‌کنند آن‌گاه دنیا را تو هر شب روضه می‌خوانی برای خون ثارالله و مویه می‌کنی در ناله‌هایت رنج زهرا را ره اسلام ناب از مکتب و علم شما باز است که کامل کرده‌ای با هدیه‌ی جان، مذهب ما را 🌱 @ghalamdar
حکایت بیداری سعدی شیرازی (قرن هفتم) ویرایش و تنظیم: قلمدار 🌱 فرو رفت جم را یکی نازنین کفن کرد چون کرمش، ابریشمین به دخمه برآمد پس از چند روز که بر وی بگرید به زاری و سوز چو پوسیده دیدش حریرین کفن به فکرت چنین گفت با خویشتن من از کرم برکنده بودم به زور بکندند از او باز کرمان گور در این باغ سروی نیامد بلند که باد اجل بیخش از بن نکند قضا نقش یوسف‌جمالی نکرد که ماهی گورش چو یونس نخورد دو بیتم جگر کرد روزی کباب که می‌گفت گوینده‌ای با رباب: دریغا! که بی ما بسی روزگار بروید گل و بشکفد نوبهار بسی تیر و دی‌ماه و اردیبهشت برآید که ما خاک باشیم و خشت (بوستان، باب نهم، بخش هفتم) 🌱 @ghalamdar
چراغ بیوه‌زن و شهر سوخته شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی (قرن هفتم) ویرایش و تنظیم قلمدار 🌱 شنیدم که در وقت نزع روان به هرمز چنین گفت نوشیروان که خاطرنگهدار درویش باش نه در بند آسایش خویش باش نیاساید اندر دیار تو کس چو آسایش خویش جویی و بس نیاید به نزدیک دانا پسند شبان خفته و گرگ در گوسفند برو پاس درویش محتاج دار که شاه از رعیت بود تاجدار رعیت چو بیخند و سلطان، درخت درخت، ای پسر! باشد از بیخ سخت مکن تا توانی دل خلق ریش وگر می‌کنی، می‌کنی بیخ خویش مراعات دهقان کن از بهر خویش که مزدور خوشدل کند کار بیش مروت نباشد بدی با کسی کز او نیکویی دیده باشی بسی شنیدم که خسرو به شیرویه گفت در آن دم که چشمش ز دیدن بخفت برآن باش تا هرچه نیت کنی نظر در صلاح رعیت کنی الا! تا نپیچی سر از عدل و رای که مردم ز دستت نپیچند پای چراغی که بیوه‌زنی برفروخت بسی دیده باشی که شهری بسوخت از آن بهره‌ورتر در آفاق نیست که در ملک‌رانی به‌انصاف زیست خدا ترس را بر رعیت گمار که معمار ملک است پرهیزگار بد اندیش توست آن و خونخوار خلق که نفع تو جوید در آزار خلق ریاست به دست کسانی خطاست که از دستشان دست‌ها بر خداست مکافات موذی به مالش مکن که بیخش برآورد باید ز بن مکن صبر بر عامل ظلم‌دوست چه از فربهی بایدش کند پوست سر گرگ باید هم اول برید نه چون گوسفندان مردم درید دو همجنس دیرینه را هم‌قلم نباید فرستاد یک جا به‌هم چه دانی که هم‌دست گردند و یار یکی دزد باشد، یکی پرده‌دار چو نرمی کنی خصم گردد دلیر وگر خشم گیری شوند از تو سیر درشتی و نرمی به‌هم در به است چو رگ‌زن که جراح و مرهم‌نه است جوانمرد و خوش‌خوی و بخشنده باش چو حق بر تو پاشد تو بر خلق پاش نیامد کس اندر جهان کو بماند مگر آن کز او نام نیکو بماند نمرد آن که ماند پس از وی به‌جای پل و خانی و خان و مهمان‌سرای هر آن کو نماند از پسش یادگار درخت وجودش نیاورد بار وگر رفت و آثار خیرش نماند نشاید پس مرگش الحمد خواند چو خواهی که نامت بود جاودان مکن نام نیک بزرگان نهان یکی نام نیکو ببرد از جهان یکی رسم بد ماند از او جاودان (بوستان، سرآغاز باب اول) 🌱 @ghalamdar
هدایت شده از گعده‌ی نویسندگان
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به معنای واقعی کلمه هیچ چیزی جای کتاب را نمی‌گیرد. فرموده‌ها و رهنمودهای رهبر عالم و فرزانه انقلاب در نمایشگاه بین‌المللی کتاب ۱۴۰۳ سؤال ویژه کانال گعده نویسندگان: اگر چیزی جای کتاب را نمی‌گیرد، جای نویسنده را چه کسی می‌گیرد؟ 🌱 @qhadeh
هدایت شده از گعده‌ی نویسندگان
| در حال به روزرسانی ✍️ پویش نوشتن 👇 جواد محدثی | احمد عابدی | ابوالقاسم علیدوست | سیدمحمدمهدی میرباقری | نجف لکزایی | داود مهدوی‌زادگان | احمدحسین شریفی | حبیب الله بابایی | سیدسجاد ایزدهی | حسین سوزنچی | علی محمدی | میراحمدرضا حاجتی | محمدرضا فلاح شیروانی | محمدرضا باقرزاده | محسن الویری | شریف لک‌زایی | مجتبی رستمی‌کیا | علیرضا پناهیان | سیدمهدی موسوی | مهدی سلطانی | محمدصدرا مازنی | سیدیاسر تقوی | مهدی مسائلی | سلمان رئوفی | علی مهدیان | احمد اولیایی | مرتضی رجائی | حمید احتشام | محمدحسین پیشاهنگ | احمد جهان بزرگی | محمد شیروانی | روح الله سلیمانی | تقی متقی | سیدعبدالله هاشمی | علی مؤیدی | محمدحسن مولا | سعید احمدی | مهدی قنبریان دهکردی | سید محمدحسین راجی | مهران شفیعی | محمد جعفری | محمدباقر خراسانی | فرهاد فتحی | محمدرضا حدادپور جهرمی | یحیی جهانگیری | علیرضا داودی | سیدکاظم روح‌بخش | قدیر اسفندیار | محمدرضا آتشین صدف | هادی حمیدی | مجتبی عادل‌پور | محمدجواد محمودی | امیر خندان | علی بهاری | علی ابراهیم‌پور | علی کردانی | سیدمحمد هاشمی | مجید پاک‌نیت | بهروز دلاور | محمد مختاری | بابک شکورزاده | هادی سمتی | محمدرضا سلیمانی | سیدمیلاد حسینی | محسن عبدالله زاده | محمدجواد سلیمانی | سیدهادی حسینی اصل | دانیال بصیر | سیدمحمدباقر میرصانع | رسول لطفی | مجتبی میرزایی | مصطفی گودرزی | هاشم جنگجو | علی عسگری | محمدمهدی حکیمیان | مرتضی بذرافشان | علی تقوی دهکلانی | محمدعلی نبی‌نژاد | سجاد قربانی | حمیدرضا مظاهری سیف | داود مؤذنیان | مرتضی قره‌باغی | عبدالصالح شمس‌الهی | مصطفی راهی | حسین انجدانی | حمیدرضا غریب‌رضا | میلاد حسن‌زاده | محمدحسین افشار | مصطفی ایزدی | امین دهقانی | سید محمدحسین دعائی | حمیدرضا باقری |امیرحسین محمودی | محمدمهدی ابراهیم‌پور | محمد منتج | سیدعلیرضا موسوی | محمدعلی بابایی | محمدرضا بابایی | سعید کرمی | مجید ابطحی | قاسم روزبهانی | محمدجواد رحمانی | علی اسفندیار | مهدی ایوبی | میثم قاسمی | مجید دهقان |جواد حاجی‌اکبری | متین فراوانی | حسن بابایی | قدرت الله غلمانی | علیرضا ژوبین | محمد دهقانی شورکی | حجت میرزاده | ابراهیم اسماعیلی | علی رئیسی | مهدی زندی | حامد صائب‌نژاد | حامد خواجه | سیدحسین علوی | احسان قربانی | حمید خالدیان | محمدمهدی دستورانی | مهدی الوندی | محمدعلی هراتی | محمد محققی‌نژاد | علی آزاد | محسن بختیاری | جواد رستمی | محمد قطرانی | عبدالمجید خرقانی | میرزا محمدرضا صفائی تخته فولادی | محمدباقر حسن زاده | جواد حاجی اکبری | موسی آقایاری | حسین مرتضی‌نیا | محمدمعصوم احمدی | محمدمهدی مقدسی | مهدی شبان | محمدمهدی حسین زاده | سیدمحمدمهدی شفیعی | علی احمدی مهر | عبدالرضا نظری | حسن بابانژاد | عماد پیوندی | محمدرضا پیوندی | محمدجواد جنگی | سیدحسن علوی | علی فاطمی پور | رضا خیابانی | علیرضا سیاحت | محمدمهدی طباخیان | محمدحسن وکیلی | حمیدرضا ترابی گیلانی | امین اسدپور | رسول چگینی | علی فراهانی | امید محمدی سروش | محمدجواد یعقوبی | مجید بیک زاده | 🔁 صفحات تعاملی👇 1. افکار بانوان حوزوی 2. شاعران حوزوی 3 یادداشت‌خوانی 4. دوستان کتاب 5. بهتر بنویسیم 6. رسانه‌ی نخبگان 7. زبان مادری 8. هم‌نویسان 9. ویراستی‌ها 10. هم‌قلم 11. پویاگراف 12. جهاد روایت 13. فعالان هنر و رسانه 14. گعده‌ی نویسندگان 14. تدریس خلاق روزنامه‌نگاری (خصوصی) 🔁 مطبوعات، نشریات و خبرگزاری‌های تعاملی: 1. روزنامه سراج 2. خبرگزاری حوزه 3. صدای حوزه 4. خبرگزاری فارس 🔆 نویسندگان حوزوی استان‌ها و ارتباط با سردبیران👇 1. خراسان رضوی 2. چهارمحال و بختیاری 3. آذربایجان غربی 4. همدان 5. کرمان 6.اصفهان 7. زنجان 🌻نخبگان، استادان و دوستان‌تان را به دعوت کنید.👇 https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6 🌱 @qhadeh
آتش دل از جاده‌ی سه‌شنبه‌شب قم... فاضل نظری (معاصر) ویرایش و تنظیم قلمدار 🌱 مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد از جاده‌ی سه‌شنبه‌شب قم شروع شد آیینه خیره شد به من و من به‌ آیینه آن قدر خیره شد که تبسم شروع شد خورشید، ذره‌بین به تماشای من گرفت آن‌گاه آتش از دل هیزم شروع شد وقتی نسیم آه من از شیشه‌ها گذشت بی‌تابی مزارع گندم شروع شد موج عذاب یا شب گرداب؟ هیچ یک! دریا دلش گرفت و تلاطم شروع شد از فال دست خود چه بگویم که ماجرا از ربنای رکعت دوم شروع شد در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار تا گفتم السلام علیکم... شروع شد (شعر زیارت) 🌱 @ghalamdar