eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
427 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️جمع کثیری از مردم آمدند و همه چیزشان را آوردند وسط میدان... 🔹خوب، اولین عرصه‌ای که را به خود جذب کرد، عرصه‌ی از کشور و از کشور بود. بحث جان بود، بحث کنار گذاشتن همه‌ی لذت های زندگی بود؛ و هم نشناخت؛ همه آمدند: آمدند، آمدند، آمدند، پیرهای سالخورده آمدند وارد شدند و دادند. کدام امتحان از این بالاتر؟ 🔹آن زمان هم بودند کسانی که حاضر نبودند از جانشان یا از مالشان یا از استراحتشان، هیچ مایه‌ای برای کشور و برای انقلاب و برای استقلال کشور بگذارند؛ لیکن یک از آمدند وسط میدان، همه چیزشان را آوردند وسط میدان - از جان، از ، از ، از - و و را حفظ کردند.  🔹مطمئن باشید اگر حضور مستضعفین در هشت سال نبود، امروز سرنوشت کشور چیز دیگری بود؛ مسلط می‌شد و این حرکت عمومی، این هیجان عمومی، این جوانی که خودش میآمد، همه‌ی خانواده‌ی خودش را هم در پشت جبهه در حال و هوای دفاع از انقلاب و دفاع از کشور و دفاع از نظام قرار می داد، پدید نمی‌آمد؛ این خیلی حادثه‌ی عظیمی بود. بیانات مقام معظم رهبری ۸۸/۰۹/۰۴ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «معاقبه» كه در جهاد با نفس لازم است چيست؟ (بخش سوم و پایانی) 🔸 براى امورى را بيان كرده اند كه به آنها لازم است. يكی از اين امور، است كه بعد از «مشارطه» و «مراقبه» و «محاسبه» قرار دارد. بعضى همين چهار مرحله را برشمرده اند، ولى بعضى ديگر مثل مرحوم فيض كاشانى در «محجة البيضاء» دو تاى ديگر يعنى و [توبيخ] را هم اضافه كرده اند، كه شايد بتوان به گونه اى اين دو را در همان ادغام كرد؛ ولى ما به تبع مرحوم فيض اين دو را نيز شرح مى دهيم: 2⃣«معاتبه» (توبيخ نفس) 🔹دانستيم‌كه ، است و امر كننده به و ميل كننده به و فرار كننده از خير است؛ و از طرفى امر به و كشاندن آن به سوى و خالقش، و نهی از شهواتش شده ايم، و اينكه آن را از لذاتش جدا كنيم. 🔹اگر در اين كار اهمال كنيم كرده، به طورى كه ديگر نمى باشد، لذا بايد با تازيانه و و هر لحظه بر گرده آن زد، تا از مسير خود منحرف نشود. اگر به اين مقام ملامت رسيد مى شود، كه اگر رشد كند به مقام عالى مى رسد. پس تا به و وعظ خود مشغول نشده اى، به پند دادن ديگران مپرداز. 🔹خداوند تعالى به (عليه السلام) وحى فرستاد كه «يَابنَ مَريَمَ عِظْ نَفسَكَ فَاِنْ اِتَّعَظْتَ فَعِظ النَّاسَ وَ اِلَّا فَاستَحىِ مِنِّى»؛ [۱] (اى فرزند مريم، خود را ده، وقتى خود پند گرفتى آن وقت را پند ده، و گرنه از من حيا كن!). وقتى را ساختى، هم سريعاً از تو ساخته مى شوند: «وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ». [۲] 🔹پس اى برادر! از متابعت مكن كه (صلى الله عليه و آله) فرمود: «الكَيِّسُ مَنْ دَانَ نَفْسُهُ وَ عَمِلَ لِما بَعدَ المَوتِ وَ الاَحمَقُ مَنْ اَتْبَعَ نَفْسَهُ هَوَاهَا وَ تَمَنَّى عَلَى اللهِ الاَمَانِىّ»؛ [۳] ( كسى است كه ضعيف شده، و براى بعد از مرگش مى كند، و و نادان كسى است كه متابعت كرده و از خدا، آرزوها [ی غيرمعقول و دور و دراز] تمنّا مى نمايد). 🔹اگر اين مراحل به خوبى طى شد ديگر جاى تقلّب و دزدى و تكبر و نخوت نيست، و چنان مى شود كه در برابر حق، مثل على بن يقطين صورت بر خاك سياه مى گذارد و از ابراهيم جمال ساربان مى خواهد تا كف كفش خود را بر صورت آن وزير هارون گذارد. 🔹داستانش اين بود كه در اثر بى اعتنايى علی بن يقطين به ابراهيم جمّال - كه يكى از دوستان (عليه السلام) بود - حضرت به او بى اعتنايى كردند و گفتند: بايد رضايت او را حاصل كنى. ابن يقطين براى رضايت ابراهيم جمّال، صورت بر خاك درب خانه او گذارد، و از او خواست براى اين كه (عليه السلام) عذر او را بپذيرد و از او درگذرد، ته كفش خود را روى صورت وى گذارد، و آن ساربان با اصرار على بن يقطين چنين كرد و على بن يقطين گفت: «اللّهم اشْهَدْ»؛ (خدايا تو شاهد باش [كه بنده ات از من گذشت]). 🔹آرى اگر و گفتار عمل شود، پشت وزير را هم خم كرده و صورتش را به خاك تقرب الهى مى گذارد، آن هم وزير كسی مثل هارون كه به ابر مى گفت: «هر كجا مى خواهى ببار، كه از مُلك و سلطنت من خارج نيست!». 🔹آرى با به راهيان اين راه، على بن يقطين تربيت مى شود به طوری كه (عليه السلام) به اصحاب خود مى فرمودند: «اگر مى خواهيد يكى از صحابى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را ببينيد، در صورت او نظر كنيد» و نيز مى فرمودند: «من شهادت مى دهم كه او اهلِ بهشت است». 🔹خداوند ما را در مسير خود موفق و در عمل به مراحل فوق مؤيّد فرمايد! انشاء الله تعالى. مرحوم «الهى» آن مست باده معارف در ذيل اين فراز «اِنْ اِسْتَصْعَبَتْ عَلَيهِ نَفْسُهُ فِيمَا تَكرَهُ لَمْ يُعطِهَا سُؤلَهَا فِيمَا تُحِبُّ» چنين گويد: اگر نفسش به طاعت سختى افزود - ز نفس، او هم خوشيها دور بنمود ؛؛ دهد كيفر به كار نفس دونش - كند هنگام خواهشها زبونش. پی نوشت‌ها؛ [۱] المحجة البیضاء في تهذيب الاحیاء، فيض کاشانی، مؤسسه انتشارات اسلامی جامعه مدرسين، چ۴، ج۸، ص۱۸۰ [۲] سوره ذاريات، آيه ۵۵ [۳] المحجة البيضاء فی تهذيب الإحياء، همان، ص ۱۸۴ [۴] مرحوم حاج شيخ عباسى قمى در منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل (ع)، جريان على بن يقطين را با رواياتى آورده است. 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۲۹۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه به عیوب خود پی ببریم؟ 🔸مرحوم در اين زمينه بحث مفيد و راهگشايى دارد؛ مى گويد، براى پى بردن به چهار راه است؛ 1⃣طریق نخست این که: به سراغ برود كه آگاه از است و بر و آگاهى دارد، او را حاكم بر نفس خويش سازد و از او بهره گيرد، و اين در زمان ما كم است! 2⃣طریق دوم این که: جستجو كند و او را خويش سازد تا و او را مورد بررسى دقيق قرار دهد؛ هرگاه اخلاق و افعال ناپسند و عيوب پنهان و آشكارى از او ببيند به او اطّلاع دهد، همان گونه كه بعضى از بزرگان دين مى فرمودند: «رَحِمَ اللّهُ امْرَءً اَهْدى اِلَىَّ عُيُوبى»؛ (خدا رحمت كند كسى كه مرا به من هديه كند). 🔹(تعبير به تعبير جالبى است كه دليل بر اين مطلب است) ... ولى اين گونه افراد نيز كم اند، زيرا غالباً مداهنه و مجامله مى كنند، و بعضى بعكس به خاطر حسد عيوب را بيش از اندازه بزرگ مى سازند. به [۱] گفتند: چرا از كناره گيرى كردى و با آنها آميزش ندارى؟ گفت: من چه كنم با كسانى كه مرا از من پنهان مى كنند! 🔹آرى! شديداً علاقه داشتند كه با استفاده از ديگران از شان آگاه شوند؛ ولى امروز كار ما به جايى رسيده كه نزد ما كسانى هستند كه ما را مى كنند و از مان آگاه مان مى سازند!؛ نه تنها از آنها خوشحال نمى شويم، بلكه به با آنان بر مى خيزيم و مى گوييم: تو خود نيز داراى اين عيوبى، و چنين و چنان كردى، كينه او را به دل مى گيريم، و از نصايح او محروم مى مانيم! 3⃣طريق سوم آن است كه: انسان را از بشنود، چرا كه دشمنان با دقّت تمام مراقب و انسانند؛ به همين دليل، گاهى انسان از بيش از و چاپلوسش بهره مى گيرد. 4⃣طريق چهارم اين است كه: انسان با مردم كند؛ آنچه را از مى بيند در مورد خودش نيز بررسى كند كه آيا او نيز داراى اين صفات نكوهيده هست يا نيست؟ زيرا آيينه و مرآت مؤمن است، و مى تواند خويش را با مشاهده عيوب ديگران ببيند. به (عليه السلام) گفتند چه كسى تو را آموخت؟ گفت كسى مرا ادب نياموخت، ولى من را ديدم و در نظر ناپسند آمد و از آن دورى نمودم. داستان معروف را كه به او گفتند را از كه آموختى گفت از بى ادبان تعبير ديگرى از اين مطلب است. [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] داود بن نصير طائى را از بزرگان فقها و زهّاد و عبّاد قرن دوم هجرى شمرده اند و همطراز با ابراهيم ادهم و فضيل دانسته اند (لغتنامه دهخدا). [۲] المحجة البيضاء فی تهذيب الإحياء، ملا محسن فيض كاشانى، مؤسسه انتشارات اسلامى جامعه مدرسين، قم، چ۴، ج۵، ص۱۱۲ 📕اخلاق در قرآن‏، ج ۱، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابیطالب(ع)، قم، چ ۱، ۱۳۷۷ش، ص ۳۳۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️حدیثی در فضیلت اميرالمؤمنين علی (ع) 🔹در حدیثی، (ص) فرمود: «لَوْلا أَنْ تَقُولَ فیک طَوائِفُ مِنْ أُمتی ما قالَتِ النصاری فی عیسَی بْنِ مَرْیمَ، لَقُلْتُ فیک قَوْلاً لاتَمُر بِمَلَأٍ مِنَ الناسِ إِلا أَخَذُوا الترابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَیک یلْتَمِسوُنَ بِذلِک الْبَرَکةَ»؛ [۱] (اگر بیم آن را نداشتم که از درباره تو، آنچه را که درباره (ع) گفتند، بگویند، سخنی درباره تو می‌گفتم که به گروهی از مردم نگذری، مگر اینکه را به عنوان بردارند). 🔹تازه هنوز علیه السّلام را معرفی نکرد، با اینکه این همه بیانات در این حدیث و احادیث دیگری فرموده است. علیه السّلام گفتنی نیست؛ است اما گفتنی نیست! زیرا ما ضعیفُ‌ العقل‌ و الایمان هستیم و نداریم. اگر بیان می‌کرد، بسیاری از کافر می‌شدند و عده‌ای معدود ایمان می‌آوردند، همچنان که درباره مسیح علیه‌ السلام چنین اتفاق افتاد. پی نوشت؛ [۱] کافی، ج۸، ص۵۷، روایت ۱۸ 📕در محضر بهجت، ج۱، ص۷۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«آخرالزمان» در روايات اسلامی با چه ويژگى هايى معرفی شده است؟ 🔹در بعضى خطبه‌هاى نهج البلاغه (عليه السلام) و رواياتى از (صلی الله علیه و آله) و اهل بيت (عليهم السلام) خبرهايى درباره و آينده ای تاريك و براى داده شده است. از ويژگى هاى ، پشت كردن بسيارى از مردم به مسئله و است، و اینکه هر آنچه به دستشان برسد، از هر جا و هر كس براى خود حلال مى شمرند و اين همه زندگى آنها را مى آلايد. ويژگى ديگر كه است سبب مى شود و را به فراموشى بسپارند و همچون مستان شراب، در به سر برند. 🔹دور زدن و تكيه بر بهانه هاى واهى براى انجام هر كار و به يكى ديگر از ويژگى هاى آن زمان است. به صورت سنّت ها و به صورت بدعت ها در مى آيد. در حديثى از (صلی الله علیه و آله) مى خوانيم: «يَأْتى عَلَى النّاسِ زَمانٌ لا يَبْقى أحَدٌ إلَّا أَكَلَ الرِّبا فَإنْ لَمْ يَأْكُلْهُ أَصابَهُ مِنْ غُبارِهِ»؛ [۱] (زمانى بر مردم فرا مى رسد كه همه مى شوند و اگر كسانى رباخوار نباشند، گرد و غبار بر دامنشان مى نشيند». [۱] 🔹در حديث ديگرى در وصاياى رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) به ابن مسعود آمده است: «زمانى بر فرا مى رسد كه انواع را مى خورند و بر ها [ی گران قيمت] سوار مى شوند و ، همچون زنان كه براى همسر خود، مى كنند خود را مى آرايند. ، خارج مى شوند و مانند سلاطين جبّار در اجتماع مى كنند. اين گروه، اين امّت در ـ تا آنجا كه مى فرمايد: «يَابْنَ مَسْعُودُ يَأْتى عَلَى الناسِ زَمانٌ اَلصَّابِرُ عَلَى دينِهِ مِثْلُ الْقابِضِ عَلَى الْجَمْرَةِ بِكَفِّهِ»؛ (اى پسر مسعود، بر مردم فرا مى رسد كه همچون نگهدارى در كف دست است). [۲] 🔹و ديگرى كه ذكر همه آنها به طول مى انجامد. اين پيشگويى ها افزون بر اينكه جنبه اعجاز دارد، است به گروه هاى وفادار به كه خود را نبازند و بدانند اين دوران پايانى دارد كه به (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مى انجامد. پی نوشت: [۱] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، نورى، مؤسسة آل البيت(ع)، چ۱، ج۱۳، ص۳۳۳ [۲] مكارم الأخلاق‏، طبرسى، شريف رضى‏، قم‏ چ۴، ص۴۵۰ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۷، ص۲۵۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️ماموریت انبیاء الهی 🔹 (ع) نیز را این طور تعریف می‌کند: «خدا را یکی پس از دیگری فرستاد تا اینکه وفای آن را که در نهاد بشر با دست خلقت بسته شده از بخواهند؛ از بخواهند به آن پیمانی که با زبان بسته نشده و روی کاغذ نیامده، بلکه روی آمده، روی و آمده، قلم خلقت او را در سرّ ضمیر، در اعماق شعور نوشته است، به آن پیمان باوفا باشند». [نهج البلاغة، خطبه اول] 📕امدادهای غیبی در زندگی بشر، مرتضی مطهری، ص ۲۷ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه کسی ناسزاگویی و سبّ به امام علی (عليه السلام) را پایه گذاری کرد؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹از تواريخ به خوبى استفاده مى شود، نخستين كسى كه اين و قبيح را پايه گذارى كرد (لعنة الله عليه) بود. اصرار در اين امر تا آنجا بود كه وقتى در مراسم حج شركت كرد و وارد «مدينه» شد تصميم داشت بر منبر رسول خدا (صلى الله عليه و آله) لعن مولا امام علی (عليه السلام) كند... اما در مورد اين كه چرا و چگونه «عمر بن عبدالعزيز» اين سنّت زشت و قبيح را برانداخت در تواريخ به دو چيز اشاره شده: نخست... و دوم... ؛ 🔹ولى ظاهراً عامل اصلى بالاتر از اينها بود. لعن و سبب شد كه گروهى از آگاه، به نشر مولا (عليه السلام) بپردازند و احاديث (صلى الله عليه و آله) را در فضايل (عليه السلام) سينه به سينه و زبان به زبان در يادآور شوند و تدريجاً از گوشه و كنار شروع شد، و مردم خود را از اين كه و مردان اسلام را هدف قرار مى داد ابراز داشتند. 🔹 متوجه شدند كه نه تنها به هدف خود نرسيده اند، بلكه شايد نتيجه معكوس بگيرند، و هوشيارى «عمر بن عبدالعزيز» سبب شد كه قبل از ديگران به اين واقعيت برسد. لذا در پيشگيرى از اين كار پيشگام شد. اين امر (مسأله سب و لعن) و ضايعات ناشى از آن چهل سال طول كشيد و بر هفتاد هزار منبر سب و لعن صورت مى گرفت. در اينجا اين سؤال پيش مى آيد كه چگونه گروهى از مسلمانان ـ هر چند ناآگاه ـ پذيرفتند كه را، كسى كه او شرق و غرب را پر كرده بود، به باد دشنام و ناسزاگويى بگيرند؟ 🔹پاسخ اين سؤال، با توجه به كارهاى در «شام» روشن است. او تمام تلاش و كوشش خود را در اين زمينه به كار برد تا را كه بعد از (صلى الله عليه و آله) تولّد يافته و روى كار آمده بودند، در بى خبرى كامل قرار دهد. به علاوه بعضى از صحابه را تطميع كرده بود تا در نكوهش امام علی (عليه السلام) كنند و به (صلى الله عليه و آله و سلم) نسبت دهند. 🔹«ابن ابى الحديد» از استاد خود «ابوجعفر اسكافى» چنين نقل مى كند كه: « جمعى از صحابه و گروهى از تابعين را وادار كرده بود كه درباره مولا (عليه السلام) كنند كه نتيجه اش بدگويى مردم و بيزارى جستن آنها باشد، و براى آنها جايزه هاى مهمى قرار داده بود، آنها نيز كردند كه را راضى كرد. 🔹يكى از آنها «ابوهريره» و ديگرى «عمرو بن عاص» و «مغيرة بن شعبه» بود و از گروه تابعين «عروة بن زبير». به همين دليل «ابوجعفر اسكافى» مى افزايد: احاديث «ابوهريره» نزد اساتيد ما قابل قبول نيست و از عمر نقل مى كند كه او را با تازيانه زد و گفت تو احاديث فراوانى از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) نقل مى كنى (در حالى كه مدت كوتاهى نزد آن حضرت بوده اى) بنابراين معلوم مى شود كه بر (صلى الله عليه و آله) مى بندى». [۱] پی نوشت؛ [۱] شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، مكتبة آية الله المرعشي النجفي‏، قم،‏ ۱۴۰۴ق، چ اول، ج ۴، ص ۶۳. براى آگاهى بيشتر بر چگونگى احاديث ابوهريره و جعليات او مى توانيد به كتاب ابو هریره، شرف الدین، عبدالحسین، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، بی تا، چاپ: چهارم مراجعه كنيد. 📕پيام امام امير المومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۶۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️انقلاب مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) از چه خاستگاه دینی نشأت گرفت؟ به عبارتی این انقلاب مشروعیّت خود را از چه مبانی و قواعد دینی می گیرد؟ (بخش سوم) 🔸 بر مبانی و اصول خاصی استوار است که آن را از سایر می کند، برای آشنایی بیشتر با این ، به طور اختصار به تعدادی از اصول و مبانی آن اشاره می شود: 3⃣عدالت طلبی و ظلم ستیزی 🔹یکی از اهداف مهم خداوند متعال از ارسال رسل و انزال کتب، از ، تبعیض نژادی، پرپایی و در جامعه می‌باشد. خداوند متعال در سوره حدید آیه ۲۵ می‌فرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...»؛ (همانا ما خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو [ی تشخیص حق از باطل] نازل کردیم تا مردم به برخیزند). (صلی الله علیه و آله) نیز درباره اهمیت چنین فرمود: «الْعَدْلُ‏ مِيزَانُ‏ اللهِ فِی الْأَرْضِ‏ فَمَنْ أَخَذَهُ قَادَهُ إِلَى ‏الْجَنَّةِ وَ مَنْ تَرَكَهُ سَاقَهُ إِلَى النَّارِ»؛ ( میزان و در زمین است، هر که آن را دریابد به او را سوق دهد، و هر که آن را رها سازد به او را می کشاند». [۱] 🔹 (عليه السلام) نیز در یکی از خطبه هایش برترین بندگان خداوند را امامی عادل می ‌داند که را در جامعه برپا می‌ کند: «بدان، نزد خدا است که خود، هدايت شده و ديگران را می کند؛ سنت هاى شناخته شده را بر پا مى دارد، و بدعت هاى ناشناخته را مى ميراند؛ چرا که روشن و اند و نشانه هاى مشخص دارند، و آشکارند و علامت هايى دارند، [و نا آشنا بودن بدعت ها دليل روشنى بر عدم مشروعيت آن هاست] نزد خداوند است که هم خود، است و هم به وسيله او گمراه مى شوند، کسى که سنّت هاى مقبول را از ميان برده و بدعت هاى متروک را زنده کرده است، من از رسول خدا (صلی الله عليه و آله) شنيدم که فرمود: روز ، را حاضر مى کنند، در حالى که نه ياورى با اوست و نه عذرخواهى، سپس او را در آتش مى افکنند و همچون سنگ آسيا در آن، به گردش در مى آيد [و همگان رسوايى او را مى بينند] آنگاه او را در قعر دوزخ به زنجير مى کشند». [۲] 🔹 (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران معتقد است برای تحقق آمده است، و خود نیز در پیگیری این هدف را دنبال می کرد و چنین در کتاب بیع خود می نویسد: « برای برپایی به پا خواست، که در آن مالیات و بیت المال عادلانه است، قوانین جزائی در حیطه قصاص، حدود و دیه که برای ریشه کن سازی مفاسد و فواحش تشریع شده، ‌و نیز قوانین مربوط به حقوق و دادرسی به روشی عادلانه و آسان تشریع شده است». [۳] ... پی نوشت ها [۱] وسائل الشیعة، مؤسسة آل البيت، لإحياء التراث، المکتبة الاسلامیة، تهران، چ ۲، ج ۱۱، ص ۳۱۰ [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم، چ ۱، ص ۲۳۴ و ۲۳۵، خطبه ۱۶۴ [۳] كتاب بيع، موسوی خمینی، روح الله، تحقيق: مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام خمينی، مهر، قم، سال چاپ ۱۴۲۱ ق، چ ۱، ج ۲، ص ۴۶۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️انقلاب مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) از چه خاستگاه دینی نشأت گرفت؟ به عبارتی این انقلاب مشروعیّت خود را از چه مبانی و قواعد دینی می گیرد؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔸 بر مبانی و اصول خاصی استوار است که آن را از سایر می کند، برای آشنایی بیشتر با این ، به طور اختصار به تعدادی از اصول و مبانی آن اشاره می شود: 4⃣امر به معروف و نهی از منکر 🔹 و ، از مهم‌ترین فروع مذهب شیعه است، و آن قدر از برخوردار می‌باشد که وسیله ای برای برشمرده شده است؛ لذا عمل به این و ، بر همه کس است، و در صورت کوتاهی، باید در انتظار خواری این جهان و کیفر دردناک سرای دیگر باشد. در آیات متعددی را ترغیب به انجام این کرده است؛ 🔹از جمله‌در قرآن کریم سوره آل عمران آیه ۱۰۴ چنین می‌فرماید: «وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون‏»؛ (و باید از میان شما گروهی را به دعوت کنند و به وا دارند و از باز دارند و آنان همان رستگارانند). (عليه السلام) نیز در حدیث نورانی درباره اهمیت و چنین می‌فرماید: «و َما أعمالُ البِرِّ كُلُّها وَ الجِهادُ فى سَبيلِ اللهِ عِندَالامرِ بِالمَعرُوفِ وَالنَّهىِ عَنِ المُنكَرِ إِلاّ كَنَفثَةٍ فى بَحرٍ لُجِّىٍّ»؛ (همه كارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر و چون قطره‏ اى است در درياى عميق». [۱] 🔹 (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران درباره اهمیت امر به معروف و نهی از منکر چنین ابراز می‌دارد: « و دو اصلی است در كه همه چيز را ميخواهد كند. يعنی با اين دو اصل می خواهد تمام قشرهاى را اصلاح بكند...». [۲]  براساس عمل به این شکل گرفت؛ چون دولت پهلوی به طور آشکارا به انجام منکرات مبادرت می ورزید و در گسترش اجتماعی آن همّت داشت. پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم، چ ۱، ص ۵۴۲، حکمت ۳۷۴ [۲] صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، ۱۳۸۰ ش، ج ۱۰، ص ۱۱۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) برکات بعثت پیامبر (ص) را چگونه بیان میفرماید؟ 🔹 (ع) در بخشی از خطبه اول «نهج البلاغه»، اشاره به چهار نکته ميفرمايد: نخست، مسأله و بخشى از و آن حضرت و نشانه هاى نبوّت او. دوّم، وضع دنیا در زمان آنحضرت از نظر انحرافات دینى و اعتقادى و نجات آنها از این ، به وسیله نور محمّدى (ص). سوّم، رحلت پیامبر از دار دنیا. چهارم، که از آنحضرت باقى مانده، یعنى . 🔹در قسمت اوّل ميفرمايد: «اِلى اَنْ بَعَثَ اللهُ سُبْحانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لاِنْجازِ عِدَتِهِ وَ اِتْمامِ نُبُوَّتِهِ»؛ (قرنها گذشت و روزگاران سپری شد] تا اینکه خداوند سبحان، رسول الله صلی الله علیه و آله را براى وفاى به عهد خود و کامل کردن نبوّتش برانگیخت و کرد». سپس اشاره به بخشى از آنحضرت کرده، ميفرمايد: «مَاْخُوذاً عَلَى الْنَبییّنَ میثاقُهُ»؛ (این درحالى بود، که از همه پیمان درباره او گرفته شده بود [که به او ایمان بیاورند و بشارت ظهورش را به پیروان خویش بدهند]). 🔹«مَشْهُورَةً سِماتُهُ، کَریماً میلادُهُ»؛ (در حالیکه نشانه هایش مشهور و پسندیده بود). این تعبیر ممکن است اشاره به کرامت و عظمت پدر و مادر و اجداد او باشد و یا برکاتى که او براى جهانیان فراهم گشت، چه اینکه مطابق نقل تواریخ، همزمان با تولّد آنحضرت در خانه کعبه فرو ریختند، خاموش شد، که مورد پرستش گروهى بود خشکید، و قسمتى از درهم شکست و فروریخت و همه اینها بیانگر آغاز عصرجدیدى در مسیر و مبارزه با بود. 🔹سپس مى افزاید: «وَ اَهْلُ الاَرْضِ یَومَئِذ مِلَل مُتَفَرِّقَة وَ اَهْواء مَنْتَشِرَة وَ طَرائِقُ مُتَشَتِّت»؛ (در آنروز زمین، داراى مذاهب پراکنده و افکار و خواسته هاى ضدّ و نقیض و راهها و عقاید پراکنده بودند). «بَیْنَ مُشَبِّه للهِ بِخَلْقِهِ اَوْ مُلْحِد فِى اسْمِهِ اَوْ مُشیر اِلى غَیْرِهِ»؛ (گروهى خدا را به مخلوقاتش تشبیه میکردند و گروهى نام او را بر بتها مینهادند یا به غیر او اشاره و دعوت میکردند). از مادّه «لحد» بر وزن مَهْد به معناى حفره اى است که در یک طرف قرار گرفته است، و به همین جهت به حفره اى که در یک جانب قرار گرفته است لحد میگویند، 🔹سپس به هرکارى که از حدّ وسط منحرف بسوى افراط و تفریط شده، گفته میشود، و و را نیز به همین جهت میگویند، و منظور از جمله بالا «مُلْحِد فِى اسْمِهِ» همان است که دربالا اشاره شد که نام خدا را بر بتها مى نهادند؛ مثلا به یکى از بتها اللات و به دیگرى العزّى و به سوّمى منات میگفتند که به ترتیب از الله و العزیز و المنّان منشتق شده است، و یا اینکه منظور آنست که صفاتى براى خدا همچون صفات مخلوقات قائل میشدند و اسم او را دقیقاً بر مسمّى تطبیق نمیکردند. جمع میان هر دو تفسیر نیز ممکن است. سپس مى افزاید: «پس خداوند آنها را بوسیله آنحضرت از رهایى بخشید و با ، آنان را از نجات داد». 🔹بعد به فراز دیگرى از این بحث پرداخته، ميفرمايد: «سپس خداوند سبحان لقاى خویش را براى (ص) انتخاب کرد، و آنچه را نزد خود داشت براى او پسندید، و او را با رحلت و انتقال از دار دنیا به سراى آخرت، گرامى داشت و از گرفتارى در چنگال مشکلات نجات بخشید»؛ «آرى در نهایت احترام او را قبض روح کرد، درود خدا بر او و آلش باد»؛ «او هم آنچه را انبیاى پیشین براى امّت خود به یادگار گذارده بودند در میان شما به جاى نهاد»، «زیرا آنها هرگز امّت خود را بى سرپرست و بى آنکه راه روشنى در پیش پایشان بنهند و پرچمى برافراشته، نزد آنها بگذارند رها نمیکردند!». 🔹بدیهى است منظور امام(ع) از تعبیر بالا همان چیزیست که در آمده است که طبق این روایت متواتر، (ص) فرمود: «من از میان شما میروم و دو چیز پرارزش در میان شما به یادگار میگذارم: و که اگر به این دو جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو ازیکدیگر جدا نمیشوند تا در کنار نزد من آیند». به هرحال دلسوزى نسبت به منحصر به حال حیاتشان نبوده است و بدون شک، نگران آینده آنها نیز بوده اند، بیش از آنچه پدر به هنگام وفات، نگران فرزندان خردسال خویش است؛ به همین دلیل نمیتوان باور کرد که آنها را بدون و سرپرست و ، رها سازند و زحمات یک عمر خویش را براى هدایت آنان بر باد دهد.  📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، ناصر مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۷ش‏ ج۱ ص۲۲۸ منبع:وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️غایت بعثت 🔹 همان است که خدای تبارک و تعالی در فرموده است: «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الامِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ و یُزَکِّیهِم وَ یُعلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکمَهَ وَ إِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ». اینهایی است که در این آیه شریفه ذکر می‌فرماید؛ 🔹می‌فرماید که خدای تبارک و تعالی آن خدایی است که کرده است در بین شما از خود شما یک ، یک فرستاده‌ای و این این چند امر را از طرف خدا باید انجام بدهد: «یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ»؛ را بر قرائت کند. 🔹 آیات الهی است و آوردن این است، و تلاوت کردن این کتاب بزرگ و آیه عظیم الهی است. گرچه همه آیات حق تعالی هستند، لکن فشرده از تمام و تمام چیزهایی [است‌] که در باید انجام بگیرد. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۰/۰۳/۱۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه «امر به معروف» و «نهی از منکر» مفاسد و تخلفات را در جوامع اسلامی کاهش می دهد؟ 🔹بهترين نوع ، حكومتى است كه همه در آن و شريك باشند، و به تعبير ديگر پايه هاى آن بر دوش عموم مردم باشد؛ و در واقع تعميم مسأله حكومت، و تثبيت در آن است، زيرا از اين طريق جلو بسيارى از گرفته مى شود و به انجام وظايف فردى و اجتماعى آشنا مى گردند، 🔹و با توجّه به اينكه هميشه تعداد مأموران ويژه مبارزه با تخلّفات مانند پليس و نيروهای انتظامى در برابر افرادى كه بيم تخلّف از آنها مى رود بسيار اندك است، اهميّت اين روشن تر مى گردد، چرا كه تنها از اين طريق است كه مى توان به وضع سر و سامان داد، و تا حدّ وسيع، جلو را گرفت. 🔹دستورى كه مى گويد: اگر در درون ، تخلّفى كند و در برابر او اند، و اگر پدر و مادر مرتكب خلافى شوند، در برابر آنها دارد، و نيز اگر در شرق عالم گناهى واقع شود و در غربِ جهان كسى باشد كه بتواند به نحوى از آن جلوگيرى كند و نكند در آن سهيم خواهد بود، بى شك و گسترده اى در پيشگيرى از و دعوت به و مسئوليت‌ها دارد. 🔹اين در حالى است كه در امروز و در تمام مسؤوليّت جلوگيرى از و تنها به عهده گروه كوچك خاصّى گذارده شده، و به همين دليل كاربرد آن بسيار محدود و كم است. و از اينجا و اين از يكسو، و بودن از سوى ديگر روشن مى شود. 🔹ولى اين به آن معنى نيست كه مانند يك پليس عمل كنند، بلكه وظيفه آنها در حدّ به و با از طريق نصيحت و اندرز و گاه هم دورى كردن و قطع رابطه نمودن از فاسدان و مفسدان است. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چاپ نهم، ج ۱۰، ص ۲۲۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارکان انقلاب اسلامی (بخش دوم) 🔸براى شکل گیرى هر ، یک و دو مورد نیاز است، که بدون حضور و دخالت هر یک از آن‌ها به معنای حقیقی و کامل کلمه شکل نمی‌گیرد، و تحقق خارجی نخواهد یافت. این ، که عناصر موجده‌ی انقلاب هستند، نامیده می‌شوند. این عناصر عبارت‌اند از که همان و مکتبى است که انقلاب بر پایه‌ی آن استوار مى گردد و نیز یکى و دیگرى . هرگاه این سه عنصر در کنار هم قرار گیرند و جهت‌گیرى یکسان داشته باشند، شکل مى گیرد و واقعیت خارجی می‌یابد... در ادامه، به بررسی «ارکان‌ عمده‌‌ انقلاب‌ اسلامی» از دیدگاه می‌پردازیم. 💠الف. مکتب اسلام (۲) 🔹 درباره‌ی به‌ عنوان یکی از می‌فرمایند: «در همه‌‌ی این حوادث و با نگاهى وسیع‌تر در سرگذشت یازده‌ساله‌ی‌ و اساساً در پیدایش این نظام و مقدمات آن و مبارزاتى که به آن منتهى شد، صحنه‌ پرداز اصلى و عامل حقیقى، همانا و عقیده و و است. 🔹هم ، که با قیام شجاعانه‌اش در برابر و برضد ابرقدرت‌هاى شرق و غرب، کارى عظیم و بى‌سابقه انجام داد، هم و قائد عظیم‌الشأن این انقلاب که مثل کوه در برابر همه‌‌ی بادهاى مخالف ایستاد، و هجوم طوفان‌ها را شکست، اما خود کمترین تکانى نخورد؛ هم که توانست کشور را بدون اندک تکیه‌اى به اداره کند، 🔹و را که محل تلاقى نیروهاى شرق و غرب بر ضد او بود و نزدیک به سه‌چهارم سالیان پس از پیروزى را فرا گرفت، بدون گرایش به هیچ طرف و فقط با تکیه بر خود، و با عزت و به پایان بَرَد، همه و همه توان خود را از گرفته‌اند و جوهر اصلى این حوادث شگفت‌آور و و صلابت و عزتى است که و ایرانى و ملت و و و نظام ما، در تاریخ معاصر از خود بروز داده‌اند». [۱] 🔹ایشان و نظام برخاسته از آن را به ، و استواری این بنا بر پایه‌ی می‌دانند و معتقدند مردم در جریان انقلاب اسلامی، را با اسلام شناختند و به‌ خاطر فداکارى و عظمت او در راه ، پشت سر ایشان راه افتادند و از ایشان تبعیت کردند. [۲] 🔹از دیدگاه ، بزرگترین مانع در مقابل نفوذ خائنانه‌ و همچنین سلطه‌ی غیرمشروع و غیرمنطقی است. ایشان در تبیین چرایی این امر می‌فرمایند: « ... ، در وهله‌ی‌ اوّل دو عنصر بزرگ در درون خود دارد، که یکى عبارت است از احترام به و اهتمام‌ به‌ انسان، و دوم جلوگیرى‌ از و و قدرتمندان نابحق و ظالم و ستمگر جهانى. در کلمه‌ی‌ توحید، این‌ها وجود دارد؛ لا اله الا الله». [۳] 🔹در جمع‌بندی رکن اسلامیت انقلاب، می‌توان گفت از دیدگاه معظم‌له: « ... آنچه که ما داریم، به برکت داریم. به وجود آمدن ، به برکت اسلام بود. اگر و عمق این ایمان در دل‌ها نبود، امکان نداشت بعد از آن سوابقى که همه از گذشته‌ هاى این کشور ‌ـ‌ به‌ خصوص در قرن اخیر‌ ـ‌ مى‌دانید، هیچ دست نیرومندى بتواند این را به حرکت در بیاورد... 🔹 این مردم بعد از و تشکیل و بقا و ریشه‌دار شدن تا وضع کنونى و پیشرفت‌ها در جهات مختلف و سرنوشت جنگ تحمیلى و سرنوشت جنگ‌هاى فراوانى که ما تاکنون در دنیاى سیاسى و اقتصادى داشته‌ایم و همه به سمت بوده است (اگرچه در بسیارى از آن‌ها در نیمه‌ى راه قرار داریم) همه‌ی‌ آن‌ها مرهون اسلامى ما و این مردم است؛ ما باید آن را حفظ کنیم...». [۴] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] پیام رهبر انقلاب به مناسبت اولین سالگرد رحلت حضرت امام ۶۹/۰۳/۱۰ [۲] بیانات معظم له ۸۲/۰۳/۰۷ [۳] بیانات معظم له ۸۲/۰۶/۲۶ [۴] بیانات معظم له ۷۰/۹/۳۰ منبع: پرسمان @tabyinchannel
⭕️نام امام حسین (ع) پرچم عدالت و فضیلت های معنوی است 🔹روز ، روز ولادت  علیه‌ السّلام است؛ یعنی مظهر و پاک برای خدا. این مجاهدت اگر از سوی جواب داده شد، مثل مجاهدت نبىّ‌اکرم می‌شود که را به‌ وجود آورد و تاریخ را عوض کرد؛ اما اگر با کمک و همراهی دل‌های مؤمن مواجه نشود، مانند می‌شود که  به شهادت میرسد. 🔹 ، تاریخ را هدایت می‌کند. بالفعل نمی‌تواند موفّقیت ظاهری پیدا کند، اما در طول تاریخ، موفّقیت حتمی متعلّق به اوست؛ همان‌طور که همه نبوّت‌ها و همه راهنمایان بشر و راهنمایان الهی در طول تاریخ، این را داشته‌اند. لذا شما می‌بینید با گذشت سیزده، چهارده قرن، نام  پرچم و های معنوی است و همین نام توانسته است این انقلاب را به‌ وجود آورد. 🔹این - که از این حیث، شبیه نهضت نبىّ‌اکرم است؛ یعنی به موفّقیت رسید و و و و با آن همراهی کردند و امام را تنها نگذاشتند - توانست پرچم شوکت و عزّت را سرِ پا کند. این را از  الهام گرفت و مظهر شد. بیانات مقام معظم رهبری ۸۱/۰۷/۱۷ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در دوران حكومت خود چه خدماتی به مسلمين ارائه کرده اند؟ 🔹 (عليه السلام) در خطبه ۱۵۹ به گوشه اى از خدماتش به و كسانى كه او مى زيستند اشاره مى كند و آن را در چهار جمله بيان مى دارد و مى فرمايد: «وَ لَقَدْ أَحْسَنْتُ جِوَارَكُمْ». (به يقين، وظيفه را در مورد شما به كار بستم). منظور از اين است كه انسان، در برابر و همزيستى مسالمت آميز و توأم با و و خوشرفتارى و داشته باشد؛ به گونه اى كه از حضور او در جمع‌شان احساس و خوشوقتى كنند. 🔹بررسى تاريخ زندگانى (عليه السلام) به خصوص در ، نشان مى دهد كه در همه جا با و با رفتار مى كرد؛ حتى خانه هاى يتيمان و بيوه زنان را شبانه سركشى مى نمود و با دست خود، آنها را مى كرد؛ را نوازش مى داد؛ بيوه زنان را تسليت مى گفت؛ با همدردى مى كرد؛ با مُدارا مى نمود و با ، نهايت محبّت را مبذول مى داشت. 🔹به عكسِ دوران كه با نهايت خشونت با مردم رفتار مى كردند، حتى بر بزرگان اسلام، همچون ، ياسر و رحم نكردند، و همان گونه كه مى دانيم ابوذر را با خشونت زياد به منطقه بسيار بد آب و هواى ربذه تبعيد كردند، که در آن جا از دنيا رفت و اطرافيان خليفه يا خود او عمار ياسر را به علت انتقاد مختصرى از نابسامانى هاى موجود در زمان چنان زدند كه به فتق مبتلا شد و يكى از دنده هايش شكست، و عبدالله بن مسعود، قارى و حافظ معروف قرآن را نيز چنان بر زمين كوبيدند كه بدنش ناقص شد و بعضى گفته اند: همين امر باعث مرگ او شد. 🔹اگر (عليه السلام) حتى برادرش را با ديگران در سهم كاملا يكسان مى شمرد، ، چنان بر اموال چنگ انداخته بودند كه مردم، عراق را بستان قريش و بنى اميّه مى ناميدند. [۱] در دوّمين خدمت خود به مردم مى فرمايد: «وَ أَحَطْتُ بِجُهْدِي مِنْ وَرَائِكُمْ». (من در پشت سر نيز به از شما پرداختم). اشاره به اين كه شما را در مسير اطاعت و از وسوسه هاى جنّ و اِنس حفظ كردم، و در برابر گزند از شما نمودم. 🔹و در سوّمين و چهارمين خدمت به آزاد ساختن مردم از بند ذلّت و زنجيرهاى ظلم و اسارت اشاره مى فرمايد: «وَ أَعْتَقْتُكُمْ مِنْ رِبَقِ الذُّلِّ، وَ حَلَقِ الضَّيْمِ». (و شما را از بند و حلقه هاى زنجيرِ آزاد كردم). چرا كه در دوران حكومت و سيطره و بر حكومت اسلامى، دامنه و در همه جا گسترده بود، و كسى جز آن گروهِ خودكامه، ارزش و نفوذى در جامعه نداشت، (عليه السلام) آنها را از اين فاميلى و قبيلگى كه به دست همچون بنى مروان و بنى اميّه اداره مى شد، رهايى بخشيد. 🔹و در پايان اين سخن به نكته لطيفى اشاره مى كند كه اين نه به جهت و شايسته شما در برابر من است؛ بلكه: «شُكْراً مِنِّي لِلْبِرِّ الْقَلِيلِ وَ إِطْرَاقاً عَمَّا أَدْرَكَهُ الْبَصَرُ، وَ شَهِدَهُ الْبَدَنُ، مِنَ الْمُنْكَرِ الْكَثِيرِ». (همه اينها براى سپاس فراوانِ من در برابر از سوى شما و از بود كه نسبت به من انجام داديد؛ بدى هاى آشكارى كه چشم، آن را مى ديد و بدن، آن را لمس مى كرد). 🔹در حقيقت، منظور اميرالمؤمنين (عليه السلام) اين است كه شما به من نكرديد كه خدمات من براى شكرگزارى آن باشد؛ بلكه و دردسرهايى كه براى من آفريديد بسيار زياد است؛ اگر من خدمتى به شما كردم براى خدا و اداى‌ بوده است. بنابراین، «الْمُنْكَرِ الْكَثِيرِ» در اين عبارت، اشاره به و و هاى مردم در برابر امام (عليه السلام) است. 🔹شبيه همين معنا در خطبه هاى ديگر به چشم مى خورد. در خطبه ۹۷ مى فرمايد: «وَ لَقَدْ أَصْبَحَتِ الْأُمَمُ تَخَافُ ظُلْمَ رُعَاتِهَا وَ أَصْبَحْتُ أَخَافُ ظُلْمَ رَعِيَّتِي‏». (همواره از در وحشت بوده اند، ولى من از بيمناكم). پی نوشت: [۱] شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد، انتشارات آية الله مرعشي نجفي‏، ۱۴۰۴ق، چ اول، ج ۲، ص ۱۲۹ (از قول «سعيد بن عاص» فرماندار كوفه از جانب عثمان) 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۶، ص ۲۰۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارکان انقلاب اسلامی (بخش چهارم و پایانی) 🔸براى شکل گیرى هر ، یک و دو مورد نیاز است، که بدون حضور و دخالت هر یک از آن‌ها به معنای حقیقی و کامل کلمه شکل نمی‌گیرد، و تحقق خارجی نخواهد یافت. این ، که عناصر موجده‌ی انقلاب هستند، نامیده می‌شوند. این عناصر عبارت‌اند از که همان و مکتبى است که انقلاب بر پایه‌ی آن استوار مى گردد و نیز یکى و دیگرى . هرگاه این سه عنصر در کنار هم قرار گیرند و جهت‌گیرى یکسان داشته باشند، شکل مى گیرد و واقعیت خارجی می‌یابد... در ادامه، به بررسی «ارکان‌ عمده‌‌ انقلاب‌ اسلامی» از دیدگاه می‌پردازیم. 💠ج. مردم 🔹بزرگترین اهرم پیشبرد انقلاب اسلامى، حضور عظیم توده هاى میلیونى در عرصه هاى بود که با و عمیق از یک سو، و و آگاهى بالا از سوى دیگر، به نداى لبیک گفتند، و در پرتو هدایت هاى روشنگرانه و پیامبرگونه‌ی او، و و را پیشه‌ی خویش ساخته و عاقبت شهد گواراى بر را نوشیدند. [۱] 🔹یکى از بارزترین ویژگیهاى ، که در کمتر انقلابى نظیر آن وجود داشته است، بودن آن است؛ به‌ گونه اى که همه‌ در شهر و روستا، از کوچک و بزرگ، زن و مرد در آن مشارکت داشتند. بر خلاف انقلاب‌هاى بزرگ دنیا که طبقات خاصى از جامعه در آن نقش آفرینى کردند. [۲] 🔹 ، در بیان دلیل اینکه صاحبان اصلى نظام و انقلاب‌اند، این‌گونه مى فرماید: « صاحبان این نظام هستند به چند دلیل؛ اولاً، چون بیشترین حق را در اداره‌ی به مردم مى دهد و هر را یک دستگاه خدمتگزار براى مردم مى داند؛ ثانیاً، چون تشکیل دهندگان و این نظام بودند، زیرا این مبتنى بر یک بود و آن انقلاب را مردم به وجود آوردند. ثالثاً، چون و مردم بیشترین تضمین را براى حفظ این نظام از انحراف مى کند». [۳] 🔹ایشان را و راسخ‌ترین عمود خیمه‌ی انقلاب و می‌دانند و معتقدند علقه و رابطه‌ی دوطرفه میان و و آن ناشی از بنای انقلاب و نظام اسلامی بر عقیده‌ای مستحکم، و است و کسی جز خداوند نمی‌تواند چنین دلهای مردم را به جذب کرده و سبب محبت، و آنان در راستای و نظام اسلامی شود. [۴] نقش و جایگاه و مصالح آنان در و ناشی از و تعالیم آن تا بدان حد است که را به بیان یک قاعده‌ی کلی در این باره می‌رساند و آن این است که «هر چیزى که شما دیدید، به نظرتان اسلامى است، اما از مجرد است، بدانید در شناخت و فهم اینکه آن است، اشتباه مى‌کنید یا در فهم خود آن شیء محققاً وجود دارد». [۵] اهمیت و پشتیبانی برای تحقق اهداف و تا بدان‌جاست که معظم‌له تحقق حق در عالم خارج بدون حمایت و همراهی را امری ذهنی و حقیقتی صرفاً معنوی می‌دانند. [۶] پی نوشت‌ها؛ [۱] بیانات ۳۱ تیر ۱۳۷۱، ۱۲ بهمن ۶۵ و ۲۵ تیر ۶۶؛ [۲] بیانات در نماز جمعه، ۲۷ آبان ۶۲ و ۲۳ آبان ۶۵؛ [۳] مصاحبه‌ پیرامون انتخابات مجلس شوراى اسلامى، ۱۳۶۵؛ [۴] بیانات ۱۹ تیر ۶۸؛ [۵] بیانات ۹ بهمن ۶۸؛ [۶] بیانات ۱۹ دی ۸۳ احمد گلستانه؛ کارشناس ارشد علوم انسانی و سیاسی برهان منبع: پرسمان @tabyinchannel
⭕️جنگ نرم، اولویت استکبار در مواجهه با نظام اسلامی 🔹همه این را امروز فهمیده‌اند و دانسته‌اند که مواجهه‌ی با نظام ، دیگر از نوع مواجهه‌ی دهه‌ی اول انقلاب نیست. در آن مواجهه، زورآزمائی کردند؛ خوردند. مواجهه‌ی سخت بود؛ ایجاد بود، بود. در اول انقلاب کودتا راه انداختند، خوردند؛ 🔹 راه انداختند، سرکوب شدند و خوردند؛ را به راه انداختند که هشت سال به طول انجامید، خوردند؛ پس دنبال این راه‌ها نخواهند رفت، یعنی احتمالش ضعیف است. البته باید همیشه نسبت به همه‌ی جوانب باشد. اما این، اولویت استکبار در مواجهه‌ی با نظام اسلامی نیست. 🔹اولویت، آن چیزی است که امروز به آن می گویند ؛ یعنی به وسیله‌ی ، به وسیله‌ی ، به وسیله‌ی ، به وسیله‌ی ؛ با ابزارهای پیشرفته‌ای که امروز وجود دارد، ابزارهای ارتباطی‌ای که ده سال قبل و پانزده سال قبل و سی سال قبل نبود، امروز گسترش پیدا کرده. 🔹 یعنی در دلها و ذهنهای مردم. یکی از ابزارها در جنگ نرم این است که را در یک جامعه نسبت به یکدیگر کنند، کنند، ایجاد کنند؛ یک بهانه‌ای پیدا کنند، با این بهانه بین مردم ایجاد کنند بیانات مقام معظم رهبری ۸۸/۰۹/۰۴ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا «دشنام» و «لعن» افراد جایز است؟ 🔹بسيارى از لغت دانان تصريح كرده اند كه «سبّ» همان شتم و و كردن است و بعضى را هم مصداقى از آن دانسته اند. به يقين هيچ را نبايد و كرد، و درباره و نيز اصل بر آن است، چرا كه غالباً با دو اثر منفى همراه است: نخست اينكه چه بسا طرف مخالف، كند و به توهين نمايد. 🔹خداوند در آيه ۱۰۸ سوره انعام میفرماید: «وَ لاَ تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ فَيَسُبُّوا اللهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْم»؛ (به [معبود] كسانى كه غير خدا را مى پرستند، ندهيد مبادا آنها نيز از روى نادانى [و ظلم] خدا را دشنام دهند). ديگر اينكه ممكن است اينگونه آنها را كند و به اصطلاح روى دنده بيفتند و آنها در و بيشتر گردد. ولى اين قاعده نیز مانند هر قاعده كلى ديگر موارد استثنايى دارد. 🔹به همين دليل در يا عبارات ديگر (ع) گاه مذمت هايى نسبت به شده و نيز بعضی گروهها را فرموده است. در خطبه ۱۹ نهج البلاغه، (ع) به منافق كه و بى ادبانه در برابر امام (ع) گفت، فرمود: «عَلَيْكَ لَعْنَةُ اللهِ وَ لَعْنَةُ اللاّعِنينَ حائِكٌ بْنُ حائِكَ مُنافِق بْنُ كافِر»؛ ( و لعنت همه لعنت كنندگان بر تو باد اى بافنده [دروغ] فرزند بافنده و اى فرزند كافر). 🔹همچنین هنگامى كه در اسير شد و او را خدمت (ع) آوردند، (ع) و (ع) نزد پدر خود براى او شفاعت كردند و حضرت او را آزاد ساخت. امام حسن (ع) و امام حسين (ع) عرض كردند: اى امير مؤمنان! لازم است مروان با شما بيعت كند؟ امام (ع) فرمود: مگر بعد از قتل عثمان با من بيعت نكرد من نياز به بيعت او ندارم. دست او همچون دست يهودى است «إِنَّها كَفٌّ يَهُودِيَّةُ». 🔹ولى از است؛ در حديثى از (ص) مى خوانيم كه فرمود: «سبّ و گناه بزرگى است، و جنگيدن با او كفر است و خوردن گوشت او (غيبت كردن) معصيت است، و احترام مالش همچون احترام خون است». [۱] همچنین در حديث ديگرى مى خوانيم كه مردى خدمت پيامبر اكرم (ص) عرض كرد: مرا وصيّتى كن! از جمله امورى كه رسول خدا به او سفارش كرد اين بود: «به مردم سبّ و ندهيد كه سبب و دشمنى در ميان آنها مى شود». [۲] 🔹اين نكته قابل توجّه است كه ، هر چند جزء و ظالمان و بودند باز امام (ع) اصحاب خود را از آنها در ايّام نهى فرمود، زيرا در آنجا شرايط خاصّى بود كه ممكن بود سبّ آنها را شعله ورتر سازد. در مورد نيز از استفاده مى شود كه خداوند عده اى را كرده و يا اجازه لعن آنها را داده است؛ از جمله درباره مى فرمايد: «وَ إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِى إِلَى يَوْمِ الدِّين»؛ [۳] (و مسلماً من بر تو تا روز قيامت خواهد بود). 🔹و در ارتباط با گروهى از مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللهِ وَالْمَلاَئِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ»؛ [۴] (كيفر آنها اين است كه و و همگى بر آنها خواهد بود). و درباره نيز مى فرمايد: «أَلاَ لَعْنَةُ اللهِ عَلَى الظَّالِمِين». [۵] و درباره و و در زمين مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّار» [۶] و درباره كسانى كه مى كنند، مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُون»؛ [۷] (خداوند و همه لعنت كنندگان آنها را مى كنند). 🔹بى شك در لغت به معناى طرد كردن و دور ساختن است، كه گاه به صورت عملى انجام میشود، و گاه به صورت لفظى يا در شكل نفرين؛ مثلا گفته مى شود: «لعنة الله عليك» يعنى تو را از دور دارد. مسلّم است كه هيچ را نمیتوان كرد؛ ولى و و كسانى كه گناه عظيمى مانند و و و ايجاد در زمين و امثال آن مرتكب میشوند مستحق ، بنابراين لعن مخصوص كافران و منافقان نيست. پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ۴ ج ۲ ص۳۶۰ ح۲؛ [۲] همان؛ [۳] قرآن کریم، سوره ص آيه۷۸؛ [۴] همان، سوره آل عمران آيه۸۷؛ [۵] همان، سوره هود آيه۱۸؛ [۶] همان، سوره رعد آيه۲۵؛ [۷] همان، سوره بقره آيه۱۵۹ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية، چ۱، ۸، ص ۱۰۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️قرآن کریم 🔹 یک سفره‌ای است که خدای تبارک و تعالی به وسیله در بین بشر گسترده است، که تمام از آن هر یک به مقدار خودش استفاده کند. این کتاب و این سفره گسترده در شرق و غرب و از زمان تا کتابی است که ، عامی، عالم، فیلسوف، عارف، فقیه، همه از او استفاده می‌کنند؛ 🔹یعنی، کتابی است که در عین حال که شده است از مرحله به مرحله ، و گسترده شده است پیش ما جمعیتی که در عالم طبیعت هستیم، در عین حالی که شده است از آن مقام و رسیده است به جایی که استفاده بتوانیم از او بکنیم، در عین حال، مسائلی در او هست که همه ، و و و غیر عالم، از او استفاده می‌کنند، 🔹و مسائلی در او هست که مختص به است، است، عرفای بزرگ است، و و . بعض مسائل او را غیر از تبارک و تعالی کسی نمی‌تواند ادراک کند، مگر با تفسیری که از آنان وارد می‌شود، به مقدار که در بشر هست، مورد استفاده قرار می‌گیرد و مسائلی هست که اسلام از آنها استفاده می‌کنند، 🔹و مسائلی هست که و حکمای اسلام از آن استفاده می‌کنند و مسائلی هست که از آن استفاده می‌کنند و این سفره همگانی است برای همه و این طوایف از آن استفاده می‌کنند. مسائل ، مسائلی ، مسائل و مسائل ارتشی و غیر ارتشی، همه در این کتاب مقدس هست بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۰/۰۳/۱۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه اسراری نهفته است؟ (بخش دوم) 🔸 (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از امورى است که به تنهایى از کشف همه آن ناتوان است، و پیوسته قرار گرفته، و فکرها را مشغول نموده است؛ ولى باید توجّه داشت که براساس برخى ، علّت و فلسفه واقعى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سرّى از است. در ادامه‌ی این نوشتار مواردی از ، که در روایات به آنها اشاره شده است بیان می‌گردد؛ 1⃣آزمایش مردم 🔹یکی از مردم است. این سنت در تمام ‏های_گذشته نیز اجرا شده است. در می‏فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لَا يُفْتَنُونَ - وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ»؛ [۱] (آیا گمان کرده اند، همین که بگویند: آوردیم، رها می شوند و آنان [به وسیله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد قرار نمی گیرند؟ - در حالی که یقیناً کسانی را که پیش از آنان بودند، کرده ایم [پس اینان هم بی تردید آزمایش می شوند]، و بی تردید خدا کسانی را که [در ادعای ایمان] راست گفته اند می شناسد، و قطعاً دروغگویان را نیز می شناسد.). 🔹با توجه به آیه فوق، در هر زمان و دوره‏ای، آن دوره را مورد قرار می‏دهد، تا واقعی از متظاهرین به دین و ایمان مشخص شوند. در هر زمان، و متناسب با رشد و آن زمان است. در دوران ، با غایب شدن ‏_خدا، مردم به و پایداری نسبت ‏به دین می‏شوند، تا از غیر واقعی تمیز داده شده، و هر کدام در خور موفقیت در این امتحان به دست آورند. 🔹سدیر صیرفی می‌گوید: «من با سه نفر از صحابه محضر (علیه‌ السلام) رسیدیم، دیدیم آن حضرت بر روی خاک نشسته و مانند فرزند مرده، جگر سوخته گریه می‌کرد. آثار حزن و اندوه از چهره اش نمایان است و اشک، کاسه چشمهایش را پر کرده بود و چنین می‌فرمود: سرور من (دوری) تو خوابم را گرفته و خوابگاهم را بر من تنگ کرده، و آرامشم را از دلم ربوده. آقای من تو مصیبتم را به مصیبت‌های دردناک ابدی پیوسته است. گفتم: خدا دیدگانت را نگریاند ای فرزند بهترین مخلوق! برای چه‌ این چنین گریانی و از دیده اشک می‌باری؟ چه پیش آمدی رخ داده که‌ این گونه اشک می‌ریزی؟ 🔹 آه دردناکی کشید و با تعجب فرمود: وای بر شما، سحرگاه امروز به کتاب (جفر) نگاه می‌کردم و آن کتابی است که علم منایا و بلایا و آنچه تا روز قیامت واقع شده و می‌شود در آن نوشته شده، درباره تولد ما و و او دقت کردم. و همچنین دقت کردم در گرفتاری آن زمان، و شک و تردیدها که به خاطر او که در دلهایشان پیدا می‌شود و در نتیجه بیشتر آن‌ها از خارج می‌شوند، و ریسمان اسلام را از گردن برمی دارند… اینها باعث گریه من شده است». [۱] ... پی نوشت؛ [۱] بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۹؛ (روایت تلخیص شده است). روایت برگرفته از سایت منبر عالمانه دُرر منبع: راسخون به نقل از وبسایت عصر انتظار @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (عليه السلام) در «عهدنامه» مالک اشتر چه عواملی را سبب بقای دولت ها و حکومت ها می داند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از عهدنامه مالک اشتر، به نكته مهمى اشاره مى كند كه ، و مديريت هاست، مى فرمايد: «وَ إِنَّ أَفْضَلَ قُرَّةِ عَيْنِ الْوُلاَةِ اسْتِقَامَةُ الْعَدْلِ فِي الْبِلاَدِ وَ ظُهُورُ مَوَدَّةِ الرَّعِيَّةِ». ([بدان] برترين چيزى كه موجب روشنايى چشم مى شود، برقرارى در همه بلاد، و آشكار شدن و محبّت به آنهاست). 🔹اشاره به اينكه گسترش و داد سبب ميان و مى شود، كه بهترين وسيله براى است. سپس به عوامل ظهور مودّت و اشاره كرده مى فرمايد: «و إِنَّهُ لاتَظْهَرُ مَوَدَّتُهُمْ إِلاَّ بِسَلاَمَةِ صُدُورِهِمْ». (محبّت و به آنها جز با [و برطرف شدن هر گونه سوء ظن به زمامداران] آشكار نمى شود). 🔹 اشاره به و نفى هر گونه و عداوت است. بديهى است كه اگر به اعمال خوش بين باشند و هيچ گونه كينه و عداوتى از آنان به دل نگيرند، و آنان به آشكار مى گردد. اين تعبير ممكن است اشاره به اين باشد كه بسيارى از مردم به حكم اجبار و خوف و ترس، ممكن است ثناخوانِ زمامداران باشند، در حالى كه سلامتِ صدور ندارند. 🔹 زمانى ظاهر و آشكار مى شود كه هاى آنها به علاقه مند باشد. در ادامه مى افزايد: ( آنها در صورتى كاملا مفيد واقع مى شود كه با خود گرداگرد جمع شوند و آنها بر ايشان سنگين نباشد و انتظارِ مدت حكومتشان را نكشند). 🔹جالب اينكه (عليه السلام) براى دوام و روى مسأله قدرت ظاهرى و تسلط لشكر و نيروى انتظامى و اطلاعاتى بر مردم تكيه نمى كند، بلكه تمام تكيه اش بر و جنبه هاى آنان است، و راه جلب آنان را نيز به خوبى نشان مى دهد. در حالى كه در گذشته و حتى دنياى امروز بسيارى از حكومت ها بقاى خود را در گروى سلطه ظاهرى بر مردم مى شمارند و غالباً ديده ايم مردمِ ناراضى، با فراهم آمدن فرصت بر ضد آنها قيام كرده اند و طومار قدرتشان را در هم پيچيده اند. 🔹در شرح نهج البلاغه مرحوم علاّمه «شوشترى» آمده است كه «زهرى» مى گويد: «روزى وارد بر عمر بن عبد العزيز شدم، در همان اثنا كه من نزد او بودم نامه اى از يكى از فرماندارانش به او رسيد كه مضمونش اين بود كه شهر او نياز به تعمير و مرمت دارد. من به او گفتم: اتفاقاً يكى از (عليه السلام) شبيه اين نامه را به آن حضرت نوشته بود و امام در پاسخ او نوشت: «أمّا بَعْدُ، فَحَصِّنْها بِالْعَدْلِ وَ نَقِّ طُرُقَها مِنَ الْجَوْرِ»؛ [۱] (بعد از حمد و ثناى الهى شهر خود را با محكم كن و جاده هايش را از و جور پاك گردان) با شنيدن اين سخن، عمر بن عبدالعزيز همان را در پاسخ فرماندارش نوشت. پی نوشت: [۱] بهج ‏الصباغة فی ‏شرح ‏نهج ‏البلاغة، شوشترى، محمد تقى، موسسه ‏انتشارات ‏اميركبير، تهران، ۱۳۷۶ش، چ اول‏، ج ۸، ص ۵۳۸؛ اين داستان در تاريخ اليعقوبى، الكاتب العباسى، احمد بن أبى يعقوب بن جعفر بن وهب واضح، دار صادر، بيروت، بى تا، ج ۲، ص ۳۰۶ آمده است. 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۱۰، ص ۴۷۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه اسراری نهفته است؟ (بخش پنجم) 🔸 (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از امورى است که به تنهایى از کشف همه آن ناتوان است، و پیوسته قرار گرفته، و فکرها را مشغول نموده است؛ ولى باید توجّه داشت که براساس برخى ، علّت و فلسفه واقعى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سرّى از است. در ادامه‌ی این نوشتار مواردی از ، که در روایات به آنها اشاره شده است بیان می‌گردد؛ 4⃣خالی نماندن زمین از حجت 🔹 ‏ (علیه السلام) میفرماید: «لا تخلوا الارض من قائم بحجة الله»؛ (هیچگاه زمین از کسی که به‌ امر الهی باشد خالی نخواهد ماند». از سنت‏های دائمی الهی این است که از ، را تحت ‏سرپرستی یک و قرار داده است، و برای هر قوم و ملتی فرستاده تا آن پيامبر، مردم را از بترساند، و و خلیفه و و امام پس از او نیز همان سیره و روش پیامبر را عمل کرده، و مردم را به نزدیک نماید. 🔹 ‏(علیه السلام) می‏فرماید: «اگر در دنیا دو نفر وجود داشته باشند، یکی از آن‏ها و خداست». [۱] همچنین می‏فرماید: «آخرین کسی که از این دنیا خواهد رفت است، و او بر خلق است، و باید او آخرین نفر باشد که از دنیا می‏رود، برای اینکه کسی بدون حجت و نماند، تا با خدا احتجاج کرده، شکایت نماید که تکلیف خود را در دنیا نمی‏دانسته است». [۲] علیه السلام فرمود: «بدانید زمین از خالی نمی‏ماند، ولی خداوند به خاطر و جور و ، بر خودشان آن‏ها را از او کور خواهد ساخت». [۳] 🔹با توجه به روایات فوق و بررسی دوران زندگی امامان معصوم‏ (علیهم السلام) که هیچ کدام با مرگ طبیعی از دنیا نرفتند، اگر نیز نمی‏شد، و در میان مردم حضور عادی می‏داشت، یقینا به سرنوشت امامان دیگر (عليهم السلام) دچار می‏شد، و برای همیشه از محروم می‏شدند. خداوند متعال با حکمت‏ بالغه ‏اش ‏خود را به وسیله ‏ حفظ و صیانت نموده تا زمین از ‏_حق خالی نماند.   5⃣نداشتن یار و یاور 🔹یکی‌از علتهای ‏(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نبود و جهت ‏یاری رساندن به آن حضرت است. از روایات مختلف این نکته برداشت می‏شود که نصاب یاران ‏ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ۳۱۳ نفر می‏باشند که با تولد و رشد آن‏ها، یکی از موانع ظهور مرتفع می‏گردد. انصار و را می‏توان به دو گروه تقسیم کرد: 💠یاران خاص 🔹که نفر می‏باشند و و شاخصه‏ هایی که در روایات ذکر شده، مربوط به آن‏ها می‏باشد و در زمان ظهور و حضرت، حکومتی را به عهده دارند. از ‏ (علیه السلام) روایت ‏شده است که فرمود: «یاران خاص (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ، بین آنان پیری نیست، مگر به میزان سرمه در چشم و یا مانند نمک در غذا که کمترین ماده غذا نمک است». [۴] از ‏ (علیه السلام) روایت ‏شده است که فرمود: «‏اند که گویی ‏هایشان مانند پاره‏ های آهن است. هیچ چیز نتواند دل‏های آنان را نسبت‏ به ذات خدا گرفتار شک و تردید سازد. سخت‏تر از سنگ هستند و…». [۵]   💠یاران عام  🔹نصاب معینی ندارند. در روایات تعداد آن‏ها مختلف و در بعضی از آن‏ها تا ۱۰ هزار نفر در مرحله اول ذکر شده است، که در مکه با حضرت پیمان می‏بندند. ‏(عجل الله تعالی فرجه الشریف) با این تعداد از یاران خاص و عام، خود را آغاز می‏کند. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] علامه حائری، الزام الناصب، ص ۴؛ ر.ک. زندگانی حضرت صاحب‏ الزمان، ص ۱۶۴؛ [۲] همان؛ [۳] کافی، ج ۲، ص ۱۶۴؛ ر.ک مکیال المکارم، ص ۱۶۰؛ [۴] بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۳، ح ۱۰؛ غیبت نعمانی، باب ۲۰؛ [۵] بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸ منبع: راسخون به نقل از وبسایت عصر انتظار @tabyinchannel
⭕️امام مهدى‌ (عج‌ الله‌ تعالی‌ فرجه‌ الشریف): 🔸«إنَّ اللهَ تَعالى لَمْ يَخْلُقِ الْخَلْقَ عَبَثاً و لا أهْمَلَهُمْ سُدىً، بَلْ خَلَقَهُمْ بِقُدْرَتِهِ وَ جَعَلَ لَهُمْ أسْماعاً وَ أبْصاراً وَ قُلُوباً وَ ألْباباً، ثُمَّ بَعَثَ اِلَيْهِمُ النَبيّينَ عليهم السلام مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرينَ، يأمُرُونَهُمْ بِطاعَتِهِ، وَ يَنهُونَهُمْ عَنْ مَعْصيَتِهِ، وَ يُعَرِّفُونَهُمْ ما جَهِلُوهُ مِنْ أمْرِ خالِقِهِمْ وَ دِينِهِمْ». 🔹به راستی را بيهوده نيافريد، و آنان را و رها نساخت، بلكه آنان را با ، و براى آنان و و و قرار داد، و سپس علیهم السلام را و فرستاد، تا مردم را به از فرمان ‌دهند، و از او نهى كنند و آنچه را كه در مورد و نمى‌دانند به آنان . 📕بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۹۴ @tabyinchannel
⭕️حضور مردم در انتخابات 🔹 در این صحنه [انتخابات] خیلی است. این نشان‌دهنده‌ دومطلب اساسی است؛ البتّه ذیل این دو مطلب، مطالب دیگری هم وجود دارد لکن دراین ، دومطلب اساسی است: یکی مردم و مردم به ، پیوند با نظام جمهوری اسلامی؛ 🔹یکی [هم] و که در مردم وجود دارد؛ این دوچیز خیلی مهم است. وقتی شما در حاضر میشوید، هم نشان میدهید که به نظام که توانسته است کشور را ببخشد و ببخشد، دلبسته‌اید؛ هم نشان میدهید که یک ملّت زنده است، پای کار است، است، است؛ این را نشان میدهید. 🔹هر دوی اینها برای کشوردارای زیادی است؛ البتّه هرکدام [هم] زیرمجموعه‌ هایی دارد؛ فواید بیشتری هم دارد. هرچه این بیشتر باشد، هرچه این که بحمدالله در بین مردم وجود دارد بیشتر باشد، و احترام ملّت ایران در پیش چشم بیشتر است. این که عرض کردم، نکته‌ مهمّی است. 🔹این ، خیلی بااهمّیّت است، خیلی باارزش است؛ هم قبل‌ از انتخابات، هم در حین انتخابات و روز انتخابات، هم بعد از انتخابات. این انضباط مردمی و پایبندی به و خیلی مهم است؛ ...ملّت ایران تجربه کرده است که این انضباط چقدر به نفع اوست و  و  چقدر برایش است؛ این را ملّت ایران تجربه کرده. بیانات‌ رهبری‌ ۹۶/۲/۲۷ منبع:وبسایت‌ دفترحفظ‌ ونشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (عليه السلام) در «عهدنامه» مالک اشتر چه عواملی را سبب بقای دولت ها و حکومت ها می داند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از عهدنامه مالک اشتر، به نكته مهمى اشاره مى كند كه ، و مديريت هاست، مى فرمايد: «وَ إِنَّ أَفْضَلَ قُرَّةِ عَيْنِ الْوُلاَةِ اسْتِقَامَةُ الْعَدْلِ فِي الْبِلاَدِ وَ ظُهُورُ مَوَدَّةِ الرَّعِيَّةِ». ([بدان] برترين چيزى كه موجب روشنايى چشم مى شود، برقرارى در همه بلاد، و آشكار شدن و محبّت به آنهاست). 🔹اشاره به اينكه گسترش و داد سبب ميان و مى شود، كه بهترين وسيله براى است. سپس به عوامل ظهور مودّت و اشاره كرده مى فرمايد: «و إِنَّهُ لاتَظْهَرُ مَوَدَّتُهُمْ إِلاَّ بِسَلاَمَةِ صُدُورِهِمْ». (محبّت و به آنها جز با [و برطرف شدن هر گونه سوء ظن به زمامداران] آشكار نمى شود). 🔹 اشاره به و نفى هر گونه و عداوت است. بديهى است كه اگر به اعمال خوش بين باشند و هيچ گونه كينه و عداوتى از آنان به دل نگيرند، و آنان به آشكار مى گردد. اين تعبير ممكن است اشاره به اين باشد كه بسيارى از مردم به حكم اجبار و خوف و ترس، ممكن است ثناخوانِ زمامداران باشند، در حالى كه سلامتِ صدور ندارند. 🔹 زمانى ظاهر و آشكار مى شود كه هاى آنها به علاقه مند باشد. در ادامه مى افزايد: ( آنها در صورتى كاملا مفيد واقع مى شود كه با خود گرداگرد جمع شوند و آنها بر ايشان سنگين نباشد و انتظارِ مدت حكومتشان را نكشند). 🔹جالب اينكه (عليه السلام) براى دوام و روى مسأله قدرت ظاهرى و تسلط لشكر و نيروى انتظامى و اطلاعاتى بر مردم تكيه نمى كند، بلكه تمام تكيه اش بر و جنبه هاى آنان است، و راه جلب آنان را نيز به خوبى نشان مى دهد. در حالى كه در گذشته و حتى دنياى امروز بسيارى از حكومت ها بقاى خود را در گروى سلطه ظاهرى بر مردم مى شمارند و غالباً ديده ايم مردمِ ناراضى، با فراهم آمدن فرصت بر ضد آنها قيام كرده اند و طومار قدرتشان را در هم پيچيده اند. 🔹در شرح نهج البلاغه مرحوم علاّمه «شوشترى» آمده است كه «زهرى» مى گويد: «روزى وارد بر عمر بن عبد العزيز شدم، در همان اثنا كه من نزد او بودم نامه اى از يكى از فرماندارانش به او رسيد كه مضمونش اين بود كه شهر او نياز به تعمير و مرمت دارد. من به او گفتم: اتفاقاً يكى از (عليه السلام) شبيه اين نامه را به آن حضرت نوشته بود و امام در پاسخ او نوشت: «أمّا بَعْدُ، فَحَصِّنْها بِالْعَدْلِ وَ نَقِّ طُرُقَها مِنَ الْجَوْرِ»؛ [۱] (بعد از حمد و ثناى الهى شهر خود را با محكم كن و جاده هايش را از و جور پاك گردان) با شنيدن اين سخن، عمر بن عبدالعزيز همان را در پاسخ فرماندارش نوشت. پی نوشت: [۱] بهج ‏الصباغة فی ‏شرح ‏نهج ‏البلاغة، شوشترى، محمد تقى، موسسه ‏انتشارات ‏اميركبير، تهران، ۱۳۷۶ش، چ اول‏، ج ۸، ص ۵۳۸؛ اين داستان در تاريخ اليعقوبى، الكاتب العباسى، احمد بن أبى يعقوب بن جعفر بن وهب واضح، دار صادر، بيروت، بى تا، ج ۲، ص ۳۰۶ آمده است. 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۱۰، ص ۴۷۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel